
پیشینه و مبانی نظری اختلال بيش فعالي نقص توجه ADHD در 51 صفحه در قالب ورد قابل ویرایش.
بخشی از متن :
اختلال بیش فعالی/ کاستی توجه[1] یک اختلال رشدی است که با بیش فعالی[2]، تکانشگری[3] و اختلال توجه[4] شناخته میشود. این اختلال در افراد بالای 18 سال به عنوان اختلال بیش فعالی و کاستی توجه در بزرگسالان معرفی میشود (وندر، 1995، ترجمهی صرامی فروشانی، 1387). مؤسسهی عالی بینالمللی بالینی و سلامتی[5] در سال 2009 بیان کرد که ADHD بزرگسالان یک اختلال بالینی معتبر است و خدمات بهداشت روانی باید کلنیکهایی را برای این افراد قرار دهند (نوری، تاتینی و هلی[6]، 2010). مدتها تصور میشد که که کودکان مبتلا به ADHD هنگام رسیدن به سن نوجوانی یا اوایل بزرگسالی مشکلات خود را پشت سر میگذارند. متأسفانه این فرض توسط بررسیهای طولی این اختلال تأیید نشده است. هنگامی که کودکان مبتلا به ADHD به سن نوجوانی و بزرگسالی میرسند از تعداد و شدت نشانهها ممکن است کاسته شود، اما آنها هنوز با همسالان خود تفاوتهای عمدهای دارند (دوپال و استونر[7]، 2002، ترجمهی محمدخانی و اسمائی مجد، 1388). در حقیقت یک سوم کودکان مبتلا به ADHD، نشانههای کامل اختلال را تا دوران بزرگسالی با خود دارند و دوسوم باقی مانده نیز برخی از نشانههای درمان نشده را در ایام بزرگسالی حفظ میکنند (یونگ و برامهام[8]، 2007). حدود 3 تا 9 درصد از کودکان در سنین مدرسه و 4 تا 5 درصد بزرگسالان به ADHD مبتلا هستند (اسپنسر[9] و همکاران، 2010).
کسلر[10] و همکاران (2006، به نقل از اسپنسر و همکاران، 2010) شیوع ADHD را در جمعیت بزرگسال آمریکا حدود 4/4 درصد تخمین زدهاند. با این حال اطلاعات بسیار کمی دربارهی شیوع ADHD در بین دانشجویان در دست است. برخی از مطالعات شیوع ADHD را در بین جمعیت دانشجویان حدود 3/10 درصد تخمین زدهاند (گارنیردیکستریا، پینچوسکی، کالدریا، وینسنت و آریا[11]، 2010). عربگل، حیاتی و حدید (1383) در مطالعهای بر روی 409 نفر از دانشجویان دختر خوابگاه دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، شیوع ADHD را 7/3 درصد تخمین زدهاند. در پژوهش دیگری که در دانشگاه علوم پزشکی زاهدان انجام شد، 11/7 درصد دانشجویان دارای علائم کاستی توجه، 12 درصد دارای علائم بیش فعالی و 13/2 درصد دارای علائم تکانشگری بودند (لشکریپور، عربگل و بخشانینور، 1388). مدارک موجود نشان میدهند که شیوع ADHD در کودکان به جنس نیز وابسته است. محققان برآورد میکنند که پسران 3 تا 10 برابر بیشتر از دختران تحت تأثیر این اختلال قرار میگیرند (کانرز و جت[12]، 1989، ترجمهی علیزاده، همتی علمدارلو و رضایی، 1387). تفاوتهای جنسیتی با افزایش سن متعادلتر میشود. تحقیقات نشان داده است که نسبت زنان به مردان در سنین 10 تا 20 سالگی 1 به 3 نفر است، این در حالی است که در دههی سوم زندگی این نسبت برابر 1 به 7/1 میباشد (یونگ و برامهام، 2007).
اختلال بیش فعالی و کاستی توجه یک جزء ژنیتیکی قدرتمند دارد به گونهای که 60 تا 90 درصد این بیماری را ناشی از ژنیتیک دانستهاند. دو قلوهای یک تخمکی بیشتر از دو قلوهای دو تخمکی مشکلات کاستی توجه و بیش فعالی را هم زمان نشان میدهند. مطالعات روی خانوادهها نیز از ارثی بودن ADHD حمایت میکنند. اگر یکی از والدین ADHD داشته باشد احتمال داشتن فرزندی با این اختلال 57 درصد است (یونگ و برامهام، 2007). افراد مبتلا به ADHD دارای آسیب ساختاری در مغز هستند، که این در مشکلات کنترل توجه و رفتار نیز نقش دارد. به نظر میرسد تفاوتهای ساختاری بین مغز افراد مبتلا به ADHD وجود داشته باشد. به ویژه، مطالعاتی که از فنون تصویربرداری کارکردی[13] استفاده میکنند، تفاوتهای مهم و نابهنجاری را نشان میدهند. بخشی از مغز که بدین منظور مطالعه شده، قشر پیش پیشانی[14] است. چنان چه گفته میشود این بخش در بازداری رفتار سهیم است و میانجی پاسخ به محرکهای محیطی است. علاوه بر آن، انتقال دهندههای عصبی دوپامین و نوراپی نفرین در نواحی ویژهای از مغز کمتر است، که به نظر میرسد در نشانه شناسی ADHD سهیم باشد (دوپال و استونر، 2002، ترجمهی محمدخانی و اسمائی مجد، 1388). این عوامل منجر به تخریب عملکرد اجرایی[15] فرد میشود و به همین دلیل بیمار مبتلا به ADHD در رفتارهایی که مستلزم خودتنطیمی[16] است، دچار مشکل میگردد (رامسی[17]، 2010).
