ادبیات نظری و پیشینه تحقیقاتی مدیریت سود و ماهیت هزینه (فصل دوم) در 37 صفحه در قالب ورد قابل ویرایش.
فهرست مطالب و بخشی از متن :
2-2-1- اهمیت و تعریف پیش بینی فروش 14
2 -2 -2 - روش های پیش بینی فروش 18
2-3-2 - انگيزه های مديريت سود 20
2-4- فرضيه تصميمات سنجيده مدیران 24
2-5 - تأثير پيش بيني مديريت بر چسبندگي هزينه ها 25
2-7- طراحی و استفاده از سیستمهای هزینه یابی 28
2-8-2- طبقه بندی کلی هزینه ها 30
2-8-5- تغییر ساختار هزینه ها در طول زمان 32
2-9-1- مفروضات اصلی الگوی رفتار هزینه 34
2-9-2 - انواع دیدگاه ها درباره رفتار هزینه 35
2-10-مبانی نظری چسبندگی هزینه ها 36
2-10-2- اهمیت در کاهش چسبندگی هزینه 38
2-10-3- تاثیر چسبندگی هزینه بر پیشبینی تحلیلگران 38
2-10-4- اهمیت چسبندگی هزینه ها برای سرمایه گذاران 39
2-10-5- اهمیت چسبندگی هزینه در روشهای تحلیل حسابرسی 40
2-10-6- دلایل چسبندگی هزینه ها 40
2-10-7- عوامل موثر بر چسبندگی هزینه 41
فصل دوم:
الف) مبانی نظری
ب) پیشینه تحقیق
2-1- مقدمه:
بررسی پیشینه تحقیق معمولاً نقدی از دانش موجود پیرامون موضوع پژوهش است. بررسی پیشینه تحقیق، یافتههای تحقیق را به پژوهشهای قبلی متصل میسازد (جهانشاد و پیشروچی، 1391). پژوهشگر برای بررسی پیشینه تحقیق باید پژوهشهای قبلی را که درباره موضوع انجام شده، مورد توجه قرار دهد و در دو بعد، شامل؛ مروری بر نظریات و مروری بر تحقیقات کار کند (جهانشاد و پیشروچی، 1391).
در این فصل ابتدا به بیان تعاریف و مبانی نظری متغیر های تحقیق می پردازیم .سپس در پیشینه تحقیق به تفکیک تحقیق های خارجی و داخلی بیان می گردد.
2 – 2 - پیش بینی فروش
2-2- 1 - اهمیت و تعریف پیش بینی فروش
پیش بینی فروش عبارت است از تعیین حجم فروش یا روند وگرایش بازار برای یک محصول خاص وتعیین میزان از فروش در کل اقتصاد.
با پیش بینی فروش در کل اقتصاد و در یک شرکت، می توانیم سهم بازار این شرکت را تعیین نموده وبرنامه ریزی لازم در جهت اصلاح عملکرد را انجام دهیم. یکی از ابتدایی ترین مراحل برنامه ریزی بودجه ای، پیش بینی فروش است، با پیش بینی فروش، درآمد یک بنگاه تعیین شده وهزینه های این بنگاه بر مبنای درآمد پیش بینی شده، تعیین می گردند، بنابراین اگر پیش بینی انجام شده از دقت کافی برخوردار نباشد، این موضوع بر سایر متغیرهای وابسته تاثیر گذاشته وسایر پیش بینی ها نیز نادرست خواهد بود. همچنین با پیش بینی فروش وتعیین فاصله آن از واقعیت، مدیریت می تواند به وسیله تجزیه وتحلیل فاصله وبکارگیری برنامه های استراتژیک وتاکتیکی، فاصله احتمالی را برای دستیابی به سطح سودآوری مطلوب پر نماید.
هدف های پیش بینی فروش در واحدهای سازمانی :
- هدف های پیش بینی در واحد تحقیق و توسعه
- هدف های پیش بینی و خرید مواد اولیه
- هدف های پیش بینی و محصول
- هدف های پیش بینی و کارکنان
- هدف های پیش بینی وبازاریابی
- هدف های پیش بینی و امور مالی
پیش بینی زیر بنای بودجه جامع بوده وبه مدیر مالی در انجام وظایف او یاری می رساند. در این قسمت هدف های پیش بینی عبارت است از:
- پیش بینی جریانات نقدی
- پیش بینی بازده سرمایه گذاری
- پیش بینی گردش موجودی
- پیش بینی سود سهام
تکنیک های پیش بینی
تکنیک های پیش بینی را می توانیم به دو دسته کیفی وکمی طبقه بندی کنیم. تکنیک های کیفی عموما بر اساس قضاوت و تجربه شخصی مدیران بوده وشامل تکنیک های زیر است:
- بررسی نظرات مدیران : این روش برای پیش بینی کوتاه مدت مدت می تواند روش خوبی باشد ولی اگر اطلاعات مدیران محدود بوده ویا فاقد تخصص کافی ومسولیت پذیری لازم باشند نتایج بدست آمده از این روش گمراه کننده خواهد بود.
