توضیحات:
پیشینه و مبانی نظری خلاقیت و پیشرفت تحصیلی 32صفحه در قالب ورد قابل ویرایش.
بخشی از متن :
پيشينه ي تحقيق:
يكي از سوالاتي كه در چهار دهه ي گذشته، ذهن بسياري از پژوهشگران و انديشمندان تعليم و تريت را به خود مشغول كرده و تحقيقات بسياري را به وجو آورده اين است كه «آيا مي توان خلاقيت را پرورش داد؟»
پژوهش هاي انجام شده در اين زمينه نشان مي دهد كه خلاقيت را هم مي توان آموزش و پرورش داد در اين مورد ديدگاه هاي متضادي مطرح بوده است:
بررسي پيشينه ي تحقيقات (مك كنين[1]، 1968 و با س1981 [2]، كتل[3]، 1968) نشان مي دهد كه پيروان اصالت ذات، خلاقيت را يك توانايي و صفت بالقوه تلقي مي كردند ولي حتي متفكران پيشرو (ترمن[4]، كاكس[5]1926، كالنن[6] 1869) نيز بر اين باور بودند كه هر چند خلاقيت نيز مانند هوش، بعد ارثي دارد، باز هم عوامل محيطي مي توانند بر اين توانايي اثر بگذارند.تحقيقات اخير (تونس[7] 1972، فلدهيوس[8] و كليكن برد[9] 1986) نشان داده اند كه خلاقيت ( در تمام فعاليت هاي فردي و گروهي انسان مشاهده مي گردد) با شدت و ضعف بالقوه و پرورش پذير در همه انسان ها وجود دارد.
سندرز در كتاب آموزش خلاقيت از طريق استعاره تاكيد مي كند كه براي پرورش خلاقيت بايد به كودكان و نوجوانان امكان تفكر داد و آنان را از انجام دادن فعاليت هاي قالبي از پش تعيين شده تا امكان بر حذر داشت.
در رابطه با پروررش خلاقيت، پژوهش ها (آلبيرخ[10] 1987، محمدي[11] 1370) نشان داده اند كه افراد خلاق به مراتب بيش از افراد غير خلاق، توانايي پرورش خلاقيت را در ديگران دارند.موثرترين بررسي ها مربوط به همبستگي هاي خلاقيت توسط دوينگ[12] (1970) والاچ[13] (1970) و دلاس و كالاگر انجام شده است نتايج بررسي ها نشان داده كه خلاقيت به محققين و نظريه پردازان تا مدت هاي طولاني تصور مي كردند كه خلاقيت فرآنيد ارثي و ذاتي است و چنين مي نمود كه جهان در سطح كلي فقط بايد آن تعداد محدود هنرمندان خلاق، دانشمندان و افراد با استعدا را پرورش دهد و در برابر ديگر افراد كه متاسفانع عاري از استعدا تلقي مي شوند مسئوليت ندارد.
«ويليام جيمز[14]» تقريبا حدود يك قرن پيش، به مساله خلاقيت اشاره داشته است و بيان كرده كه « همه ي ما توانايي و استعادا خلاقيت را داريم ولي متاسفانه در طول زندگي و در مسير آموزش و تعليم ياد مي گيريم كه غير خلاق باشيم، به عبارت ديگر در سطح كلي محيط يادگيري اعم از خانه، مدرسه و اجتماع ما را به تفكر همگرا عادت مي دهد.(اسپيرنت هال[15] 1977 ص 576) ».او معتقد است دوران كودكي سرآغاز شكل گيري روند تفكر خلاق محسوب مي شود (همان منبع ص 517) پس در اينجا مي توان گفت كه يك معلم با آگاهي از نوع روند تفكر واگرا و همگرا مي تواند تفكر كودكان را در يكي از دو جهت سوق دهد.
[1] - makkenin
[2] - boos
[3] katel-
[4] - terman
[5] - kacs
[6] - kalnen
[7] - toorans
[8] - feldheus
[9] - cliken berd
[10] - Aallberikh
[11] - Mohammady
[12] - Dooeing
[13] - Walah
[14] - William Jems
[15] - Seprnet hall
فهرست برخی از مطالب:
فصل دوم:
پيشينه تحقيق
خلاقيت چيست
تفكر خلاق
عوامل موثر در خلاقيت
- نقش اطلاعات در خلاقيت
- انگيزش و خلاقيت
- خلاقيت و ميزان خودپذيري
- تخيل خلاقيت
- عوامل خانوادگي
ويژگي هاي افراد خلاق
ويژگي هاي دانش آموزان خلاق
چگونه مي توان خلاقيت را در دانش آموزان پرورش داد
هوش و خلاقيت
خلاقيت و پيشرفت تحصيلي
شخصيت چيست
فرآيندهاي اصلي در رشد شخصيت
- ساختار خانواده
- تفاوت هاي جنسي
- عدم حضور پدر و شاغل بودن مادر
- آثار اوليه گروه همسالان
نظريه فرويد در مورد شخصيت
ساختار شخصيت از نظر يونگ
سنخ هاي شخصيتي در نظريه يونگ
روش هاي سنجش شخصيت
پیشینه و مبانی نظری خلاقیت و پیشرفت تحصیلی_1623906132_49508_8524_1905.zip0.03 MB |