پیشینه و مبانی نظری مفهوم روش عقلانی ، عاطفی ، رفتاری REBT
پیشینه و مبانی نظری مفهوم روش عقلانی ، عاطفی ، رفتاری REBT

توضیحات:

پیشینه و مبانی نظری مفهوم روش عقلانی ، عاطفی ، رفتاری REBT63صفحه در قالب ورد قابل ویرایش.


بخشی از متن :


مفهوم روش عقلانی- عاطفی- رفتاری REBT))

رویکرد عقلانی- عاطفی- رفتاری:

روش منطقی- عاطفی- رفتاری(REBT) یک تئوری شخصیت و شیوه ای برای مشاوره و روان درمانی است که به وسیله آلبرت الیس در سال 1955 تأسیس شد. بر طبق این نظریه، اگر نتیجه یا عارضه و رفتاری[1] با بار عاطفی فوق العاده ای که دارد به دنبال حادثه محرکی[2]بیاید، چنین به نظر می رسد که آن حادثه محرک، باعث این نتیجه شده است. در صورتی که واقعاً چنین نیست، عوارض و نتایج عاطفی عمدتاً به وسیله سیستم عقیدتی[3](B) ایجاد می شود. بنابراین وقتی عارضه نامطلوبی مانند اضطراب برای مراجع اتفاق می افتد به سرعت می توان ردپای آن را در عقاید غیر منطقی او جست و جو کرد. در این صورت اگر این عقاید غیر منطقی با برخوردی منطقی، مورد بحث و بررسی(D)[4] قرار گیرد و تصحیح گردد عوارض آشفتگی و اضطراب از بین می رود و از اتفاق افتادن مجدد آن جلوگیری می شود(احمدی، 1387). این تئوری با رفتارگرایان سنتی، که معتقد بودند محرک[5](S) باعث پاسخ[6](R) می شود، مخالف است و اعتقاد دارد که نظر و برداشت آدمی بین محرک و پاسخ، قرار می گیرد و فرد از محرک تعبیر خاصی می کند. بنابراین پاسخ هایی که انسان می دهد، به شدت تحت تأثیر نظریات و عقاید او قرار دارد و رابطه به صورت(A-B-C) در می آید. در این رابطه (A) عوامل تحریک کننده یا رویدادی فعال کننده است که می تواند پیامدهای رفتاری و عاطفی داشته باشد در این مدل الیس این پیامد ها را معلول A نمی داند بلکه آن ها را معلول B می داند(شیرافکن،1385)، (B)همان عقاید و نظریات است که شامل نظام باورهای فرد در مورد آن رویداد می باشد. در صورتی که باور فرد در مورد A منفی باشد، آن گاه پیامدهای رفتاری و عاطفی وی نیز منفی خواهد بود و (C) همان عواقب و پاسخ هاست که شامل پیامدهای رفتاری و عاطفی است. نقش درمانگر در جلسه درمان مباحثه(D) در مورد عقاید و باورهای نامعقول(IB[7] ) می باشد. درمانگر در این رویکرد از فنون شناختی، عاطفی و رفتاری نیز استفاده می کند(شیرافکن، 1385). تئوری REBT معتقد است که فرد، از نظر زیستی، استعداد فوق العاده ای برای انتخاب و استفاده درست از زندگی دارد و نیز مستعد برای ناهماهنگی و تلقین پذیری است.انسان دارای توان مشاهده کردن و تعقل است و در ذهن خود می تواند تجربیات خویش را سازمان دهد و بر محدودیت ها غلبه کند. هم چنین او میل باطنی و سهل الوصولی نسبت به انکار واقعیت و استفاده غلط از عقل خود دارد و به صورت غیر قابل قبولی افکار موهومی را در ذهن خود می آفریند و سلامت و شادابی خود را از بین می برد. فرد با قبول نکردن واقعیت، و جذب شدن در افکار غیر منطقی و موهوم به عوارض عاطفی نسبتاً شدیدی دچار می شود که آن را" اختلال عاطفی" می نامند(احمدی، 1386). به بیان ساده تر اگر محرک زیان آوری در زندگی فرد، در نقطه A (واقعه محرک) اتفاق بیفتد، معمولاً او این نقطه را به صورت عینی می بیند و به صورت منطقی[8](RB) نتیجه می گیرد که این واقعه تأسف آور است و آرزو می کند که این واقعه برطرف شود و در نقطه(C ) یعنی عواقب و نتایج به درستی احساس اندوه، تأسف و رنجیدگی می کند. این احساس اندوه و رنجیدگی به او کمک می کند تا برای رو به رویی با آن واقعه محرک و زیان آور کاری بکند. علی رغم آن واقعه ناخوشایند از توان منطقی خود استفاده می کند و افکاری از قبیل، " از آن واقعه ناراحتم و چه می توانم برای تغییر آن انجام دهم " و احساساتی مانند اندوه و رنجیدگی خواهد داشت. سپس به تنظیم مجدد موقعیت می پردازد و راه مقابله با آن را می یابد و خود را با آن سازگار می کند(احمدی، 1386).



[1] - Consequence=C

[2] - Activating events=A

[3] - Beliefs=B

[4] - Dispute=D

[5]- Stimulus=S

[6] - Response=R

[7] - Irrational beliefs=IB

[8] - Rational beliefs=RB

فهرست برخی از مطالب :

فایل هایی که پس از خرید می توانید دانلود نمائید

پیشینه و مبانی نظری مفهوم روش عقلانی ، عاطفی ، رفتاری rebt_1624251256_50109_8524_1024.zip0.07 MB
پرداخت و دانلود محصول
بررسی اعتبار کد دریافت کد تخفیف
مبلغ قابل پرداخت : 19,000 تومان پرداخت از طریق درگاه
انتقال به صفحه پرداخت