پیشینه و مبانی نظری مفهوم افسردگي و نظريه هاي مربوط به آن
پیشینه و مبانی نظری مفهوم افسردگي و نظريه هاي مربوط به آن

توضیحات:

پیشینه و مبانی نظری مفهوم افسردگي و نظريه هاي مربوط به آن26صفحه در قالب ورد قابل ویرایش.


بخشی از متن :


مباني نظري

الف ـ مفهوم افسردگي و نظريه هاي مربوط به آن:

پيه رون افسردگي را حالت رواني ناخوش كه با دلزدگي، يأس و خستگي پذيري مشخص مي شود، تعريف كرد. كه در بيشتر موارد با اضطراب كم و بيش شديد همراه است (كاپلان، 1376).

لافون افسردگي را چنين تعريف كرد: افت گذرا يا دوام‌دار تنود عصبي ـ رواني كه بصورت يك مولفه بدني (سردردها، خستگي پذيري، بي اشتهايي، بي خوابي، يبوست، كاهش فشار خون و جز آن) نمايان مي شود (همان منبع).

چاپلين افسردگي را سقوط غيرقابل توجيه تنود حياتي تعريف كرد كه اين حالت در قلمرو بدني با خستگي دائم آشكار مي شود، در قلمرو شناختي به صورت پراكندگي دقت و مشكل كوشش فكري، در قلمرو عاطفي به شكل حالت ماليخوليايي كه با هشياري فرد نسبت به ناتوانمندي واكنش همراه است متجلي مي شود (دادستان، 1376). در معناي محدود پزشكي، افسردگي به منزلة يك بيماري خلق و خو يا اختلاف بخش خلق و خواست (همان منبع).

هيلگارد افسردگي را شامل دو مولفه اساسي مي داند كه عبارتند از نااميدي و غمگين مي باشد. شخص ركود وحشتناكي احساس مي كند و نمي تواند تصميمي بگيرد و يا فعاليتي را شروع كند و يا به چيزي علاقمند شود. شخص افسرده در احساس بي كفايتي و بي ارزشي غوطه‌ور مي شود (اتكينسون، 1369)

1) ديدگاههاي روانشناسي در مورد افسردگي

علل افسردگي از ديدگاههاي نظري متعددي مورد بررسي قرار گرفته اند. در حال حاضر رايج ترين نقطه نظر آن است كه گروههاي مجزايي از افسردگي وجود دارد كه علائم آنها دلايل متفاوت دارد. عقيده بر اين است كه نوع دو قطبي كه هم رفتار شيدايي و هم افسردگي را شامل مي شود به عوامل ژنتيك بستگي دارد. نوع يك قطبي كه در آن افسردگي به تنهايي بدون دوره هاي شيدايي رخ مي دهد، احتمالا شامل چندين گروه فرعي مي شود كه بعضي از آنها به ساختار ژنتيكي مربوط هستند. بسياري از محققين افسردگي را بعنوان نتيجه اي از تعامل بين خصوصيات زيست شناسي فرد و آسيب پذيري روانشناختي و رويدادهاي تنش زا يا موقعيت هاي مشكل زاي مستمر در زندگي فرد تلقي مي كنند (ساراسون و جي، 1371)

ـ ديدگاه روان تحليل گري

در نظريه هاي روان تحليل گري، افسردگي بعنوان واكنشي در برابر فقدان تعبير شده است. صرف نظر از نوع فقدان، شخص افسرده واكنش شديدي در برابر آن نشان مي دهد، چون موقعيت كنوني تمام ترس ها و احساساتي را كه با فقدان خاصي، در دوران كودكي (فقدان محبت والدين) همراه بوده اند را احياء مي كند.

وقتي به دلايلي نياز شخص به محبت و مواظبت در دوران كودكي ارضاء نشده باشد، از دست دادن چيزي در دوران بعدي زندگي سبب مي شود كه شخص به حالت درماندگي و افسردگي، واپس روي كند. يعني بهمان دوراني كه فقدان اوليه صورت گرفته است (اخوت و جليلي، 1362)

نخستين نظريه افسردگي در چارچوب روان تحليل گري توسط فرويد و آبراهام ارائه شد. وجود مشابهت بين افسردگي باليني و واكنش عزا بدليل از دست دادن فرد محبوب نقطه آغاز اين نظريه بود (دادستان، 1376).

فرويد در اثر بزرگش در مورد افسردگي تحت عنوان ‌«سوگواري و ماليخوليا» هم سوگواري طبيعي و هم ماليخوليا (افسردگي) را پاسخ هايي به از دست دادن شخص يا چيزي مورد علاقه توصيف كرد. اما فرد مبتلا به افسردگي بر خلاف فرد سوگوار از خود كم بيني فوق العاده و عجز در «خود‌» خويش در مقياس كلي رنج مي برد (همان منبع)

فرويد معتقد بود شخص افسرده وجدان يا فراخود قوي و تنبيه كننده اي

فهرست برخی از مطالب :

فایل هایی که پس از خرید می توانید دانلود نمائید

پیشینه و مبانی نظری مفهوم افسردگي و نظريه هاي مربوط به آن_1624250024_50096_8524_1450.zip0.04 MB
پرداخت و دانلود محصول
بررسی اعتبار کد دریافت کد تخفیف
مبلغ قابل پرداخت : 19,000 تومان پرداخت از طریق درگاه
انتقال به صفحه پرداخت