توضیحات :
تحقیق درباره رقابت پذیری در زنجیره تامین دارای 73 صفحه در قالب ورد قابل ویرایش.
فهرست مطالب :
عنوان
صفحه
مقدمه
2
فصل اول
تعریف مدیریت زنجیره تامین
5
طرح کلی یک زنجیره تامین
7
فرآیند اصلی
8
فازهای اصلی مدیریت زنجیره ای تامین
10
انقلاب زنجیره تامین
11
شرکت ها نمی توانند از زنجیره تامین چشم پوشی کنند
14
فصل دوم
مدیریت موجودی کالا
17
تدارکات
18
ارسال به موقع کالا
20
نکات کلیدی که باید آموخت
23
فصل سوم
رقابت پذیری
25
موضوعات کلیدی
25
اشارات ضمنی : محیط فرصت های راهبردی
26
فرمان های راهبردی
27
یک راهبرد جامع برای مزیت پایدار بلند مدت
29
فصل چهارم
بعد الکترونیکی مدیریت زنجیره تامین
32
چشم انداز مدیریت راهبردی
35
مزیت رقابتی پایدار
36
تمرکز راهبردی
37
فرایند های اساسی کسب و کار را یکپارچه سازی کنید
38
فرایند های در حال ظهور کسب و کار را یکپارچه کنید
39
فرایند چند واحدی و چند شرکتی کسب و کار را ادغام نمائید
39
از فناوری اطلاعات برای ارتقای روش های کاری افراد استفاده کنید
40
سیستم های پشتیبانی کار تیمی
47
راهبردهایی برای مزیت رقابتی
49
فناوری اطلاعات برای پشتیبانی فرایند
51
ساختار چند خدماتی برای نقش های متوازن افراد و فناوری
52
مدیریت توسعه دانش فرایند
53
مدیریت دانش راهبردی
54
الگوهای اندیشه و عمل
55
فناوری و الگو ها
56
انفورماتیک شناختی
57
پشتیبانی فناوری از الگوها
59
فرصتهای راهبردی در جستجوی دستیابی به مزیت رقابتی چشمگیر
60
یک راهبرد جامع برای مزیت پایدار بلند مدت
62
فرست برای لجستیک
63
مزیت رقابتی از طریق افراد و فناوری
64
فصل پنجم
فناوری اطلاعات و مدیریت زنجیره تامین
67
بررسی جایگاه مدیریت زنجیره تامین در پیاده سازی تجارت الکترونیک
68
موانع پیاده سازی SCM
69
بررسی تکنولوژی تولید و برآورد نحوه تامین دانش فنی مورد نیاز
70
ساختار شبکه تامین
70
ابعاد ساختاری شبکه
72
ارتباطات اطلاعات درون شبکه
72
فرایند های شبکه تامین
74
شبکه تامین یکپارچه چیست ؟
76
مراحل یکپارچه سازی
77
تجهیزات کلیدی مدیریت زنجیره تامین
78
10 مرحله برای کارآمد ساختن زنجیره تامین
82
مراحل لازم برای مدیریت تحویل در یک محیط شبکه تامین
88
گذر از زنجیره تامین به شبکه تامین
93
مسیر تکامل گروه های همیار
93
امکان بهبود کیفیت در جبهه IT
94
مدل های کسب و کار اینترنتی در حال تکامل
95
مبارزه با کلاهبرداری در تجارت الکترونیکی
96
فصل ششم
حمل و نقل الکترونیکی
98
تدارکات الکترونیکی
99
وضعیت تدارکات الکترونیکی
100
دسترسی الکترونیکی به منابع
100
تهیه الکترونیکی مواد اولیه
101
بعضی از نکات مربوط به تهیه مواد اولیه به صورت الکترونیکی
104
تاکید روی آموزش الکترونیکی
105
افزایش تدریجی مدیریت داده ها دارای اهمیت است
106
ترجمه مقاله
108
نتیجه گیری
128
منابع
ضمائم :
مقاله Demand & Supply chain management
136
138
بخشی از متن :
مقدمه:
در رقابتهاى جهانى موجود در عصر حاضر، بايد محصولات متنوع را با توجه به درخواست مشترى، در دسترس وى قرار داد. خواست مشترى بر كيفيت بالا و خدمت رسانى سريع، موجب افزايش فشارهايى شده است كه قبلاً وجود نداشته است، در نتيجه شركتها بيش از اين نمىتوانند به تنهايى از عهده تمامى كارها برآيند. در بازار رقابتى موجود، بنگاههاى اقتصادى و توليدى علاوه بر پرداختن به سازمان و منابع داخلى، خود را به مديريت و نظارت بر منابع و اركان مرتبط خارج از سازمان نيازمند يافتهاند. علت اين امر در واقع دستيابى به مزيت يا مزاياى رقابتى با هدف كسب سهم بيشترى از بازار است. بر اين اساس، فعاليتهاى نظير برنامه ريزى عرضه و تقاضا، تهيه مواد، توليد و برنامه ريزى محصول، خدمت نگهدارى كالا، كنترل موجودى، توزيع ، تحويل و خدمت به مشترى كه قبلا همگى در سطح شركت انجام مى شده اينك به سطح زنجيره عرضه انتقال پيدا كرده است. مسئله كليدى در يك زنجيره تامين، مديريت و كنترل هماهنگ تمامى اين فعاليتها است. مديريت زنجيره تامين (SCM ) پديدهاى است كه اين كار را به طريقى انجام مىدهد كه مشتريان بتوانند خدمت قابل اطمينان و سريع را با محصولات با كيفيت در حداقل هزينه دريافت کنند.
