
پيشينه و مباني نظري اقدام به خودکشي در 36 صفحه در قالب ورد قابل ویرایش.
اقدام به خودکشی
تعریف خودکشی
خودکش بر این باور است که در زندگی به اهداف و امیال خود نرسیده است و زندگی مفهوم خود را از دست داده است ومرگ بهترازآن قلمداد می شود ( قائمی، 1364).
خودکشی از ترکیب دو واژهی (sui)1 به معنی خود و (cide)2 به معنی کشتن تشکیل شده است. خودکشی عملی است که با قصد آسیب رساندن به خود توسط شخص انجام میشود که میداند چه میکند و چه پیامد احتمالی خود را میداند (فولادی، 1381).
خودکشی در لغت نامه ی دهخدا به معنای " خود را به وسیله ای کشتن ، انتحار ،کار زیاد کردن ، کوشش بسیار " آمده است ( لغت نامه ی دهخدا ،1347).
امیل دورکیم3 (1917-1858) دراثر معروف خود به نام خودکشی آن را پدیده ای اجتماعی به شمار آورده و چنین تعریف می کند :خودکشی عبارت است از هرنوع مرگی که نتیجه مستقیم یا غیرمستقیم کردار منفی یا مثبت خود قربانی است که میبایست چنان نتیجهای به بار آورد (دورکیم ،1378). هم چنین می توان به تعریف دشه اشاره کرد که می گوید : " اقدامی معمولاً از روی آگاهی برای سر به نیست کردن خود به آن ترتیب که مرگ هدف یا وسیله باشد ." (ریئس دانا ،1380).
آشیل دلماس4 نیز خودکشی را عبارت می داند از " عملی که به وسیله ی شخص برای معدوم ساختن خود انجام می دهد ، در حالی که اختیار مرگ و زندگی در حیطه قدرت اوست و از لحاظ اخلاقی موظف به انجام این عمل نمی باشد" (اسلامی نسب، 1371). مین جر5 روانشناس، میل به مرگ را نزد فرد خودکش آرامشی میداند که در اثر تنشهای جامعه - محدودیت های اجتماعی واخلاق، که توانسته مانع از رهاشدن انرژی پرخاشگری و جنسی فرد شود و در نهایت فشار داخلی پدید می آورد - به آن دست پیدا کرده است (ریئس دانا،1380).
آدلر6 میگوید: خودکشی حرکت جبرانی شدید است که در برابر اعتراضات، از فرد بروز میکند. گویی فرد نیاز دارد که بر اطرافیان تسلط یابد و احساس کهتری خود را کاهش دهد. نوجوان ،مرگ را برای آن انتخاب میکند که ارزش خود را به اطرافیان نشان دهد. (خدیویزند، 1374).
________________________________
1-Sui
2-Cide
3-Emile Durkheim
4-Ashil Delmas
5- Min Jera
6-Adler
اشنایدمن1 در تعریف خودکشی میگوید: خودکشی عملی است که به منظور خلاص شدن از یک مسئله، بنبست ، مشکل و بیرون آمدن از یک دوراهی، بحران و وضعیت غیر قابل تحمل صورت میگیرد. (اشنایدمن، ترجمهی فیروزبخت، 1378).
همانگونه که بررسیها نشان میدهند، خودکشی عملی است که فرد به دست خود و به عنوان یک اقدام ارادی و به طور عمدی با هدف از بین بردن خود، انجام میدهد. اگر چه عوامل زیربنایی، که شخص را وادار کرده تا خود را از بین ببرد ممکن است برای خود شخص نامفهوم باشد و حتماً لازم نیست که فرد آنها را کاملاً خوب شناخته باشد، عمل و اقدام به خودکشی به عنوان یک اقدام ارادی و عمدی مد نظر قرار میگیرد (فرقانی رئیسی، 1374). ژان باچلر2 در کتاب خودکشی خود در مورد خودکشی گریز گرایانه مینویسد که " انسان با خودکشی کردن سعی می کند از روبرو شدن با شرایط غیر قابل تحمل زندگی فرار کند." به عبارت دیگر وی خودکشی را خروج از شرایط نامساعد ودشوار زندگی می داند (اشنایدمن ،1378).
