توضیحات:
پیشینه و مبانی نظری کيفيت زندگي62صفحه در قالب ورد قابل ویرایش.
بخشی از متن :
کيفيت زندگي
روانشناسي در نيم قرن گذشته، بر بيماري بيشتر از سلامتي و بر آسيب شناسي عملکرد انسان بيشتر از درک کامل از تمام ابعاد آن تکيه داشته و به ويژگيهاي انسان سالم و کامل کمتر توجه کرده است. اما اخيراً با ظهور رويکرد جديدي به نام روانشناسي مثبت به عنوان متمم رويکردهاي قبلي، اين روند تغيير يافته و نگاهها متوجه نقاط قوت و کمالات انساني شده است. در اين رويکرد، به مطالعۀ ويژگيهاي مثبت انسانها و راهبردهاي استفاده از حداکثر استعدادهاي ذاتي و محيطي براي بهره مندي از حالتهاي رواني سالم و زندگي سازنده بيش از پيش تأکيد ميشود(سليگمن و سيکسزنت ميهالي[1]،2000، به نقل از يوسفي و صفري، 1388). آنچه که هدف اين رويکرد است مسأله پيشگيري و تأکيد بر شايسته سازي است و نه تصحيح ضعف ها. هدف ديگر اين رويکرد شناسايي و تعريف مفاهيمي است که به تأمين سلامتي و شادکامي افراد و بهره مندي آنها از يک زندگي سالم کمک کند. يکي از اين مفاهيم، مفهوم کيفيت زندگي است که در سه دهۀ گذشته تلاش زيادي براي تعريف و اندازه گيري عيني آن انجام شده است. اما با وجود گستردگي تحقيقات انجام شده در اين زمينه، هنوز تعريف واحد و مورد توافق همگان دربارۀ کيفيت زندگي ارائه نشده است. برخي از محققان، کيفيت زندگي را با رويکردي عيني تعريف کرده و موارد آشکار و مرتبط با معيارهاي زندگي از جمله سلامت جسمي، شرايط شخصي( ثروت، شرايط زندگي و ...) ارتباطات اجتماعي، اقدامات شغلي يا ديگر عوامل اجتماعي و اقتصادي را با کيفيت زندگي معادل دانسته اند( ليو[2]،2006، به نقل از يوسفي صفري،1388). در مقابل اين رويکرد، رويکرد ديگري به نام رويکرد ذهني وجود دارد که کيفيت زندگي را مترادف با شادي يا رضايت فرد در نظر ميگيرد و بر عوامل شناختي در ارزيابي کيفيت زندگي تأکيد دارد(همان منبع). بين دو رويکرد عيني و ذهني، رويکرد جديدي به نام رويکرد کل نگر وجود دارد (فلس و پري،1995؛ رنويک و براون،1996؛ به نقل از رحيمي،1386) که نظريه پردازان آن معتقد هستند کيفيت زندگي، همانند خود زندگي، مفهومي پيچيده و چند بعدي است، و در بررسي آن ، هردو مؤلفه عيني و ذهني را مدّ نظر قرار ميدهند.
بنا به تعريف گروه كيفيت سازمان جهاني بهداشت كيفيت زندگي به ادراك فرد از جايگاه خودش در زندگي، با توجه به بافت فرهنگي جامعه و اهداف، معيارها و نگراني هاي فرد اشاره دارد و از متغيرهايي مثل سلامت جسماني، وضعيت روانشناختي، استقلال و روابط اجتماعي ناشي ميشود (استينر، کوپر و شوينگتون[3]،2003، به نقل از نائينيان، گوهري، مطلبي نژاد و بلوچان1392)
[1]-Seligman&Csikszentmihalyi
[2]-Liu
[3]- Stenner, Cooper&Skevington
فهرست برخی از مطالب :
1-5-2 رويکردهاي نظري راجع به کيفيت زندگي.. 3
الف- رويکردهاي جامعه شناختي.. 4
1-6-2 بعد رواني کيفيت زندگي.. 8
2-6-2 بعد اجتماعي کيفيت زندگي.. 10
3-6-2 بعد محيطي کيفيت زندگي.. 10
7-2 نظريههاي رفتارهاي پرخطر. 12
8-2 علل انجام رفتارهاي پرخطر. 14
10-2 تفاوتهاي جنسيتي در رفتارهاي پرخطر. 23
- اعزازي، شهلا1380، خشونت خانوادگي، نشر سالمي. تهران. 28
- اکبري، ابوالقاسم 1381، مشکلات نوجواني و جواني، نشر ساوالان. تهران. 28
- باقري، خسرو 1374، نگاهي دوباره به تعليم و تربيت اسلامي، انتشارات مدرسه، تهران. 29
- بيابانگرد، اسماعيل 1382، روانشناسي نوجوانان. نشر فرهنگ اسلامي، تهران. 30
- چلبي،مسعود 1375، جامعه شناسي نظم، نشر ني. تهران. 32
- ريو، جان مارشال. 1992، انگيزش و هيجان. ترجمۀ يحيي سيد محمدي، نشر ويرايش. تهران (1378). 36
- ساعي، علي 1381، تحليل آماري در علوم اجتماعي، انتشارات کيان مهر. تهران. 36
- شاملو، سعيد 1372، بهداشت رواني، انتشارات رشد. تهران. 37
پیشینه و مبانی نظری کيفيت زندگي_1624164270_49983_8524_1413.zip0.11 MB |