پيشينه و مباني نظري استرس شغلي در 35 صفحه در قالب ورد قابل ویرایش.
استرس شغلی
استرس بخشی از زندگی روزمره است. استرس حالت یا فرایندي روانشناختی است که در هنگام وقوعش فرد با حوادثی مواجه میشود که آنها را نسبت به بهزیستی جسمی و روانشناختی خود تهدیدآمیز ادراك میکند. استرس از تعامل با محیط نشات میگیرد و زمانی رخ میدهد که بین فشارهاي موقعیتی و منابعی که فرد در اختیار دارد ناهماهنگی وجود داشته باشد (هزاوهاي، حسيني، معيني، مقيم بيگي و حميدي، 1391).
در چند دهه اخير و با روى آوردن تدريجى جوامع به سمت زندگى مدرن، يكى از معضلات اساسي كه گريبان گير جوامع بشري شده است پديده استرس ميباشد. با صنعتي شدن جهان استرس اهميت ويژهاي پيدا كرده و به طور گستردهاى سلامتي شاغلين را در محيط كار تحت تأثير قرار داده است. عوامل رواني به همراه خطرات فيزيكي، شيميايي، ارگونوميك و بيولوژيك محيط كار يكي از عوامل مخاطره آميز اصلي در محيط هاي كاري محسوب ميگردد و در بين عوامل رواني استرس شغلى از اهميت ويژهاي برخوردار مىباشد، به طوريكه سازمان ملل متحد در سال 1992 استرس شغلي را بيماري قرن بيستم دانست و سازمان جهاني بهداشت بر اساس شاخص بار جهاني بيماريها، به اين نتيجه رسيد كه بيماريهاي رواني به ويژه استرس، دومين علت ناتواني تا سال 2020 خواهد بود (تانگری[1]، 2003). در اغلب جوامع امروزی، حیات انسانی از لحاظ محیط و نحوه زندگی با آن چه در سالهای گذشته وجود داشته، تفاوت فاحشی پیدا کرده است. امروزه در اکثر نقاط جهان، به ویژه در جوامع صنعتی و در جوامعی که آشفتگی اجتماعی و اقتصادی، زندگی عادی را مختل کرده است، عوامل تنشزای اجتماعی، بیش از هر زمان دیگری شایع گردیده اند. به طوری که در عصر کنونی تنش را به عنوان طاعون سیاه میشناسند (ملازم، محمدحسینی، کریمی و زاده باقری، 1384).
استرس جزء جدايى ناپذير در زندگي مىباشد كه با توجه به فشار رواني و كيفيت انطباق فرد با آن مىتواند منجر به بيماري و يا تجربهاي مثبت شود. عوامل رواني در محيط كار بر خلاف ساير عوامل زيانآور محيط كار مختص شغل خاصي نيستند و در همهي مشاغل به صور مختلف و با درجات متفاوت وجود دارند (لوی و ویگمن، 2000). همهی انسان ها در زندگی روزمره در معرض انواع فشارهای روانی و رویدادهای تنشزایی قرار میگیرند که بهداشت روانی و جسمی آنان را تهدید می کند. تنش یک وضعیت نا مطلوب تحریک عاطفی و روانی است و هنگامی فرد در آن واقع می شود که موقعیت را خطرناک یا تهدید کننده آسایش تلقی کند (اکبری، امیرآبادی زاده، پوررضا، واقعی و دستجردی، 1384).
استرس شغلی برای خیلی از کارکنان و کارگران یک مخاطره اصلی است. ظرفیتهای کاری، کیفیت پایین کارهای تجاری، اضافه کاری، روابط خشونت آمیز در محیطهای کاری و کار شیفتی فقط بخش کمی از حالتها از علل زیاد پر دغدغههای کاری است. بدن انسان به طور عادی یک واکنش طبیعی به تهدید یا درخواست مانند گریز یا جنگ، دارد که واکنش به هر کدام باعث رها کردن آدرنالین میشود. هنگامی که تهدید پایان مییابد بدن انسان میتواند به جایگاه طبیعی خودش برگردد. عامل به وجود آورندهی استرس یک رخداد یا تنظیم حالتی است باعث واکنش فشار میشود. آسیب طولانیتر واکنش بدنی مزمن است. استرس شغلی میتواند بر سلامتی شما تأثیر بگذارد. همچنین عوامل استرسزا در محیط کار میتواند از نیروی کارگری متجاوز شود که میتواند مقداری تأثیر بر روی وضعیتشان داشته باشد. کارگرانی که با ظرفیتهای بالا بیش از حد و اندازه کار کردهاند در رتبههای پایین باقی میمانند صرف نظر از تلاششان پس ظرفیت بالای کاری یک عامل به وجود آورنده استرس است. کارمندان احساس اضطراب میکنند و میزان سرعت ضربان قلبشان به این دلیل که آنها نمیتوانند ظرفیت کاریشان را کنترل کنند، بالا و پایین میرود و میتواند منجر به فرسودگی شغلی گردد. اعضای P.E.F تغييرات دراماتیک دردناکی را تجربه کردهاند. بودجه ایالت به تأخیر افتاده، کسری بودجه به وجود میآید و مذاکره در برقراری قرارداد طولانی میشود. این تغییرات محیطی را پرورش میدهد که شمار منابع استرس را به درجه بالایی میرساند و شامل گرانباری نقش و زمینهساز فرسودگی شغلی میگردد (پاول[2]، 2003).
