ادبیات نظری و سوابق پژوهشی اهمیت استراتژی مدیریت سرمایه در گردش در 73 صفحه در قالب ورد قابل ویرایش.
بخشی از متن و فهرست مطالب :
2-2 تعریف و ماهیت سرمایه در گردش... 17
2-3 اهمیت رشد دارایی ها و سرمایه در گردش... 19
2-4 مدیریت سرمایه در گردش... 21
2-5 اهمیت مدیریت سرمایه درگردش... 23
2-6 استراتژی های گوناگون در سیاست ها ی مطلوب.. 24
2-7-1 ماهیت و اهداف استراتژی.. 26
2-7-2 سلسله مراتب و انواع استراتژی ها 27
2-7-3 عوامل اساسی در استراتژی مالی.. 28
2-9 تجزیه وتحلیل سرمایه در گردش... 32
2-9-1 مراحل تجزیه و تحلیل سرمایه در گردش... 33
2-9-2 تغییرات سرمایه در گردش... 34
2-9-2-1 تغییرات در ارزش ویژه 34
2-9-2-2 تغییرات در بدهی بلند مدت.. 35
2-9-2-3 تغییرات در دارایی های ثابت.. 36
2-10 سیستم جامع مدیریت سرمایه در گردش (نقدینگی) 37
2-10-2 الزامات و شرایط محیطی مدیریت نقدینگی.. 39
2-11 عوامل تعیین کننده میزان سرمایه در گردش... 41
2-12 استراتژی های سرمایه در گردش... 45
2-12-1 استراتژی های دارایی جاری.. 46
2-12-2 استراتژی های بدهی جاری.. 47
2-12-3 استراتژی مطلوب(بهینه) 48
2-13 تصمیم گیری راجع به نقدینگی در شرایط بازار کامل. 49
2-14 راه حل های شرکت با این شرایط.. 50
2-14-1 مدیریت موجودی ها و حساب های دریافتنی.. 51
2-14-2 مدیریت بدهی های جاری.. 53
2-15 نگرش های مختلف راجع به اندازه گیری نقدینگی.. 54
2-16 معیارهای اندازه گیری نقدینگی.. 54
2-16-1 معیارهای سنتی نقدینگی.. 55
2-16-2 معیارهای نوین نقدینگی.. 60
2-17 تجزیه وتحلیل نسبت های سرمایه در گردش... 70
2-17-1 نسبت های نقدینگی و نسبت آنی.. 72
2-17-2 نسبت های مالی و استراتژی سرمایه در گردش... 73
2-19 اهمیت تغییرات قیمت سهام. 75
2-20 مکاتب قیمت گذاری سهام. 77
2-21 عوامل موثر بر تغییرات قیمت سهام. 78
2-22 منشا پیدایش، اهداف ارزش افزوده نقدی.. 86
2-23-1 ارزش افزوده نقدی از دیدگاه حسابداری.. 88
2-23-2 ارزش افزوده نقدی از دیدگاه مالی.. 88
2-1 مقدمه:
مدیریت سرمایه در گردش یکی از فاکتور های اصلی مدیریت مالی در شرکت شناخته می شود. به طور کلی مدیریت سرمایه در گردش مشتمل بر مدیریت انواع دارایی های جاری و منابع تامین کننده مالی کوتاه مدت است و علاوه بر آن، تصمیمات مربوط به تامین مالی بلند مدت، برای پشتیبانی مالی از دارایی های جاری واحد انتفاعی را نیز در بر می گیرد(شباهنگ،1383). محدودیت در منابع مالی بانک ها و سایر موسسات اعتبار دهنده باعث شد شرکتها در سطح وسیعی اقدام به انتشار سهام نمایند، در نتیجه محل جدیدی برای سرمایه گذاری به نام بورس اوراق بهادار تشکیل شد، که یکی از اهداف مهم تشکیل آن، ایجاد سازوکار منظم و شفاف در تقابل عرضه و تقاضا برای تعیین قیمت دارایی های مالی است. میزان نقدینگی سهام یکی از معیار های مهم تصمیم گیری جهت خرید و فروش سهام شرکت ها است و سهام شرکت هایی که به طور روزمره در بورس تهران مورد معامله قرار می گیرد، قابلیت نقدینگی بیشتری نسبت به شرکت هایی که معاملات کمتری روی سهام آنها صورت می گیرد، دارند. لیکن تغییر قیمت نیز مستلزم انجام معامله است(فصلنامه بصیرت، 1389).
یک ایده پذیرفته شده این است که نقش مدیران، حداکثر کردن ثروت سهامداران از طریق تخصیص بهینه منابع است. به منظور عملیاتی کردن این هدف، ثروت سهامداران از گذشته یا از طریق معیارهای استاندارد حسابداری(مثل: سود عملیاتی، سود خالص عملیاتی) مورد ارزیابی قرار گرفت، نسبت های مالی(سود هر سهم، بازده بر دارایی ها، بازده بر سرمایه) نمایانگر عملکرد شرکت بود. اخیرا با ابداع معیاری تحت عنوان ارزش افزوده نقدی(CVA)، سرمایه گذاران و مدیران شرکت ها می توانند عملکرد مدیریت را در قبال ارزشی که برای سهامداران ایجاد شده ارزیابی کنند.
