پیشینه و مبانی نظری انواع افسردگی علایم ودر مان آن در 26 صفحه در قالب ورد قابل ویرایش.
مبانی نظری وپیشینه تحقیق انواع افسردگی علایم ودر مان آن
فهرست مطالب:
انواع افسردگی و علائم آن
علائم افسردگی
بررسی علت های افسردگی
هورمون ها وافسردگي
آنچه زنان درباره افسردگی باید بدانند:
بلوغ و افسردگی
دوره میانسالی و نقش روابط اجتماعی و محیط های شغلی
دوره های تولید مثل
نقش عوامل نژادی ، اجتماعی و فرهنگی
سالخوردگی و افسردگی
درمان افسردگی
روشهای درمانی
خصوصیات افراد مبتلا به افسردگی
تست ابتلا به افسردگى
تاثیرات افسردگی
چگونه به یک افسرده کمک کنیم؟
افسردگی چندان هم بد نیست
خود در مانی افسردگی
زنان هدف افسردگي
زنان و سه نكته طلايي
افسردگی بعد از زایمان
زنان و فعالیت بدنی
افسردگی و تغذیه
توصیه های غذایی:
پیشینه تحقیق
فهرست منابع
انواع افسردگی و علائم آن
افسردگی دو نوع است ، یك قطبی و دو قطبی . در نوع دوم ( دو قطبی ) علاوه بر احساسغم واندوه ، با علائمی چون پرحرفی ، فعالیت زیاد و تحریك پذیری نیز رو به رو خواهیم بود . زنان كمتر از مردان به نوع دوم ( دو قطبی) افسردگی مبتلا می شوند . علائم افسردگی عبارتند از:
علائم افسردگی
1- شكایات مختلف جسمی و دردهای پراكنده
2- احساس خستگی دائم
3- سوء هاضمه و یبوست
4- اختلالات قاعدگی و جنسی
5-عدم احساس شادی و نشاط
6- لذت نبردن از زندگی
7- زودرنجی
8-از دست دادن توانایی انجام کارهای روزمره
9- كم خوابی و كم اشتهایی و گاهی برعكس
10-از دست دادن قدرت تصمیم گیری
11- احساس بی ارزشی و بی كفایتی
12- اشتغالات ذهنی دائمی درباره مرگ
13- اقدام به خودكشی
بررسی علت های افسردگی
عوامل متعددی چون ارث ، محیط ، شخصیت فرد و اجتماع در بروز افسردگی دخالت دارند .
الف ) ارث
امكان بروز افسردگی در فردی كه سابقه ابتلایبه اینبیماری را در خانواده خود داشته ، زیاد است ( به ویژه نوع دو قطبی )با توجه به اینکه افرادی كه سابقه ژنتیكی ندارند نیز ممكن است به این بیماری دچار شوند .
ب ) محیط
عوامل ایجاد كننده ی فشار روانی در زندگی همه یما وجود دارد كه از جمله ی آنهامی توان بهاز دست دادن عضوی از خانواده و دارایی ، اشكال در برقرار كردن ارتباطبا اطرافیان ، مشكلات مالی و تغییر چشمگیر در شیوه و سبك زندگیاشاره کرد که این هااز جمله عوامل مهم تلقی می شوند. به علاوه ، اعتیاد در3/1 مواردمنجر بهبیماری افسردگی خواهد شد .
ج )عامل های روانی – اجتماعی
یك انسان منفی باف ، از اعتماد به نفس پائینی برخوردار است و نمی تواند وقایع زندگی خود را در دست بگیرد . دیدگاه و نگرش منفی سبب می شود كه اثر عوامل استرس زا بیشتر شده و تندرستی فرد به خطر بیفتد . پژوهشگران معتقدند كه منفی بافی در كودكی شكل گرفتهو پرورش دختران به شیوه های سنتی سبب بروز این گونه تفكر و دیدگاه خواهد شد .
