ادبيات نظري اعتیاد به مواد مخدر در 46 صفحه در قالب ورد قابل ویرایش
بخشی از متن :
اعتیاد :
اعتیاد یک بیماری اصلی ، پیش رونده و كشنده است.این عارضه ، نوعی ارتباط تسکین دهنده با یک ماده روان گردان یا تأثیر گذار بر ذهن و یا رفتاری که ما را در برابر ميل بیش از حد، ناتوان میکند میباشد. اعتیاد به عنوان حالتی که در آن بدن انسان برای انجام فعالیت های عادی خود به یک ماده یا یک رفتار خاص وابسته می شود، تعریف شده است. زمانی که ماده مورد نیاز در اختیار بدن قرار نمی گیرد یا انجام رفتاری که شخص معتاد بدان وابسته شده است امکان پذیر نمی باشد، نتیجه کار بروز علائم خماری يا محروميت است. اعتیاد را می توان اجبار به انجام کاری تعریف کرد که فرد از پی آمدهای زیانبار آن آگاه است. حتي والدين ، همسر و ديگر نزدیکان فرد معتاد به راحتي اين واقعيت را كه اعتياد نوعي بيماري است نمي پذيرند. علت اين امر آن است كه اين افراد نيز از لحاظ احساسي در فرايند بيماري فرد معتاد درگير هستند(دانش و همکاران،1393).
با آنکه از واژه "اعتیاد" اغلب در اشاره به وابستگی به مواد مخدر یا مشروبات الکلی استفاده شده و تحت عنوان اعتیاد به مواد نیز از آن یاد می شود ، این احتمال نیز وجود دارد که انسان به فعالیت های دیگری چون قمار، پرخوری، روابط جنسی، تماشای تصاویر مستهجن یا حتی خریدهای بی مورد و بیش از اندازه معتاد شود. این گونه اعتیاد ها تحت عنوان اعتیاد های رفتار یا فرایندی نام برده میشوند.
بنا به تعریفی که انجمن آمریکايی درمان اعتیاد از واژه اعتیاد ارائه داده است : اعتیاد یک بیماری اصلی و مزمن می باشد که در مدارهای پاداش، انگیزه و حافظه و دیگر اجزای مربوطه مغز اختلال ایجاد مینماید. این اختلال ها به ایجاد ویژگی های جسمی ، روانی، اجتماعی و روحی در انسان منجر میشود. بروز چنین حالت هایی در انسان سبب می شود که وی برای دست یابی به پاداش (لذت) یا تسکین به مصرف یک ماده مخدر یا انجام رفتاری مخرب و ويرانگر روی آورد. علائم بارز اعتیاد، مختل شدن کنترل رفتار، ميل شديد به مصرف و ناتوانی در پاک ماندن مداوم و کاهش قدرت شناخت مشکلات جدی رفتاری و مناسبات و ارتباط با دیگران است. اعتیاد نیز همانند دیگر بیماری های مزمن ممکن است چرخه های لغزش و قطع مصرف را شامل شود. اگر اعتیاد درمان یا با فعالیت های بهبودی همراه نشود ،حالت پیش روندۀ آن ممکن است باعث معلولیت مغزي و یا حتی مرگ شود(دانش و همکاران،1393).
بیماری روانی:
اعتیاد از جمله بیماری هایی است که بیش از هر چیز به مغز انسان آسیب رسانده و سیستم ارتباطی آن را مختل می سازد. در این فصل، خواننده متوجه خواهد شد که چگونگی افکار و اندیشه های یک فرد معتاد پس از پیشرفت بیماری اعتیاد از حالت عادی خارج شده و فرد معتاد دیگر قدرت و کنترلی روی اعتیاد خود ندارد.
-بیماری جسمی:
در این قسمت، چگونگی خارج شدن ساختار و فعالیت مغز فرد معتاد از حالت عادی در پی پیشرفت بیماری اعتیاد تشریح شده است. سپس نشانه های وابستگي جسمي و تحمل یا تولرانس که نشانه غیرعادی بودن فعالیت جسم فرد معتاد است ،تشریح و یاد آوری می شود که فرد معتاد از توانایی لازم برای قطع مصرف و ترک اعتیاد خود برخوردار نیست(قدرتي و همکاران، 1392).
