توضیحات:
پیشینه و مبانی نظری مدیریت کیفیت فراگیر TQM36صفحه در قالب ورد قابل ویرایش.
بخشی از متن :
مدیریت کیفیت فراگیر به طور وسیعی به عنوان یک فلسفه مدیریتی تشخیص داده شده و به عنوان شعار کلیدی سازمان ها برای کسب مزیت رقابتی در بازارها در نظر گرفته می شود(Wang et al, 2012). مديريت كيفيت فراگير همه بخش ها و زير مجموعه هاي سازمان را در بر مي گيرد.در اين رويكرد مديريت عالي ، راهبرد و عمليات مربوط به برآورده كردن نيازهاي مشتري را سازماندهي مي كند و همكاري نزديك بين كاركنان را توسعه مي دهد.(Gupta&Prabhat,2009)سازمان هاي با رويكرد مديريت كيفيت فراگير به مديريت نظام مندداده ها و بعد فرايندها و شيوه اي براي حذف موانع از سر راه بهبود مستمر اهميت ويژه مي دهند.(Feigenbaum,2007)مديريت كيفيت فراگير يك روش زندگي براي بهبود مستمر عملكرد در هرسطح و فعاليت با ايجاد شرايط مناسب بهبود براساس كارگروهي،اعتماد و احترام متقابل را ارايه مي دهد و در تحقيقات مديريت كيفيت فراگير يك چرخه تكراري و فعاليت بدون پايان است كه متضمن پويايي و پايداري سازماني مي باشد.(steyaert,2009) به عبارت ديگر مديريت كيفيت فراگير روشي براي اداره يك سازمان است كه اساس آن بر كيفيت و مشاركت تمام اعضاي سازمان استوار است و هدف آن رسيدن به موفقيت دراز مدت از طريق جلب رضايت مشتري و تامين رضايتمندي كاركنان است(keng Boon et al,2007) انسان ها از ابتداي خلقت با كيفيت سر و كار داشتند و در توليد ابزار و وسايل و ساختن منزل مسكوني و مناسب بودن مصالح ساخت و غيره به نوعي به اين مقوله مي پرداختند. اما با گذشت زمان و افزايش خواسته هاي انسان جهت تامين نيازهايش مجبور به ايجاد بازارهاي داد و ستد كالاو خدمات گرديد كه در اين بين مسئله كيفيت رنگ و بوي ديگري گرفت و بيش از پيش در عرصه توليد كالاو خدمات نمايان شد. تا جايي كه در قرن هجدهم با وقوع انقلاب صنعتي و ايجاد تحول در دانش مديريت و روي آوردن بنگاه هاي اقتصادي به توليد انبوه، ضرورت به كارگيري روش هاي علمي در زمينه كنترل كيفيت نيز احساس شد( سلطانی،1380، ص50) در سال ۱۹۲۴ دکتر والتر شوارت آمریکایی در آزمایشگاههای شرکت Bell سیستمی را به وجود آورد که میتوانست واریانس سیستمهای تولید را اندازهگیری کند. این سیستم به نام (کنترل آماری فرایند)یا[1] SPC مشهور شده است. دکتر شوارت در سال ۱۹۳۱ کتابی با عنوان «کنترل اقتصادی کیفیت محصولات صنعتی» منتشر کرد. در این کتاب او به موضوع «کنترل کیفیت آماری» پرداخت. در سال ۱۹۴۶ پس از جنگ جهانی دوم نیروهای حرفهای تولید در ژاپن «سازمان غیرانتفاعی اتحادیه مهندسان و دانشمندان ژاپن» را تأسیس کردند. در همین سال، جامعه کنترل کیفیت آمریکا» نیز تشکیل شد. شاگرد شوارت دبلیو. ادوارد دمینگ که یک فیزیکدان با گرایش ریاضی بود و در بخش کشاورزی و دفتر تحقیقات آمریکا کار میکرد، موظف گردید تا سیستم کنترل آماری فرایند را به کارکنان صنایع دفاعی آمریکا آموزش دهد. در سال ۱۹۵۰ اتحادیه متخصصان علوم و مهندسین ژاپن[2] از دمینگ دعوت کردند تا SPC و روشهای کنترل کیفیت را در کشور ژاپن آموزش دهد. ژاپنیها به سرعت خود را با آموزشهای دمینگ هماهنگ ساخته و در این روشها تغییراتی به وجود آوردند. در سال ۱۹۵۱ اتحادیه دانشمندان و مهندسین ژاپنی جایزه دمینگ[3] که عالی ترین جایزه کیفیت در ژاپن به حساب میآید را با هدف افزایش سطح کیفیت صنعت در ژاپن ایجاد کردند. دمینگ به پاس خدماتی که به توسعه کیفیت در ژاپن انجام داد، بزرگترین جایزه ژاپن به نام «مدال افتخار امپراطور برای سازندگان اقتصاد ژاپنی» را دریافت نمود. در سال ۱۹۵۱ دکتر فینگبام[4] کتابی تحت عنوان «کنترل کیفیت فراگیر» منتشر کرد
[1] - Statistical process control
[2] - EU scientists and engineers in Japan
[3] - Deming
[4] - Fyngbam
فهرست برخی از مطالب :
پیشینه و مبانی نظری مدیریت کیفیت فراگیر tqm_1624213984_50064_8524_1739.zip0.10 MB |