خودکشی طیفهای خاصی دارد، از افکار خودکشی که شایعترین است آغاز شده و به اقدام به خودکشی و بطور نهایی تمایل به مرگ ناشی از خودکشی که هدف نهایی است منتهی میگردد (اسلامی نسب، 1371).
پس در مجموع می توان نتیجه گرفت که خودکشی عملی است آگاهانه و کاملاً ارادی که فرد برای پایان دادن به زندگی خویش انجام می دهد. فردی که اقدام به خودکشی می کند از نتیجه عمل خود آگاهی دارد و این مهم ترین مسئله در تشریح و تبیین پدیده خودکشی است.
برخی مانند ارسطو3 خودکشی به منظور فداکاری ( دگرخواهانه ) را خودکشی محسوب نمی کنند؛ ارسطو خودکشی را عملی برای معدوم ساختن فرد توسط خودش می داند که " به منظور فداکاری نمی باشد ، یعنی فرد برای قربانی شدن به انتحار دست نمیزند ". اما اسکیرول4 نظری عکس نظریات یاد شده دارد ، او معتقد است که"در خودکشی تمام خصوصیات دیوانگی دیده می شود". او با استناد به این نظر نتیجه می گیرد که خودکشی عملی غیر ارادی است و نباید تحت پیگرد قانونی قرار بگیرد.
__________________________________
1-Shneidman
2-Bachelor
3-Arasto
4-Skirol
دانامردیث لیزاردی1 در رساله ی دکترای خود معتقد است که اگرچه بسیاری از تحقیقات نشان دهنده ی این است که اکثر افرادی که اقدام به خودکشی می کنند ، ذهن بیمار دارند اما این نظریات را نمی توان به همهی بیماران روانی تعمیم داد و معتقد بود که آنها در طول بیماری خود حتماً یک بار به خودکشی اقدام می کنند ( نوری و همکاران،1390).
انستیتو ملی بهداشت روانی امریکا "خودکشی را تلاشی آگاهانه برای خاتمه دادن به زندگی شخصی توسط خودش می باشد که ممکن است این تلاش به اقدام تلاشی فقط به شکل احساسی در فرد بماند (نصرآبادی ،1382).
2-3 افکار خودکشی
افکار خودکشی عبارتی است که بر وقوع هر گونه اندیشه خودتخریبی دلالت دارد. این افکار طیفی از اندیشههای مبهم در مورد امکان خاتمه زندگی تا خودکشی کامل را در بر میگیرد. شیوع سالانه افکار خودکشی در افراد بالغ 3/2 تا 6/5 درصد گزارش شده است. گذر از فکر خودکشی به نقشه کشیدن در 32 درصد افراد (دارای فکر خودکشی) و گذر از نقشه خودکشی به اقدام در 72 درصد افراد (دارای نقشه خودکشی) صورت میگیرد. در نتیجه 24 درصد افرادی که فکر خودکشی را گزارش میکنند، در نهایت به سمت اقدام میرونند (هرینگن2، هاوتون3 ،2003).
در بررسی فرآیند خودکشی افراد را میتوان به دو گروه تقسیم کرد:
1-گروهی که تمایل به خودکشی دارند 2- گروه آماده برای انجام خودکشی.
عواملی چند میتوانند فرد را برای از رسیدن به مرحله دوم بازدارند از جمله وجود خانواده با ارتباط های مناسب، حمایت اجتماعی که اعضای خانواده از یکدیگر به عمل میآورند، هر چه بیشتر باشد از شدت فشارهای روانی کاسته میشود. به هر حال هرچه میزان حمایت خانواده از فرد بالاتر میرود، میزان افکار خودکشی در فرد کاهش یافته و امید به زندگی در او افزوده میشود (متینی صدر، 1370، یزدانی، 1375).
