ادبیات نظری وپیشینه تحقیق تعاریف واندازه گیری نقد شوندگی
تعداد صفحه :25 قالب ورد قابل ویرایش.
بخشی از متن :
ادبیات نظری وپیشینه تحقیق تعاریف واندازه گیری نقد شوندگی
نقدشوندگي
تعاريف
2-3-1) اندازهگيريهاي مختلف نقدشوندگي
الف) نسبت آلدرسون و بتكر
ب) نسبت آلمديا و كامپلو
ج) نسبت سيبيلكو
2-3-2) عوامل تاثيرگذار بر نقدشوندگي
انعطافپذيري بازار:
زمان:
نرخ گردش سهام:
تعداد روزهاي معاملاتي:
حجم معاملات:
ارزش معاملات:
تركيب سرمايهگذاران:
معامله اينترنتي:
زيرساختهاي معاملاتي:
2-4-1) تاثير مثبت نقدشوندگي دارايي بر اهرم
2-4-3) عدم تقارن در تاثير نقدشوندگي دارايي بر اهرم
2-5-1) پژوهشهاي داخلي
2-5-2) پژوهشهاي خارجي
منابع فارسی
منابع لاتین
نقدشوندگي
يكي از شاخصهايي كه كارايي بورس اوراق بهادار با آن سنجيده ميشود، «ميزان نقدشوندگي سهام مورد معامله» است. همواره علاوه بر دو معيار نرخ بازدهي و ريسك، درجه نقدشوندگي داراييها نيز مورد توجه سرمايهگذاران قرار ميگيرد. عامل مهمي كه در تعيين نقدشوندگي يك دارايي اهميت دارد اندازه بازار آن دارايي ميباشد. اگر خريداران و فروشندگان بالقوه بسياري براي يك دارايي مشخص وجود داشته باشد، بازار آن دارايي داراي نقدشوندگي ميباشد (حسنجاني، 1386، 25)
تعاريف
نقدشوندگي به معناي سرعت تبديل سرمايهگذاريها يا داراييها به وجوه نقد ميباشد. اوراق بهاداري كه در بورس اوراق بهادار با استقبال معامله روبرو ميشوند، ميتوانند حاكي از سرعت نقدشوندگي آنها باشد (مهدي ابزري و همكاران، 1386).
نقدشوندگي، توانايي سرمايهگذاران در تبديل داراييهاي مالي به وجه نقد در قيمتي مشابه با قيمت آخرين معامله است، با اين فرض كه اطلاعات جديدي از زمان آخرين معامله كسب نشده باشد (خرمدين، 1387).
نقدشوندگي داراييها عبارت است از توانايي معامله سريع حجم بالايي از اوراق بهادار با هزينه پايين و تأثير قيمتي كم (ليو، 2005)
فوس نقدشوندگي سهام را قدرت فروش سريع دارايي در قيمت مشابه قيمت قبلي بازار با فرض اينكه هيچ گونه اطلاعات جديدي وارد بازار نشده است، تعريف كرده است.
داتار نقدشوندگي بازارهاي مالي را، ظرفيت بازارهاي مالي براي جذب نوسانات موقتي عرضه و تقاضا بدون اختلالات بيش از اندازه قيمتها تعريف ميكند.
آيتكن و كامرتون، قدرت نقدشوندگي را توان تبديل اوراق بهادار به پول نقد در پايينترين سطح هزينههاي مبادلاتي تعريف ميكنند.
در جامعترين تعريف نقدشوندگي بازار عبارت است از توانايي انجام معاملات در حجم بالا، با حداكثر سرعت، حداقل هزينه و حداقل اثر قيمت، اين تعريف برروي چهار بعد از نقدشوندگي تمركز دارد:حجم معاملات، سرعت معاملات، هزينه معاملات و اثر قيمت.
يكي از مهمترين كاركردهاي بازار سرمايه، تامين نقدشوندگي است. در حقيقت بازارهاي ثانويه ضمن فراهم كردن نقدشوندگي، از طريق كشف قيمت و توانايي انتقال ريسك، باعث كاهش هزينه سرمايه ميگردند. فرناندز (1999) از قول «كينز» بيان ميكند كه نقدشوندگي، توسط يك معيار مطلق قابل اندازهگيري نيست. در متون مالي گاهي براي رساندن مفهوم، به جاي واژه نقدشوندگي از واژه بازارپذيري يا قابليت خريد و فروش استفاده ميشود، زيرا هر چه تعداد خريداران و فروشندگان بالقوه يك دارايي بيشتر باشد، آن دارايي نقدشوندگي بيشتري دارد. (نوبهار، 1388).
نقدشوندگي معيارهاي زيادي دارد، كه هيج كدام قادر به اندازهگيري تمام ابعاد آن نيستند روبين در سال 2007 معيارهاي نقدشوندگي را ميتوان به دو گروه تقسيم كرد:
الف) معيارهاي مبتني بر معامله: شامل حجم معاملات، فراواني معاملات، ارزش سهام معامله شده، تعداد روزهاي معاملاتي، نرخ گردش سهام، درصد سهام شناور آزاد، زمان انتظار معامله، رتبهي نقدشوندگي،
ب) معيارهاي مبتني بر سفارش: شامل تفاوت قيمت پيشنهادي عرضه و تقاضا، تفاوت عرضه و تقاضاي موثر و عمق بازار.
ويس (2004) چهار بعد نقدشوندگي را اينگونه مشخص نموده است:
زمان انجام معامله: كه به صورت توانايي انجام معامله به صورت آني در قيمت جاري بازار تعريف ميشود.
استحكام: كه به صورت توانايي خريد و فروش دارايي در تقريبا يك قيمت و زمان تعريف ميشود.
ادبیات نظری وپیشینه تحقیق تعاریف واندازه گیری نقد شوندگی_1618811954_47603_8524_1260.zip0.02 MB |