مبانی نظری و پیشینه اضطراب مرگ و تصویر ذهنی از خدا
مبانی نظری و پیشینه اضطراب مرگ و تصویر ذهنی از خدا

توضیحات :

مبانی نظری و پیشینه اضطراب مرگ و تصویر ذهنی از خدا در قالب Word قابل ویرایش.


بخشی از متن :

  1. مقدمه

مرگ یکی از دغدغه های اصلی انسان است که به مثابه ی یک نیروی بر انگیزاننده ی قوی در نزد شعر او فلاسفه در طول قرن ها مطرح بوده است. لئو تولستوی رمان نویس و متفکر بزرگ قرن نوزدهم در آثار ادبی خود به انحاء متفاوت به این مسئله پرداخته است (سعیدی نژاد، زهره، 1387).


  1. اضطراب مرگ

«اضطراب مرگ»، اصطلاحی است که به منظور مفهوم سازی ترس و هراس انسان از آگاهی نسبت به مرگ، به کار رفته است (عبدالخالق، 2005). انسان ها تنها موجوداتی هستند که باید یاد بگیرند که چگونه با هشیاریشان نسبت به فنا پذیری خود، زندگی کنند و سازگار شوند (بکر، 1973). بنابراین یکی از تکالیف اصلی نظام های فرهنگ، فراهم آوردن یک ساختار نمادین است که به مرگ و معنای آن بپردازد (بکر 1973، راس 2002).

نیاتانگا و دیوات مطرح کردند که مواجه ی با مرگ و اضطراب ناشی از اجتناب ناپذیر بودن مرگ یک کیفیت روان شناختی جهانش مول برای تمامی انسان ها محسوب می شود. علی رغم پیشرفت های صورت گرفته در زمینه ی خدمات بهداشتی، افزایش طول عمر و امکانات پیشرفته ی درمانی، مرگ یک واقعیت انکار ناپذیر درنزد متخصصان بهداشت و سلامت محسوب می شود. اگر چه کمک خانواده ها ی افراد به منظور کنار آمدن با مر گ از وظایف اساسی نظام پرستاری در سراسر جهان است و ادبیات پژوهشی به پیامدهای رفتاری و هیچانی اضطراب مرگ اذعان دارد، اما پیشینه ینظر یو مفهوم اضطراب مرگ به شکل نظامندی در ادبیات پژوهشی مربوط تا کنون مورد توجه قرار نگرفته است (عبدالخالق، 2005).


  1. تعریف اضطراب مرگ

کارپینتو- مویت (2008) اضطراب مرگ را به مثابه ی «حالتی که در آن فرد هراس، نگرانی، و یا ترس مرتبط با مرگ و مردن را» تجربه می کند، تعریف می کنند. بر اساس یک تعریف دیگر، اضطراب مرگ به عنوان یک احساس ناراحتی مبهم از ترس به وجود آمده به دلیل ادراک واقعی یا تجسمی تهدید شدن زندگی، تعریف می شود. در حالیکه مفاهیم اضطراب مرگ و ترس از مرگ غالبا مترادف هم انگشاته می شوند، اما باید این مفاهیم را از یکدیگر متمایز دانست. اضطراب مرگ به ترس ناشی از نابودی مطلق اشاره دارد د حالیکه ترس از مرگ بیشتر یک باور عینی در زمینه ی هراسناکی مرگ است. ترس از نابود شدن دارای ارتباط وسیع تری با آگاهی معنوی یا ذهنی از مرگ است. در حالیکه ترس از مرگ با آگاهی جستمانی مرگ رابطه دارد (سیسیرلی[1]، 2006).


  1. ویژگی های اضطراب مرگ

نتایج تحلیل مفهوم اضطراب مرگ، نشان دهنده ی 6 ویژگی اضطراب مرگ است. این ویژگی ها عبارتند از : 1- هیجان، 2- شناختی، 3- تجربه ای 4- تحولی 5- شکل دهنده فرهنگی اجتماعی 6- منبع انگیزه.


