پیشینه تحقیق ومبانی نظری مدیریت دانش در 69 صفحه در قالب ورد قابل ویرایش.
مدیریت دانش
تاريخچه مديريت دانش
2-2-2 انواع دانش
2 – 2 - 3 تعاریف
2 – 3 مدیریت دانش و تدوین دانش
2 - 4 اکتساب دانش
2 – 5 تسهیل و انتقال دانش :
2 – 6 کاربری دانش
2 – 7 ذخیره (انباشت) دانش
2 – 8 اهمیت مدیریت دانش
2 – 9 الزامات سیستمهای مدیریت دانش
2 - 10 سرمایه فکری چیست؟
2 - 11 رویکردها و روشهای اندازهگیری نامشهودها
2 – 12 سرمایه انسانی
2 - 13 اهدف مديريت دانش
2 – 14 مدیریت دانش جدید
2 - 15 زنجيره اطلاعات
2 - 16 داده
2 - 17 اطلاعات
2 – 18 نقش فن آوری اطلاعات
2 - 19 دانش
2 – 20 مديريت داده، مديريت اطلاعات و مديريت دانش:
2 – 20 – 1 مديريت داده:
2-20-2 مديريت اطلاعات:
2 - 21 فرایندها در مدیریت دانش:
2 - 22 عناصر اساسي مديريت دانش
2 – 23 نقش دانش در مديريت دانش:
2 – 24 نقش مديريت در مديريت دانش:
2 – 25 نقش تكنولوژي اطلاعات در مديريت دانش:
2 - 26 تأثير فرهنگ سازماني بر پياده سازي مديريت دانش:
2 - 27 مدلهای مدیریت دانش
مدل براد هویت
مدل نوناکا و تاکه اوچی
مدل یکپارچه تولید دانش
مدل شش بعدی مدیریت دانش
مدل چرخه عمر دانش
مدل مفهومی مدیریت دانش
2 – 28 تولید دانش:
2 - 29 انتقال دانش:
2 - 30 فناوری اطلاعات
کاربردهای فناوری اطلاعات
2 – 31 فرهنگ سازمانی
دیدگاه رابینز
دیدگاه اندرو دوبرین
دیدگاه گرین برگ و بارون
الگوی هفت گانه گردن
2 - 38 سابقه تحقيقات
2 – 38 - 1 پیشینه داخلی:
2-38-2 پیشینه خارجی
فهرست منابع فارسی:
فهرست منابع غیرفارسی:
مدیریت دانش
تاريخچه مديريت دانش
تعداد زيادي از تئوريسينهاي مديريت دانش تكامل بحث مديريت دانش را به عهده داشتند و توزيع نمودهاند كه در ميان آنان برجستگاني همچون پيتر دراكه، پاول استرلوس و پيتر سنگه از آمريكا را ميتوان نام برد. دراكه و استرلوس من بيشتر در زمينه اهميت ارتقا اطلاعات و دانش ساده به عنوان منابع سازماني، و آقاي سنگه با تمركز بر روي سازمانهاي ياد گيرنده ابعاد فرهنگي مديريت دانش را بوجود آوردهاند.
تعداد ديگري از دانشمندان وابسته به نشریه تجارت هاروارد[1] حقايق ديگري از مديريت دانش را آشكار ميكند. در حقيقت دانشمند معروف آقاي لئونارد بارتون توانست موردكاري قابل توجهي را از شركت استيل چاپارل ارائه دهد، شركتي كه راهبردهاي موثري را در زمينه مديريت دانش تا اواسط دهه 1970 مورد بررسي و تحقيقات مقاله شده و مستندات خود را با عناوين بهار زيبا از دانش و ساختن منابع نوآوري در مجله ذكر شده به چاپ رسانيد.
در اواسط سال 1980 اهميت دانش به عنوان دارايي رقابت در بين سازمانها مشهور گرديد. و اين در حالي بود كه علم اقتصاد كلاسيك هنوز در رابطه با روشها و متدهاي مديريت آن داراي نقصان بود و هنوز براي برخي از سازمانها، اين غفلت وجود دارد.
فناوري كامپيوتر باعث شده اطلاعات با سنگيني و فراواني آغاز به كار كند كه اين امر تنوع قابل توجهي در محدوده كامپيوتر ايجاد ميكند و بدين ترتيب اين فناوري خود قسمتي از راه حل مورد نظر براي شكلگيري مديريت دانش گرديد. سيستم مديريت دانش به عنوان يك وسيله پيش منظور كه توسط راب اكسين و دان مك كداكن مطرح گرديد.
