پیشینه و مبانی نظری نوآوری گرایی
پیشینه و مبانی نظری نوآوری گرایی

توضیحات:

پیشینه و مبانی نظری نوآوری گرایی34صفحه در قالب ورد قابل ویرایش.


بخشی از متن :


نوآوری­گرایی[1]

مقدمه

"تنها یک تعریف صحیح از هدف کسب و کار وجود دارد: ایجاد مشتری... این مشتری است که کسب و کار را مشخص می­کند... از آنجا که هدف کسب و کار ایجاد مشتری است هر سازمانی تنها دو وظیفه اساسی دارد: بازاریابی و نوآوری" (تاجدینی و همکاران، 2006). بازارهای جهانی بطور فزاینده برای سازمان­ها رقابتی شده است. افزایش پیچیدگی و سرعت تغییرات، جهانی شدن تقاضای مشتریان و رقابت بیش از حد، شرایطی است که هر روزه سازمان­ها با آن درگیر هستند. توسعه محصول و نوآوری برای بقا و موفقیت سازمان­ها حیاتی هستند. همچنین آنها می­توانند نیازها و احتیاجات مشتریان را نسبت به محصولات و خدمات عرضه شده کنونی مؤثرتر ارضا نمایند(لیسبوا، اسکارمیس و لاگس، 2011). سازمان­ها در پاسخ به تغییرات در دانش مدیریتی و فنی، رقابت در صنعت، اهداف مدیران ارشد برای کسب شایستگی­های متمایز و بهبود سطح عملکرد سازمانی، نوآوری را می­پذیرند(دامان پور، واکر و آولانِد[2]ا، 2009). شرکت­ها بدون نوآوری قادر به باقی ماندن در رقابت نیستند، اما همیشه بین نیاز به تغییر و نیاز به فرآیندهای کارآمد که پس از سالها تکرار و تمرین ساخته شده­اند، تعادل وجود دارد(تاجدینی و ترومان، 2010). نوآوری به عنوان(( پیاده­سازی ایده­های جدید که ایجاد ارزش می­کنند)) تعریف می­شود. این توصیف کلی به انواع مختلف از نوآوری مانند توسعه محصول، به کارگیری فناوری فرآیندهای جدید و شیوه­های مدیریت اشاره دارد. این به معنای پذیرش محصولات و یا فرآیندهای جدید برای افزایش رقابت­پذیری و سودآوری، بطور کلی براساس نیازها و الزامات مشتری است(لسکووار-اسپاکاپان و باستیک[3]، 200). نوآوری نشان دهنده فرهنگی سازمانی است که معرفی فرایندها، محصولات و ایده­های جدید که زیربنای گرایش استراتژیک در درازمدت هستند را تشویق می­کند( تاجدینی و ترومان، 2010). نوآوری در محصولات / خدمات جدید و پیاده­سازی فرآیندهای کلیدی در حال تبدیل شدن به منابع برای مزیت رقابتی سازمان هستند(پریس، استویکا و بونسِلا[4]، 2013). نوآوری ابزار اصلی است که به وسیله آن سازمان می­تواند به رشد پایدار دست یابد(مک اویلی و همکاران[5]، 2004). نوآوری به سازمان­ها کمک می­کند با تلاطمات محیطی روبه رو شده و با پیچیدگی­های فزاینده محیط رقابتی امروزی سازگار گردند. بدین ترتیب شرکت­های نوآور می­توانند به این چالش­ها سریع­تر پاسخ دهند و محصولات و فرصت­های جدید بازار را بهتر از شرکت­های غیر­نوآور کشف کنند. نوآوری ابزاری است برای تغییر یک سازمان که می­تواند در قالب یک پاسخ به تغییرات محیط داخلی یا خارجی در قالب یک اقدام مؤثر برای تأثیرگذاری بر محیط باشد. از آنجا که حتی باثبات­ترین محیط­ها نیز تغییر می­کنند، سازمان­ها باید بطور مداوم نوآوری­هایی را انجام دهند(خمینز[6]، 2008).

