پيشينه و مباني نظري اضطراب رياضي در 17 صفحه در قالب ورد قابل ویرایش.
مبانی نظری اضطراب ریاضی
درس ریاضی از جمله دروسی است که عملکرد مناسب در آن همواره برای دانش آموزان و والدین آن ها از اهمیت بالایی برخوردار بوده و هست.اهمیت این رشته و مسائل مربوط به یادگیری آن منجر به شکل گیری تحقیقات عمده ای شده است که از آن جمله تحقیقات مربوط به نقش اضطراب ریاضی در یادگیری ریاضیات است.
اضطراب ریاضی برای اولین بار در سال 1975توسط درگر[1] و آیکن به عنوان یک اصطلاح جدید برای توصیف دشواری نگرش دانش آموزان در رابطه با ریاضیات معرفی شد.پری[2] اضطراب ریاضی را عدم توانایی شخص برای کنار آمدن با موقعیت های کمی،شامل موقعیت هایی که با اعدادو ارقام سر و کار دارند و در شرایط کلی با ریاضیات تعریف کرده است.( به نقل از سید سعید ترابی و همکاران، 1392)
اضطراب به طور کلی و اضطراب ریاضی به طور ویژه می تواند میزان حواس پرتی و هجوم افکار نامربوط را به ذهن افزایش دهد و با ایجاد اختلال در ساختارهای ذهنی و فرایندهای پردازش اطلاعات،موجب تحریف ادراکات افراد از پدیده ها و مقوله های ریاضی شود.ترس از ریاضیات به ایجاد موانعی هیجانی و ذهنی می انجامد که پیشرفت در ریاضیات را در آینده بسیار دشوار می سازد.بر این مبنا دانش آموز یک نگرش تقدیر گرایانه را برگزیده و انتظار دارد امروز در موقعیت ریاضی بد عمل کند.این شرایط به یک چرخه ی معیوب و پیشگویی کام بخش تبدیل می شود.به این صورت عملکرد در درس ریاضی تحت تأثیر اضطراب ریاضی قرارمی گیرد.کاهش در اضطراب با بهبود پیشرفت در درسی در درس ریاضیات همراه است.و زمانی کهمسائل پیش رو پیچیده تر می شوند،این اضطراب بیشتر شده و عملکرد ضعیف تر در ریاضی محتمل تر می گردد( همان منبع).
توبیاز و ویسبورد[3] (1992)اضطراب ریاضی را به عنوان ترس ، درماندگی ،وقفه و به هم ریختگی ذهنی که در بین بعضی افراد به هنگام حل مسائل ریاضی اتفاق می افتد ،تعریف کرده اند.
هندل و داویس[4] (1924)اضطراب ریاضی را به عنوان یک واکنش عاطفی که شامل اجتناب از ریاضی ، شکستهای متناوب در یادگیری مهارتهای ریاضی و همچنین ارزشیابی منفی مربوط به مدرسه توصیف می کنند.
ریچاردسون وسوین[5](1972)اضطراب ریاضی را به عنوان احساس تنش و اضطرابی که مزاحم دستکاری اعداد و حل مسائل ریاضی در موقعیتهای گوناگون زندگی روزمره و موقعیت های تحصیلی می باشد، توصیف کرده اند.
اضطراب ریاضی ممکن است همچنین با استفاده از یک رویکرد سه سیستمی که شامل ابعاد فیزیولوژیکی ،خودسنجی و رفتار آشکار است ،تحلیل شود(لانگ[6]،1986، به نقل از رابلایز[7]،1998).به عنوان مثال اضطراب ریاضی ممکن است به وسیله ی افزایش ضربان قلب و تاثیر بر سایر اندام ها نشان داده شود.
اضطراب ریاضی همچنین ممکن است به عنوان گزارشهایی از گفته هایی مانند «زمان برای تمام کردن آزمون را ندارم» یا «من نمی توانم این مسأله را حل کنم» توصیف گردد و با این که به عنوان مجموعه ای از رفتارهای نهان مانند ترس و لرز[8] و یا اجتناب از موقعیتهایی که مستلزم عملکرد تکالیف مربوط به ریاضی است تعریف شود(رابلایز،1998).
از دیدگاه رفتارگرایی ؛ اضطراب ریاضی هم شامل رفتار آشکار و هم رفتار نهان است،به عنوان مثال فعالیت روانی ،حرکتی مفرط[9] ،زمان صرف شده در جهت انجام یک تکلیف ، اجتناب وپریشانی گفتار[10] مثالهایی از رفتار آشکار افرادی هستند که اضطراب ریاضی دارند.رفتار نا آشکار این افراد شامل واکنشهای روانشناختی ، افکار و واکنشهای عاطفی می باشد.
رفتارگرایی
از دید رفتارگراها ؛رفتار،رابطه بین واکنشها و پیامدها است.به عنوان مثال یک شخص ،ممکن است به هنگام امتحان در کلاس ، رفتارهایی مانند نگاه بیرون از پنجره،که به نتیجه ضعیف عملکرد آزمون کمک می کند از خود نشان دهد.
علاوه بر این ،نشانه های محیطی مانند انتظارمعلم و دانش آموز از نتایج آزمون نیز ممکن است بر عملکرد احتمالی ضعیف موثر باشد.این نشانه ها،به عنوان تمیز محرک،علائمی از عملکرد احتمالی ضعیف در آینده ،خواهند بود.بنابراین دانش آموزان ممکن است در کلاس ریاضی تلاش نکنند و از احساسات فیزیکی خوشایند و عملکردهای ضعیف مربوط به امتحان ریاضی اجتناب کنند(به نقل از رابالایز1998).