در دهه اخير مو ضوع استرس و آثار آن در سازمان يكي از مباحث اصلي مديريت رفتار سازماني را به خود اختصاص داده اسـت و فشار عصبي در سازمان همچون آفتي فعاليتها را تحليل داده و از بين مي برد. توجه به محـيط هـاي شـغلي و شـرايط كـار كاركنان امري است كه موجب بالا بردن كيفيت كار، حفظ سلامت و بهداشت كاركنان و جهت بهره جويي بيـشتر و بهتـر از طـول مدت سنوات كاري مورد توجه قرار گرفته است. با توجه به تأثير استرس شغلي بر زندگي و كار کارکنان، دست اندر كاران اين گونه سيـستمها بايد عوامل مرتبط با رضايت مندي را يافته و جهت پيشرفت و ارتقاي سطح كارايي کارکنان مورد توجه قرار دهند (رحمانی، 1386).
سازمان ملل متحد[3]، در سال 1992 استرس شغلي را بیماري قرن بیستم معرفي كرد؛ چندي بعد سازمان جهاني بهداشت، استرس شغلي را مشكلي همه گیر در جهان اعلام كرد (تانگری[4]، 2003).
7-2 تعریف استرس شغلی
استرس شغلی به عنوان یکی از مهمترین ویژگیهای محیط کار، فرسودگی بدنی یا عاطفی است که بر اثر مسائل و مشکلات واقعی یا ذهنی پدید میآید. واژه استرس مستقیماً از زبان لاتین گرفته شده و به معنی تحمیل، فشار و خسته شدن میباشد، این واژه به سرعت فراگیر شده و به یکی از اصطلاحهای رایج پنج دهه اخیر تبدیل گردیده است. اولین بار روچ[5] (1984) این اصطلاح را چنین تعریف کرد که استرس پاسخی غیر اختصاصی از ارگانیسم در مقابل هر تقاضا یا تغییر در شرایط فیزیکی میباشد. بر اساس تعریف مؤسسه ملي ايمني و بهداشت حرفه اي (NIOSH) فرد زمانی با استرس شغلی مواجه میشود که بین نیازهای شغلی با تواناییها، قابلیتها و خواستههای وی هماهنگی موجود نباشد (هاشمینژاد و همکاران، 1392). در این تعریف ضمن تاکید بر عدم هماهنگی با تواناییها و قابلیتهای فرد، به خواستههای فردی نیز توجه شده است. کندال و همکارانش استرس را یک تجربه طبیعی و قابل پیش بینی در روند زندگی و کار معرفی کرده و تاکید داشتهاند که همه نتایج استرس منفی نیستند و گاه استرس حالت منفی و گاه نیز پیامدهای مثبتی به همراه دارد (کندال، مورفی، اونیل و بورسنال[6]، 2000).
نشانههاي استرس شغلي در سه حیطه رواني، جسماني و رفتاري نمايان ميشود. حیطه رواني استرس شغلي با نارضايتي شغلي همراه است، اين نارضايتي از شايعترين پیامدهاي استرس شغلي ميباشد كه باعث افسردگي، اضطراب، ملالت، اختلالات جنسي، احساس ناكامي، انزوا و بیزاري ميشود (کنزویچ، میلوسویچ، گلوبیچ، بلوسویچ، روسو و موستاجبگوویچ[7]، 2011).
8-2 علل استرس در محيط کار
استرس محيط کار به وسيله غيبتها، تأخيرها و ناتوانيهاي کارکنان باری سنگين بر روي سازمان تحميل ميکنند تحقيقات در استراليا نشان داده است که بيشتر از يک روز در ماه کارکنان به دليل افسردگي مواد مخدر يا اضطراب از کار باز ميمانند. تحقيـقات ديگري نشان داده، افراد مجرد به خصوص زنان بيشتر در معرض خطرات استرس ميباشند در تحقيق ديگري نيز اين نتيجه حاصل شده است که بيکاري زياد، عدم امنيت شغلي قراردادهاي کوتاه مدت و فشار روانی روي کارکنان با استرس مرتبط هستند همچنين نگراني از آينده، عدم تطابق نيازها و احساسات و عدم مالکيت ميتواند ايجاد استرس کند (استون[8]، 2011).