در این قسمت ویژگی هاي مختلف بیماری اعتیاد برای کمک به خواننده جهت پی بردن به ماهیت پیچیده اعتیاد بيان شده است. همچنين درك مي كنيم كه بهبود یافتن و رهایی از چنگ این بیماری، جنبه های متفاوتی از زندگی یک فرد معتاد را مورد توجه قرار می دهد.
هرکسی که مواد مصرف می کند معتاد محسوب نمی شود .کسانی که مواد مصرف می کنند به سه دسته تقسیم می شوند ؛اما درمیان آنها تنهامعتادان مزمن هستند که به بیماری اعتیاد مبتلا می شوند.
- چرخه اعتیاد:
بیماری اعتیاد داری یک چرخه یا دور باطل است که مانع می شود تا فرد معتاد بتواند به تنهایی و اراده شخصی خود از این بیماری رهايي پیدا کند. در این قسمت، با بهره گیری از نمودارها این دور باطل و بی انتها تشریح شده است تا شما بتوانید به این نکته پی ببرید که فرد معتاد برای درمان بیماری و بهبود یافتن به کمک نیرویی جدای از وجود خود نیاز دارد.
-
دانش اعتیاد:
یافته های خیره کننده جدید علمی در باره مغز انسان ثابت می کند که اعتیاد نوعی بیماری مغزی است. تحقیقاتی که به یافته های جدید درباره مغز انسان انجامیده در کتابچه ای با عنوان " دانش شناخت اعتیاد-مواد مخدر، مغزها و رفتار" در سال ٢٠٠٧ میلادی از سوی مؤسسه ملی تحقیقات مصرف مواد مخدر که جزئی از وزارت بهداشت و خدمات انسانی آمریکا محسوب می شود چاپ شد. این مقاله چکیده ای از این کتابچه است که به شما کمک می کند تا بدانید اعتیاد به مواد مخدر یک نوع بیماری مغزی است.
انواع اعتیاد:
اعتیاد را می توان به دو نوع کلی تقسیم کرد: اعتیاد به مواد مخدر و اعتیاد رفتار
۱- اعتیاد به مواد همچون مواد مخدر یا الکل:
اعتیاد به مواد مخدر اغلب با عوارض و نشانه های خماری، در مواقعی که مصرف مواد بطور ناگهانی و یک باره قطع می شود همراه است. اعتیاد جسمی در عین حال با سازگار شدن بدن انسان با مواد مخدر یا همان تولرانس همراه است و همین امر سبب می شود که ما برای دست یابی به نشئگی قبلی میزان مصرف خود را دائماً افزایش دهیم . علائم رایج و متداول خماری عبارتند از: لرزش، اسهال و تهوع یا دل پيچه .سرعت وابسته شدن به انواع مواد به نوع ماده مصرفی ، دفعات و فواصل مصرف، شیوه های مصرف و ویژگی های ژنتیکی و روانی افراد بستگی دارد.
۲- اعتیاد های رفتار : مانند؛ پر خوری، روابط جنسی، اعتياد به كار، هم وابستگی ،عشق و خود آزاری (قطع عضو)
اعتیادهای رفتاری یا فرایندی الگوهای رفتاری هستند که چرخه ای مشابه اعتیاد به مواد دارند .نخست این که ما از انجام یک رفتار احساس لذت می کنیم و سپس آن رفتار را به عنوان روشی برای بهتر نمودن تجارب زندگی خود انتخاب می کنیم و سرانجام از همان رفتار به عنوان ابزاری برای تحمل اضطراب و استرس ادامه می دهیم. فرایند تلاش برای لذت بردن از آن رفتار همواره شتاب بیشتری پیدا می کند و دفعات پرداختن به رفتار مورد نظر، بیشتر و بیشتر شده و اين حالت آیین و مراسمی خاص به خود می گیرد تا این که سرانجام به بخش عمده ای از زندگی روزمره ما تبدیل می شود. پس از معتاد شدن به آن رفتار همواره وسوسه پیدا می کنیم تا آن رفتار را با وجود پی آمدهای زیانبارش تکرار کنیم.