2-2-6-2 بیان مسأله

سازمان­ها به دلیل فشارهای محیط خارجی نظیر رقابت، حذف نظارت دولت، کمبود منابع و تقاضای مشتری، یا به دلیل انتخاب­های داخل سازمانی نظیر دستیابی به شایستگی­های متمایز، دستیابی به سطوح بالای اهداف و آرمان ها و افزایش میزان و کیفیت خدمات، نوآوری می­کنند. در هر صورت، برای اطمینان از رفتار سازشی و تغییر سازمان به منظور حفظ و بهبود عملکرد سازمانی، نوآوری در نظر گرفته می­شود(دامان­پور و همکاران، 2009). نوآوری بدین ترتیب تعریف می­شود((پذیرش یک ابزار، سیستم، سیاست، برنامه، فرآیند، محصول یا خدمت جدید که می­تواند در داخل سازمان ایجاد شود و یا از بیرون خریداری شود و برای سازمان، جدید باشد)) (هالت و کتچن، 2001). کارنگی و بالتین[7](1993) نوآوری را به عنوان چیزی که جدید یا بهبود­یافته و به وسیله مؤسسه برای خلق ارزش افزوده( بصورت مستقیم برای مؤسسه یا به صورت مستقیم برای مشتریان آن) به کار گرفته می­شود، تعریف می­کند. لیوینگستون[8](1998) نوآوری را تولیدات جدید یا فرآیندهای که باعث افزایش ارزش محصولات جدید تولید شده برای استفاده خلاقانه از اطلاعات و سیستم­های مدیریت منابع انسانی کارآ می­شود، تعریف می­نماید. براساس نظر چن و دیگران[9](2004) نوآوری به معرفی ترکیب جدید از عوامل اساسی تولید در درون سیستم تولیدی اشاره دارد. سرمایه نوآری قابلیت و توانایی سازمان­دهی و به کارگیری تحقیق و توسعه، تکنولوژی­های جدید و محصولات بدیع برای برآورده ساختن نیازهای مشتریان می­باشد. فرآیند نوآوری فعالیت­های دانش مدار، فیزیکی و تکنیکی را که در توسعه محصولات جدید نقش محوری دارند، در بر می­گیرد. دامان­پور و ویشنفسکی[10](2006) نوآوری را به عنوان توسعه و بکارگیری ایده­های جدید(محصولات یا خدمات جدید و یا روش عملیات و غیره) و یا رفتار در سازمان تعریف کرده­اند(تاجدینی و ترومان، 2012). ایده جدید می­تواند به یک محصول، خدمت، بازار، ساختارهای عملیاتی و اجرایی، فرآیندها و سیستم­های جدید مرتبط باشد(دامان­پور و همکاران، 2009). کانتر[11](1999) با بیان ((موفقیت در کسب و کار امروزی نیازمند نوآوری است)) بر اهمیت نوآوری تأکید می­کند(لسکووار- اسپاکاپان و باستیک، 2007). در واقع نوآوری به عنوان یکی از مهم­ترین جهت­گیری­های استراتژیک(پیشرو) برای شرکت جهت دستیابی به موفقیت بلندمدت(مارتینز-سانچز و همکاران[12]، 2009 ؛ نوبل و همکاران، 2002) و همچنین رشد(برانباخ، 1999) در نظر گرفته شده است. سه نظریه اساسی پیرامون نوآوری وجود دارد:

1)نظریه کارآفرینی که در آن کارآفرینی- که یک عامل روانی است- تعیین­کننده نوآوری می­باشد و نوآوری توسط یک کارآفرین از طریق ایجاد شرکت جدید ساخته می­شود.



[1]- Innovation Orientation

[2]-Damanpour, Walker & Avellaneda

[3]- Leskovar-Spacapan & Bastic

[4]-Price, Stoica & Boncella

[5]- McEvily et al

[6] - Jiménez

[7]- Carnegie & B

[8] - Livingstone

[9] - Chen & et al

[10] - Damanpour & Wischnevsky

[11]- Kanter

[12] - Martinez-Sanchez et al

فهرست برخی از مطالب :

فایل هایی که پس از خرید می توانید دانلود نمائید

پیشینه و مبانی نظری نوآوری گرایی_1624341076_50200_8524_1704.zip0.04 MB
پرداخت و دانلود محصول
بررسی اعتبار کد دریافت کد تخفیف
مبلغ قابل پرداخت : 19,000 تومان پرداخت از طریق درگاه
انتقال به صفحه پرداخت