در حالت كلى زنجيره تامين از دو يا چند سازمان تشكيل مىشود كه رسماً از يكديگر جدا هستند و به وسيله جريانهاى مواد، اطلاعات و جريانهاى مالى به يكديگر مربوط مىشوند. اين سازمانها مىتوانند بنگاههايى باشند كه مواد اوليه، قطعات، محصول نهايى و يا خدماتى چون توزيع، انبارش، عمده فروشى و خرده فروشى توليد مىكنند. حتى خود مصرف كننده نهايى را نيز مىتوان يكى از اين سازمانها در نظر گرفت
فصل اول
تعريف مديريت زنجيره تامين:
تعاريف مختصر و جامعى كه مى توان از زنجيره تامين و مديريت زنجيره تامين ارايه داد، عبارتاند از:
زنجيره تامين: زنجيره تامين بر تمام فعاليتهاى مرتبط با جريان و تبديل كالاها از مرحله ماده خام (استخراج ) تا تحويل به مصرف كننده نهايى و نيز جريانهاى اطلاعاتى مرتبط با آنها مشتمل مىشود. به طور كلى، زنجيره تامين زنجيرهاى است كه همه فعاليتهاى مرتبط با جريان كالا و تبديل مواد، از مرحله تهيه ماده اوليه تا مرحله تحويل كالاى نهايى به مصرف كننده را شامل مى شود. دربارهى جريان كالا دو جريان ديگر كه يكى جريان اطلاعات و ديگرى جريان منابع مالى و اعتبارات است نيز حضور دارد. (LAUDON & LAUDON 2002)
مديريت زنجيره تامين : مديريت زنجيره تامين بر يكپارچه سازى فعاليتهاى زنجيره تامين و نيز جريانهاى اطلاعاتى مرتبط با آنها از طريق بهبود در روابط زنجيره ، براى دستيابى به مزيت رقابتى قابل اتكا و مستدام مشتمل مىشود. بنابراين، مديريت زنجيره تامين عبارت است از فرايند يكپارچه سازى فعاليتهاى زنجيره تامين و نيز جريانهاى اطلاعاتى مرتبط با آن، از طريق بهبود و هماهنگ سازى فعاليتها در زنجيره تامين تــــوليد و عرضه محصول (LAUDON&LAUDON 2002).
بنابراين براى بررسى يك سازمان منحصر به فرد در چارچوب اين تعاريف، بايد هر دو شبكه تامين كنندگان و كانالهاى توزيع در نظر گرفته شوند. تعريف ارايه شده براى زنجيره تامين، موضوعاتمديريت سيستمهاى اطلاعات، منبعيابى و تداركات، زمانبندى توليد، پردازش سفارشات، مديريت موجودى، انباردارى و خدمت به مشترى را در بر مىگيرد.
براى مديريت موثر زنجيره تامين ضرورى است كه تامين كنندگان و مشتريان با يكديگر و در يك روش هماهنگ و با شراكت و ارتباطات اطلاعاتى و گفت و گو با يكديگر كار كنند. اين امر يعنى جريان سريع اطلاعات در ميان مشتريان و عرضه كنندگان، مراكز توزيع و سيستمهاى حمل و نقل كه بعضى از شركتها را قادر مى سازد كه زنجيرههاى عرضه بسياركارايى را ايجاد كنند. عرضهكنندگان و مشتريان بايد اهداف يكسان داشته باشند. عرضهكنندگان و مشتريان بايد اعتماد متقابل داشته باشند. مشتريان در زمينه كيفيت محصولات و خدمات به تامينكنندگان خود اعتماد مىكنند.
علاوه بر آن عرضهكنندگان و مشتريان بايد در طراحى زنجيره تامين براى دستيابى به اهداف مشترك و تسهيل ارتباطات و جريان اطلاعات با يكديگر شريك شوند. بعضى شركتها كوشش مىكنند تا كنترل زنجيره تامين خود را با كنترل عمومى عمودى – با استفاده از مالكيت و يكپارچگى تمام اجزاى مختلف در امتداد زنجيره تامين از تهيه مواد و خدمات تا تحويل محصول نهايى و خدمت به مشترى به دست آورند. اما حتى با اين نوع ساختار سازمانى، فعاليتهاى مختلف و واحدهاى عملياتى ممكن است ناهماهنگ باشد. ساختار سازمانى شركت بايد بر هماهنگى فعاليتهاى مختلف براى دستيابى به اهداف كلى شركت تمركز كند.
