پيشينه و مباني نظري اصل افشاء ، عملکرد و انواع نسبت هاي مالي در 47 صفحه در قالب ورد قابل ویرایش.
مبانی نظری وپیشینه تحقیق اصل افشاء ، عملکرد و انواع نسبت هاي مالي
فصل دوم: مروری بر ادبيات تحقيق
4-2- پرسش هاي اساسي مطرح شده در حوزه افشا (مباني نظري) 17
1-4-2- اطلاعات مالي براي چه اشخاصي افشا ميگردد؟ 18
2-4-2- هدف از افشاي اطلاعات مالي چيست؟ 20
3-4 -2- چه ميزان از اطلاعات لازم است افشا شود؟ 21
4-4 -2- چگونه اطلاعات مالي بايد افشا شود؟ 24
1-4 -4- 2- شكل و ترتيب صورتهاي مالي اساسي. 26
2-4 -4- 2- اصطلاحات و ارائه جزئيات.. 29
3-4-4- 2- گزارش حسابرس مستقل. 30
5-4 -2- خصوصيات كيفي مرتبط با ارائه اطلاعات چگونه باشد؟ 31
1-6-2- نسبت هاي فعاليت (شاخص هاي بكارگيري دارايي ) 36
7-2- کفايت گزارشگري (افشا) و نسبت هاي مالي. 37
8-2- پيشينه داخلي و خارجي تحقیق. 38
مقدمه
انديشهي بشري در طول تاريخ به دنبال درك حقيقت و كشف علل و چگونگي وقوع رويدادها از طريق مشاهده ،تجزيه وتحليل و ثبت آنها بوده كه ارمغان آن رشد شاخه هاي گوناگون دانش در جريان تحولات خروشان علمي و فرهنگي بوده است. بي شك دستيابي به اين امر در سايه تحقیق هاي تجربي رشد و ظهور يافته است.
تحقیق در فرايند تصميم گيري افراد ممكن است موجب بهبود و كيفيت تصميم هاي سرمايه گذاري شود و تخصيص منابع اقتصادي به نحو بهتري صورت پذيرد و درنتيجه وضع سرمايه گذاران بهتر شود. زيرا سرمايه گذاران مي توانند بهترين تركيب را براي مجموعه سرمايه گذاري خود به دست آورند.
اطلاعات و گزارش هاي مالي شرکت ها مهم ترين عامل در تصميم سرمايه گذاران مي باشد . سرمايه گذار بايد فرايند گزارشگري مالي شرکت ها را به طور صحيح درك نمايد. به نظر مي رسد مهم ترين راه براي بهبود بخشيدن به كيفيت تصميم هاي سرمايه گذاري و كاهش هزينه پردازش اطلاعات، تدوين مدل هاي تصميم گيري مي باشد كه اطلاعات موجود را دريافت و پردازش نمايند. امروزه توسعه اقتصادي بر پايه دسترسي به منابع مالي براي سرمايهگذاري استوار است. تصميم سرمايهگذاران به سرمايهگذاري منابع خود در شركتها، به نوبه خود به وجود گزارشگري مالي مناسب در شركت بستگي دارد.
گزارشهاي مالي، تخصيص منابع سرمايه در يك شركت تجاري و قابليت سوددهي آن را افشا مينمايند. اين اطلاعات اقتصادي به شناخت وضعيت مالي و سلامت يك واحد تجاري كمك ميكند. از آنجا كه تصميمات سرمايهگذاري وابسته به اطلاعاتي است كه در اختيار آنها قرار ميگيرد و گزارش دهي مالي نيز هدف خود را كمك به فرآيند تصميمگيري افراد ذينفع نظير: سرمايهگذاران، وام دهندگان و بستانكاران قرار داده است، بنابراين يك گزارش ويژه و مناسب بايد اين موضوع را بدرستي منعكس سازد كه منابع سرمايهاي شركت تا چه حد بنحو مطلوب بكار گرفته ميشوند.
باتوجه به نيازهاي روزافزون استفادهكنندگان از صورتهاي مالي، اين استفادهكنندگان بطور چشمگيري به گزارش فعاليتهاي مالي شركتهاي تجاري علاقهمند شدهاند. پاسخگويي به اين نيازهاي رو به افزايش، افشا اطلاعات مربوط به فعاليتهاي واحد تجاري را ضروري نموده است.