کاستی توجه، بیش فعالی و تکانشگری علامتهای اصلی اختلال ADHD میباشند. در دوران بزرگسالی بیش فعالی آشکار که در کودکی علامت رایجی است، کمتر وجود دارد و فرد بیشتر احساس بی قراری میکند (دوپال و استونر، 2002، ترجمهی محمدخانی و اسمائی مجد، 1388). نشانهی مرکزی دیگری که در این افراد دیده میشود، تکانشگری است. تکانشگری رفتاری و شناختی باعث میشود تا بیماران در کنترل فرایندهای فکری، رفتاری و گفتاری ناتوان باشند. آنها با اولین جرقهای که به ذهنشان میرسد، افکار، احساسات و عقاید خود را بدون در نظر گرفتن پیامدهای احتمالی، بیان میکنند. آنها در این گونه موارد فاقد یک نیروی بازدارندهی درونی برای متوقف کردن خود و انتخاب رفتار مناسب هستند. این افراد تمایلی برای در نظر گرفتن دیدگاههای جایگزین و تصمیمگیری نظاممند ندارند (رامسی و
راستین[18]، 2008).
یکی دیگر از مشکلاتی که افراد مبتلا به ADHD با آن مواجه هستند، کاستی توجه است. توجه که شامل چندین مهارت ذهنی میباشد، برای عملکرد بهینهی شغلی، اجتماعی و شخصی ضروری است. در بیماری ADHD چهار قلمرو توجه تحت تأثیر قرار میگیرد: توجه انتخابی[19]، توجه تقسیم شده[20]، تغییر توجه[21] و نگهداری توجه[22]. کاستی توجه در این چهار قلمرو باعث ایجاد مشکلاتی در فعالیتهای روزانهی این افراد میشود، به گونهای که این بیماران نمیتوانند وظایف چندگانهی خود را که مستلزم جوامع امروزی است به انجام برسانند (یونگ و برامهام، 2007). فرد برای تکمیل یک تکلیف باید از همهی منابع خود جهت متمرکز شدن بر روی آن تکلیف استفاده نماید، که در بیماران مبتلا به ADHD این فرایند مشکل است. بیماران نمیتوانند توجه خود را در تکالیف طولانی و خسته کننده، حفظ کنند. اگر یک وظیفه طولانی و خسته کننده باشد، این احتمال وجود دارد که فرد به طور کلی از انجام آن منصرف شود یا با وارد شدن محرک جالبتری، حواسش از تکلیف اول پرت شده و به تکلیف دوم بپردازد. علاوه بر موارد ذکر شده، بیماران مبتلا به ADHD مشکلات دیگری نیز دارند که در نتیجه اختلال توجه است. این بیماران معمولاً در هنگام مکالمه، توالی فکر خود را از دست میدهند و فراموش میکنند که چه میخواستند بگویند. برای آنها ادامهی مکالمه در مکانهای شلوغ بسیار مشکل بوده و نمیتوانند صحبتهای خود را حول یک موضوع معین حفظ کنند. در نهایت این که معمولاً در حین انجام وظایف شروع به رویاپردازی کرده و از وظیفهی اصلی منحرف میشوند (راتی[23]، 2008). علاوه بر مشکلات مرکزی، تعداد زیادی از مشکلات ناشی از اختلال مانند مهارتهای ضعیف مدیریت زمان و حل مسأله که در کودکی توسط والدین، معلمان و مراقبان کنترل میشد، اکنون باید از طریق خود فرد مدیریت شود و اغلب این کار به صورت نامناسبی صورت میپذیرد (آدلر[24]، 2006 ترجمه بشردوست تجلی، 1387). به همین دلیل طبق آخرین تحقیقات، کندی شناختی زمان[25] نیز جزء نشانههای اصلی بزرگسالان مبتلا به ADHD قرار گرفته است (بارکلی[26]، 2011).
تأثیر منفی این اختلال در حیطههای متفاوت زندگی یک بزرگسال به ویژه دانشجویان (تحصیلی، شغلی و خانوادگی) باعث میشود تا تشخیص و درمان آن حائز اهمیت باشد. دارو درمانی اغلب خط اول درمان این افراد است. این در حالی است که 20 تا 50 درصد بزرگسالان پاسخ کافی به داروها نشان نمیدهند و یا نمیتوانند اثرات مضر داروها را تحمل کنند. به علاوه تحقیقات نشان داده است که داروها تنها 50 درصد نشانههای مرکزی را کاهش میدهند (هیرویکوسکی[27] و همکاران، 2011). بنابراین درمانهای جایگزین مورد نیاز است تا نشانههای باقی مانده را هدف قرار دهد و به افراد مهارتها و استراتژیهایی را بیاموزد تا با تخریبهای کارکردی مقابله کنند.