طرح كلى يك زنجيره تامين :
به طور كلى زنجيرهتامين، زنجيرهاى است كه همه فعاليتهاى مرتبط با جريان كالا و تبديل مواد، از مرحله تهيه ماده اوليه تا مرحله تحويل كالاى نهايى به مصرف كننده را شامل مىشود. در ارتباط با جريان كالا دو جريان ديگر كه يكى جريان اطلاعات و ديگرى جريان منابع مالى و اعتبارات است نيز حضور دارد.
محققان و نويسندگان مختلف ، نگرشها و تعاريف متفاوتى را از زنجيره تامين ارايه كرده اند. برخى زنجيره تامين را در روابط ميان خريدار و فروشنده محدود كرده اند، كه چنين نگرشى تنها بر عمليات خريد رده اول در يك سازمان تمركز دارد. گروه ديگرى به زنجيره تامين ديد وسيعترى داده و آن را شامل تمام سرچشمههاى تامين (پايگاههاى تامين) براى سازمان مى دانند. با اين تعريف ، زنجيره تامين شامل تمام تامين كنندگان رده اول ، دوم ، سوم ... خواهد بود. چنين نگرشى به زنجيره تامين ، تنها به تحليل شبكه تامين خواهد پرداخت . ديد سوم ، نگرش زنجيره ارزش - پورتر- است كه در آن زنجيره تامين شامل تمام فعاليتهاى مورد نياز براى ارايه يك محصول يا خدمت به مشترى نهايى است. با نگرش ياد شده به زنجيره تامين ، توابع ساخت و توزيع به عنوان بخشى از جريان كالا و خدمات به زنجيره اضافه مىشود. در واقع بااين ديد، زنجيره تامين شامل سه حوزه تدارك ، توليد و توزيع است .
فرآيندهاى اصلى:
مديريت زنجيره تامين داراى سه فرآيند عمده است كه عبارتاند از:
1 ) مديريت اطلاعات
2 ) مديريت لجستيك
3 ) مديريت روابط (RELATIONSHIP MANAGEMENT) .
مديريت اطلاعات : امروزه نقش ، اهميت و جايگاه اطلاعات براى همگان بديهى است . گردش مناسب و انتقال صحيح اطلاعات باعث مىشود تا فرآيندها موثرتر و كاراترگشته و مديريت آنها آسانتر گردد. در بحث زنجيره تامين - همان طور كه گفته شد -اهميت موضوع هماهنگى در فعاليتها، بسيار حائز اهميت است . اين نكته در بحث مديريت اطلاعات در زنجيره ، مديريت سيستم هاى اطلاعاتى و انتقال اطلاعات نيز صحت دارد. مديريت اطلاعات هماهنگ و مناسب ميان شركا باعث خواهد شد تا تاثيرات فزايندهاى در سرعت، دقت، كيفيت و جنبههاى ديگر وجود داشته باشد. مديريت صحيح اطلاعات موجب هماهنگى بيشتر در زنجيره خواهد شد. به طور كلى در زنجيره تامين ، مديريت اطلاعات در بخشهاى مختلفى تاثيرگذار خواهد بود كه برخى از آنهاعبارتاند از:
مديريت لجستيك (انتقال، جابجايى، پردازش و دسترسى به اطلاعات لجستيكى براى يكپارچه سازى فرآيندهاى حمل و نقل، سفارش دهى و ساخت، تغييرات سفارش، زمانبندى توليد، برنامه هاى لجستيك و عمليات انباردارى) ; تبادل و پردازش دادهها ميان شركا (مانند تبادل و پردازش اطلاعات فنى، سفارشات و...) : جمع آورى و پردازش اطلاعات براى تحليل فرآيند منبع يابى و ارزيابى ، انتخاب و توسعه تامين كنندگان ; جمع آورى و پردازش اطلاعات عرضه و تقاضا و ... براى پيش بينى روند بازار و شرايط آينده عرضه و تقاضا; ايجاد و بهبود روابط بين شركا.
چنانچه پيداست ، مديريت اطلاعات و مجموعه سيستم هاى اطلاعاتى زنجيره تامين مى تواند برروى بسيارى از تصميمگيرىهاى داخلى بخشهاى مختلف زنجيره تامين موثر باشد كه اين موضوع حاكى از اهميت بالاى اين مولفه در مديريت زنجيره تامين است .
مديريت لجستيك : در تحليل سيستم هاى توليدى مانند صنعت خودرو، موضوع لجستيك بخش فيزيكى زنجيره تامين را در بر مى گيرد. اين بخش كه كليه فعاليتهاى فيزيكى از مرحله تهيه ماده خام تا محصول نهايى شامل فعاليتهاى حمل و نقل، انباردارى، زمانبندى توليد و... را شامل مى شود، بخش نسبتا بزرگى از فعاليتهاى زنجيره تامين را به خود اختصاص مى دهد. در واقع ، محدوده لجستيك تنها جريان مواد و كالا نبوده بلكه محور فعاليتهاى زنجيره تامين است كه روابط و اطلاعات ، ابزارهاى پشتيبان آن براى بهبود در فعاليتها هستند.