2-2- تعاريف مختلف افشا
مطابق تارنماي جهاني فرهنگ لغت انگليسي وردنت [1] افشا [2] در لغت به معني "آشكار كردن اطلاعات به مفهوم وسيع كلمه است". همچنين مطابق تارنماي جامع ويکيپديا [3] افشا يعني" آشکارساختن اطلاعاتي که بطور عادي محرمانه هستند که اين افشا به طور اختياري و يا مطابق قوانين و مقررات موضوعه و يا طبق عرف جامعه انجام مي پذيرد". طبق فرهنگ لغت كهلر نيز افشا عبارت است از "نمايش واضح يك واقعيت يا يك وضعيت در ترازنامه و يا صورتهاي مالي ديگر و يادداشتهاي همراه آنها و يا در گزارش حسابرسي" (کوهلر و اریک لوئیس، 1975، 176)[4].
انجمن حسابداري امريكا [5] افشا را چنين تعريف ميكند:
"جريان اطلاعات از قلمرو خاص به قلمرو عام".
3-2- اصل افشا
واژه افشا در حسابداري يكي از اصول اساسي است و بعنوان اصل افشا [6] شناخته ميشود كه كليه واقعيتهاي بااهميت و مربوط درباره رويدادها و فعاليتهاي مالي واحد تجاري به ويژه شركتهاي سهامي عام را در بر ميگيرد. اصل مزبور ايجاب ميكند كه صورتهاي مالي به گونهاي تهيه و ارائه شود كه از لحاظ هدفهاي گزارشگري مالي قابل فهم، آگاهكننده و حتيالامكان كامل باشد. به بيان ديگر، گزارشگري مالي بر ارائه اطلاعات كافي و مفهوم در صورتهاي مالي تأكيد كرده و خواستار افشاي اطلاعات مربوط در صورتهاي مزبور به گونهاي است كه از يك طرف، امكان اتخاذ تصميمات آگاهانه را براي استفادهكنندگان صورتهاي مالي فراهم كند و از طرف ديگر، باعث گمراهي آنان نشود. اصل افشا در حسابداري واژهاي فراگير بوده و تقريباً تمامي فرآيند گزارشگري مالي را در بر ميگيرد. قسمت اعظم اين گزارشگري مالي را صورتهاي مالي[7] تشكيل ميدهد. هدف صورتهاي مالي عبارت از ارائه اطلاعاتي تلخيص و طبقهبندي شده درباره وضعيت مالي[8] ، عملكرد مالي [9] و انعطافپذيري [10] مالي واحد تجاري است كه براي طيفي گسترده از استفادهكنندگان صورتهاي مالي در اتخاذ تصميمات اقتصادي مفيد واقع گردد. لذا افشا به معني آشكار نمودن اطلاعات مالي درباره يك واحد انتفاعي در قالب گزارشهاي مالي و معمولاً ساليانه ميباشد.
4-2- پرسش هاي اساسي مطرح شده در حوزه افشا (مباني نظري)
به مثابه يک واقعيت، بحث جنجال برانگيزي پيرامون ماهيت افشا وجود دارد. درباره اينکه افشا يک هدف [11] ، يک اصل[12] يا يک مفهوم زيربنايي[13] ويا يک مفهوم قراردادي [14] است اختلاف نظر وجود دارد. در واقع افشا مفهومي فراتر از يک اصل است. افشا به مثابه نوعي ارتباط بين مفاهيم زيربنايي، اصول حسابداري واهداف حسابداري مي باشد. افشا ابزاري براي نيل به اهداف حسابداري است. در مفاهيم نظري حسابداري، افشا فرآيندي است که اهداف و ويژگي هاي کيفي اطلاعات حسابداري را در مي گيرد. اين اهداف و ويژگي هاي کيفي شامل قابليت درک [15]، مربوط بودن [16]، اهميت [17] ، قابليت اعتماد [18] و قابليت مقايسه [19] اطلاعات حسابداري مي باشند.
هدف اين بخش بحث و تبادل نظر در خصوص پرسش هاي اساسي مطرح شده در حوزه افشا مي باشد. در طول پاسخ دهي به اين پرسش ها مباني نظري اصل افشا بررسي شده و اهداف کلي اين اصل بيان خواهد شد.