____________________________________
1-Dana Lizardi
2- Hawton
3-Heeringen
2-4 اقدام به خودکشی
جانیل1 معتقد است که اقدام به خودکشی به عملی اطلاق می شود که در آن فرد اقدام به نابودی خود میکند (محمد خانی 1383). بر اساس تعریف سازمان بهداشت جهانی، اقدام به خودکشی عبارت است از عملی غیر کشنده که در آن شخص عمداً و بدون مداخلهی دیگران، رفتاری غیر عادی را انجام میدهد که منجر به خودآسیب زنی یا خوردن غیر عادی یک ماده به میزان بیشتر از مقدار تجویز شده می شود و هدف شخص از این عمل، تحقق تغییرات مورد نظر وی میباشد (هاوتون2 و هیرینگن3، 2000). به عبارت دیگر اقدام به خودکشی طیفی از آسیب رساندن غیر عمدی به خود تا اقدام جدی برای مردن را در بر میگیرد (گونیل4 ،2000).
مارک5 (2002) معتقد است که رفتار خود تخریب گرانه ممکن است مستقیم(افکار انتحاری)، اقدام به خودکشی یا خودکشی کامل یا غیر مستقیم باشد که مشخصه آن پرداختن به یک خطر تهدید کننده زندگی بودن قصد مردن، عموماً تکرار پذیر، اغلب ناهشیار و همراه با پیامدهایی است که در نهایت احتمالاً خودتخریب گرانه است (محمد خانی ، 1383).
امیل دورکهایم6 در تعریف خودکشی می گوید: خودکشی عبارت است از «هر نوع مرگی که به طور مستقیم یا غیر مستقیم از عمل مثبت یا منفی فردی حاصل می گردد که از نتیجه اقدام خودآگاه، باشد (علیرضایی،1382).
مرگی که ناشی از خودکشی عمدی و توسط خود شخص رخ میدهد، اقدامی آگاهانه در جهت نابودسازی خود میباشد. روشنترین دلیل آن مشکلات پیچیده انسان نیازمندی است که برای رهایی از مشکلات خود، خودکشی را به عنوان بهترین راه حل انتخاب میکند (امیردیوانی، 1383).
____________________________________
1-Janniel
2-Hawton
3-Heeringen
4-Gunniel
5-Mark
6- Emile Dorkheim
2-5 تاریخچه مربوط به خودکشی
در فرهنگهای مختلف با خودکشی به صورتهای متفاوتی برخورد شده است حتی در دورههای مختلف یک ملت این برخوردها دچار تغییرات میشوند. برای مثال مفهوم مرگ و خودکشی در فرهنگ هند باستان نوعی کمال محسوب شده و پسندیده بوده است ولی در یونان فردی را که با خودکشی فوت مینمود، از داشتن مراسم تدفین و قبر محروم نموده و دست راست جسد را در محل دیگری دفن میکردند و مجازات هایی برای نجات یافته در نظر میگرفتند. در ژاپن خودکشی معروف هاراگیری برای دفاع از شرافت یا میهن مورد تمجیده بوده و در تبت و چین برای رسیدن به کمال یا گریز از مجازات های ناشی از شکست در جنگ و یا اعتراض به قوانین ناعادلانه انجام می شده است. به هرحال برخوردهای فوق ناشی از نگرش این فرهنگها به حیات و مرگ و دیدگاههای اعتقادی آنان بوده است (علیمحمدی، 1372).
در این زمینه نقش مذهب از عوامل مهمی است که باید به آن توجه نمود. نگرش مذهب به خودکشی در ادیانی مثل مسیحیت و یهودیت توأم با ممنوعیت و گناه بودن موضوع است. در دین اسلام نیز خودکشی و دیگرکشی به طور اکید نهی شده است و ارتکاب به آن از گناهان بزرگ محسوب میشود. در قرآن کریم این موضوع (خودکشی) در سورههای انعام آیه 153، بنی اسرائیل آیه 33 و 93 مورد نکوهش و سرزنش قرار گرفته است (علیمحمدی، 1372).