مديريت روابط: فاكتورى كه ما را به سمت فرجام بحث راهنمايى مى كند و شايد مهمترين بخش مديريت زنجيره تامين به خاطر ساخت و فرم آن باشد، مديريت روابط در زنجيره تامين است. مديريت روابط، تاثير شگرفى بر همه زمينههاى زنجيره تامين و همچنين سطح عملكرد آن دارد. در بسيارى از موارد، سيستم هاى اطلاعاتى و تكنولوژى مورد نياز براى فعاليتهاى مديريت زنجيره تامين به سهولت در دسترس بوده و مى توانند دريك دوره زمانى نسبتا كوتاه تكميل و به كار گمارده شوند. اما بسيارى از شكستهاى آغازين در زنجيره تامين ، معلول انتقال ضعيف انتظارات و توقعات و نتيجه رفتارهايى است كه بين طرفين درگير در زنجيره به وقوع مى پيوندد. علاوه بر اين ، مهمترين فاكتور براى مديريت موفق زنجيره تامين ، ارتباط مطمئن ميان شركا در زنجيره است، به گونه اى كه شركا اعتماد متقابل به قابليتها و عمليات يكديگر داشته باشند. كوتاه سخن اين كه درتوسعه هر زنجيره تامين يكپارچه، توسعه اطمينان و اعتماد در ميان شركا و طرح قابليت اطمينان براى آنها از عناصر بحرانى و مهم براى نيل به موفقيت است.
فازهاى اصلى مديريت زنجيره تامين:
فاز اول: طراحى مفهومى :
فاز اول نشان دهنده استراتژى ساخت است. در اين فاز نحوه اداره سازمان با ايجاد يك تصوير براى آينده و ايجاد يك ساختار براى پياده سازى تعيين مىشود. براى فرآيندهاى فاز اول يك مدل ويژه سازمان لازم است كه از يك سازمان به سازمان ديگر متفاوت است. بحث اصلى در اين فاز طراحى مفهومى است كه مدركى براى تصديق و اجراى دو فاز ديگر است. هدف از اجراى اين فاز درك جزييات مربوط به هزينهها و شناخت سيستم و منافع پيادهسازى SCM است.
فاز دوم : طراحى جزييات و تست
اين فاز همانطور كه در شكل پايين مشاهده مىشود مى تواند همزمان با فاز اول و سوم اجرا شود. يعنى جزييات طراحى مىشود و به طور همزمان راه حلها در دنياى واقعى تست مىشوند. در اين فاز ايجاد تغييرات در ساختار سازمان و در نظر گرفتن آنها براى پيادهسازى در سيستم به منظور پشتيبانى طراحى زنجيره تامين جديد توصيه مىشود.
فاز سوم: پياده سازى
در اين فاز در ادامه فاز دوم، زمانبندى پياده سازى دوره هاى بلندمدت عمليات و تغييرات در سيستم به منظور ايجاد تسهيلات انجام مىگردد.
انقلاب زنجيره تأمين:
در سراسر دنيا، از آمريكا گرفته تا آسيا، از اروپا تا آفريقا، مقتضيات يك اقتصاد جهاني كه هر روز رقابتيتر ميشود، همه را وا داشته تا درباره زنجيره تأمين و مديريت هر چه بهتر آن، صحبت كنند. مفهوم كلي مديريت زنجيره تأمين از مواد اوليه گرفته تا تحويل محصول تمام شده به مشتري كه موتور محرك آن تقاضاي مشتري براي دريافت خدمات كارآمدتر و مناسبتر و نياز به كاهش هزينههاي نگهداري كالاهاي موجود در انبار بوده است، در حال متحول ساختن شيوههاي انجام كار از سوي توليدكنندگان عمده، شركتهاي حمل و نقل و شركتهاي تداركاتي است.
مديريت زنجيره تأمين نوين، نه تنها به بررسي راههاي ترويج كاهش هزينه در سراسر كانال عرضه كالا و خدمات ميپردازد، بلكه بايد بين تقاضاي روز افزون مشتريان براي ارائه خدمات به موقع و كارآمد موازنه ايجاد كرده و از تحولات سريعي كه در عرصه فناوري صورت ميگيرد نيز، غافل نباشد. روي هم رفته، مديريت كارآمد زنجيره تأمين به يك شركت امكان ميدهد تا توليد و انتقال محصولات در كل كانال توليد و توزيع را، از تأمين مواد اوليه يا قطعات گرفته تا قرار دادن محصول تمام شده در دستان مشتري، هماهنگ سازد.
