پیشینه و مبانی نظری اخلاق کاری در 41 صفحه در قالب ورد قابل ویرایش.
اخلاق کاری
تعریف اخلاق
اخلاق را مجموعهای از صفات روحی و باطنی انسان تعریف کردهاند که به صورت اعمال و رفتاری که از خلقیات درونی انسان ناشی میشود، بروز ظاهری پیدا میکند و بدین سبب گفته میشود که اخلاق را از راه آثارش میتوان تعریف کرد. استمرار یک نوع رفتار خاص، دلیل بر آن است که این رفتار یک ریشه درونی و باطنی در عمق جان و روح فرد یافته است که آن ریشه را خلق و اخلاق مینامند.دامنه اخلاق را در حد رفتارهای فردی تلقی میکنند، اما رفتارهای فردی وقتی که در سطح جامعه یا نهادهای اجتماعی تسری پیدا میکند و شیوع مییابد، به نوعی به اخلاق جمعی تبدیل میشود که ریشهاش در فرهنگ جامعه میدواند و خود نوعی وجه غالب مییابد که جامعه را با آن میتوان شناخت. (قراملکی، 1387، 14) امروز در تجزیه و تحلیل رفتار سازمان ها، پرداختن به اخلاق و ارزش های اخلاقی یکی از الزامات است. نماد بیرونی سازمان ها را رفتارهای اخلاقی آنها تشکیل میدهد که خود حاصل جمع ارزش های گوناگون اخلاقی است که در آن سازمان ها، ظهور و بروز یافته است.
اخلاقیات در سازمان به عنوان سیستمی از ارزش ها و بایدها و نبایدها تعریف می شود که بر اساس آن نیک و بدهای سازمان مشخص و عمل بد از خوب متمایز می شود. به طور کلی انسان ها در بعد فردی و شخصیتی دارای ویژگی های خاص اخلاقی هستند که پندار، گفتار و رفتار آنها را شکل می دهد. ممکن است همین افراد وقتی در یک جایگاه و پست سازمانی قرار می گیرند عواملی موجب شود که پندار، گفتار و رفتار متفاوتی از بعد فردی سر بزند که این ویژگی های انسانی بر روی میزان کارایی و اثر بخشی سازمان تاثیر بگذارد. رفتارهای متفاوت اخلاقی افراد به عنوان کارمندان سازمان در یک طیف خطی که یک سر آن سلامت اداری و سر دیگر طیف فساد اداری می باشد قابل تحلیل می باشد و میزان سلامت اداری در میزان موفقیت سازمان در انجام ماموریت ها، اجرای راهبردها و برنامه ها و در نهایت دستیابی به اهداف سازمانی نقش به سزایی را ایفا می کند. اولین گام در دستیابی به این اهداف درک صحیح از مفهوم اخلاق و شناسایی عوامل تاثیرگذار بر رفتار اخلاقی کارکنان در سازمان می باشد که در این تحقیق سعی شده تا به طور جامع این عوامل احصاء و طبقه بندی گردند. انسان به دلیل خود آگاهی و اختیار مسئول است و نسبت به افعال اختیاری خویش سزاوار سرزنش یا ستایش میباشد. مسئولیتپذیری آدمی نوعی التزام و تعهدآور است. تعهدی که منافات با اختیار و تصمیم آدمی ندارد. این الزامات گاهی صورت مکتوب و مدرن پیدا میکند و به تصویب رسمی میرسد به گونهای که در این تصویب سرپیچی از آن، جرم، بزهکاری و خلاف تلقی میشود و برای سرپیچی کننده متناسب با نوع الزام و تعهد، مجازات و عقوبتی پیش بینی میگردد (پیتی و هیل[1]، 2005).
2-2-1. مفهوم اخلاق حرفهاي
اخلاق حرفهاي به معناي اخلاق كار و اخلاق مشاغل است.
الف ـ اخلاق كار[2]: اخلاق كار متعهد شدن انرژي ذهني، رواني و فيزيكي فرد يا گروه به ايده جمعي است در جهت اخذ قوا و استعداد دروني گروه و فرد براي توسعه به هر نحو.
ب ـ اخلاق حرفهاي[3]: يكي از شعبههاي دانش اخلاقي است كه ميكوشد به مسائل و ارزشهاي اخلاقي حرفههاي گوناگون پاسخ داده و براي آن قواعد، ضوابط و اصول خاصي در محيط حرفهاي متصور ميگردد به عبارت ديگر وجدان و فطرت خويش در انجام كار حرفهاي رعايت كنند بدون آن كه الزام خارجي داشته باشند يا در صورت تخلف به مجازاتهاي قانون دچار شوند (ویلیامز[4]، 2006، ).