اين پرسشهاي اساسي به شرح ذيل ميباشند:
- اطلاعات مالي براي چه اشخاصي افشا شود؟
- هدف از افشاي اطلاعات مالي چيست؟
- چه ميزان از اطلاعات لازم است افشا شود؟
- چگونه اطلاعات مالي بايد افشا شود؟
- خصوصيات كيفي مرتبط با ارائه اطلاعات چگونه باشد؟
1-4-2- اطلاعات مالي براي چه اشخاصي افشا ميگردد؟
در پاسخ به اين سؤال كه "اطلاعات مالي براي چه اشخاصي افشا شود"؟ ميتوان گفت كه گزارشهاي مالي اساساً براي صاحبان سهام [20] ، ساير سرمايهگذاران [21] و اعتبار دهندگان [22] تهيه و ارائه ميشود. نظر هيأت استانداردهاي حسابداري مالي در اين زمينه چنين است:
"گزارش مالي بايد اطلاعاتي را فراهم كند كه براي سرمايهگذاران، اعتبار دهندگان فعلي و بالقوه و ساير استفادهكنندگان در تصميمگيريهاي معقول سرمايهگذاري، اعطاي اعتبار و ساير تصميمات مشابه مفيد واقع شود" (هيأت استانداردهاي حسابداري مالي آمريكا،1978، 30) [23].
اما كاركنان، مشتريان، ارگانهاي دولتي و سايرين نيز بنحوي استفاده كننده گزارشهاي مالي ميباشند. تصميمات سرمايهگذاران اساساً در ارتباط با خريد، فروش يا نگهداري سهام اتخاذ ميشود و تصميمگيريهاي اعتبار دهندگان اساساً به افزايش مدت و ميزان اعتبار اعطايي به واحد تجاري مربوط ميگردد. البته صاحبان سهام در مورد ادامه كار، تشويق يا عزل مديريت و همچنين تصويب يا رد پيشنهادهاي ارائه شده در زمينه ايجاد تغييرات عمده در خط مشي واحد تجاري نيز تصميماتي اتخاذ مينمايند.
هدفهاي افشاي اطلاعات براي كاركنان، مشتريان و سايرين بطور مشخص تدوين نشده است. اما فرض بر اين است كه اطلاعات مفيد براي سرمايهگذاران و اعتبار دهندگان، براي سايرين نيز مفيد است (هندریکسون،1993،852-851) [24].
استفادهكنندگان صورتهاي مالي و نيازهاي اطلاعاتي آنها براساس استانداردهاي حسابداري ايران (كميته فني سازمان حسابرسي، 1380، صص 447-446)[25] به شرح زير است:
سرمايهگذاران [26]
سرمايهگذاران بعنوان تأمينكنندگان سرمايه علاقهمند به اطلاعاتي در مورد ريسك ذاتي و بازده سرمايهگذاريهاي خود ميباشند. آنها به اطلاعاتي نياز دارند كه براساس آن بتوانند در مورد خريد، نگهداري يا فروش سهام تصميمگيري كنند و عملكرد مديريت واحد تجاري و توان واحد تجاري را جهت پرداخت سود سهام مورد ارزيابي قرار دهند.
اعطاكنندگان تسهيلات مالي [27]
اعطاكنندگان تسهيلات مالي علاقهمند به اطلاعاتي هستند كه براساس آن بتوانند توان واحد تجاري را در بازپرداخت به موقع اصل و بهره تسهيلات دريافتي ارزيابي كنند.
تأمينكنندگان كالا و خدمات و ساير بستانكاران
تأمينكنندگان كالا و خدمات و ساير بستانكاران به اطلاعاتي علاقهمند هستند كه آنها را در اتخاذ تصميم در زمينه فروش كالا و خدمات به واحد تجاري و ارزيابي توان واحد تجاري جهت بازپرداخت بدهيهاي خود در سررسيد، ياري رساند. بستانكاران تجاري برعكس اعطاكنندگان تسهيلات مالي به وضعيت واحد تجاري در كوتاهمدت علاقهمند هستند مگر آنكه واحد تجاري از مشتريان عمده آنان بود و ادامه فعاليت آنان به تداوم معاملات با واحد تجاري متكي باشد.
مشتريان
علاقه مشتريان به كسب اطلاعات در مورد تداوم فعاليت واحد تجاري است، بالاخص زماني كه رابطه آنان با واحد تجاري بلندمدت بوده يا اينكه در حد قابل ملاحظهاي به محصولات و خدمات واحد تجاري وابسته باشند.