يك رويكرد براي كاهش هزينهها، شامل كم كردن از كالاهاي موجود درانبار، از محصولات تمام شده يا مواد خام و كاهش زمان سيكل باتحول سريعتر محصولات است. اين تلاش موجب بوجود آمدن يك رويكرد كاملا جديد و مبتني بر اينترنت براي خريد، تداركات و حمل و نقل با تلاش براي ارسال به موقع مواد اوليه (JIT) براي توليد شده است تا ديگر شركتها مجبور نباشند تعداد و مقدار زيادي مواد اوليه يا قطعات را در انبار نگه دارند. محصولات امروزي، در سراسر دنيا خواهان دارد و فقط تقاضاهاي داخلي را برآورده نميسازد و بنابراين، بايد مواد اوليه و قطعات آنها با كمترين هزينه ممكن تهيه شود.
فناوريهاي پيشرفته چه از جنبه فرايندهاي سازماني و چه از جهت ارتباطات – كليد مديريت زنجيره تأمين امروزي هستند. با استفاده از فناوريهاي پيشرفته مي توان موجودي انبار را به حداقل رساند ومحصول رابه موقع تحويل داد. به كار بردن خردمندانه فناوري براي انتقال هدايت شده اطلاعات به معني اين است كه توليد كنندگان ميتوانند به حداقلها اكتفا كرده و فقط به تعدادي كه مورد نياز است توليد كرده و روانه انبار كنند و مرتباً جاي خالي محصولات تحويل شده به مشتري را پر كنند. تحويل سريع و مطمئن اين فايده را نيز دارد كه موجودي انبار در باصرفه ترين حد خود حفظ شود. انبار با موجودي كمتر – در بسياري از موارد، موجودي كنترل شده انبار- به معناي ضايعات كمتر و سود بيشتر براي توليد كنندگان است و هر چه خدمات مربوط به نگهداري زنجيره تأمين بيشتر شود، به همان نسبت، اطلاعات موجود در اينترنت نيز افزايش مييابد كه خود موجب كاهش بيشتر هزينهها وافزايش بازدهي ميشود. فناوري بر پيشبيني فروش در دراز مدت نيز تأثير ميگذارد.
همين كه بتوانيم به اطلاعات فروش تقريباً به صورت بيدرنگ دسترسي پيدا كنيم، موجب تعديل سريع رويكردهاي فروش و بازاريابي خواهد شد. به اين ترتيب، توليد كنندگان به جاي تكيه بر پيشبينيهايي كه شش ماه تا يك سال قبل انجام شده، فروشهاي واقعي را در نظر ميگيرندكه عملاً انجام شده است و اطلاعات آن موجب است و با فناوري پيشرفته ميتوان ارسال محصول را به صورت منطقهاي و جهاني رديابي و پيگيري كرد.
داشتن اطلاعات بيشتر درباره كالاهاي ارسالي يك جزء مهم ارسال به موقع كالا است.
باگسترده شدن استفاده از فناوريهاي پيشرفته، تبديل شدن زنجيره تأمين به شبكه تأمين و با ورود بخشهاي تعيين منابع، تهيه و تداركات به اينترنت لازم است شركتها مديريت كارآمد اطلاعات را به كار بندند. درست به همان صورت كه كالاها و خدمات رديابي ميشود، رديابي اطلاعات نيز از سوي شركتها در زمينههاي زير صورت ميگيرد:
< >اطلاعات درباره محل يا شرايط ارسال كالا.اطلاعاتي كه تقريباً بدون درنگ كسب ميشود و در نتيجه ميتوان براي برآوردن خواست همشتريان به سرعت تصميمگيري كرد.اطلاعاتي كه براي توليد كننده امكان خريد مواد اوليه در مواقع لازم و توليد هر چه به موقعتر محصول را فراهم ميسازد. البته نميتوان تداركات را كه معمولا آن را توزيع مينامند – از مديريت زنجيره تأمين كاملا جدا دانست. در واقع، تداركات يك بخش كليدي زنجيره تأمين است. كاهش زمان نقل و انتقال محصولات و زمان نگهداري آنها، بخش عمده مديريت زنجيره تأمين را تشكيل ميدهد. اگر انبار هنوز متروكه نشده، باشد، بيشتر نقطه تردد محصولات است نه نقطه استقرار آنها. با وارد كردن اتوماسيون به محيط انبار واژه فني كه تركيبي از فناوري ثبت در كامپيوتر و استفاده از فناوري بار كد است- ميتوان زمان تردد در انبار را كوتاهتر كرده و از هزينه هاي انباشتن كالا در انبار، كاست.
مثلا، اطلاعاتي كه به صورت الكترونيكي درباره موجودي انبار رد و بدل ميشود و خردهفروشان منبع آن هستند، به توليد كنندگان كمك ميكند تا طول دوره توليد را كاهش دهند. در ضمن، خردهفروشان و عمدهفروشان، طول دوره برگشت سرمايه خود را كاهش داده، از هزينههاي خود ميكاهند و بهتر ميتوانند تقاضاهاي مشتريان را كه به سرعت در حال تغيير است، برآورده سازند.
