آخرین محصولات
پیشینه و مبانی نظری خود، خودپنداره و خودپنداره بدنی
توضیحات:
پیشینه و مبانی نظری خود، خودپنداره و خودپنداره بدنی41صفحه در قالب ورد قابل ویرایش.
بخشی از متن :
2-1 تعریف خود، خودپنداره و خودپنداره بدنی
- 2-1-1 خود :
- با مرور اجمالي نظريهها و به طور کلي در روانشناسي معاصر، اصطلاح خود به دو معناي مختلف به کار ميرود. از يک طرف به عنوان گرايشها و احساسهاي فرد راجع به خودش و از طرف ديگر به عنوان گروهي از فرايندهاي رواني که رفتار را کنترل و تنظيم ميکنند (هال و ليندزي[1]، 1970 ؛ به نقل از نصري، 1383).
- 2-1-2 خود پنداره :
- از نظر بسياري از نظريهپردازان، از جمله کارل راجرز، خودپنداره مهمترين جنبه واحد از شخصيت يک فرد ميباشد. حقيقت آن است که مردم بيش از آنچه که به ديگران علاقه دارند، به خود علاقهمندند. به طور خلاصه ميتوان گفت که خودپنداره چارچوبي شناختي است که به واسطه آن به سازمانبندي آنچه که درباره خويش ميدانيم، ميپردازيم و اطلاعاتي را که به خود مربوط ميشود، بر پايه آن پردازش ميکنيم. اين قبيل «طرحوارههاي خود[2]» دربرگيرنده مؤلفههاي خاصي نيز ميباشند که در نقش گرايشهاي شخصيت عمل ميکنند. سه مورد از اين مؤلفهها عبارتند از: تفاوتهاي فردي در شيوهي ارزشيابي خود، باور کردن خود براي تلاش در جهت دستيابي به اهداف مطلوب و علاقه نشان دادن به ميزان اثر گذاشتن بر روي ديگران از طريق رفتارهاي خود (صالحيفدردي، 1373).
- مفهوم خودپنداره مجموعه استنباطهايي است که يک شخص براساس تجربيات خودش درباره خود دارد. بنابراين خودپنداره يک فرد ممکن است از مشاهداتي که او از خودش دارد و توصيفهاي ساير مردم از او باشد. تجربهاي که خود با خودپنداره شخص ناهماهنگ باشد غالباً ايجاد تشویش ميکند. در درون شخصيت يک فرد، تصوير خود، يک متغير واسطهاي بين تجربيات فرد و متغير تابع رفتار است. يک فرد براساس تصوري که از خودش دارد رفتار و تأثيرات محيطي اش او را تفسير ميکند (مکرونالد[3]، 1965؛ به نقل از نصری، 1383).
- خودپنداره، هميشه قابل تغيير است. زيرا در اثر رابطه شخص با محيط، پنداره او از وجود خودش دائماً تغيير ميکند، ولي اين تغييرات در دوران کودکي خيلي زيادتر از دوران بزرگسالي است. اگرچه خودپنداره متغير است، ليکن در عين حال نيز سعي ميکند حالت ثبات خود را نگه دارد. در رفتار افراد بشر، ثبات، يکنواختي و توالي قابل ملاحظهاي موجود است. اين حقيقت حتي زمانيکه شخص خود را کمارزش و حقير ميپندارد نيز وجود دارد. فرد آنچه را که با خودپنداره خويش توافق ندارد قبول نمي کند و به خصوص موقعي که «خود» در شخصي به خطر بيفتد، وي به شدت در مقام مقاومت و مقابله برميآيد و از تغييرپذيري احتراز ميجويد. به عکس در محيط آرام و بيخطر، فرد تجارب تازهاي ميطلبد و ميل دارد تغيير مطلوب در خود ايجاد کند. خودپنداره براي متخصصان بهداشت رواني نيز اهميت خاصي دارد. زيرا پندار فرد از شخصيت خود تا اندازه زيادي تصور او راجع به محيطش را تعيين ميکند و اين دو عامل، نوع رفتارهاي او را طرحريزي مينمايد. اگر تصور فرد از خود مثبت و نسبتاً متعادل باشد شخص داراي سلامت رواني است و اگر به عکس خودپنداره شخص منفي و نامتعادل باشد او از لحاظ رواني ناسالم شناخته ميشود (بيابانگرد، 1373).
- 2-1-3 خودپنداره بدنی :
- خودپنداره بدنی یکی از سازه های روانشناختی و یک مفهوم محوری برای روانشناسان سلامت است (زنجانی و همکاران، 1387). اصطلاح خودپنداره بدنی دو بعد ادراکی و نگرشی دارد. مؤلفه ی ادراکی خودپنداره بدنی به چگونه دیدن شکل، اندازه، وزن، چهره، حرکت و اعمالمان مربوط می شود در حالی که مؤلفه ی نگرشی به این موضوع مربوط می شود که ما چه احساسی درباره ی این ویژگی ها داریم و چگونه این احساس ها رفتارمان را هدایت می کند(گلیسون، 2006).
- خودپنداره بدنی دارای موجودیت و جوهره ای پویا می باشد زیرا دائماً توسط دریافت ها و تجارب جدید تغییر یافته و یا تعدیل می شود. خودپنداره بدنی به مثابه ی پرده ی هدف یا نشانه ای می باشد که شخص مهم ترین احساسات شخصی، اضطراب ها و ارزش هایش را بر روی آن فرافکنی می کند. خودپنداره بدنی می تواند مجموعی از نگرش های خودآگاه و ناخودآگاه فرد نسبت به بدنش باشد که شامل دریافت های حال و گذشته و احساساتی در مورد اندازه، عملکرد، ظاهر و توانایی های بالقوه می شود(پوپ، سولومون و دان،2007).