  1. ویژگیهای هیجانی اضطراب مرگ

اضطراب مرگ ارتباط تنگاتنگی با ترس زیربنایی مرتبط با نابودی و نیستی در زندگی دارد. این ترس از ساختارهای لیمیک که به لحاظ تکاملی قدیمی تر بوده و در سیستم عصبی انسان حک شده اند و به بقای انسان کمک می کنند. نشات می گیرد. مهم ترین سیستم های مغزی زیربنایی مرتبط با اضطراب مرگ، عبارتند از آمیگدال و ساختارهای مرتبط با آن که در به وجود آمدن خاطرات مرتبط با ترس های ناهشیار نقش دارند. هیپوکامپ و نواحی قشری مرتبط با آن نیز محسوب می­شوند. در انسان ها این دو سیستم حافظه ی هیچانی به صورت موازی با یکدیگر عمل نموده و از طریق یک محرک مشابه به طور همزمان (در این مورد تهدید به مرگ) فعال می شوند. ساختارهای حافظه ی هیجانی، آشکار و پنهان، نقش مهمی در ارسال پیام ها و تنظیم هیچان مرتبط با تهدید ادراک شده دارند. بنابراین ادراک تهدید مرتبط با مرگ با فرآیندهای شناختی ادغام شده و ساختارهای حافظه در انسان را شکل می دهند. اضطراب مرگ با درجات متفاوتی در بر گیرنده ی عناصر ترس آشکار و پنهان است و این دو نوع ترس به شکل متفاوتی، به شکل یری تجربه ی واقعی انسان ها کمک می کند. اضطراب مرگ احتمالا یک پدیده ی جهانشمال انسانی است که از طریق درگیر نمودن ساختارهای هیچانی و شناختی حافظه و از طریق پیش بینی و انتظار آینده به بقاء انسان کمک می کند. بدیلی این زیربنای هیجانی منفی، تصاویر و تجسم های ذهنی مانند دیدن یک جسد مرده می توان اضطراب مرگ را در افراد، افزایش دهد (لدوکس[2]، 2008).





  1. ویژگیهای شناختی اضطراب مرگ

کلی[3] (1955) در بررسی خود نشان داد که مرگ با زندگی ناسازگار بوده و بنابراین با ساختار های شناختی بنیادین نیز ناسازگار است. افراد ساختارهای شناختی پایدار خود را در نتیجه ی تجربه های زندگی خود شکل می دهند و به هر میزانی که این ساختارها بر زندگی کردن تمرکز یافته باشند، به همان میزان از طریق مفهوم مرگ مورد تردید قرار می گیرند. اگر مرگ با بخشی از ساختارهای بنیادین شناختی ادغام شود، آنگاه از میزان تهدید کننده­گی مرگ کاسته خواهد شد. کلی (1955) آن دسته از ساختارهای شناختی که زیر بنای تفاوت های فردی در نیاز به نظم و ساختار، تحمل ابهام وادارد عدم قطعیت، محسوب می شوند بر ادراک تهدید و درجاتی از اضطراب مرگ، تاثیر می­گذارند. مهم ترین مولفه های شناختی اضطراب مرگ عبارت است از: نگرش ها، توانایی مفهومی پیش بینی و انتظار آینده و آگاهی نسبت به برجستگی مرگ. این شناخت ها در بر گیرنده ی باور افراد در زمینه ی مرگ، تجسم ها و عقاید مربوط به تجربه ی مرگ و باور افراد در زمینه ی مرگ خودشان است. در بررسی های اخیر، اضطراب مرگ به مثابه ی یک سازه ی شناختی چند بعدی در نظر گرفته شده است، که از نگرش افراد نسبت به مرگ به عنوان بخشی از ساختار شناختی شان نشات می گیرد. ابعاد شناختی اضطراب مرگ ممکن است شامل باورها یا عقاید فرد در زمینه ی فرآیند مردن، افکار فرد در زمینه ی مرگ و نابودی، تجسم فرد از مرگ سایر عزیزان و افراد مهم، افکار فرد راجع به مرگ سایر افراد ناشناس، تفکر هشیارانه راجع به مرگ، عقیده ی افراد راجع به سرنوشت جسم پس از مرگ و تفکرات افراد راجع به مرگ زود هنگام سایر افراد، باشد (بنتون، کریستوفر، و والتر، 2007، سیسیرلی، 2006). نگرشهای فرد در زمینه ی مرگ که در نتیجه تجربه های گوناگون زندگی شکل می پذیرد، ممکن است در مقایسه با سایر عوامل نظیر معیارهای جمعیت شناختی، بهتر بتواند ماهیت چند بعدی اضطراب مرگ را پیش بینی کند (نیمییر و همکاران، 2004). پژوهشگران در بررسی های خود اهمیت باورها یا عوامل شناختی را در ادراک تهدید مرتبط با مرگ شناسایی کرده اند. برای مثال نتایج یک بررسی صورت گرفته بر روی دانشجویان نشان داد آن دسته از دانشجویای که از دیدنداری بالاتری برخوردار بودند، اضطراب مرگ کمتری را گزارش کردند. این یافته مبین آن است که باورهای دینی به مثابه ی یک حائل در برابر اضطراب مرگ عمل نموده و فراهم آوردنده ی بافتی از معنا برای مرگ هستند. بطور مشابهی اطمینان و باور نسبت به تداوم زندگی مطلوب و مثبت در پس از مرگ با اضطراب مرگ در بیماران لاعلاج رابطه دارد (اسمیت، نیهمکیس و چارتر، (1985-1984). بررسی های صورت گرفته بر روی سالمندان نیز نشان می دهند که باور به عذاب و پاداش پس از مرگ پیش بینی کننده ی رابطه ی بین اضطراب مرگ و دینداری است (فارتنر و نیمییر، 1999). در حالی که بررسی های متعددی نشان می دهد که پایبندی به باورها و اعمال دینی منجر به کاهش اضطراب مرگ می شود، اما کیفیت این رابطه پیچیده است. رابطه ی بین دینداری و دغدغه های مرتبط با مرگ به اشکال متفاوتی به سن، جنسیت و میزان اخلاص آزمودنی ها بستگی دارد. بعلاوه، جهت گیری دینی فرهنگ های متفاوت بر کیفیت زندگی فردی و مرگ تاثیر می گذارد. از این رو عوامل نیز می توانند تجربه ی اضطراب مرگ را تحت تاثیر قرار دهند (نیمییر و همکاران، 2004).