درمانهای روانشناختی متفاوتی برای بزرگسالان مبتلا ایجاد شده است که درمان شناختی- رفتاری یکی از مهمترین آنها میباشد (رامسی، 2010). مبنای نظری درمان شناختی- رفتاری بر این اصل استوار است که خودکنترلی[28] رفتاری در نتیجه افزایش مهارتهای شناختی و فراشناختی بهبود یافته و فرد با استفاده از این مهارتها میتواند تکانههای خود را کنترل کند و رفتارهای خود را جهت دهد (توپلاک، کانورز، شاستر، نزویس و پارکس[29]، 2008). تحقیقات نشان داده است که درمان شناختی- رفتاری در بزرگسالان مؤثرتر از کودکان است. انگیزهی بیشتر بزرگسالان برای درمان، تواناییهای ضعیف شناختی کودکان و علائم کمتر حاد بزرگسالان از جمله عواملی هستند که میتوانند این موضوع را توجیه کنند. در پژوهشی، گروه درمانی شناختی- رفتاری مبتنی بر آموزش مهارتها توانسته بود، نشانههای ADHD را در بالغین تا حد معنیداری کاهش دهد (هسلینگر[30] و همکاران، 2002). به طور مشابه هیرویکوسکی و همکاران (2011) نیز به این نتیجه دست یافتند که گروه درمانی شناختی- رفتاری مبتنی بر آموزش مهارتها میتواند نشانههای ADHD را تعدیل کند.
با وجود تحقیقات مشابه دیگری که همگی دلالت بر اثربخش بودن درمان شناختی- رفتاری بر نشانههایADHD دارند (استونسون، ویتمونت، بورنهالت، لایوسی، استونسون[31]، 2002؛ ویگینز، سینگ، گتز، هاتچینز[32]، 1999؛ رامسی و راستین، 2011)، با این حال در ایران تحقیقی پیرامون اثربخشی درمان گروهی شناختی- رفتاری بر نشانههای ADHD و اختلالات همپوش آن در بزرگسالان مشاهده نشده است. بنابراین هدف پژوهش حاضر این است تا تأثیر گروه درمان شناختی- رفتاری را بر اختلال بیش فعالی/ کاستی توجه و نشانههای آن در دانشجویان بررسی کند. در راستای تحقق هدف مورد نظر این سؤال پژوهشی مطرح میشود، آیا گروه درمانی شناختی- رفتاری بر اختلال بیش فعالی/ کاستی توجه و نشانههای آن در دانشجویان گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل تأثیر دارد.
یکی از رایجترین اختلالات دوران کودکی که توجه روانشناسان و روانپزشکان را به خود جلب کرده، اختلال کم توجهی- بیشفعالی می باشد (بوسینگ، ماسون، بل، پورتر و گاروان، 2010). این اختلال در حدود سنین 2 تا 4 سالگی، شروع میشود. اختلال کم توجهی- بیشفعالی در میان كودكان پیشدبستانی به عنوان یك چالش مهم تلقی میشود. این اختلال، سبب بروز مشكلات هیجانی شدید برای كودكان پیشدبستانی و خانواده آنها میشود (کافمن، گلدبرگ-استرن و شاپر، 2009).
[1]- Attention Deficit Hyperactivity Disorder
[2]- hyperactivity
[3]- impulsivity
[4]- Attention deficit
[5]- National Institute for Health and Clinical Excellence
[6]- Noury, Tatineni, & Healy
[7]- Dupaul & Stoner
[8]- Young & Bramham
[9]- Spencer
[10]- Kessler
[11]- Garnier-Dykstra, Pinchevsky, Calderia, & Vincent
[12] Conners & Jet
[13]- functional imaging techniques
[14]- prefrontal
[15]- executive function
[16]- self-regulation
[17]- Ramsey
[18]- Rostain
[19]- selective attention
[20]- divided attention
[21]- attention shifting
[22]- sustained attention
[23]- Ratey
[24]- Adler
[25]- Sluggish Cognitive Tempo
[26]- Barkley
[27]- Hirvikoski
[28]- self-control
[29]- Toplak, Connors, Shaster, Knezevic, & Parks
[30]- Hesslinger
[31]- Stevenson, Withmont, Bornholt, & Livesy
[32]- Wiggins, Singh, Getz, & Hutchins
پیشینه و مبانی نظری اختلال نقص توجه بیش فعالی (adhd)_1621349526_48488_8524_1593.zip0.04 MB |
پیشینه و مبانی نظری اختلال بيش فعالي نقص توجه adhd (فصل دوم پایان نامه)_1621349536_48488_8524_1132.zip0.08 MB |