مقايسه اخلاق فردي و اخلاق شغلي: اخلاق فردي مسئوليت پذيري فرد است در برابر رفتار فردي خود صرفاً به منزله يك فرد انساني، ولي اخلاق شغلي مسئوليتپذيري يك فرد است در برابر رفتار حرفهاي و شغلي خود به مثابه صاحب يك حرفه ، شغل يا پست سازماني (گیوریان، 1390: ).
2-2-2. اخلاق در سازمان
اخلاقیات در سازمان به عنوان سیستمی از ارزش ها و بایدها و نبایدها تعریف می شود که بر اساس آن نیک و بدهای سازمان مشخص و عمل بد از خوب متمایز می شود. به طور کلی انسان ها در بعد فردی و شخصیتی دارای ویژگی های خاص اخلاقی هستند که پندار، گفتار و رفتار آنها را شکل می دهد. ممکن است همین افراد وقتی در یک جایگاه و پست سازمانی قرار می گیرند عواملی موجب شود که پندار، گفتار و رفتار متفاوتی از بعد فردی سر بزند که این ویژگی های انسانی بر روی میزان کارایی و اثر بخشی سازمان تاثیر بگذارد. رفتارهای متفاوت اخلاقی افراد به عنوان کارمندان سازمان در یک طیف خطی که یک سر آن سلامت اداری و سر دیگر طیف فساد اداری می باشد قابل تحلیل می باشد و میزان سلامت اداری در میزان موفقیت سازمان در انجام ماموریت ها، اجرای راهبردها و برنامه ها و در نهایت دستیابی به اهداف سازمانی نقش به سزایی را ایفا می کند. اولین گام در دستیابی به این اهداف درک صحیح از مفهوم اخلاق و شناسایی عوامل تاثیرگذار بر رفتار اخلاقی کارکنان در سازمان می باشد (گیوریان، 1390: ).
2-2-3. ويژگيهاي اخلاق حرفهاي
در تعاريف اوليه از اخلاق حرفهاي 2 ويژگي ديده ميشود:
الف ـ وجود نگرش اصالت فرد و فردگرايي ب ـ محدود بودن مسئوليتها و الزامات اخلاقي فرد در شغل، كه به نظر ميرسد اين نگاه به اخلاق حرفهاي نوعي تحویلینگري و تقلیلگری به اخلاق حرفهاي است. زيرا هويت جمعي و سازماني در نهادهاي مشاغل در كسب و كار بس فراتر از شغل فردي اشخاص است. اما در تعاريف امروزي از اخلاق حرفهاي تلقي (شما حق داريد و من تكليف) مبناي هرگونه اخلاق در كسب و كار است. اين مبنا از رفتار ارتباطي فرد، به صورت اصلي براي ارتباط سازمان با محيط قرار ميگيرد و سازمان با دغدغه رعايت حقوق ديگران از تكاليف خود ميپرسد. ويژگيهاي اخلاق حرفهاي در مفهوم امروزي آن عبارتند از:
- داراي هويت علم و دانش بودن
- داشتن نقش كاربردي
- ارائه پيشينهای حرفهاي
- بومی و وابسته بودن به فرهنگ
- وابستگي به يك نظام اخلاقي
- ارائه دانش انساني با زبان صریح و بياني روشن و انگيزشی ( جارامیرو، میلوکی، سولومن[5]؛ 2006 ).
2-2-3-1. ويژگيهاي افراد دارای اخلاق حرفهاي
1- مسئوليتپذيري: در اين مورد فرد پاسخگو است و مسئوليت تصميمها و پيامدهاي آنرا ميپذيرد، سرمشق ديگران است. حساس و اخلاقمند است، به درستكاري وخوشنامي در كارش اهميت ميدهد، براي اجراي تمام مسئوليتهاي خويش كوشاست و مسئوليتي را كه برعهده ميگيرد با تمام توان و خلوص نيت انجام ميدهد.
2- برتري جويي و رقابت طلبي: در تمام موارد سعي ميكند ممتاز باشد، اعتماد به نفس دارد، به مهارت بالايي در حرفه خود دست پيدا ميكند، جدي و پركار است، به موقعيت فعلي خود راضي نيست و از طرق شايسته دنبال ارتقاء خود است ولي سعي نميكند به هر طريقی و از هر راهي در رقابت برنده باشد.
3- صادق بودن: مخالف رياكاري و دورويي است، به نداي وجدان خود گوش فرا ميدهد ، در همه حال به شرافتمندي توجه ميكند، شجاع و با شهامت است.