در کنار دیدگاههای فلسفی و دینی، اصطلاح خودکشی اولین بار در سال 1737 توسط فونتن1 فرانسوی به کار گرفته شد، بعدها اصطلاحات دیگری که مربوط به خودکشی بودند مورد استفاده قرار گرفتند از جمله 1- اقدام به خودکشی برای اقداماتی که شخص به منظور از بین بردن خود انجام میدهد اما منجر به مرگ نمیشود. 2- افکار خودکشی برای اشتغالات ذهنی راجع به نیستی و تمایل به مردن که هنوز جنبه عمل به خود نگرفته است. 3- خودکشی انجام یافته برای همه مواردی که شخص با انجام یک عمل انهدامی و تخریبی صدمهای به خود وارد میکند. 4- فراخودکشی برای همه رفتارهای آسیب رسان که شخص به طور غیرعمدی و بدون خاتمه دادن به زندگی مرتکب میشود (آزاد، 1372).
__________________________________
1-Fontaine
پس از این رویداد ناخوشایند، اولین توجهات علمی در قرن 19 از طریق جامعه شناس و متفکر بزرگ فرانسوی امیل دورکیم1 به سال 1897 با انتشار کتابی به نام "خودکشی" صورت گرفت. طبقهبندی سه گانه وی از خودکشی و نظریههای وی در این باره از نظر علمی دارای اهمیت زیادی بوده و در حال حاضر نیز در اغلب منابع به عنوان یک طبقه بندی معتبر ذکر میشود (کاپلان2 و سادوک3 ، 1379).
خودکشی به نظر فروید رفتاری پرخاشجویانه بر علیه لیبیدو است، بدین صورت که من ، به مرگ خود نمیپردازد مگر در شرایطی که غریزه پرخاشگری را بر علیه دیگری نتواند ارضاء نماید. در این صورت من جای نهاد را گرفته و آزار و قتل دیگری را تبدیل به آزار خود و خودکشی میکند. در واقع خودکشی عبارت از ناکامی فرد در برونریزی پرخاشگریهای درونی شده میباشد (حسن پور، 1358).
در سال 1910 از طرف انجمن روان کاوی وین جلسه فوقالعادهای با حضور فروید جهت بررسی علل و شرایط افزایش گرایش به خودکشی در نوجوانان تشکیل گردید. در این جلسه فروید در سخنرانی خود اشاره نمود که وجود تعارض بین نوجوان و اشخاص مورد علاقه او از علل مهم این موضوع است و به محققین پیشنهاد بررسیهای دقیقتر را مطرح نمود. در همین جلسه بررسی عوامل فشارزا و شیوههای مقابله از موضوعات اصلی برای تحقیق آتی مطرح شدند (لوئیس4 ، 1991).
وجود چنین توجه جدی به مسئله خودکشی از طرف درمانگران و پژوهشگران و پایهگذاران نظریههای روانشناختی به موضوع و همچنین ادبیات مربوطه، حاکی از اهمیت موضوع در آن دوره میباشد. از جمله این مواد گزارشی است که بلومنتال5 (1990) در آن نتایج تحقیقات به عمل آمده از سال 1876 تا 1987 در مورد خودکشی نوجوانان 15 تا 19 ساله را جمعبندی نموده است (یزدانی، 1375).
_______________________________________
1-Emile Dorkhaiem
2-Kaplan
3-Sadock
4-Lewis
5-Beluemental
2-6 نشانههای هشدار دهنده در خودکشی
1- افسردگی
نشانههای افسردگی بالینی عبارتند از: احساس ناامیدی، بی ارزشی، درماندگی، بیخوابی یا پرخوابی، کاهش علاقه یا احساس لذت به فعالیتهای لذتبخش پیشین، بیاشتهایی یا پراشتهایی، حضور موضوعات مربوط به مرگ در آثار هنری، شعر و یا گفتگوهای معمول. ( آکادمی روان پزشکی کودکان و نوجوانان آمریکا، 2001)
2-اقدامات قبلی خودکشی
از میان هر 5 نفری که خودکشی میکنند، 4 نفر دست کم یک بار پیش از این دست به خودکشی زدهاند و فقدانهای قابل ملاحظه و با اهمیت را تجربه کردهاند. قطع رابطه با دوستان و نزدیکان، از دست دادن جایگاه و منزلت، مرگ یا آسیب جسمی میتواند مؤثر باشد(لیبرت1 و لیبرت2 ،1998).
پيشينه و مباني نظري اقدام به خودکشي_1622702524_48796_8524_1173.zip0.07 MB |