هورمون ها وافسردگي
هر چقدر كه بعضي از زنان سعي درانكار دارند، ولي اين طور به نظر مي رسدكه تفاوت هاي هورموني كه در جنس زنانه وجود دارد تمايل به بروز افسردگي در ايشان را افزايش مي دهد. درحقيقت، افسردگي و اختلالات هورموني ارتباطي تنگاتنگ با يكديگر دارند. از آنجايي كه ميزان جريان هورمون ها در زنان بيشتر است، مي تواند يك دليل ديگر براي ريسك بالاي ابتلاي آنها به افسردگي باشد و به همين دليل است كه دختران پس از بلوغ جنسي يعني زماني كه هورمون هاي زنانه شروع به ترشح مي كنند، حساس تر از پسران هستند. درحقيقت زنان، به ويژه دردوران مربوط به توليد مثل(قاعدگي، تخمك گذاري، بارداري و يائسگي) نسبت به افسردگي آسيب پذيرتر هستند.
تغييرات هورموني دراين دوران برانتقالات عصبي كه كنترل روحيات را بر عهده دارند، اثر مي گذارند. هورمون استروژن هم با واكنش در برابر استرس، دربروز افسردگي اثر دارد و در مواقع بروز استرس، در بروز افسردگي اثردارد. درمواقع بروز استرس غده آدرنال به ميزان زيادي هورمون كورتيزول ترشح مي كند كه فعاليت سيستم دفاعي و سوخت و ساز بدن را افزايش مي دهد و مي توان به راحتي گفت ترشح اضافه استروژن هم سبب افزايش ترشح هورمون كورتيزول و هم باعث كاهش فعاليت آن مي شود تا دوباره به ميزان طبيعي بازگردد.
در طول دهه هاي اخير مطالعات بسياري نشان داده است كه بيش از نيمي ازافرادي كه دچار افسردگي هاي عميق بوده اند، داراي ميزان زيادي از كورتيزول بوده اند اگر هورمون استروژن ميزان كورتيزول را پس از استرس افزايش مي دهد، پس اين هورمون زنان را بيشتر به سوي افسردگي مي كشاند، به ويژه پس از يك تنش عصبي.
آنچه زنان درباره افسردگی باید بدانند:
تنوع عوامل موجود در زندگی یك زن نفش مهمی در بروز افسردگی ایفا می كند . عوامل خاصی مانند تولید مثل ، هورمون های ژنتیک و شخصیت ، عوامل بیولوژیکی و رنج هایی كه زنان در زندگی خود متحمل می شوند قابل توجه اند . البته زنان بسیاری هستند كه با این عوامل روبه رو شده اما هیچکدام از عوامل بیماری افسردگی در آنها مشاهده نمی شود.
بلوغ و افسردگی
پیش از بلوغ ، دختران و پسران کمتر دچار افسردگی می شوندواین نسبتدر سنین 11 تا 13 سالگی تغییر می كند . در سن 15 سالگی دختران دو برابر پسران به این بیماری مبتلا می شوند؛ البته در دوره بلوغ، نقش ها و انتظارهای فرد به طور چشمگیریتغییر پیدا می کند و فشار روانی ناشی از بلوغ ، شكل گیری هویت فرد ، تشكیل اندام های جنسی ، جدا شدن از خانواده واستقلال در تصمیم گیری ،پسران و دختران را درگیر می سازد . تغییرات هورمونی ، ذهنی و جسمی نیز فشار روانی خاص خود را ایجاد خواهد كردو به علت ظرافت های خاص دختران بیش از پسران علائم افسردگی ، اضطراب و اختلال های گوارشی را نشان می دهند .
دوره میانسالی و نقش روابط اجتماعی و محیط های شغلی
پژوهشگران معتقدند كه علت بروز افسردگی در زنان ، آسیب پذیرتر بودن آنان نیست بلكه بیشتربستگی به فشاری دارد كه با آن روبه رو می شوند . مسئولیت بیش از حد در محیط كار یا در منزل ، جدا شدن از همسر و به تنهایی مسئولیت پرورش فرزند یا فرزندان را به عهده گرفتن ، مراقبت از والدین یا فرزندان از جمله فشارهایی هستند كه زنان را متأثر می سازد . كیفیت زندگی مشترك نیز تأثیر قابل توجهی بر ابتلا به این بیماری دارد . اگر زن وشوهر روابط دوستانه ، محكم و همراه با اعتماد دو جانبه نداشته باشند ، از زندگی مشترك خود احساس رضایت نمی كنند و در نتیجه میزان خطر ابتلا به افسردگی افزایش خواهد یافت.
پیشینه و مبانی نظری انواع افسردگی علایم ودر مان آن_1623325192_48984_8524_1226.zip0.03 MB |