در سالهاي اخير، تأكيد روزافزون بر روي كاهش موجودي انبار و طول مدت رفت و آمد، به تشكيل صنعت جديد انجاميده كه معمولا تداركات طرف ثالث يا ارجاع عمليات انبارداري وارسال كالا به طرفهاي ثالث ناميده ميشود. امروز، بسياري دستاندركاران تداركات طرف ثالث – كه معمولا به آنها [1]3PL ميگويند – خدمات خود را از طريق اينترنت ارائه ميدهن
شركتها نميتوانند از مديريت زنجيره تأمين چشمپوشي كنند:
امروزه، هيچ شركتي نميتواند از مديريت زنجيره تأمين چشمپوشي كند و انتظار بقا داشته باشد. اكنون، انديشه زنجيره تأمين به يك انديشه رايج در همه شركتهاي عمده در سراسر جهان تبديل شده است و اگر تا همين چند سال پيش، دسترسي به بازارهاي جهاني فقط در اختيار بزرگترين و موفقترين شركتها بود، امروزه به بركت وجود اينترنت، حتي كوچكترين شركتها نيز ميتوانند به بازارها و نمايشگاههاي اينترنتي وارد شده و كالاي خود را با بهترين قيمتها و شرايط عرضه كنند.
اگر درباره اجزاي مديريت زنجيره تأمين از كاهش موجودي انبار گرفته تا به كارگيري فناوري پيشرفته براي تسريع بخشيدن به ارسال كالا و افزايش كيفيت – دقيقتر شويد، خواهيد ديد كه خيلي از شركتها اصول مديريت زنجيره تأمين را به كار ميبرند. مثلا ارائه كنندگان فناوري مبادله دادههاي الكترونيكي (EDI) برآورد ميكنند كه در حال حاضر 50% مشتريان آنها از اين فناوري براي ارسال پيام، رديابي و رهگيري كالا، پرداخت هزينه حمل كالا و بسياري از فعاليتهاي ديگر استفاده ميكنند كه قبلا با كاغذ صورت ميگرفت. در اواخر دهه1990 ميلادي، ارائه كنندگان عمده خدمات بازرگاني گزارش داده بودند كه 80% بارنامههاي ايشان از طريق EDI (Electronic Data Interchange) دريافت شده بود.
. شركتهايي كه مجهز به فناوري هستند، در حال اجراي مباني كاهش هزينههاي زنجيره تأمين «با استفاده از كاربردهاي بين سازماني هستند، كه در آنها ديگر خبري از شلوغي و بيمصرفي زنجيره تأمين، نيست».
بسياري از كارشناسان معتقدند كه اهميت زنجيره تأمين اكنون حتي بيشتر از گذشته نيز شده است. به ويژه در اقتصادهاي پرتلاطمي كه در آنها حتي پرطاقتترين شركتهاي فناوري نيز سراسيمه در جست و جوي راههاي جديدي براي بيرون رفتن از بحران برآمدهاند. طبق يك تحقيق ، سرمايهگذاري روي زنجيره تأمين در سال 2000 بر 39/5 ميليارد دلار بالغ ميشد و در سال 2004 به 20 ميليارد دلار افزايش يافت.
همراه با تكامل فناوري، زنجيره تأمين نيز تكامل يافته و به شبكهاي از شركاي تجاري تبديل ميشود كه همگي به صورت الكترونيكي با هم در رابطهاند.
«هر روز كه ميگذرد بر تعداد شركتهايي كه توليد و عرضه را با هم انجام مي دهند، افزوده ميشود. كاهش فرجه زماني انتقال اطلاعات، به راهبردهاي سريعتر از توليد به مصرف نيز كمك ميكند.
«هدف اين است كه زنجيرههاي تأمين خطي ومتوالي، به گروههاي موازي و هميار تبديل شده و در نتيجه، طول سيكلها به طور چشمگيري كاهش يابد، روابط با مشتري بهتر شود و بهرهوري افزايش يابد. در يك زنجيره تأمين، اين اطلاعات درباره ميزان كالاي موجود در انبار ارائه ميشود: چه مقدار كالا در انبار موجود است، چه وقت در دسترس است و غيره. اين اقدامات وقتي به ثمر مينشيند كه شركتها به راحتي بتوانند اطلاعات پيشبيني شده را به يكديگر منتقل كنند، به گونهاي كه شركتهاي مختلف در نقاط مختلف زنجيره تأمين بدانند چه مقدار بايد توليد كنند، چه مقدار بايد ارسال كنند و چه وقت اين كار را انجام دهند».
فصل دوم
مديريت موجودي كالا (Inventory Management)
اينكه چگونه كالاي موجود در انبار را مديريت كنيم تا ارسال كالا به سرعت انجام شود و موانع از پيش پا برداشته شود – مسئلهاي است كه عرضه كنندگان فناوري در سراسر جهان روي آن در حال تحقيق هستند. سيستم قديمي استفاده از كاغذ كه نياز به تخليه بار كاميونها براي مرتب كردن و چيدن در انبارها داشت، در بازار جهاني امروز، فقط و فقط وقت كشي است.