شرایط فیزیکی نامطلوب، خطرات جسمانی، ویژگیهای شخصیتی، بار کاری، فشار زمان، مسئولیت افراد، ابهام و تعارض نقش، تعارض همکاران و مدیران ارشد با زیردستان، محدودیتها، مشارکت اندک در تصمیمگیری، ترفیع یا تنزل شغلی و کمبود امنیت شغلی از استرسزاهای شایع مشاغل هستند (حسنی، قاسمزاده علیشاهی و کاظمزاده، 1392).
9-2 منابع استرس در محيط کار
عوامل استرسزا در منبع را مىتوان به سه دسته تقسيمبندى كرد: دسته اول عوامل استرسزاي فردي، دسته دوم رويدادهاي زندگي و دستهي سوم عوامل استرسزاي سازماني مثل سياستها، ساختارها، شرايط ايمني، تداخل فرآيندها، ابهام نقش در سازمان و تعارض نقش در سازمان (کازرونیان و همکاران، 1392).
1-9-2 ويژگي نقش
شاختر عاملهاي روانشناختي محيط کار را روشي ميداند که از آن راه ميتوان درک درستي از استرس شغلي به دست آورد دراين باره پژوهشگران به ويژه با استفاده از نظريه نقش سعي کردهاند مسائل مربوط به استرس را شناسايي کنند و دريابند که فشارهاي ناشي از نقش تا چه اندازه در پديد آمدن استرس شغلي تاثير دارند بنابر نتيجه اين پژوهشها چهار نوع ويژگي براي نقش برشمرده اند.
1- ابهام نقش: يکي از عوامل محيط کار كه ممکن است منجر به ايجاد استرس شغلي شود ابهام نقش ناميده ميشود. ابهام نقش را به عنوان يکي از ويژگيهاي نقش چنين تعريف کردهاند وضعيت شغل که در آن پارهاي اطلاعات براي انجام شغل به طور مطلوب، نارسا يا گمراه کنندهاند در نتيجه فرد نميداند که چه انتـظاري از وي براي انجام شغلـش دارند ابهـام نقش زماني به استرس منجر ميشود که فرد را از بهرهوري و پيشرفت شغلي باز ميدارد (ساعتچي، 1388).
2- گرانباري نقش: يکي ديگر از ويژگيهاي نقش که آن را منشاء ديگري براي استرس شغلي ميدانند گرانباري نقش است به اين معني که اگر فرد نتواند از پس انجام کاري که بخشي از یک شغل معين است برآيد، دچار استرس خواهد شد (ساعتچي، 1388).
3- کم باري نقش: يکي ديگر از ويژگيهاي نقش را که در شغلهاي معيني موجب استرس در کارکنان ميشود کم باري نقش ناميدهاند يعني وضعيتي که در آن از مهارتهاي شخصي به طور تمام و کمال استفاده نميشود به بيان ديگر، مهارتها و تواناييهاي فرد کمتر از اندازه ممکن به کار گرفته ميشود در حالي که گـرانباري نقـش گـوياي حــوادث زيــادي است (که به شاغلين تحميل ميشود) کم باري نقش حکم محدوديت و بازدارندگي دارد به طور کلي ميتوان گفت که کم باري نقش زماني پيامد ناخوشايند دارد که توان کارکنان بيش از آن باشد که براي شغل محول به آنها لازم است (ساعتچي، 1388).
4- ناسازگاري نقش: طي بررسيهاي انجام شده، علاوه بر ابهام نقش، ناسازگاري نقش نيز به عنوان عامل استرسزا شناخته شد ناسازگاري نقش زماني رخ ميدهد که تن دادن به مجموعهاي از الزامهاي شغلي با پذيرش مجموعه ديگري از الزامهاي شغلي، مغاير با به طور کلي ناممکن باشد مانند حسابدار شرکتي که از او خواسته شود حسابهاي خلاف واقع درست کند يا به اصطلاح حسابسازي كند تا مالياتي که به شرکت تعلق ميگيرد، کاهش يابد (ساعتچي، 1388).
[1] - Tangri
[2] - Paul
[3] - United Nations Organisation
[4] - Tangri
[5] - Rosch
[6] - Kendall, Murphy, O’Neill & Bursnall
[7] - Knezevic, Milosevic, Golubic, Belosevic, Russo & Mustajbegovic
[8] - Stone
پيشينه و مباني نظري استرس شغلي_1621949635_48614_8524_1519.zip0.08 MB |