نهايتا مثال برجسته طراحي وب در طول يك دهه به مسير شكلگيري مديريت دانش كمك نمود. در سال 1980 توسعه سيستمهاي مديريت دانش بوجود آمدند كه با استفاده كارهاي انجام شده در زمينه هوش مصنوعي و سيستمهاي هوشمند باعث شدند تا مفاهيم تازهاي به عنوان دانش اكتسابي[2]، مهندسي دانش[3]، سيستمهاي بر پايه دانش[4] و هستي شناسي بر پايه كامپيوتر به جهان عرضه شود.
در سال 1991 و براي اولين بار مطالبي درباره مديريت دانش در مراكز انتشاراتي مشهور به چاپ رسيد. شايد بتوان گفت كه وسيعترين كار تحقيقاتي در زمينه مديريت دانش تا امروز در سال 1995 توسط آقايان كوجيه و نافوكا، هيروتاكاتاكي شي در سازمان خلق دانش بنام "چگونه شركتهاي ژاپني نوآوري و پويايي را به وجود ميآورند؟" صورت پذيرفته است (عطافر، 1385).
دانش نخستين منبع راهبردي براي شركتها در قرن 21 است. پژوهشگران و متخصصان تلاش ميكنند دريابند، چگونه منابع دانش به صورت موثري گردآوري و مديريت شود تا بتوان به عنوان مزيتي رقابتي از آن استفاده كرد. بنابراين قبل از اقدام به مبادرت بر اجراي طرحهاي مديريت دانش، سازمانها نيازمند ارزيابي زير سيستمهاي سازماني و منابع موجود خود هستند تا مهمترين و بهترين راهبرد مديريت دانش را براي خود شناسايي كنند.
مديريت دانش امر جديدي نيست، تمدنهاي بشري از نسلي به نسل ديگر اقدام به نگهداري و انتقال دانش، براي درك گذشته و پيش بيني آينده، مينمودند. در محيطهاي تجاري پيچيده و پوياي امروزي تشنگي براي دانش، روز به روز دامنه و عمق گستردهتري مي يابد. دانشي كه به شدت در حال تغيير و در بيرون از سازمانها در حال انتشار است. فناوري اطلاعات و اينترنت نيز چالشهاي جديدي را در خلق، نگهداري و مديريت دانش به وجود آورده است.
در دهههاي 80 و 90 فلسفه ها، رويكردها و روششناسيهاي بهبود تجارت به طور مداوم توسعه يافت. اين توسعه و پيشرفت ناشي از تركيب فعاليتهاي تجاري و نظريه هاي علمي در دهههاي اخير است. مباحثي از قبيل يادگيري سازماني، سازمانهاي ياد گيرنده، مديريت كيفيت جامع، مهندسي مجدد، فرآيند تجارت و ... مثالهايي از اين رويكردهاي جديد ميباشد. بررسي نوشتهها نشان ميدهد كه مباحث مربوط به اقتصاد، سرمايه فكري، رويكردهاي مهندسي (نظامهاي توليد صنعتي انعطاف پذير)، رسانههاي دانش، رايانه، مطالعات سازماني (مردم شناسي و جامعه شناسي) معرفت شناسي (شامل يادگيري، شناخت موقعيتي و روانشناسي شناختي)، جنبههاي مربوط به هوش مصنوعي، مباحث مربوط به منابع انساني و....در اين حوزه مطرح شده است (عباسی ، 1386).
برای بسیاری مدیریت دانش تنها به عنوان کلمهای که دنیا را تکان داده است و به عنوان مفهومی زود گذر که به زودی از بین خواهد رفت شناخته شده است. با این حال، ارزش واقعی مدیریت دانش وقتی شروع شد و به سراسر بخش صنعت توسعه یافت مردم به توان آن آگاه شدند و برخی از بدبینی اولیه پایان یافت. با وجود این، هنوز هم به یک اجماع در مورد KM1 به معنی خاص وجود ندارد. این را باید به عنوان شواهدی از غنای مفهوم و نه یک مشکل دید، آن را به عنوان تقویت پتانسیل و به عنوان یک عامل حمل و نقلی در داخل و در سراسر سازمانهای کسب و کار دانست (Fateh, A et al,2009).
[1] Harvard business Review
[2] knowledge acquisition
[3] knowledge engineering
[4] Base system knowledge
1 Knowledge Managmanet
پیشینه تحقیق ومبانی نظری مدیریت دانش_1621072032_48439_8524_1168.zip0.21 MB |