نظریه کارآمدی پردازش[11]
نظریه کارآمدی پردازش آیزنک و کالوو[12](1992) بر پایه وجود یک سیستم حافظه فعال استوار است.سیستم پیشنهاد شده ، که در سالهای اخیر بطور وسیعی مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته است،شامل سه جزء است.حلقهواجشناختی-تولیدی[13]، طرح بینایی-فضایی[14] و عملکرد مرکزی[15](بادیلی[16]،1986؛ هیتچ[17]،1974؛ ریچاردسون[18] و دیگران، 1996؛ به نقل از اشکرفت و هاپکو[19]1999) پیش بینی کردند که عملکرد ریاضی در میان شرکت کنندگان با اضطراب ریاضی بالا در هنگام پیچیدگی قابل توجه تکالیف حافظه فعال (یعنی به عنوان پیامدی از نگرانی درباره ی محرکهای ریاضی) کاهش پیدا خواهد کرد.
نظریه بازداری
هاشر و زاکس[20] (1998 به نقل از اشکرفت و هاپکو،1999) ، یک مدل پردازش کلی پیشنهاد کردند که ممکن است در ادراک نقایص عملکرد حواس پرت شوندگان[21] مفید باشد.فرمول اصلی آنها اثرات شناخت پیری را در بر می گیرد، اما در اینجا به شرکت کنندگان با اضطراب ریاضی بالا تعمیم داده می شود.مطابق این مدل ، یک مکانیزم بازداری توجه ، برای کنترل تاثیر[22] منفی که حواس پرت شوندگان ممکن است روزی اهداف تکلیف مربوطه داشته باشند، عمل می کند.
کانلی[23] و دیگران (1991) اظهار داشتند که این مکانیزم برای دلسرد[24] کردن فعالیت افکار و یا نمایش های[25] ذهنی بی ربط به کار می رود.متعاقباَ وقتی این مکانیزم در حال عمل کردن به طور مفید باشد، شخص قادر خواهد بود که یک تکلیف را به اندازه ی کافی با یک مقدار دخالت محدود شده انجام دهد.اما اگر این مکانیزم در حال عمل کردن به طور کارامد نباشد حافظه فعال از طریق اطلاعات تکالیف بی ربط تحلیل خواهد رفت (اشکرفت و فلیک[26] ،1996 به نقل از اشکرفت و هاپکوف1999).
افکار مزاحم ممکن است هم حافظه فعال را مختل[27] کند و هم به عنوان یک شکل واقعی در جلوگیری از توجه به این افکار،ناتوان باشد(آیزنگ و کالوو[28]1990به نقل از اشکرفت ، و هاپکو 1999).به عبارت دیگر به جای تنیدگی[29] افکار نامربوط مزاحم به عنوان بیش باری[30] سیستم حافظه فعال بهتر است که آن را ناشی از ناتوانی در جلوگیری از توجه به این افکار نامربوط تلقی کنیم که به این رویداد و کاهش عملکرد آینده منجر خواهد شد به طوری که یک شخص در جلوگیری از توجه به این حواس پرتیها کار آمد باشد.هر چند شخص ممکن است در حال تجربه کردن برخی از افکار مزاحم باشد ، عملکرد ممکن است تحت تاثیر واقع نشود(اشکرفت و هاپکو ،1999).
نظریه کنترل انگیزش
براساس نظریه کنترل انگیزش[31] پیتمن و آگستینوا[32] (1985) به نقل از سدک[33] کافتا و تیژگا[34] ، (1993) مواجهه با رویدادهای غیر قابل کنترل به محرومیت ؛ انگیزه ی کنترل را بر می انگیزد. در نتیجه افراد یک راهبرد پردازش اطلاعات محتاطانه و بسیار محافظه کارانه را اتخاذ می کنند ، که آن را برای افزایش صحت قضاوت و تصمیماتشان در نظر می گیرند این موضوع احتمال را تقویت می کند که نهایتاَ کنترل دوباره برقرار می شود. سنجش و دقت بیش از حد می تواند نتایج منفی به همراه داشته باشد زیرا رسیدگی دقیق به تمامی جنبه های یک رفتار بالقوه ممکن است به عملکرد فرد آسیب برساند.
[1]Perry
[2]Deger
[3]Tobias & Weisbord
[4]Handel & Davis
[5]Richardson & Suinn
[6]Lang
[7]Rabalais
[8]Trembling
[9]Exccssive
[10]Dislrccssed
[11]Procssing efficcncy theory
[12]Eyscnk & calvos
[13]Phonological – Articulatory loop
[14]Visual- Spatial
[15]Centeral - executive
[16]Baddely
[17]Hitch
[18]Rechardson el at
[19]Ashcraft and Hapko
[20]Hsher & Zaks
[21]Distractcrs
[22]Impact
[23]Connlly etall
[24]Dampen
[25]Represcntations
[26]Ashcraft & fleck
[27]Disrapl
[28]Eysenk & Galvo
[29]Tmplicating
[30]Overburdening
[31]Control motivation theory
[32]Pitman & Agostino
[33]Sedek
[34]Kofta & Tyszka
پيشينه و مباني نظري اضطراب رياضي_1622018152_48635_8524_1419.zip0.03 MB |