كاركنان [28]
كاركنان و نمايندگان آنها به اطلاعاتي در مورد ثبات و سودآوري كارفرمايان خود علاقهمندند. آنها همچنين علاقهمند به اطلاعاتي هستند كه آنها را در ارزيابي توان واحد تجاري مبني بر تأمين حقوق و مزايا، ايجاد فرصتهاي شغلي و پرداخت مزاياي پايان خدمت ياري دهد.
دولت [29]
دولت و مؤسسات تابع آن در رابطه با تخصيص منابع علاقهمند به فعاليتهاي واحد تجاري هستند. آنها همچنين براي تنظيم فعاليتهاي واحدهاي تجاري، تعيين سياستهاي مالياتي و تشخيص ماليات و نيز تهيه آمار ملي به اطلاعات واحد تجاري نياز دارند.
جامعه [30]
آحاد جامعه به طرق مختلف تحت تأثير واحدهاي تجاري قرار ميگيرند. بطور مثال، واحدهاي تجاري ممكن است از طريق ايجاد اشتغال و استفاده از محصولات فروشندگان نقش قابل ملاحظهاي ايفا كنند. از طريق ارائه اطلاعات در مورد روندها و تحولات اخير در رشد واحد تجاري و طيف فعاليتهاي آن، صورتهاي مالي ميتواند براي آحاد جامعه مفيد باشد.
ساير استفادهكنندگان [31]
اشخاص ديگري كه عمدتاً به ارائه انواع خدمات به استفادهكنندگان فوقالذكر بالاخص سرمايهگذاران اشتغال دارند، جهت رفع برخي نيازهاي اطلاعاتي خود به صورتهاي مالي تكيه ميكنند. اشخاص مزبور از جمله شامل بورس اوراق بهادار، كارگزاران بورس، تحليلگران مالي و تحقیقگران ميباشند.
2-4-2- هدف از افشاي اطلاعات مالي چيست؟
هدف از افشا در گزارشگري مالي، ارائه اطلاعات لازم براي نيل به مقاصد زير است:
الف) ارزيابي عملكرد واحد تجاري.
ب) قضاوت در مورد چگونگي استفاده واحد تجاري از منابع موجود.
ج) پيشبيني روند سودآوري واحد تجاري در آينده.
بنابراين، اطلاعاتي كه از طريق گزارشهاي مالي ارائه ميشود بايد مربوط، مناسب و كامل باشد. در افشاي اطلاعات مالي بايد نيازها و خواسته هاي سرمايهگذاران اصلي، مؤسسات سرمايهگذاري و تحليلگران مالي [32] مورد توجه قرار گيرد. اين واقعيت كه كليه سرمايهگذاران براي ارزيابي مخاطرات نسبي سرمايهگذاري در هر يك از واحدهاي تجاري به اطلاعات مالي نياز دارند نيز بايد در افشاي اطلاعات مزبور مورد نظر قرار گيرد. هرچند اعتباردهندگان و ارگانهاي دولتي براي دستيابي به اطلاعات اضافي جهت تأمين نيازهاي خود معمولاً قدرت و امكانات لازم را دارند، با اين وجود، در ارتباط با افشاي اطلاعات مالي آنان نيز بايد بعنوان گروههاي استفادهكننده صورتهاي مالي، در نظر گرفته شوند (عاليور، 1365، ص2)[33].
انجمن حسابداران رسمي آمريكا [34] اهداف افشا كافي را به صورت زير بيان نموده است:
الف) تهيه اطلاعات مفيد براي سرمايهگذاران و اعتباردهندگان به منظور پيشبينيها، مقايسه و ارزيابي جريانات وجه نقد ورودي برحسب مبلغ، زمان و ريسك مربوطه.
ب) تهيه اطلاعات براي استفادهكنندگان از نظر ايجاد، مقايسه و ارزيابي توان سودآوري شركت.
ج) تهيه اطلاعات سودمند براي قضاوت در مورد توان مديريت در بكارگيري مؤثر منابع شركت در راستاي دستيابي به اهداف اصلي.
د) تهيه اطلاعات مفيد براي فرآيند پيشبيني.
هـ) گزارش در زمينه آن دسته از فعاليتهاي مؤثر شركت بر جامعه، كه بايد مورد تشخيص، تفسير و اندازهگيري قرار گيرد. افشا اينگونه اطلاعات نقش اجتماعي شركت را نشان ميدهد.
