توضیحات:
پیشینه و مبانی نظری سبک رهبری و رضایت شغلی 74صفحه در قالب ورد قابل ویرایش.
بخشی از متن :
بخش اول : رهبري
مقدمه :
هر چند به تعداد افرادي كه درصدد ارائه تعريفي از رهبري برآمدهاند، به همان تعداد تعريف براي رهبري وجود دارد ولي از نظر مديريت، رهبري فرآيند هدايت و اعمال نفوذ بر فعاليتهاي گروه يا اعضاي سازمان ميباشد، چنين تعريفي چهاركاربرد مهم دارد.
نخست، رهبري، در مورد كسان يا افراد ديگري مثل زيردستان يا پيروان مطرح ميشود.
چون اين افراد يا پيروان بايد دستورات رهبري را بپذيرند، درصدد تعيين مقام و منزلت ولي يا رهبر بر ميآيند و در نتيجه فرآيند رهبري را امكان پذير ميسازند. همة ويژگي ها و خصوصيت هاي رهبري، بدون وجود پيرو و زيردست، به هيچ تبديل خواهد شد.
دوم، رهبري مستلزم توزيع نابرابر قدرت بين رهبر و اعضاي گروه ميشود. اگرچه اعضاي گروه بدون قدرت نيستند و ميتوانند فعاليتهاي گروه را از راههاي متعدد و گوناگون شكل دهند، ولي ترديدي نيست كه معمولاً قدرت رهبر بسيار بيشتر است.
سومين جنبه رهبري توانايي وي در به كارگيري شكل هاي مختلف قدرت براي اعمال نفوذ بر رفتار پيروان از راههاي گوناگون است. در واقع اين رهبران هستند كه ميتوانند بر كاركنان و اعضاي سازمان اعمال نفوذ نمايند به گونهاي كه آنها براي خير و صلاح شركت فداكاري يا ايثار نمايند.
چهارمين جنبة رهبري آميزه اي است از سه جنبة نخست و آگاهي از اينكه رهبري با «ارزش ها» سروكار دارد. رهبري معنوي با ارزشها سروكار دارد و ايجاب ميكند كه دربارة راهها وگزينه هايي كه در پيش رو قرار دارد به پيروان آگاهي لازم داده شود تا آنها بتوانند هنگام واكنش نشان دادن در برابر پيشنهاد يك رهبر جهت رهبري، انتخابي آگاهانه بنمايند. ( استونر[1]، فري من[2] وگيلبرت[3]، 1935، ص 804)
تعريف رهبري
ـ كيمبل وايلز[4]، رهبري عبارت از هر نوع كنشي است كه براي تعيين هدفها و مقاصد جمعي و وصول به آنها صورت ميگيرد. ( طوسي، 1377، ص 26 )
ـ فن بهتر بسيج كردن و بهتر سامان دادن و بهتر سازمان دادن و بهتر كنترل كردن نيروهاي انساني و بكاربردن آنها. (مطهري، 1364، ص 235)
ـ جرج تري[5]، رهبري عبارت است از عمل تأثيرگذاري بر افراد بطوريكه از روي ميل و علاقه براي هدفهاي گروهي تلاش كنند (پال هرسي[6] و كنت بلانچارد[7]، 1972، ص 71).