فصل دوم به چارچوب نظری اختصاص دارد. در این فصل ادبیات و سوابق تحقیق به اجمال ذکر می گردند. به طوری که در بخش اول (ادبیات تحقیق)، به بررسی متغیر های مورد مطالعه می پردازیم و در بخش دوم سعی شده است تحقیقاتی که در زمینه مدیریت سرمایه در گردش، تغییرات قیمت سهام و ارزش افزوده نقدی صورت پذیرفته است، به اجمال معرفی گردد.
2-2 تعریف و ماهیت سرمایه در گردش
برابر تعریف دانش حسابداری، معمولا دارایی های جاری، در طول یک سال، به پول نقد تبدیل می شود. مدیریت سرمایه در گردش بیشتر، در گیر سازماندهی دارایی های جاری، مانند وجه نقد، اوراق بهادار قابل فروش[1]، حساب های دریافتنی، موجودی ها و بدهی های جاری است. پول به خودی خود، نقد ترین دارایی هاست، جدا از پول دارایی های دیگر دارای دو بعد می باشد: 1- زمان لازم برای تبدیل آنها به پول نقد 2- درجه اطمینان نسبت به نقد شدن آنها، یا قیمتی که برای تبدیل شدن دارایی به پول نقد، پرداخت شده است. اداره دارایی های ثابت، بیشتر، بخشی از بودجه بندی سرمایه به شمار می آید، حال آنکه برنامه ریزی تامین مالی بلند مدت به چگونگی ساختار سرمایه بستگی دارد.
مدیر مالی که در بیشتر وقت کاری خود، به اداره دارایی ها و بدهی های جاری می پردازد، باید همواره در اندیشه اداره سرمایه در گردش، که بیشتر به روش های دقیق تری نیاز دارد باشد. بیشتر کارهای بازرگانی که با مدیریت سرمایه در گردش سرو کار دارند، در سمت راست ترازنامه نوشته می شوند، جایی که برای بهینه سازی[2] موجودی نقد، اوراق بهادار قابل فروش، حساب های دریافتنی و موجودی ها، قرار دارند. باید بدانیم که بیشتر شرکت ها در عمل، مدیریت سرمایه در گردش را از دیگر بخش های مدیریت مالی جدا می کنند. آشکار است آنچه نیاز باشد، دریافت و درکی درست از تصمیم گیری ها درباره دارایی های جاری و بدهی های جاری، بر پایه تجزیه و تحلیل ارزیابی کلی شرکت می باشد(دستگیر،1381).
همانند تعداد زیادی از عناوین مدیریت مالی، سرمایه در گردش نیز به وسیله افراد مختلفی در مفاهیم متفاوتی به کار رفته است. از لحاظ واژه شناسی نیز سرمایه در گردش در مقابل عبارت انگلیسی Circulated Capital آورده شده است و در تعبیر دیگر مترادف Working Capital می باشد(بردیا[3]،1988). سرمایه درگردش به سرمایه گذاری شرکت در دارایی های کوتاه مدت گفته می شود. خالص سرمایه در گردش نیز برابر است با دارایی های جاری منهای بدهی های جاری. به طور کلی مدیریت سرمایه در گردش به کلیه جنبه های اداره دارایی های جاری و بدهی های جاری اتلاق می شود(عبده تبریزی و مشیر زاده،1376). مدیریت سرمایه در گردش عبارتست از، تعیین حجم و ترکیب منابع و مصارف سرمایه در گردش به نحوی که ثروت سهامداران افزایش یابد. بسیاری از دارایی های جاری از محل بدهی های جاری تامین مالی می شوند. البته بعضی از شرکت ها بخشی از دارایی های جاری خود را از محل بدهی های بلند مدت یا از محل حقوق صاحبان سهام تامین مالی می کنند. سرمایه در گردش، تصمیمات مربوط به تامین مالی بلند مدت لازم، برای پشتیبانی از دارایی های جاری واحد انتفاعی را در بر می گیرد(جهانخانی و پارسائیان،1380).
سرمایه در گردش مصرف آن بخش از دارایی های جاری است که بر بدهی های جاری فزونی دارد و از طریق استقراض بلند مدت و حقوق صاحبان سهام پشتیبانی مالی شده است. هر واحد تجاری که نسبت جاری بیش از یک دارد، سرمایه در گردش مثبت دارد. برای سطح معینی از بدهی های جاری هر چه سرمایه در گردش واحد انتفاعی بیشتر باشد، نسبت جاری هم رقم بزرگتری می شود. قراردادهای وام های بلند مدت غالبا شامل مواردی ناظر بر نگهداری مبلغ معینی از سرمایه در گردش است. این کار برای تامین حاشیه ایمنی مناسب برای وام دهندگان است، زیرا فرض بر این است که دارایی های جاری در مقایسه با سایر دارایی های واحد انتفاعی نقدینگی بیشتری را تامین می کنند، به همین دلیل سرمایه در گردش را نقدینگی هم می گویند(شباهنگ،1381).
[1] Marketable Securities
[2] Optimizing
[3] Bardia
ادبیات نظری و سوابق پژوهشی اهمیت استراتژی مدیریت سرمایه در گردش_1618240126_47431_8524_1534.zip0.19 MB |