[1] - Cicirelli

[2] - LeDoux

[3] -Keli

فهرست مطالب :

1-2- مقدمه 16
1-2-2- تعریف اضطراب مرگ 17
2-2-2- ویژگی های اضطراب مرگ 17
3-2-2- پیشایندهای اضطراب مرگ 23
4-2-2- پیامدهای اضطراب مرگ 23
5-2-2- تلویحات بالینی 24
6-2-2- دینداری درون سو، برون سو، اعتقاد به زندگی پس از مرگ، اضطراب و رضایتمندی 25
7-2-2- تاثیر بیوه گی بر اضطراب مرگ 27
3-2- خود شکوفایی 28
1-3-2- تعریف خود شکوفایی 29
2-3-2- دیدگاه برخی روان شناسان در مورد خود شکوفایی 30
1-2-3-2- دیدگاه آلپورت (انسان بالغ) 30
2-2-3-2 دیدگاه راجرز (انسان با کنش کامل) 31
3-2-3-2 دیدگاه مازلو (انسان خود شکوفا) 31
3-3-2- چهارده ویژگی افراد خود شکوفا 33
4-3-2- ماهیت آشفتگیهای هیجانی 35
5-3-2 مقایسه دو انگیزه اساسی 36
6-3-2 انسان ها موجوداتی اجتماعی هستند 37
4-2- تصویر ذهنی از خدا 40
1-4-2- تعریف مفهومی از تصویر ذهنی از خدا 40
2-4-2- پیشینه نظری از مفهوم تصویرذهنی از خدا 40
3-4-2- تصویر ذهنی از خدا در بافت ارتباطی 41
4-4-2- ریشه های سنت روان تحلیل گری در مفهوم سازی تصویر ذهنی از خدا 41
5-4-2- نظریه دلبستگی و تصویر ذهنی از خدا 42
6-4-2- ادراک خدا و تصویر ذهنی از خدا به عنوان سازه های فرهنگ وابسته 44
1-6-4-2- رابطه ی سلامت روانی با تصویرذهنی از خدا و کیفیت دلبستگی 45
فهرست منابع

فایل هایی که پس از خرید می توانید دانلود نمائید

مبانی نظری و پیشینه اضطراب مرگ و تصویر ذهنی از خدا_1581661003_36978_8524_1864.zip0.09 MB
پرداخت و دانلود محصول
بررسی اعتبار کد دریافت کد تخفیف
مبلغ قابل پرداخت : 19,000 تومان پرداخت از طریق درگاه
انتقال به صفحه پرداخت