ادبیات نظری تحقیق سکوت در آثار سعدی در 28 صفحه در قالب ورد قابل ویرایش.
بخشی از متن :
- منزلت وجايگاه سكوت وخاموشي در آثار سعدي
آثار سعدي چه منظوم و چه منثور در برگيرندهي انديشههاي والايي است. آشنايي سعدي با فرهنگ و معارف اسلامي جلوهاي خاص به آثار وي بخشيده است. او به عنوان يک فيلسوف با تجربه به بررسي اخلاق و نقش آن در مناسبات انساني و اجتماعي ميپردازد. وگاه چون يک جامعه شناس ژرف انديش به تحليل و توصيف رفتارهاي اجتماعي انسان دست مييازد .
بخش عمدهي مباحث تربيتي سعدی را اخلاق تشکيل ميدهد. در اين مبحث وي تنها يک موعظه کننده يا توصيهگر نيست بلکه سعي دارد که مفاهيم زيباي اخلاقي را با تکيه بر قدرت عقلاني و معنوي انسانها مورد ارزيابي قرار دهد و راه را براي ساختن انسانهاي نمونه و جامعهي ايده آل فراهم سازد .بطور کلی تربیت از نظر سعدی چهار مرحله دارد: 1-دینداری و رعایت پرهیزگاری 2-داشتن عقل 3-دانستن معنی سخن 4- اعتماد و اتکا به نفس. باب هفتم به تربيت اختصاص دارد. تربيت برحسب باب هفتم بوستان عملي است که عقل به وسيله آن هوي و هوس را برانتظام در ميآورد واين کار برهمه کس واجب است. تربيت با حفظ زبان آغاز ميشود. «حفظ زبان يا خاموشي» موضوع اصلي اين باب است. آدمي بايد کم حرف بزند وچون لب ميگشايد، نيکو گويد، غيبت نکند، از خود تعريف نکند و از زبان بد بيمناک باشد.
در بیشتر این مباحث سکوت نه به عنوان امری فرعی در رفتار، کنش و منش اجتماعی در نظر گرفته شده که به عنوان اصلی اساسی و کاربردی مورد نظر اوست. سکوت در هرجایی و در هر موقعیتی معنا و مدلولهای خاص خود را دارد. سکوت در بیشتر مواقع معنایی بسيار نزدیک به صبر و تحمل به خود میگیرد. در واقع از نظر سعدی سکوت مدبرانه امری هم معنا و قرینة صبر و شکیبایی است. ریشه و خاستگاه صبر و سکوت در آثار سعدی عقل است. انسانهای فهمیده و پخته که سرد و گرم روزگار را چشیدهاند و توشههای ارزنده از تجربه و تعقل آموختهاند غالباً در آثارسعدی صحنه گردان ماجراهایی هستند که صبر و سکوت درآن به عنوان فضیلت و راهکاری مؤثر در سرنوشت، آثار خود را نشان میدهند. آنان در گیرودار معرّکههای مختلف چه در سفر و چه در حضر میتوانند به پشتوانة صبر و سکوت از دام مهلکههای مختلف نجات یابند و سرنوشت جدید و توأم با خوشبختی و کامروایی را برای خود رقم بزنند. صبر و سکوت در بیشتر این داستان و حکایتها معادل تدبیر و تعقل ونشان دهندة زیرکی و ذکاوت افراد فهیم است. سعدي خاموشي را گنجينة عقل و خرد انسان دانشمند ميداند و پرگويي را صفت افراد نادان و بيمايه بر ميشمارد. تشخيص مقام گفتن و يا ناگفتن را ضرورتي مطلوب ميداند كه نشان دهندة عقل و درايّت فرد است.