استفاده از باركد كامپيوتري و فناوري فركانسهاي راديويي تا آن حد پيشرفت كرده كه بارگيري و تخليه كالا اغلب با نظارت فناوري انجام ميشود. در پيشرفتهترين شكل از تركيب اين فناوريها، كاركناني كه ميني كامپيوتر با خود حمل ميكنند، چيدن كالا در انبار را هدايت ميكنند. در موارد پيشرفتهتر، آنها حلقههاي راديو فركانس در انگشت خود دارند تا باركدها را براي شناسايي محصول اسكن كنند و ديگر نيازي به حمل كردن تفنگهاي راديو فركانس (Radio Frequency(RF)) ندارند و در نتيجه هر دو دست آنها آزاد بوده و با آنها مي توانند كارهاي ديگري انجام دهند.
توليد كنندگان نرمافزار در حال توليد «مغزهاي الكترونيكي» در پشت انبارهاي خودكار هستند كه به كمك آنها مديران انبار ميتوانند از كامپيوتر به عنوان ابزاري براي مرتب كردن و چيدن كالا استفاده كنند. اين شركتها به مشتريان خود توصيه ميكنند كه مديريت انبار را فرايندي يكپارچه تصور كنند كه از يك خط توليد تا خط توليد ديگر، تفاوت چنداني نميكنند. اينترنت و وب، نيز دارد به صورت ابزار انتقال و پل رسيدن به فعاليتهاي تداركاتي، از جمله رديابي و پيگيري كالاها و محمولهها در فضاي مجازي مطر ح ميشود . سيستمهاي هوشمند ترابري (ITS)[2] نيز با فناوري RF توأم ميشود تا خروج كالا از انبار و جايگزيني آن باكالاي جديد، سريعتر و صحيحتر انجام شود.
تداركات
كاستن از زمان جابهجايي محصول و نيز مدت زمان نگهداري آن در انبار، يك جزء كليدي مديريت زنجيره تأمين است. در سالهاي اخير، تأكيد روز افزون بر كاهش تعداد كالاي موجود در انبار و كاهش زمان تردد كالا، صنعت كاملا جديدي را به وجود آورده كه معمولا به آن صنعت تداركات ميگويند.
با تكامل يافتن شركتهاي تداركاتي تخصصي كه از پيشرفتهترين فناوريهاي روز براي مرتب كردن و ارسال سريع محصولات استفاده ميكنند، انبارهاي فروشندگان ياعرضه كنندگان محصول نيز كوچك تر شده است. بسياري از عرضه كنندگان به شركتهاي تداركاتي طرف ثالث (3Pls) براي مديريت موجودي كالا در انبار روي آوردهاند (كه شامل تردد مشتريان، تقاضاهاي تاجران عمده به روند ارسال زنجيرهاي كالا و روند رو به رشد جايگزيني مداوم كالاي خارج شده از انبار است).
«اگر من مدير شركت Goodyear باشم و بخواهم لاستيك خودرو توليدي شركتم را به General Motors و Sears بفروشم، آنچه كه بايد رويش تمركز كنم، توليد محصول و بالا بردن كيفيت آن است و ديگر نيازي به پرداختن به امور تداركات ندارم. تأمين كنندگان به جاي اينكه روي اين نوع فعاليتها تمركز كنند، مايلند آنها را به دست شركتهاي تداركاتي طرف ثالث، بسپارند. در عرصه تداركات طرف ثالث، رقابت شديد است. زيرا تعداد شركتهايي كه هر روز وارد اين عرصه مي شوند فراوان و رشد آنها نيز چشمگير است».
در جهان امروز، به زحمت ميتوان يك شركت توليدي، حمل و نقل يا تداركاتي را پيدا كرد كه با نوعي شركت تداركاتي طرف ثالث، در ارتباط نباشد. در اينجا به بعضي از روندهاي صنعتي عمده ديگر اشاره كردهايم.
