پيشينه و مباني نظري استرس، استرس شغلي واسترس زنان کارمند در 69 صفحه در قالب ورد قابل ویرایش.
مبانی نظری وپیشینه تحقیق استرس، استرس شغلي واسترس زنان کارمند
فصل دوم: ادبيات تحقيق
مقدمه........................................ 10
مفهوم استرس.................................. 10
استرس بعنوان پاسخ دروني...................... 15
مراحل استرس.................................. 17
- مرحله واكنش اخطار.......................... 18
- مرحله مقاومت............................... 18
- مرحله فرسودگي.............................. 18
علل فشار رواني............................... 19
شرايط ايجاد كننده استرس...................... 20
- عوامل فردي................................. 20
- عوامل محيطي................................ 22
- عوامل سازماني.............................. 24
انواع استرس.................................. 26
پاسخ هاي فيزيولوژيك بدن انسان به استرس....... 27
عنوان صفحه
استرس مثبت و منفي............................ 29
استرس طبيعي يا نرمال......................... 30
استرس شغلي................................... 31
نشانه هاي استرس شغلي......................... 32
مطالعات مربوط به استرس شغلي.................. 33
دلزدگي و استرس شغلي.......................... 34
ابعاد گوناگون نقشهاي شغلي.................... 35
فشار ناشي از نقش ............................ 36
استرس از نظر جنسيتي.......................... 37
- استرس زنان كارمند.......................... 38
ديدگاه هاي نظري درباره استرس................. 39
حمايت اجتماعي چه تأثيري ممكن است در استرس شغلي داشته باشد 44
آيا تنها افراد خاصي هستند كه نمي توانند با استرس مقابله كنند. 45
پيشينه تحقيق
فصل دوم
ادبيات تحقيق:
- مقدمه
- مفهوم استرس
- استرس بعنوان پاسخ دروني
- مراحل استرس
- علل فشار رواني
- شرايط ايجاد كننده استرس
- پاسخهاي فيزيولوژيك بدن انسان به استرس
- استرس مثبت و منفي
- استرس طبيعي يا نرمال
- استرس شغلي
- ابعاد گوناگون استرس شغلي
- استرس از نظر جنسيتي
- ديدگاههاي نظري درباره استرس
- پزشكي
- روانشناسي
- اجتماعي
- پيشينه تحقيق
مقدمه:
از آنجايي كه عصر حاضر را دوران اضطراب و استرس ناميده، پيچيدگيهاي جاري جامعه بشري، سرعت تغييرات و بيتوجهي نسبت به زمينههاي مذهبي و ايدئولوژيك و نظام اجتماعي و عاطفي خانواده براي افراد و اجتماع بشري تضادها و تعارضهاي تمدن بشر و ارتباطات اجتماعي استرسهاي تازهاي نيز پديد آورده است كه مقابله با آنها براي هر فردي لازم و ضروري است. از طرفي نيز همه استعدادهاي عظيم و كشف نشدهاي براي رشد و تكامل و دگرگوني، توانايي يافتن معاني ژرفتر، دست يافتن به توفيق يشتر در زندگي بهرهمنديم. بنابراين استفاده از توانائيهاي و استعدادها براي مقابله با انواع استرسهايي كه در زندگي روزمره برايمان پديد ميآيد، امكانپذير ميباشد.
مفهوم استرس
در سال 1936، پروفسور هانس سليه اهل مونترال اولين رساله خود را در مورد واكنشدهنده منتشر ساخت، نامبرده در آوريل و در 1948 در مجموعهاي از كنفرانسهايش در كالج فرانسه و سپس در ژوئن 1950 در بيمارستان لانيك سندرم عمومي سازگاري (S.G.A) را با جنبههاي بيوشيميايي و مكانيسمهاي هورمونياش بيان كرد (هيپوفيز غدد فوق كليوي سينه قند كرشه كه بسياري از پژوهشگران پيش از او، اختلال ارگانيسم را به هنگام پاسخ به تهاجمات محيط خارج بيان كردهاند:
- نظر كاريوكلارنيك مربوط به داستين، وي واكنشهاي بافتي مربوط به واكنشهاي هشداردهنده را در دستگاه لنفوئيد، تيموس مشاهده كرد:
نظريه راسل داپيگز آماس منسوج نرم، در سال 1932 كانن «ترشح سريع آدرنالين را به عنوان پاسخ در برابر ترس و خشم» متذكر شود. نامبرده در كتاب خود تحت عنوان «فروتن» مكانيسمهاي متفاوتي را كه سبب ثبات ميزان قند، پروتئينها، مواد چربي، كلسيم، اكسيژن، حالت خنثي و درجه حرارت خون ميشود تحليل ميكند. كانن تحليل سيستماتيك پديدههاي سازگاري را كه براي حفظ حيات در برخي شرايط ضروري هستند، بنيان نهاد، با اين همه سليه تأكيد ميكند كانن هرگز نقش هيپوفيز يا قشر غدد فوق كليوي را به منظور بررسي واكنشهاي غيراختصاصي سازگاري، در مقابل هرگونه تقاضاي محيطي و نيز جدا كردن سندرمي كه در برابر اثرات مختلف آن، يكسان است، مورد مطالعه قرار نداده است. پي.اي.روكس والكساندر- جي يرسين در انستيوپاستور خاطرنشان ساختند كه در خوكچه هندي مبتلا ديفتري غدد فوق كليوي غالباً متورم و دچار خونريزي است ولي كاوشهاي آن از حداين يافته فراتر نرفت. (كوپر، 1373، ص 40)
اين پژوهشگران در مجموع استرس را، دست كم در برخي از جنبههاي آن، احساس كردند و با آنها را به اثبات رساندند. يك فرانسوي به نام رئيس در سال 1943، پديدههاي است ولي كاوشهاي آن از حداين يافتهها فراتر نرفت.