- روش دلفی : استفاده از پاسخ گروهی جمعی از متخصصین وقت گیر بوده و هزینه زیادی را بدنبال دارد ولی اگر این متخصصین دارای صلاحیت لازم باشند این روش از بهترین روش های کیفی است.
- بررسی نظرات نیروی فروش : در این روش، اگر فروشندگان شناخت کافی از بازار ونیازها نداشته باشند و یامنافعشان را در خطر ببینند، نتایج بدست آمده گمراه خواهد بود.
- بررسی نظرات خریداران : اگر تعداد خریداران وپراکندگی آن زیاد بوده ویا دسترسی به آن دشوار باشد، این روش عملی نخواهد بود.
- شبیه سازی : در این روش به منظور رفتار خریداران، نمایشی از فرایند خرید یک محصول طراحی می شود. اشکال این روش در احتمال قابل تعمیم نبودن نظرات جمع آوری شده است.
روشهای کمی پیش بینی براساس داده های گذشته پارامترهایی را پیش بینی میکنند شامل موارد زیر است:
- سریهای زمانی : سری های زمانی مجموعه کمی مقادیر یک متغیر بامقادیر کمی ترکیبی از متغیرهاست که برحسب زمان وقوعشان مرتب شده اند. برای تجزیه وتحلیل سری های زمانی معمولا فرض می کنیم که تغییرات شامل 4جزء اصلی می باشند. این اجزا عبارت از روند کلی یا دراز مدت، تغییرات فصلی، تغییرات دوره ای و تغییرات بی قاعده می باشند.
- ضریب همبستگی ورگرسیون : ضریب همبستگی، پارامتری است که امکان وجود ارتباط بین دو یاچند متغیر را بیان می کند، مانند رابطه بین فروش وقیمت. معادله رگرسیون، معادله ای است که کلیه خواص داده ها را نشان می دهد مانند معادله تقاضا که مبین رابطه بین قیمت ومقدار تقاضا است.(جهانشاد و سرایی ، 1392)
پیش بینی فروش وهزینه بدان سبب که مبنایی برای پیش بینی سود فراهم می کند مورد توجه است.
در تحقیقی که توسط هاشمی در سال 1389 انجام شد اثبات کرد که بین فروش سال جاری و
هزینه های سال آتی رابطه وجود دارد.
پیشبینیهای فروش محصولات جدید، مهم و در عین حال وظیفهای سنگین میباشد. در حالی که برخی ابداعات، بازارهای در حال رشد را تسخیر میکنند و ثروتمندان بیشماری را به وجود میآورند، برخی دیگر مطلقاً نمیتوانند حتی در یک بازار، موفقیت کسب کنند.
مدلهای مفید زیادی برای پیشبینی فروش محصول جدید پیشنهاد میگردد.
برخی از این روشهای ویژه عبارتند از:
گروههای خاص، بررسیهای رسمی در خصوص مشتریان، آزمونهای مفهومی، روش دلفی، ارزیابی نظر کارشناسان، مصاحبه با کادر فروش، قضاوتهای مدیریت و هدایت های مشتری.
این روشها به خصوص در ابتدای فرآیند نوآوری، قبل از آن که اطلاعات فروشهای واقعی به دست آید، مفید واقع میشوند.
دیگر روشهای پیشبینی فروش در مراحل بعدی فرآیند نوآوری استفاده میشود. زمانی که یک محصول یا خدمات در بازار جایی باز کرده است، میتوان از روشهای ذیل استفاده کرد: آزمون میدانی، تحلیل سریهای زمانی، معرفی یک کالای تجاری به یک بازار محدود، منحنی رشد، تعمیم مدلِ توزیع، بازارهای شبیهسازی شده.
یکی از مشکلات کلیدی که در مدلهای پیشبینی فروش محصول جدید با آن رو به رو هستیم، وجود تعداد فراوانی از مدلهای پیشبینی است که معیارهای اندکی در انتخاب مؤثرترین آنها برای یک استفاده خاص وجود دارد. احتمالاً هنوز هم انتخاب مدل بیش از هر چیز به ویژگیهای بازار و محصول وابسته است.