3-4 -2- چه ميزان از اطلاعات لازم است افشا شود؟
در پاسخ به اين پرسش كه "چه ميزان از اطلاعات لازم است افشا شود؟" تنها به خبرگي استفادهكننده از گزارشهاي مالي بستگي دارد. نظر هيأت استانداردهاي حسابداري مالي در اين زمينه چنين است:
"افشاي اطلاعات بايد براي كساني كه قدرت فهم فعاليتهاي تجاري و اقتصادي را دارند و مايلند كه اين اطلاعات را با جديت تمام مطالعه نمايند، قابل درك باشد(هيأت استانداردهاي حسابداري مالي آمريكا،1978، 30)[35].
سطح افشاي مالي، همچنين به ويژگيها و معيارهاي مورد انتظار از افشا نيز بستگي دارد. در ادبيات حسابداري باتوجه به برداشت هر يك از نويسندگان از افشا، برحسب مورد به اصطلاحات افشاي كافي [36] ، افشاي مناسب [37] و افشاي كامل [38] اشاره شده است. اما متداولترين نظريه از مفاهيم مزبور، "افشاي كافي" است كه حاكي از "حداقل افشاي مورد نياز" است و با عبارت منفي "صورتهاي مالي نبايد گمراهكننده باشد" هماهنگي دارد (عاليور، 1365، ص3)[39].
افشاي مناسب و كامل، مفاهيمي مثبتتر دارند. افشاي مناسب بر اين مبناي اخلاقي دلالت دارد كه بايد با كليه استفادهكنندگان بالقوه در ارتباط با افشاي اطلاعات مالي، يكسان برخورد شود.
افشاي كامل حاكي از ارائه كليه اطلاعات مربوط، به گونهاي است كه صورتهاي مالي تصوير كاملي از فعاليتها و رويدادهاي مالي واحد تجاري نشان دهد. برخي معتقد به افشاي كامل اطلاعات مالي ميباشند حتي اگر احتمال داده شود كه به ارائه صورتهاي مالي پيچيده منجر شود. از طرف ديگر، برخي نيز افشاي كامل را به دليل اين كه ممكن است به مفهوم ارائه اطلاعات اضافي و غير ضروري تعبير شود، نامناسب ميدانند. البته اين واقعيت را نبايد ناديده گرفت كه ارائه اطلاعات بسيار زياد از اين جهت ميتواند زيانآور باشد كه اطلاعات اصلي و بااهميت تحتالشعاع واقع شده و حتي پنهان شود و درنتيجه تغيير صورتهاي با مشكل مواجه گردد. به بيان ديگر، اگر چه لازم است صورتهاي مالي بنحو كامل ارائه شود اما نبايد حاوي اطلاعات بيش از حد و داراي ماهيتي بياهميت باشد، زيرا ممكن است توجه استفادهكنندگان صورتهاي مالي به اطلاعات جزئي و كماهميت معطوف و درنتيجه، رويدادها و عمليات بااهميت ناديده گرفته شود (هندریکسون،1993،853) [40].
[1] . www.wordnet.prinston.edu/
[2] . Disclosure
[4] . Kohler & Erclouis, 1975, p. 176
[5] . American Accounting Association(AAA)
[6] . Disclosure Principle
[7] . Financial Statement
[8] . Financial Position
[9] . Financial Performance
[10] . Flexibility
[11] . Objective
[12] . Principle
[13] . Postulate
[14] . Convention
[15] . Comprehensibility
[16] . Relevance
[17] . Materiality
[18] . Trustworthiness
[19] . Comparability
[20] . Stockholders
[21] . Other Investors
[22] . Creditors
[23] . Financial Accounting Standards Board (FASB),1978,30
[24] . Hendrickson, 1993, p.851.852
[26] . Investors
[27] . Creditors
[28] . Employee
[29] . Government
[30] . Society
[31] . Other users
[32] . Financial Analysts
[34] . American Institute of certified public Accountants
[35] . FASB,1978,30
[36] . Adequate Disclosure
[37] . Proper Disclosure
[38] . Full Disclosure
[40] . Hendrickson, 1993, p.853
پيشينه و مباني نظري اصل افشاء ، عملکرد و انواع نسبت هاي مالي_1622013720_48628_8524_1917.zip0.09 MB |