توضیحات:
پیشینه و مبانی نظری خود نظم بخشی رفتار56صفحه در قالب ورد قابل ویرایش.
بخشی از متن :
خودنظم بخشی رفتار
طبق نظر بندورا اگر اعمال تنها بوسیله پاداش و تنبیه بیرونی تعیین میشدند، مردم شبیه بادبادک عمل میکردند و هر لحظه تغییر جهت میدادند تا خود را به عواملی که بر آنها تأثیر میگذارد وفق دهند. با مردم غیر اصولی رفتار به دور از اخلاق و با مردم درستکار رفتار شرافتمندانه داشتند. حال اگر تقویتکننده بیرونی و درونی رفتار را کنترل نمیکنند پس چه چیزی آنرا کنترل میکند؟ پاسخ بندورا این است که رفتار آدمی رفتار خود نظم داده شده است. انسان از تجربه مستقیم و غیر مستقیم معیارهای عملکرد را میآموزد سپس آن معیارها پایهای میشوند برای ارزیابیهای فرد. اگر عملکرد فرد در موقعیتها با معیارهای او هماهنگ بود مثبت ارزیابی میشوند و اگر هماهنگ نبود منفی ارزیابی میشود. از نظر بندورا تقویت درونی حاصل از ارزشیابی شخصی از تقویت بیرونی نیرومندتر است (هرگنهان[1]، 2009).
یادگیری خود تنظیمی یک چشم انداز مهم در پژوهشهای اخیر روانشناسی تربیتی است (آکسان[2]، 2009). این رویکرد از سال 1980، مطرح شد و به واسطه اهمیتی که در یادگیری و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان دارد شهرت فزآیندهای پیدا کرده است (ریان[3] و پینتریج ، 1997؛ نقل از احمدی پور، 1387). یادگیری خود تنظیمی یک فرآیند فعال و خود رهنمون است که دانش آموزان، شناخت، انگیزش، نتایج، رفتار و محیط خود را در جهت پیشبرد اهدافشان کنترل و تنظیم میکنند (گوداس[4] و همکاران ، 2010).
زیمرمن5 یادگیری خود تنظيم را نوعي از يادگيري كه در آن افراد تلاشهاي خود را براي فراگيري دانش و مهارت بدون تكيه به معلم و ديگران، شخصاً شروع كرده و جهت ميبخشد تعريف ميكند به عبارت ديگر در اين يادگيري افراد مهارتهايي براي طراحي، كنترل و هدايت فرآيند يادگيري خود دارند و تمايل دارند ياد بگيرند و قادرند کل فرآیند یادگیری را ارزیابی کنند ( فرمهینی فراهانی و همکاران، 1387). تلاشهاي فعالانهاي كه افراد به طور فراشناختي، انگيزشي و رفتاري در فعاليتهاي يادگيري از خود نشان ميدهند (زیمرمن،2002).
نظریه يادگيري خودتنظيمي يكي از نظريههايي است كه محققان و شناسانِ تربيتي در قالب آن به مطالعه ميپردازند. براساس نظريه يادگيري خود تنظيمي، مؤلفههاي شناخت، انگيزش و كنشوري تحصيلي به صورت يك مجموعه درهم تنيده و مربوط به هم در نظرگرفته ميشوند (شيرازي تهراني، ۱۳۸۱). بنابراين، استفاده از راهبردهاي يادگيري خود -تنظيمي، از جمله عوامل تعيينكننده در موفقيت تحصيلي محسوب ميشود و با بررسي آن ميتوان عملكرد تحصيلي دانش آموزان را پيشبيني نمود. پيشبيني عملكرد تحصيلي، يكي از موضوعهاي محوري مورد علاقه روانشناسي تربيتي است ( فارنهام[5] و همکاران، ۲۰۰۳؛ نقل از بوساتو[6] و همكاران، ۲۰۰۰). خود تنظیمی تعیین اهداف، تکمیل برنامهای در جهت دستیابی به آن اهداف، تعهد نسبت به انجام آن برنامه، اجرای فعال برنامه و اقدامات دیگری که در جهت باز خورد و اصلاح یا تعیین جهت انجام میشود (بندورا، 1986،1997 ؛ نقل از آسچ[7]، 2005). به بیان دیگر افراد همپای اجتماعی شدن خود، اتکای کمتری به پاداشها و تنبیههای بیرونی پیدا کرده و عمدتاً رفتارشان را خود، تنظیم میکنند (کرین[8]، 2006).