اين پژوهشگران در مجموع استرس را، دست كم در برخي از جنبههاي آن، احساس كردند و يا آنها را به اثبات رساندند. يك فرانسوي به نام رئيسي در سال 1934، پديدههاي واكنشي غيراختصاصي را، تحت عنوان سندرم تحريك شرح داده است كه البته با تغييري متفاوت به توضيحات سيله بسيار نزديك است. اكتشافهاي مهم، غالباً تصادفي ميافتد، به شرطي كه براي دريافت قوانين پوشيده و بسدت آوردن حقيقت، قضاياي القا كننده با ذهن تصميمدهنده تلاقي كند. (پيرلو، 1371، ص 28 و 29)
استرس را هر چند بطور مشخص ميتوان زائيده تمدن صنعتي و شهري شدن دانست، اما هيچ دوره از تاريخ انسان و زندگي فرد را نميتوان سراغ گرفت كه با استرس همراه نبوده باشد، تنها ميتوان گفت كه بتدريج از ماهيتي فيزيكي مانند گرسنگي، سرما، بلاهاي طبيعي، مرگهاي دستهجمعي و زودرس تبديل به ماهيت رواني و اجتماعي شده است.
ديرينه پرداختن به استرس را ميتوان با ديدگاه دوگانه انگاري تن و روان و تأثيرات هر يك بر ديگري در نظريات افلاطون و ارسطو مربوط دانست.
از قدماي انديشمند ايراني، ابوعليسينا كاملاً با موضوع استرس واثرات آن بر جسم آشنا بوده است. علاوه بر اين در پزشكي قديم ايران تأثير عوامل محيطي بر بيماريهاي تحت عنوان اعراض نفساني مورد نظر بوده است. (قريب 1371، ص 187)
از نظر واژهشناسي، استرس كلمه يوناني است كه در قرن 17 به معناي سختي و دشواري بكار رفته است، در اواخر قرن 18 از استرس به معناي نيرو و فشار زياد و تلاش بسيار استفاده شده است. در سال 1910 سرعت بروز بسياري از آنژينهاي صدري (سكته خفيف قلبي) در بين مشاغلين يهود در محيطهاي كاري برخورد تند و هيجاني آنها دانست (كوپر، 1373، ص 97)
تعريفات استرس بنا بر نظريه تعاملي كه به روابط بين فرد و محيط تأكيد ميكند بيشترين تائيد را بخود اختصاص داده است از جمله:
نظر لازاروس كه استرس نتيجه فرآيند قضاوت ارزشي افراد از حوادث و موقعيتهاست، تعريف جامعي است. در توضيح اين مطلب بايد گفته شود كه وقتي فرد با حوادث و يا موقعيتهاي گوناگون روبرو ميشود، در گير فرآيند ارزشي در مورد آن حادثه يا موقعيت تا زمانيكه معني آن حادثه را درك كند و همچنين قضاوت ميكند كه آيا امكانات و توانائيهاي او به اندازه كافي هستند تا تقاضاهاي محيط را برآورده سازند در اينجا استرس نتيجه اين فرآيند قضاوت ارزشي ميباشد.
استرس نيروي قدرتمندي است با آثار مثبت و منفي. به آب رودخانهاي ميماند كه با ايجاد دس ميتوان آن را مهار و مورد بهرهبرداري قرار داد يا اينكه آنرا به سيل ويرانگري تبديل نمود. عليرغم اين نظر كه استرسهاي مفيد وجود دارد و قدري فشار رواني جهت ايجاد انگيزه در انسان ضروري است اما زماني كه از آن بحث ميگردد به نتايج منفي آن نگاه ميشود و منظور استرس مضر است. (الواني 1371)
فرهنگ جامع و روانشناسي و روانپزشكي (1373) استرس را چنين معني ميكند:
«هر چيزي كه در تماميت زيستشناختي ارگانيسم اختلال به وجود آورد و شرايطي ايجاد كند كه ارگانيسم طبيعتاً از آن پرهيز ميكند استرس شمرده ميشود. استرس ممكن است بصورت محركهاي فيزيكي، عفونتها، واكنشهاي آلرژيك و نظاير آن باشد يا بصورت تغيير در جو اجتماعي مرداني. اولي يك عامل استرسزاي فيزيولوژيكي است، دومي نه تنها با قدرت تهديدي كه اصولاً در عامل استرسزا نهفته است بلكه با كيفيت درك شخص از آن عامل ارتباط دارد. (صفحه 1449)
(الواني 1377) براي روشن شدن مفهو فشار عصبي ذكر چند نكته را ضروري ميداند: 1- استرس همواره به علت عوامل ناخوشايند و نامطلوب در فرد به وجود نميآيد. يك خبر مسرتبخش نيز ميتواند به اندازه يك حادثه ناگوار استرسزا باشد.
پيشينه و مباني نظري استرس، استرس شغلي واسترس زنان کارمند_1621950089_48618_8524_1136.zip0.04 MB |