بررسي اختلال سلوك دانش آموزان دوره راهنمايي
تعداد صفحه : 35 قالب ورد قابل ویرایش.
بخشی از متن :
مقـدمه
تا قبل از قرن بيستم به بيماري هاي جسماني و رواني كودكان و نوجوانان بيشتر به صورت مينياتوري از امراض بزرگسالان نگاه مي شد از اوايل قرن بيستم با شروع مطالعات سيستماتيك بر روي جنبه هاي مختلف كودكان ونوجوانان اختلالات رواني آنان نيز به صورت مستقل مورد توجه قرار گرفت (شاملو، 1368). صحبت از ماهيت اختلالات رواني در كودكان و نوجوانان نسبت به بزرگسالان به مراتب پيچيده تر است. بعضي از رفتارهاي نابهنجار در كودكان ونوجوانان پاسخ به شرايط استرس زاي محيط است (سيف نراقي، نادري، 1370). يكي از انواع اختلالات رفتاري شايع در كودكان ونوجوانان اختلال سلوك مي باشد. به طور كلي بررسي ها نشان داده اند كه اختلال سلوك شايعترين اختلال در كودكان ونوجوانان است و در حدود يك سوم تا يك دوم مواردمراجعه به مراكز مشاورهاي و كلينيك ها را شامل شده و ميزان شيوع اين اختلال در پسران دو برابر دختران است (آزاد، 1379) .
كودكان ونوجوانان داراي اختلال سلوك بيشتر خود را از راه كردار نشان ميدهند تا از راه بيان . آنان ترجيح ميدهند از زبان براي برقراري ارتباط يا بيان احساسات بهره نگيرند(كرنبرگ و كازان 1991) در مجموع سطح عملكرد اين افراد پايين بوده و اغلب بسيار زودتر از همسالان خود مدرسه را ترك ميكنند (بچ من ، جان استون و اومالي 1978 به نقل از احمدي 1379).
بيان مسئله :
مشكلات سلوك به آن دسته از رفتارهاي ضد اجتماعي اشاره دارد كه نشان مي دهد فرد در انطباق با انتظارات اشخاص صاحب قدرت در زندگي ( مثل والد يا معلم ) و يا هنجارهاي اجتماعي يا احترام به حقوق ديگران ناتوان است. اين رفتارها مي تواند كشمكش هاي خفيف با منابع قدرت (مثلاً تقابل ، عدم اطاعت ، نافرماني ، بحث و مجادله) انحراف عمده از هنجارهاي اجتماعي (مثلاً فرار از مدرسه ، فرار از منزل) تا دست اندازي جدي به حقوق ديگران (مثلاً تهاجم ، تجاوز جنسي ، تخريب ، آتش افروزي و دزدي) را در بر گيرد. گرچه اين تعريف شامل طيفي از رفتارهاي گوناگون است اما رفتارهاي مزبور تا حد زيادي به هم ارتباط دارند (فريك،1993).
اختلال سلوك ، الگوي رفتاري مداوم و مزمني است كه در آن حقوق اساسي ديگران و يا هنجارهاي اجتماعي و اصول عمده متناسب با سن زير پا گذاشته مي شود (پورافكاري،1370). به عبارت ديگر اختلالات سلوكي به دسته اي از واكنشهاي سازگاري و سلوك اطلاق مي شود كه ممكن است به صورت آشفتگيهاي رفتار اجتماعي از قبيل جيب بري، كيف ربايي، دزدي، خلافكاريهاي جنسي و پرخاشگري ظاهر شوند. اين اصطلاح براي توصيف رفتار كودكان و نوجواناني به كار مي رود كه شرارتها و شيطنتهاي آنان بسيار فراتر از همسالانشان است و به طور جدي به حقوق ديگران ، قوانين جامعه و هنجارهاي اجتماعي آسيب مي رسانند (آزاد، 1379).
بررسي ميزان شيوع اختلالات سلوكي مورد توجه كشورهاي مختلف بوده است در بريتانيا ميزان شيوع اختلالات در كودكان 10 تا 11 ساله شهري 8 درصد و در جامعه روستايي 4 درصد گزارش شده است در حالي كه ميزان شيوع همه اختلالات رفتاري كودكان 8/6 درصد برآورد شده است. بدين ترتيب ملاحظه مي شود كه ميزان شيوع اختلال سلوكي به مراتب بيشتر از ساير اختلالات رفتاري كودكان است . در هر دو مورد ميزان شيوع در پسران 3 برابر دختران بوده است (گراهام، 1979،به نقل از آزاد ، 1378) .
در مورد ميزان شيوع اختلالات سلوكي در ايران تحقيقات معدودي انجام گرفته است. رومزپور 1373 ميزان شيوع اختلالات سلوكي را در بين دختران 8/19درصد و در بين پسران دانش آموز دوره ابتدايي شهر اهواز 26درصدگزارش نموده است. يوسفي (1379) اختلال سلوك را 9/6 درصد ، بهرهدار ( 1378 ) ميزان اختلال سلوك و هيجاني را 8/17 درصد ، سليمي (1377) اين ميزان را براي پسران 7/12 درصد و براي دختران 9/8 درصد گزارش نموده اند . با توجه به تحقيقات ذكر شده ميتوان ميزان شيوع اختلال سلوك را در ايران قابل توجه و تامل بر انگيز دانست بنابراين، لزوم توجه به اين اختلال به خوبي آشكار ميگردد .
فهرست برخی از مطالب :
بررسي اختلال سلوك دانش آموزان دوره راهنمايي_1618977268_47682_8524_1797.zip0.09 MB |