< >شركتهايي كه بخشهاي تداركاتي در خود شركت دارند، در حال ايجاد انبارهاي متمركز هستند يا شركتهاي تداركاتي را استخدام ميكنند تا امكاناتي را براي ايشان فراهم يا مديريت كنند.انبارهاي جديد، به صورت خودكار احداث ميشوند تا ورود و خروج كالا به آنها سريعتر و به صورت كارآمدتر انجام شود. به دليل پيشرفت در فناوريهاي باركدگذاري و فركانس راديويي و ITS، بار كامل يك كاميون را ميتوان بدون تخليه آن، مرتب كرد و برداشت يا به آن اضافه كرد.بعضي از توليدكنندگان وتأمين كنندگان كه بازار فروش گستردهاي ندارند، محل كارخانه يا مركز پخش خود را به مشتريان و عرضه كنندگان نزديكتر ميكنند تا به تقاضاهاي آنها در زمانهاي كوتاهتر، پاسخ گويند.عمليات زنجيرهاي ارسال كالا در حال افزايش است. در اين نوع عمليات، مواد به يك انبار تحويل داده ميشود و از همان درب انبار، بدون اينكه وارد انبار شود، به جاي ديگري ارسال ميشود.كامپيوتري شدن و مديريت فناوري اطلاعات به شركتها در همه جهات كانال عرضه امكان مي دهد تا اطلاعات بهتري در صورت در خواست مشتري در اختيار وي قرار دهند.از ميان برداشتن واسطهها با استفاده از اينترنت و فناوريهاي ديگرامكان حذف بعضي از توزيع كنندگان وعمدهفروشان از زنجيره تأمين را با ايجاد رابطه مستقيم بين توليد كنندگان و مشتريان فراهم ساخته است.همچنين فناوري امكان كوچك كردن انبارها را كه به آن جايگزيني پيوسته كالاهاي خارج شده از انبار ميگويند – كه در صنايع مختلف متفاوت است– فراهم ساخته است. مثلا در صنعت خودروسازي، اين مهم به معني آن است كه لاستيك خودروها دقيقا به تعداد مورد نياز به شركت توليدي حمل شود، نه بيشتر. شركتهاي تداركاتي براي كاستن از هزينه هاي خود به بازيافت ضايعات روي آوردهاند كه شامل بازيافت هر چيز از پاكتهاي خرده فروشي گرفته تا بستههاي حمل كالا و نوارهاي پرينتر ليزري مصرف شده است و به صورت يك روند درآمده است. زيرا دور ريختن زباله بيشتر از بازيافت آن، هزينه برميدارد. وسيله حمل و نقل، كاميون، كشتي، هواپيما، قطار يا تركيبي از كاميون و قطار،هر چه باشد، با اين هدف است كه كالا به موقع ارسال شود تا تقاضاي مشتري برآورده شود. ابزارهايي كه براي ارسال به موقع و درست كالا به كار ميروند، شكلهاي مختلف فناوري پيشرفته و مقدار زيادي مهارتهاي انساني و دانش فني است.ارسال به موقع كالا[3]
«ارسال به موقع كالا، موضوع مهمي است كه آن را مشتري اندازه ميگيرد نه اداره راهآهن. روند ثابتي به سوي كاهش هزينه و افزايش رضايت مشتري وجود دارد. نقطه عزيمت خود را همين جا قرار دهيد.»
امروزه براي شركتهاي كامپيوتري همچون Income، شركتهاي تداركاتي همچون Customized Transportation Inc. (CTI) و Leastways Logistics Services و توليد كنندگاني همچون فيليپس، هدف اصلي جلب رضايت مشتري است. در عرصه مديريت تأمين ، اين اهداف به مديريت موجودي كالا در انبار وارسال كالا براي تكميل به موقع اين جدولهاي زماني توليد تعبير ميشود.
فرض كنيد كه قطعات كامپيوتري درست به موقع از فوجي (FUJI) ژاپن به مينياپوليس مينهسوتاي آمريكا ارسال ميشود. در گذشته، توليدكننده بر پايه پيشبينيهاي فروش شش ماهه يا يك ساله، مواد اوليه كافي براي توليد در انبار خود نگه ميداشت. اين فرايند، بيش تر حالت جنس در انبار بود. ارسال طبق اين سيستم، نسبتا كند صورت ميگرفت. چون انبار پر از كالا بود، نيازي احساس نميشد كه از شركت هاي باربري بخواهند مواد اوليه را هر چه سريعتر و مطمئنتر تحويل دهند و نيازي به اين نبود كه اجناس تحويل شده، بدون درنگ در دفتر ثبت شود.
كوچك كردن انبارها و كل فرايند، باعث سرعت بخشيدن به كار ميشود.واحد خريد شركت بايد كالاهاي موجود در انبار را تحت نظارت دقيق خود داشته باشد، بتواند اطلاعهات را بدون درنگ به تأمين كنندگان منقطه ياخارج از كشور تحويل دهد و از كارشناسان حمل و نقل انتظار داشته باشد تا هر چه سريعتر و مطمئنتر نسبت به ارسال كالا، جوابگو باشند. رديابي و پيگيري كالا در مسير لازم است تا توليد بدون تأخير ادامه يابد.
شركتهاي باربري، شركتهاي خدمات حمل بار و شركتهاي حمل و نقل از انواع فناوريها براي تسريع در ارسال كالا با دقت هر چه تمامتر، استفاده مي كنند. علاوه بر استفاده از ماهواره براي رديابي و پيگيري فناوري بيسيم براي انتقال صدا وديتا نيز در حال تكامل است و همينطور سيستمهاي حمل و نقل هوشمند(ITS) كه از آنها مي توان به صورت يك ابزار پيگيري و رديابي در انبار استفاده كرده و به ترخيص كالا در جادهها، گمرك و حتي در عبور از مرزها كمك كرد. كارشناسان تداركات و حمل ونقل بيشماري نيز خدمات رديابي و پيگيري روي وب را همراه با ديگر خدمات مديريت زنجيره تأمين، ارائه ميكنند.
Third party logistics-1
[1] - Third party Logistics
[2] - Intelligent Transportation Systems
[3] Just- In- Time Shipping
5728_1643271208_54941_8524_1480.zip0.17 MB |