توضیحات:
پیشینه ومبانی نظری فراشناخت36صفحه در قالب ورد قابل ویرایش.
بخشی از متن :
تاريخچه فراشناخت
ظهور نظريه هايي که بر نقش فرايندهاي عالي مؤثر بر مهار و هدايت فرايندهاي شناختي تاکيد دارند از جمله پيشرفت هاي عمده در حوزه روانشاسي به شمار مي آيد. اين فرايندهاي عالي تر به عنوان فراشناخت[1] مطرح شده اند(کارشکي،1381). اين مفهوم در مقايسه با شناخت يك پديده جديد به حساب مي آيد، يعني سابقه اي به قدمت شناخت ندارد. اولين بار هارلو (1949)بود که مفهوم يادگرفتن يادگيري را در يك رشته آزمايش كه با ميمونها انجام داد مطرح نمود. در اين آزمايش ها ميمون ها وادار مي شدند تا مسائلي را كه به انها نشان داده مي شد را حل كنند. يافته جالب هارلو اين بود كه ميمونها هر چه مسايل بيشتري حل مي كردند در حل مسائل تواناتر مي شدند . يعني حيوانها ياد مي گرفتند كه چگونه ياد بگيرند . در زمان هارلو اصطلاح فراشناخت رايج نبود و در دوره روانشناسي خبر پردازي به جاي مفهوم يادگيري يادگرفتن از اصطلاح فراشناخت استفاده شد.اگر چه هارلو مفهوم يادگرفتن يادگيري را مطرح ساخت كه از لحاظ مفهومي با اصطلاح فراشناخت برابر است ولي گفتگو درباره اصطلاح فراشناخت در دهه 1970 آغاز شد و جان فلاول نخستين كس بود كه بحث درباره فراشناخت را آغاز كرد و به تدريج تعداد زيادي از دانشمندان به آئين نوين تفكر در حوزه روان شناسي روي آوردند (آقازاده واحديان ،1377). علي رغم آنچه گفته شد به لحاظ تاريخي مطالعه در حوزه فراشناخت از دو زمينه آغاز شده است كه در رشد فراشناخت نقش محوري و اساسي داشته اند. اين دو حوزه عبارتند از :
2-7-1- حوزه روان شناسي شناختي از دهه 1960
روان شناسان شناختي پژوهش ها و مطالعات خود را در زمينه فراشناخت از حوزه حافظه آغاز نمودند. به عنوان مثال هارت (1965) در مطالعه خود قضاوت انسان ها در باره حافظه را بررسي نمود. وي پس از کنکاشت قضاوت ها دريافت كه بزرگسالان تجربه آگاهانه در باره احساس دانستن را دارند . وي از طريق پژوهش هايي كه در زمينه حافظه انجام داد دريافت كه احساس دانستن از قدرت پيش بيني كنندگي رفتار برخوردار است ( بايلر و اسنومن[2]، 1933؛ به نقل از زوهر[3]، 1991 )..
2-7-2-حوزه روان شناسي رشد از دهه 1970
نظريه پردازان روان شناسي رشد نيز مطالعه خود را در زمينه فراشناخت از حوزه توانايي هاي حافظه آغاز کردند. فلاول (1979) علاقمند بود دريابد كه آيا رشد توانايي حافظه،كنش هشيارانه فهم قوانيني است كه بر حافظه ( شناخت ) حكومت مي كند؟ اين مطالعه مسير رشد فراشناخت را براي وي هموار نمود و رشد فراحافظه را در بسياري از حيطه ها تحت تاثير قرار داد (فلاول، 1979).
[1]- Meta-Cognition
1.B ailer & Snoman
2. Zohar
فهرست برخی از مطالب :
تاريخچه فراشناخت
2-7-1- حوزه روان شناسي شناختي از دهه 1960
2-7-2-حوزه روان شناسي رشد از دهه 1970
2-7-4-فراشناخت
2-7-4-1-فراشناخت و اختلالات هيجاني
2-7-5-دانش فراشناختي( باورهاي شناختي )
2-7-6-فراشناخت به عنوان شناخت در باره شناخت
2-7-7-فراشناخت به عنوان بازبيني و كنترل دنياي دروني
2-7-8-تجارب فراشناختي
2-7-9-راهبردهاي کنترل فراشناختي
2-7-10-هيجان، بازبيني و کنترل فراشناختي
2-7-11-فرا شناخت و روانشناسي باليني
2-7-12- مدل فراشناختي اختلال روانشناختي
شکل 2-1 مدل عملکرد اجرایی خود تنظیمی (S-REF) اختلال روانشناختی به همراه فراشناخت واره ها (ولز و ماتیوز، 1994)
2-7-14- خلاصه اي از مدل درماني فراشناختي
2-7-15- مدل بازسازي شده A-B-C
شکل 2-2 محورهاي اصلي مدل A-B-C
شکل 2-3 مدل تجديد نظر شده A-M-C (ولز، 2000).
شکل 2-4 محورهاي اصلي مدل A-M-C
2-8-پيشينه پژوهشي درمان فراشناختي
منابع فارسي
5-4-منابع انگليسي
پیشینه ومبانی نظری فراشناخت_1624431130_50385_8524_1097.zip0.12 MB |