4- احترام به ديگران: به حقوق ديگران احترام ميگذارد، براي نظراتشان ارزش قائل است، خوش قول و وقت شناس است، به ديگران حق تصميمگيري ميدهد، تنها منافع خود را ارجح نميداند.
5- رعايت و احترام نسبت به ارزشها و هنجارهاي اجتماعي: براي ارزشهاي اجتماعي احترام قائل است، در فعاليتهاي اجتماعي مشاركت ميكند، به قوانين اجتماعي احترام ميگذارد، در برخورد با فرهنگهاي ديگر متعصبانه عمل نميكند.
6- عدالت و انصاف: طرفدار حق است، در قضاوت تعصب ندارد، بين افراد از لحاظ فرهنگي، طبقه اجتماعي، اقتصادي، نژاد و قوميت تبعيض قائل نميشود.
7- همدردي با ديگران: دلسوز و رحيم است، در مصائب ديگران شريك ميشود و از آنان حمايت ميكند، به احساسات ديگران توجه ميكند، مشكلات ديگران را مشكل خود ميداند.
- وفاداري: به وظايف خود متعهد است، رازدار و معتمد ديگران است (ساتیش[6]، 2008).
2-2-4. مهمترين اصول راهبردي در كاربرد اخلاق حرفهاي اسلامي
در اخلاق حرفهاي اسلامي، ملاك نهايي اخلاق همانا خواست خداوند يعني خير مطلق است. مهمترين اصول راهبردي كه به منزله منشأ شكلگيري مولفههاي كاربردي در اخلاق حرفهاي اسلامي محسوب ميگردند، عبارتند از: كرامت انساني ، آزادي فردي ، عدالت اجتماعي كه در مفهوم عام يعني قراردادن هر امري در جايگاه شايسته آن و امانتورزي بصورت امانت داري و بينش امانتنگري كه از ميان اصول گفته شده آخرين و مهمترين اصل است.
مفهوم امانتداري در كسب و كار قابل تجزيه به 3 پرسش است: اولاً چه چيزي در كسب و كار، مورد امانت قرار ميگيرد، ثانياً منظور از امانتداري در قبال آن امور چيست؟ ثالثاً صاحبان امانت كيستند؟ البته امانتداري در حرفه نميتواند به معناي عدم تصرف باشد، زيرا تصرف و بكارگيري آن مايه دوام و قوام كسب و كار است. ضمناً تصرف در حرفه و كسب و كار 2 گونه است: امانت دارانه و غيرامانت دارانه. در اين زمينه تصرف امانت دارانه استفاده بهينه و شايسته است. ضامن امانتداري در نگرش اسلامي، اين بينش است كه عالم همه محضر خداست. با اين نگاه فرد با بصيرت ايماني به امانتنگري در جهان هستي ميرسد و همه چيز، از جمله خود را امانت خداوند ميداند. پس در مواجهه با همه چيز و در استفاده از همه امور، راه امانتداري را ميپيمايد و چنين دورانديشي و احتياطي تقواست (تدین، 1385).
اصول منشور اخلاقي در اسلام، در همه حرفهها مشترك است، ولي تفاوت حرفهها در فرعيات است. بدين ترتيب، اصولي را كه از منابع اسلامي بدست ميآيد، ميتوان در تمامي حرفهها جاري ساخت. پس بايد به اصول اخلاق بصورت سازماني و ساختار يافته توجه نمود (تدین، 1385).
2-2-5. نظامهاي اخلاقي عمده
اخلاق حرفهاي در تفكر سنتي طي زمانهاي مختلف تغيير يافته و بهطوركلي بيش از 5نظام عمده اخلاقي امروزه در بيان اخلاق حرفهاي استفاده ميشود.
ملاك مقبوليت اين 5 نظام در ميان دهها نظريه و نظام اخلاقي، توانايي آنها در بيان سيستماتيك فضائل و رذايل اخلاقي، ارائه نظام سازگار ، فراگیر و کارآست. اين 5 نظام اخلاقي عمده عبارتند از:
1- نظام فايده گرا 2- نظام وظيفه گرا 3- نظام عدالت گرا 4- نظام آزادیگرا 5- نظام خيرگرا (زيباگرا، نظام ديني)
چهارنظريه نخست در واقع اصول راهبردي اخلاق را ملاك نهايي ميانگارند، اما در نظريه آخر خداوند متعال برترين زيبايي و مشخص كننده ملاك نهايي اخلاق است.
[1] - Petty, Roger B. Hill
[2]- work ethics
[3] - professional ethics
[4] - wiliams
[5] - Jaramillo, F, Mulki, J, Soloman, P
[6] - Satish, P. Deshpande-
پیشینه و مبانی نظری اخلاق کاری_1621495634_48526_8524_1427.zip0.08 MB |