ادبیات نظری تحقیق مالکیت فکری، حقوق مالکیت فکری در 20 صفحه در قالب ورد قابل ویرایش.
بخشی از متن :
مبحث نخست : مفهوم مالكيت فكري و انواع آن
گفتار نخست : تعاریف مالكيت فكري از دیدگاه حقوقدانان داخلی
هنگامي كه به بحث پيرامون مالكيت فكري و حقوق مربوط به آن مي پردازيم ، در مرحله نخست ، مي بايست نسبت به روشن نمودن تعريف دقيقي از آن پرداخته شود و نظر انديشمندان و صاحبنظران علم حقوق پيرامون حق مالكيت فكري را بيان نمود .
اصطلاح « حقوق مالكيت فكري » از سه واژه حقوق ، مالكيت و فكري بافته شده است . براي روشن شدن جايگاه آن بايد به بررسي اين سه واژه بپردازيم :
حقوق ، جمع حق است و در اصطلاح حقوقي عبات است از « قدرتي كه از طرف قانون به شخصي داده شد حق ناميده مي شود كه در اين معنا داراي ضمانت اجرايي نيز مي شود ».[1]
مالكيت مفهومي است اعتباري و آن چيزي است كه از متعلق به شخص مي باشد و دارنده اش مي تواند هر گونه بخواهد آن را به كار گيرد و ديگري نمي تواند برابر قانون ، بي اجازه دارنده اين حق از آن بهره ببرد .
اصطلاح فكري نيز به آفريده هاي ذهني بشر و آنچه از انديشه و ذوق او تراوش مي كند ، گويند .
اصطلاح حقوق مالكيت فكري[2] براي اولين بار توسط يك حقوقدان بلژيكي بكار رفت و از آن به عنوان " مالكيت هاي غير مادي" نيز ياد شده است . در كتب حقوقي ما بيشتر از آن به عنوان « حقوق مالكيت معنوي » نام برده شده است [3]. معنوي از آن جهت مورد اشاره قرار گرفته است كه تنها بعد مادي آن مد نظر نبوده بلكه آنچه كه نتيجه فكر انسان نيز ميباشد ، مد نظر واقع شده است .
در اينجا با توجه به اينكه حوزه شمول و گستره لفظ معنوي فراوان بوده و معاني متعددي را براي آن تعريف نموده اند بنظر مي آيد كه آنطور كه شايسته است در رابطه با آفرينش هاي فكري اين لغت جامع ميباشد ولي مانع نيست . زيرا هدف و مقصود ازحقوق اين نوع مالكيت ، حقوقي است كه منبعث از افكار و انديشه و قوه تعقل خردورزان و انديشمندان ميباشد . در صورتي كه كلمه « فكري » داراي حيطه گسترده اي است كه يكي از آنها حق مالكيت معنوي است . ضمن اينكه كلمه معنوي در اكثر مواقع در مقابل كلمه مادي ، صوري و ظاهري بيان مي شود . حقوق مالكيت فكري در اسناد بين المللي حقوق بشر همچون اعلاميه هاي جهاني حقوق بشر ، ميثاق مدني و سياسي و ميثاق اقتصادي ، اجتماعي و فرهنگي مورد توجه بوده است و بررسي اين حقوق در حوزه مالكيت فردي معني پيدا مي كند .[4]
در قوانين ايران تعريفي از حق مالكيت فكري ارائه نشده است اما با در نظر گرفتن جميع جهات مي توان تعريف فوق را از مواد مختلف قانون استنباط نمود . « حقوق معنوي ؛ مزايائي است قانوني ، غير مادي و مربوط به شخصيت پديدآورنده يك اثر فكري كه به موجب آن ، وي براي هميشه از يك دسته حقوق برخوردار است . » [5]
بدين سبب مزايايي براي صاحب فكر و انديشه بوجود مي آيد كه اين مزايا پايدار بوده و قابليت انتقال به غير را داراست .
برخي از حقوق دانان در سه بخش به تعاريفي از حقوق مالكيت ادبي و هنري و مالكيت حق تاليف و مالكيت حقوق صنعتي پرداخته اند .
« مالكيت ادبي و هنري : حق استفاده مالي و انحصاري و موقت هنرمند يا نويسنده از هنر يا نوشته خود مي باشد .
مالكيت حق تاليف : اختيار قانوني نويسنده در مورد استفاده مالي از اثر قلمي خود در مدتي كه قانون معين كرده است .
مالكيت حقوق صنعتي : اختيار قانوني مخترع نسبت به استفاده مالي از اختراع خود و نيز اختيار قانوني استفاده از علامت فابريك و يا اسم تجارتي و يا هر نوع امتياز ديگر را گويند ». [6]
عده اي از حقوقدانان نيز « حقوق مالكيت معنوي را حقوقي مي داند كه به صاحب آن اختيار انتفاع انحصاري از فعاليت فكر و ابتكار انسان را مي دهد .» براي مثال حقي كه تاجر و صنعتگر نسبت به نام تجاري يا مشكل خاص و علامت كالاها و فرآورده هاي خود دارد ، يا حقي كه نويسنده اثر ادبي يا مخترعي نسبت به اثر و اختراع پيدا مي كند ، حق مالكيت فكري است .[7]
[1] - محمدجعفر جعفري لنگرودي ، ترمينولوژي حقوق ، تهران ، انتشارات احمدی، چاپ نهم 1377 ، ص 216
[2] - Intellectual property rights
[3] - نور الدين امامي ، حقوق مالکیت فکری ، فصلنامه رهنمون ، نشریه مدرسه عالی شهید مطهری پاییز وزمستان 1371 ، شماره 2و3 ، ص 193
[4] - بهروز اخلاقي ، حق مالكيت فكري حقي بشري ، مصاحبه منتشر شده ، http://hoghough85.blogfa.com ، 1389
[5] - صمد حضرتي شاهين دژ ، به نقل از عبدالمحمد آيتي ،فصلنامه فلسفه ، كلام و عرفان ، سال 1387 ، شماره 10 ، ص 159
[6] - محمد جعفر جعفري لنگرودي ، همان ، ص 599 و 600
[7] - ناصر كاتوزيان ، دوره مقدماتي حقوق مدني ( اموال و مالكيت ) ، نشر دادگستر ، چاپ اول1376 ، ص 23 و 24
ادبیات نظری تحقیق مالکیت فکری، حقوق مالکیت فکری_1616046018_46951_8524_1515.zip0.04 MB |