توضیحات:
پیشینه و مبانی نظری تعاریف و مفاهیم خلاقیت27صفحه در قالب ورد قابل ویرایش.
بخشی از متن :
خلاقیت
یکی از ویژگیها و صفات شناختی که در مباحث مختلف مورد توجه محققین و پژوهشگران قرار گرفته است ویژگی خلاقیت است با توجه به مشکلات مختلفی که دنیای امروز با آن دست به گریبان است توجه به تفکر انتقادی و عامل پیشبینی کنندهآن یعنی خلاقیت از اهمیت ویژههاي برخوردار است.
2-5-1- تعریف خلاقیت
در بین روانشناسان توافقی که حاکی از نظر مشترک پیرامون تعریف خلاقیت باشد وجود ندارد. در واقع گستردگی تعریف، نشأت گرفته از دیدگاههای گوناگون روان شناختی از این پدیده است. خلاقیت فرآیندی از خلاق بودن است، مجموعه ای از اعمال که ایدهها افکار و اشیاء فیزیکی جدیدی را به وجود ميآورد (کلایتون،2002). آلدر2002) "در کتاب چگونه هوش خلاق را تعریف کنیم؟"، خلاقیت را این گونه تعریف کرده است:
- چیزی است که هنر پیشگان دارند.
- یک نگرش غیر معمول یا بدیع به مسایل است.
- تداعی با عناصر شناختی منفک با ایده هاست.
- فرآیندی که به محصول با ارزش ميانجامد.
- یک استعداد یا صفت خاص حاصل شدهی مغزی به عنوان یک نظام پیچیده است.
- فرآیندی که چیزی را جدید و با ارزش ميکند.
- ویژگیها و خصوصیات بی همتایی از آنچه که فرد به آن معنا ميدهد.
رانکو (2007) نیز خلاقیت را شامل آفرینش چیزی جدید و مفید ميداند. یکی از نظریه پردازانی که تحقیقات گسترده ای در رابطه با خلاقیت انجام داده است. تورنس (1998،به نقل از سیف، 1387)، سه تعریف برای خلاقیت در سه زمینه پژوهشی، هنری و وابسته به بقاء مطرح کرده است. به نظر وی تعریف پژوهشی خلاقیت عبارت است از فرآیند حس کردن مشکلات و مسایل، شکاف در اطلاعات، عناصر گم شده چیزهای ناجور، حدس زدن و فرضیه سازی درباره این نواقص و ارزیابی و آزمودن این حدسها و فرضیه ها، تجدید نظر کردن و دوباره آزمودن آنها و بالاخره انتقال نتایج. تورنس در تعریف هنری خلاقیت به مصادیقی اشاره ميکند که برخی ازمصادیق عبارتند از: خلاقیت مانند خواستن دانستن است، خلاقیت مانند دوباره نگاه کردن است، آفرینندگی مانند خط زدن خطاهاست، آفرینندگی مانند خواندن به سبک خود است. تورنس در تعریف خلاقیت"وابسته به بقاء" خلاقیت را عبارت از قدرت کنار آمدن با موقعیتهاي دشوار و خطرناک ميداند، وقتی که شخص هیچ راه حل از پیش آموخته شدهای ندارد. گانیه (1985، به نقل از سیف، 1387) خلاقیت یا آفرینندگی را نوعی حل مسأله ميداند که تازگی نتایج تفکر آفریننده از ویژگیهای آن است. در نظریه گیلفورد آفرینندگی بر حسب تفکر واگرا تعریف شده است (سیف،1387).
فهرست برخی از مطالب:
2-6- دیدگاههای کلی مربوط به خلاقیت... 3
2-6-1- دیدگاه غرب از خلاقیت... 3
2-6-2- دیدگاه شرق از خلاقیت... 3
2-6-3- نظریهها و مکاتب روانشناسی درباره خلاقیت... 5
2-6-4- نظریه روان تحلیلگری.. 5
2-6-5- نظریه روان تحلیل گری جدید. 6
2-6-11- نظریه گشتالت و شناخت گرایی.. 10
2-6-12- دیدگاه گیلفورد نسبت به خلاقیت... 11
2-7-2- مرحله نهفتگی (تکوین). 14
2-7-4- مرحله اثبات (مقابله). 14
2-8- ویژگیهاي افراد خلاق.. 14
2-9- عوامل مؤثر بر خلاقیت... 15
2-9-1- عوامل خانوادگی مؤثر بر خلاقیت... 15
2-9-2- عوامل اجتماعی مؤثر بر خلاقیت... 16
پیشینه تجربی مربوط به متغیرهای پژوهش حاضر. 18
2-11-1- پژوهشهاي صورت گرفته در داخل و خارج کشور. 18
پیشینه و مبانی نظری تعاریف و مفاهیم خلاقیت_1623822312_49394_8524_1295.zip0.05 MB |