در صنایع با فناوری پیشرفته مانند رایانهها و ارتباطات راه دور، تغییر سریع است، معرفی محصول از سرعت بالایی برخوردار میباشد، تعداد این معرفیها فراوان است و مجموعه اطلاعات مفید اغلب کم هستند یا اصلاً وجود ندارند. به علاوه از آنجا که نوآوریها ماهیتشان به طور ریشهای جدید میباشد، پذیرش آنها توسط مشتری به زمان نیاز دارد. منطقی به نظر میرسد که انتظار داشته باشیم که همه مدلهای پیشبینی فروش محصول جدید صرف نظر از ویژگیهای محصول و بازار، از کارآیی مساوی برخوردار باشند.
مسئله پیچیدة دیگری که در فرآیند انتخاب با آن رو به رو هستیم، تشخیص تفاوت بین کالاهای مصرفی و صنعتی میباشد. دالریپل، مردی از نسل قبل، خاطر نشان میکند که:
به طور قابل ملاحظهای برآورد بازار بالقوه و پیشبینی فروش محصولات با فناوری پیشرفته در کالاهای صنعتی نسبت به کالاهای مصرفی مشکلتر است. (جهانشاد و سرایی ، 1392)
2 -2 -2 - روش های پیش بینی فروش
قبل از انجام پیش بینی لازم است که هزینه های آن ومخصوصا هزینه عدم صحت آن برآورد شود. اگر پیش بینی فروش بیشتر از واقعیت باشد، منابع استفاده شده تلف شده واگر پیش بینی فروش کمتر از واقعیت باشد، فرصتهای فروشی که وجود داشته از بین می رود.
-پیش بینی بر اساس زمان
-پیش بینی کوتاه مدت
- پیش بینی میان مدت
- پیش بینی بلند مدت
مرز بین این زمان ها به روشنی مشخص نبوده وطول هر یک از این زمان ها با توجه به ماهیت یک رویداد تغییر می کند. (جهانشاد و سرایی ، 1392)
2 – 3 - مديريت سود
2 -3 – 1 – تعریف مدیریت سود:
اسکات : "مديريت سود عبارتست از انتخاب خط مشی های حسابداری توسط مديريت ، تا به واسطه اين انتخابها به اهداف خود دست يابد."
دانکن : "صورت سود و زيان به جای آنکه بيانگر عملکرد واقعی مدير و شرکت باشد، تمايلات و خواسته های مدير را نشان می دهد."
جکسون و پيت من : "مديريت سود عبارتست از انتخاب روش خاصی از گزارشگری به منظور اثرگذاری بر نتيجه"
نقش اصلی گزارشگری مالی ارائه اطلاعات معتبر و به موقع به استفاده کنندگان از اطلاعات مالی به منظور سودمندی در تصميم گيری است ( هيئت استانداردهای حسابداری ١٩٨۴) . برای اين منظوربه مديران اجازه داده می شود تا در برخی مواقع با توجه به قضاوتهای شخصی خود بهترين روش را انتخاب کنند .دراين بين ممکن است مديران به منظور برآورده کردن منافع شخصی خود از روشهايی استفاده کنند که منجر به گمراهی استفاده کنندگان از صورتهای مالی شود و يا منافع مالکان را برآورده نسازد. اين مسئله خود منجر به مديريت سود مي شود. يکی از ايراداتی که طرفداران استانداردهای مبتنی بر قواعد به استانداردهای مبتنی بر اصول وارد مي کنند نيز همين است. آنها اعتقاد دارند که استانداردهای مبتنی بر اصول، دست مدير را برای انجام کارهای فرصت طلبانه باز مي گذارد. درواقع مديريت سود نوعی رفتار فرصت طلبانه مدير با گروههای مختلف طرف قرداد است.
گروهی معتقدند که تمايزی بين مديريت سود و تقلب وجود ندارد اما واقعيت اين است که مديريت سود در چارچوب اصول پذيرفته شده حسابداری انجام ميشود و مديران ضمن رعايت استانداردهای حسابداری سود را مديريت ميکنند. (وکیلی فرد و علی اکبری، 1387)
تقلب عبارتست ازهرگونه اقدام عمدی يا فريبکارانه يک يا چند نفر از مديران ،کارکنان يا اشخاص غيرقانونی. (استانداردهای حسابرسی ، ١٣٨۵ ،شماره ٢۴ ،بند ۴)
ادبیات نظری و پیشینه تحقیقاتی مدیریت سود و ماهیت هزینه (فصل دوم)_1618239769_47429_8524_1069.zip0.16 MB |