مطالعه سوابق و تحقیقات نشان میدهد که پیرامون خودتنظیمی تحصیلی پرسشنامه اندکی وجود دارد. مطالعه دوگان وآندرد[9] (2011) نشان داد که پرسشنامه خودتنظیمی از شش عامل انگیزش بیرونی، انگیزش درونی، فراشناخت، کنترل و ارتباط شخصی، خود اثربخشی تشکیل شده است. در بررسی دیگری مگنو [10](2011) به این نتیجه رسید که پرسشنامه خودتنظیمی تحصیلی دارای هفت عامل میباشد شامل حافظه، هدفگزینی، خودارزیابی، جستجوی کمک، ساختار محیطی، مسئولیت یادگیری باشد و برنامهریزی و سازماندهی میباشد.
انواع خود نظم بخشی
زيمرمن و مارتينز در سال 2002 بين چند نوع خود تنظيمي در حيطه تحصيلي تفاوت قائل شدهاند كه اين انواع خود تنظيمي براساس ميزان دروني شدن آنها تقسيمبندي شده است.
نظمدهي بيروني
در پايينترين سطح پيوستار درونيسازي قرار دارد. در اين حالت، شخص منحصراً بر اساس وقايع بيروني مورد انتظار دست به انجام عملي ميزند يا از انجام يك رفتار باز داري ميكند .
نظمدهي درون فكني شده
ميزان زيادي از درونيسازي به وسيله نظمدهي درون فكنيشده تبيين ميشود. در اين سطح، شخص خود را با تأييد خود يا عدم تأييد خود، نظم ميبخشد .دانش آموز درون فكني كرده تكليف خود را انجام خواهد داد و در صورت عدم انجام آن احساس گناه خواهد كرد. آلبرت بندورا در بررسي يادگير ي خود تنظيمي، دانشآموزان را به عنوان شركتكنندههاي فعال از نظر فراشناختي، انگيزش و رفتاري در فرايند يادگيري ميداند. از نظر فراشناختي فراگيران خود تنظيم افرادي هستند كه روحيه طراحي سازماندهي، خود آموزي و خود ارزيابي دارند. از نظر انگيزشي فراگيران خود تنظيم در تمام مراحل مختلف يادگير ي خود را افرادي لايق، خود كار آمد و مستقل مييابند. از نظر رفتاري فراگيران خود تنظيم، محيطهايي را انتخاب ميكنند كه يادگيري را افزايش دهد. در اين راستا متغيرهاي عاطفي مثل مفهوم خود و منبع كنترل با يادگيري خودتنظيم نقش مهمي ايفا ميكنند .اصطلاح خود نظم دهي در يادگيري از سال 1980 معمول شده است. تحقيقاتي كه در اين زمينه انجام گرفته است به تعامل راهبردهاي شناختي، فراشناختي و انگيزشي در يك ساختار منطقي تأكيد كردهاند همچنين استنباط ميشود اصطلاح يادگيري خود نظم داده شده داراي بار « خود ارزشي » است به اين دليل كه در اين نوع رفتار ابزار و واسطهاي است ميان افراد و راهبردهاي يادگيري آنها از يك سو و اهداف آنها از سوي ديگر. مثلاً ادراك فرد از تواناييهاي خود و ادراك فرد از سطح دشواري تكليف سرانجام بر چگونگي كيفيت يادگيري او تأثير ميگذارد (زیمرمن و مارتینز[11]، 2002؛ نقل از فرمهینی فراهانی و همکاران، 1387).
1.Hergenhan
2.Aksan
3.Ryan
4.Goudas
5.Zimmerman
1.Furenhum
2. Busato
3. Asch
4. Carina
5. Dgun & Andrade
6. Magno
1. Zimmerman & Marthins
فهرست برخی از مطالب:
پیشینه و مبانی نظری خود نظم بخشی رفتار_1623907115_49515_8524_1704.zip0.13 MB |