این گونه اعتیادها جنبه واقعی دارند و در بسیاری از بخش های زندگی ما مشکلاتی به بار می آورند. چنین اعتیادهایی همانند اعتیاد به مواد به روابط ما با دیگران آسیب می رسانند و فردی که رفتار معتاد گونه دارد روابط خود با دیگران را قربانی رفتار اعتیاد آور خود نموده و سبب می شود تا اعتماد اعضای خانواده اش از وی سلب شود. ایشان همچنین در زندگی اعضای خانواده، بستگان و دوستانش مشکلات جدی ایجاد می نماید. شواهد فزاینده ای وجود دارند که نشان می دهند اعتیاد رفتاری نیز همانند اعتیاد به مواد، فعالیت عادی مغز را مختل می سازد؛ اما باید برای مشخص شدن تأثیر اعتیاد رفتاری بر فعالیت و عملکرد مغز تحقیقات بیشتری صورت گیرد.
تفاوت میان عادت و اعتیاد:
بسیاری از ما انسان ها به مصرف یک ماده یا پرداختن به فعالیتی خاص عادت می کنیم اما از این بابت صدمه ای به ما وارد نمی شود؛ چون می توانیم هر زمان که اراده كنيم مصرف یک ماده اعتياد آور یا پرداختن به یک فعالیت خاص را متوقف کنیم. آنچه اعتیاد را از عادت متمایز و متفاوت می سازد این است که ما ماده مورد نظر یا رفتار خاص را با وجود پی آمدهای منفی آن که کاملاً قابل پیش بینی و جدی هستند، همچنان ادامه می دهیم.
عادت با داشتن قدرت انتخاب همراه است. فردی که به مصرف یک ماده یا پرداختن به فعالیتی عادت کرده است، می تواند هر زمان که اراده کند از عادت خود دست بردارد.
اعتیاد با مشكلات روانی و جسمی همراه است. فرد معتاد اراده و قدرت كنترل را از دست داده است؛ چون مبتلا به بيماري اعتياد بوده و با آگاهی از پی آمد های زیانبار مواد مخدر یا رفتاری که به آنها اعتیاد پیدا کرده است ،همچنان به مصرف اين گونه مواد و تكرار رفتار زیانبار ادامه می دهد.
بيماري رواني:
تشريح اجزای تشكيل دهنده بيماري اعتياد ،خصوصاًآن طورکه به مواد مخدر مربوط می شود و همچنین طرح اين نكته كه چرا افراد معتاد با وجود تحمل پي آمدهای وخيم ومداوم مصرف مواد مخدر همچنان به مصرف آن ادامه مي دهند ، می پردازیم . ذهن ما آن چنان تغيير يافته و دگرگون شده است كه قدرت انتخاب و كنترل را از دست داده ايم. با پیشرفت اين بيماري شيوه تفكر و انديشه ما ناهنجار و غير عادي مي شود(نقاش زاده ، 1386).
اعتياد به عنوان یک بیماری شناخته شده است:
براي پي بردن به اين نكته كه اعتياد چگونه به عنوان یک نوع بيماري به اثبات رسیده است، ابتدا بايد معني واژه بيماري را به خوبي درك كنيم. بيماري سبب مي شود تا يك اندام، دستگاه يا يكي ازاعضای بدن انسان از فعاليت بازماند يا فعاليت آن با اختلال همراه شود. در مورد اعتياد به مواد مخدر، مصرف طولاني مدت این گونه مواد ، با برجا گذاشتن تأثير منفي بر ساختار مغز، فعاليت عادي آنرا مختل ساخته و براي اينكه مغز فعاليت عادي خود را بازيابد ، به مواد مخدر وابسته مي شود. با توجه به نوع ماده مخدر و شكل و شيوه مصرف آن، نتيجه حاصل از آن ممكن است شعف و سرخوشي ، تقويت بنيه جسماني يا بهبود خواب باشد. مواد مخدر در مراحل اوليه مصرف مي تواند چنين نتايجي به همراه داشته باشد؛ چون سيستم ارتباطات مغز را تحت تأثير قرار مي دهد. با اين وجود، مصرف طولاني مواد مخدر به رشد بيماري اعتياد انجامیده و ما را به معتاداني واقعي (برگشت ناپذير) تبديل مي سازد؛ چون مغز به مصرف مكرر مواد مخدر عادت مي كند و ديگر نمي تواند بدون مصرف اين گونه مواد فعاليت عادي داشته باشد .با وجودی که شواهد زیادی برای موجود بودن فرایند مشابه ای در مدار ارتباطی مغز معتادان رفتاری وجود دارد ، برای اثبات این موضوع به تحقیقات بیشتری نیاز می باشد(نقاش زاده ، 1386).
ادبيات نظري اعتیاد به مواد مخدر_1631343465_52076_8524_1580.zip0.13 MB |