ـ رابرت تاننبوم[8]، ايرونيگ و چلر[9] و فرد مازاريك[10]، رهبري را بعنوان تأثيرگذاري بين افراد تعريف ميكنند كه در وضعيتي اعمال ميشود و بوسيلة فراگرد ارتباط بسوي تحقق هدف يا هدفهاي خاصي معطوف ميگردد. (پال هرسي و كنت بلانچارد، 1972، ص 71)
ـ هارولد كونتز[11] و سيرل اودانل[12] مينويسند كه رهبري تأثيرگذاري بر افراد است تا تحقق هدف مشتركي را دنبال كنند. ( پال هرسي و كنت بلانچارد، 1972، ص 71 )
ـ هنر يا علم نفوذ در اشخاص به طوري كه با ميل و خواستة خود در جهت حصول به هدفهاي تعيين شده گام بردارند. ( ميرسپاسي، 1369، ص 39 )
ـ امام محمد غزالي، همة فضائل رهبري بايد جزء سرشت رهبر شود و آن محال است تحقق يابد جز آنكه عنان خود را به دست عقل دهد تا فرمانبرداري از وي آسان آيد و تكلف برخيزد پس اگر عقل وي تقاضايي هم نمايد وليكن او به تكلف نكند هنوز بيمار است و از مرز اعتدال دور. (عباسزادگان، 1376، ص 283 )
ـ آشفتة تهراني، هرنوع اقدام يا اقدامهايي است كه مدير براي رسيدن به هدفهاي گروهي به عمل ميآورد و نيز كيفيتي است كه انگيزه هاي بالقوة موجود در سازمان را براي رسيدن به پيروزي جامة عمل ميبخشد (همانمنبع)
ـ قدرت جذب افراد، تأثير و نفوذ در آنها و توانايي پذيراندن شخصيت به طوري كه افراد ( پيروان ) به طور داوطلبانه در يك شرايط معين، رهبري او را بپذيرند. ( ميركمالي، 1375، ص 72 )
تعدد تعاريف رهبري تقريباً به تعداد كساني است كه سعي كرده اند اين مفهوم را تعريف كنند اما مشابهت ملموس در تعاريف ارائه شده عامل تأثير و نفوذ است كه بيشتر تعاريف رهبري اين فرض را مشخص ميسازد كه رهبري شامل يك فراگرد تأثيرگذاري است كه از طريق آن رهبر بر پيروان نفوذ دلخواه خود را اعمال ميكند.
تمايز مديريت و رهبري
مديريت و رهبري اغلب دو مفهوم مترادف تصور ميشوند، حال آنكه بيشتر صاحبنظران اين دو مفهوم را متمايز ميدانند. رهبري در اصل نسبت به مديريت مفهوم وسيعتري دارد. مديريت نوع خاصي از رهبري محسوب ميشود كه در آن كسب هدفهاي سازماني بر ساير هدفها اولويت دارد. اختلاف اساسي ميان اين دو مفهوم از كلمة «سازمان» برميخيزد.
رهبري زماني صورت ميگيرد كه فردي به هر دليل ميكوشد بر رفتار فرد يا گروهي اثر بگذارد. اين امر ميتواند براي نيل به اهداف خود فرد يا ديگران بوده و با اهداف سازمان نيز سازگار يا ناسازگار باشد. ( رضائيان، 1380، ص 376 )
در خصوص رهبر ميتوان گفت :
ـ رهبر با ايجاد تغيير سروكار دارد.
ـ رهبر از طريق ايجاد بصيرت نسبت به آينده جهت را مشخص ميكند و از طريق انتقال اين ديد به افراد و الهام بخشي، آنان را براي غلبه بر موانع آماده ميسازد.
ـ رهبر نگرشي شخصي و فعال نسبت به هدفها دارد.
ـ رهبر ميتواند هدفهاي گوناگوني داشته باشد.
ـ رهبر در پستهاي پرمخاطره كار ميكند و اغلب در معرض مخاطره جويي و خطر پذيري قرار دارد.
ـ رهبر با كارهاي فكري سروكار دارد.
ـ رهبر به طرق ابتكاري و القايي با كاركنان مرتبط ميشود.
در رهبري سلسله مراتب مطرح نيست. هر كس بتواند بر تصميم گيري ديگري اثر بگذارد او رهبر است.