- مفهوم شخص از بدنش بخش اصلی و مهم خودپنداره ی او می باشد. بدن می تواند به صورت کپسول یا پوشینه ای تصور شود که شخص همیشه در آن احاطه شده و از طریق آن با دنیا ارتباط برقرار می کند. شخص با بدنش 24 ساعته از زمان تولد تا مرگ زندگی می کند. این بخش (یعنی بدن) مادی ترین و قابل مشاهده ترین قسمت «خود» می باشد و اگرچه این بخش به تنهایی تمامی حس «خویشتن» را توضیح نمی دهد، در تمام طول زندگی به عنوان پشتیبان و لنگری برای خود آگاهی باقی می ماند (بلينو[4] و همكاران، 2006).
- 2-2 موضع گیری نظری در خصوص خود پنداره بدنی:
- پیدایش خودپنداره به عنوان یک مفهوم نوین روانشناسی به کارهای ویلیمام جیمز[5]، که به عنوان اولین پژوهشگر روانشناسی خود[6] نامیده می شود، باز می گردد. او خودپنداره را به عنوان معادلی برای خود- ارزیابی مفهوم سازی کرد. جیمز خودپنداره را یک صفت در نظر می گرفت و ادعا کرد که هر شخص همواره یک سطح از احساس به خود را تجربه می کند. افراد یک خط پایه از احساس ارزش، اهمیت، دوست داشتن و پذیرش نسبت به خود را دارند. بنابراین از دید جیمز خودپنداره، عاطفی[7] است. سطح ارزش خودپنداره به عنوان صفت در هر شخص از محیط بیرونی فرد کاملاً مستقل است، در مقابل خودپنداره به عنوان حالت در پاسخ به موفقیت ها و شکست ها درزندگی فرد تغییر می کند(گوئیندون[8]، 2010).
- کولی[9](1902) بر عاطفی بودن خودپنداره تأکید کرد، او باور داشت که درک خود به واسطه درک قضاوت دیگران تعیین می شود. تصور ما از اینکه چه چیز باشیم با محیط اجتماعی ما گره خورده است. افراد مهم، آینه های اجتماعی هستند که ما برای کشف نظرات آنها در مورد خودمان به آنها خیره شده ایم. ما خود را آنگونه تصور می کنیم که دیگران درمورد ما فکر می کنند، آنگونه که در مورد ویژگی های ما، ظاهر و رفتارما فکر می کنند(به نقل ازگوئیندون، 2010).
- مید[10](1934) خود را به عنوان محصول تعامل در نظر گرفت به این معنا که افراد خود را به در بازتاب رفتار دیگران تجربه می کنند، اگر چه مید مستقیماً به مفهوم خودپنداره اشاره نکرد اما او خود ارزیابی را به عنوان یک نگرش نسبت به خود مورد بحث قرار داد. بر عکس جیمز و کولی، دیدگاه مید ماهیت شناختی دارد. او بر این باور است که خود از تعامل مداوم من[11]( بخش فاعلی، شخصی و تجربه کننده خود) با مرا[12](جنبه مفعولی و اجتماعی خود) رشد می یابد. بخش فاعلی خود تنها آگاهی از تجربیات فکرکردن و احساس کردن فرد از زمان نوزادی تا کنون را شامل می شود. رشد تدریجی بخش مفعولی از زمانی آغاز می شود که کودکان می توانند اشیاء را به صورت متمایز از خودشان درک کنند. از نظر مید افراد خودشان را از طریق ادراکشان از محیط بیرون و اجتماع تجربه می کنند. خود محصول دنیای اجتماعی است. بخش مفعولی خود ویژگی های خود را از نظرگاه دیگران "تعمیم یافته[13]" متمایز می کند. فرمول بندی مید بصورت ضمنی به فرآیندی اشاره می کند که از طریق آن قضاوت های دیگران مهم یک حس کلی از خود- ارزشمندی به عنوان یک فرد را ایجاد می کند. جیمز، کولی و مید باور دارند که تصویر- خود[14] بوسیله محیط اجتماعی، مشخصاً از طریق ادراک ارزیابی هایی دیگران تحت تأثیر قرار می گیرد(به نقل از کمپل[15]، 2006).
- چندین نفر از نظریه پردازان پیشگام در حوزه شخصیت نیز در دانش و درک ما در ارتباط با خودپنداره نقش دارند.کارن هورنای[16](1950) بیان کرد که هر شخص با یک توانایی بالقوه متولد می شود ازطرفی خودپنداره فرد متأثر از میزان موفقیت فرد در دست یافتن به آن توانایی بالقوه است(نقل از کوچ[17]، 2006).
[1] . Hall & Lindzey
[2] . Self-Schemas
[3]. Mc Ronald
[4]. Bellino
[5]. William James
[6]. Self psychology
[7]. Affective
[8].Guindon
[9]. Cooley
[10]. Mead
[11]. I
[12]. Me
[13]. Generalized other
[14]. Self-image
[15] . Campbell
[16]. Karen Horney
[17]. Koch
فهرست برخی از مطالب:
فایل هایی که پس از خرید می توانید دانلود نمائید
پیشینه و مبانی نظری خود، خودپنداره و خودپنداره بدنی_1623907413_49518_8524_1726.zip0.09 MB |
پرداخت و دانلود محصول
بررسی اعتبار کد
دریافت کد تخفیف
مبلغ قابل پرداخت : 19,000 تومان
پرداخت از طریق درگاه
انتقال به صفحه پرداخت