ـ در رهبري عضويت ضرورت ندارد. رهبر ميتواند خارج از سازمان باشد و بر افراد سازمان نفوذ داشته باشد. ( رضائيان، 1380، ص 377 )
تعريف سبك رهبري
- هرسي و بلانچارد سبك را با شخصيت، مترادف به كار ميگيرند و به نظر آنها شخصيت يا سبك يك فرد عبارتست از «الگوي رفتاري كه وي هنگام هدايت كردن فعاليتهاي ديگران از خود نشان ميدهد.» (علاقه بند، 1365، ص 85)
- «گري دسلر»[13] شيوه يا سبك رهبري را در اين مفهوم ميداند كه «رهبر چه كار ميكند و رفتارش چگونه است» (مدني، 1368، ص 80 ـ 79)
[1] - Stoner
[2] - Freeman
[3] - Gilbert
[4] - whilse
[5] - George Tery
[6] - Paul Hersi
[7] - Kent Belanchard
[8] - Robert Tanenbum
[9] - Ayronick Wichler
[10] - Fred Mazarick
[11] - Harwold Kontez
[12] - Seerel odanel
[13] - Grey Desler
فهرست برخی از مطالب:
فصل دوم: ادبيات تحقيق
بخش اول (رهبري) ................................................................................. 14
مقدمه....................................................................................................... 14
تعريف رهبري ........................................................................................ 15
تمایز مدیریت و رهبری........................................................................... 16
تعريف سبک رهبری................................................................................ 17
تئوريهاي رهبري .................................................................................. 18
تئوريهاي شخصيتي رهبري ................................................................. 19
نظريه سنتي رهبري ................................................................................ 19
نظرية صفات شخصي رهبر.................................................................... 20
تئوريهاي رفتاري رهبري ..................................................................... 20
مطالعت دانشگاه آيووا ............................................................................ 21
مطالعات دانشگاه اُهايو ........................................................................... 22
مطالعات دانشگاه ميشيگان ..................................................................... 22
شبكه مديريت ......................................................................................... 23
تحقيقات اسكانديناوي ............................................................................. 25
تئوريهاي اقتضايي ................................................................................ 26
الگوي فيدلر ............................................................................................ 26
تئوري موقعيتي هرسي و بلانچارد.......................................................... 28
تئوري مبتني برتبادل نظر رهبر با اعضاء .............................................. 31
تئوري مسير ـ هدف ............................................................................... 32
الگوي رهبري مشاركتي ......................................................................... 34
متغيرهاي موقعيتي در الگوي تجديدنظر شده رهبري مشاركتي ............ 35
پنج شيوة رهبري در الگوي رهبري مشاركتي ....................................... 36
سيستمهاي مديريت ................................................................................ 37
سبك رهبري ليكرت ................................................................................ 37
تئوريهاي جديد رهبري ........................................................................ 41
جايگزيني رهبري .................................................................................... 41
رهبر عملگرا و رهبر ايجاد كنندة تحول .................................................. 42
رهبر عملگرا ........................................................................................... 43
رهبرانی كه تحول ايجاد ميكنند ............................................................. 43
بخش دوم (رضايت شغلي)...................................................................... 45
ارزشها ................................................................................................... 45
انواع ارزش ............................................................................................ 45
نگرشها ................................................................................................... 46
انگيزش ................................................................................................... 47
نظريههاي انگيزش .................................................................................. 49
تئوريهاي محتوايي ................................................................................ 50
1ـ تئوري سلسله مراتب نيازها................................................................ 50
2ـ تئوري دو جنبهاي انسان ................................................................... 53
3ـ تئوري دو عامل انگيزش .................................................................... 53
4ـ تئوري سه نياز مككلند ..................................................................... 54
5ـ تئوري نيازهاي زيستي، تعلق و رشد ................................................ 55
تئوريهاي فرآيندي ................................................................................ 56
1ـ تئوري انتظار و احتمال ...................................................................... 56
2ـ تئوري برابري ................................................................................... 58
3ـ تئوري اسناد ...................................................................................... 59
انواع نگرش ............................................................................................ 60
رضايت شغلي ......................................................................................... 62
رابطه انگيزش با رضايت شغلي ............................................................. 62
1 تاريخچه مطالعات در مورد رضايت شغلي ......................................... 62
2 تعريف رضايت شغلي ......................................................................... 63
(1-2) تعيين رضايت شغلي .................................................................... 66
3 عوامل تعيين كنندة رضايت شغلي ....................................................... 67
4 عوامل مؤثر بر رضايت شغلي ............................................................ 69
5 فاكتورهاي مؤثر در رضايت شغلي از نظر «جنيفر» ........................... 70
6 پيامدهاي رضايت شغلي و عدم رضايت شغلي .................................. 71
7 نظريههاي رضايت شغلي .................................................................... 72
- نظريه «بروفي»..................................................................................... 72
- نظريه «كورمن» .................................................................................. 73
- نظريه «پارسون» ................................................................................. 74
اندازهگيري رضايت شغلي ..................................................................... 75
بخش سوم (سابقه تحقيقاتي موضوع) .................................................... 77
تحقيقات خارجي ..................................................................................... 77
تحقيقات داخلي ........................................................................................ 80
پیشینه و مبانی نظری سبک رهبری و رضایت شغلی_1623992283_49706_8524_1438.zip0.15 MB |