انواع سكوت را از نظر حوزهي كاركرد معنايي و دلالت بر مفهوم در آثار سعدي به شكل زير ميتوان دسته بندي كرد:
- سكوت مصلحتي
در بسياري از اشعار، سخنان نغز، ضرب المثلها و قطعات منثور ردپايي از سياست ديده ميشود. سكوت در اين ميان جايگاه ويژه خود را دارد. تا جايي كه سعدي يكي از ابواب گلستان را به فوايد خاموشي اختصاص ميدهد. سعدي، فاصله گرفتن، سکوت مصلحتی، تدبیر و گاه حتي تملق برای بقا و زنده ماندن فرد، را به همگان توصیه میکند. نه تنها باب چهارم گلستان كه تقريبا در همهي آثار سعدي در خصوص سكوت مصلحت انديشانه صحبت رفته است. سعدی معتقد است انسان باید متوجه باشد در چه مقام و موقعییتی قرار دارد و با گفتار نابجا خود را به خطر نیندازد. یکی از این موقعیتها جدل و بحث با بزرگانی است که از نظر مقام و موقعیت اجتماعی در سطح بالایی قرار دارند. مجادله با چنین افرادی نه تنها سودی برای فرد ندارد، چه بسا که جان او را نیز به خطر اندازد. او در این باره میگوید:
نه در هر سخـــن بحـــث کردن رواســت خطا بر بــزرگان گــرفـــتن خطاست
(سعدی،1374: 139)
سعدی معتقد است، برای آنکه حقیقی را که ممکن است منشاَ مفسدههای فراوان گردد به صاحب قدرتی گوش زد کرد؛ باید با احتیاط جوانب کلام را سنجید و بیان را چنان به نوش سخن آراست که ضمن در گرفتن در مستمع موجب برباد دادن جان او نگردد. بنا براین کسانی که ملازم فرمانروایان هستند باید به شدّت به نتیجة گفتار خود مطمئن باشند که جان خود را با گفتار ناسنجیده در معرض تلف و نابودی قرار ندهد. او در این مورد میگوید:
«پادشه را بر خیانت کسی واقف مگردان، مگر آنگه که بر قبول کلی واثق باشی و گرنه در هلاک خویش سعی میکنی.»
بـِســیــج ســخــن گفــتــن آنــگاه کن که دانی که در کــار گــیرد ســخــن
(همان:175)
- سکوت در برابر افراد دانشمند
سعدی معتقد است، در هر سکوتی حکمتی است .سکوت در برابر افراد دانشمند که علم وآگاهی آنان نسبت به مسایل بر همه کس آشکار می باشد از نظر سعدی واجب است. کسانی که در این مورد پافشاری میکنند تنها نادانی و جهل خود را به دیگران ثابت میکنند. پس بهتر است انسان با قرار گرفتن در چنین جایی کمتر سخن بگوید و بیشتر بشنود. آدم نباید نسبت به موضوعی که جاهل است و اصول و فروع آن را نمیداند با متخصص امر به مباحثه و مجادله برخیزد .او در این باره میگوید:
«هر که با داناتر از خود بحث کند تا بدانند که داناست، بدانند که نادان است. (همان: 178)
- سکوت برای جلوگیری از جنگ و دعوا
نوع دیگری از سکوت که سعدی به جدّ دیگران را به آن دعوت میکند سکوت برای جلوگیری از فساد و شّر انگیزی است. او معتقد است هر گاه سخنی اگرچه درست هم باشد ولی موجب اختلاف و ستیز در بین افراد گردد نباید بر زبان آید. انسان فهیم نباید هیزم کش آتش اختلافات باشد. سخن چینی یکی از نکوهیدهترین خصایلی است که سعدی به شدّت بر آن میتازد و آن را مورد نکوهش قرار میدهد. بنا براین سخنی که دامنة آن موجب فساد و بر انگیختن افراد و ستیزهگری باهم باشد بهتر است بر زبان نیاید و آتش فتنه را بین افراد شعله ور نکند. او در ابیات زیر این مفهوم را به زیبایی روشن میکند:
يـكي گــــفت با صوفــيــي در صـــفــا نداني فلانت چـــــه گفــت از قــفا
بــگفــتا خمـــش اي بـــرادر بـــخــفت ندانسته بهتر كه مــردم چه گــفــت؟
(همان: 367)
- سکوت برای پرهیز از عواقب سخن
سعدی معتقد است، انسان تا سخنی را بیان نکرده است در برابر آن نیز مسؤلینی ندارد. لیکن هرگاه سخنی را بیان کرد در برابر آن مسؤلیت دارد و باید برای آن دلایل لازم را داشته باشد. سعدی میخواهد به انسانها بیاموزد که هرکس دربرابر گفتارش مسؤل است و به قول معروف سخن فقط باد هوا نیست. مسؤلیت سخن باعث قانون مداری و پایبندی افراد به مقررات اجتماعی میگردد و در نتیجه مدنیت و توسعة فرهنگی را در پی خواهد داشت. سعدی در این خصوص میگوید:
نـــدارد كســـي بــا تـو نــاگفـــته كــار و لــيـــكــن چــو گفتي دليلش بيار
(همان: 367)
سعدي بر اين باور است كه انسان اگر تاب و تجمل شنيدن سخني سخت و ناخوش را ندارد خود نيز بايد از بيان اين گونه سخنان خودداري ورزد.
مـــگوی آنچـــه طــــاقت نداری شنود کــه جـو کشته گندم نخواهی درود
(همان: 367)
سعدی معتقد است، انسانی که نتواند زبان خودرا نگه دارد، و در هرکجا و پیش هرکسی راز زندگی خود را فاش کند ممکن است در آینده از گفتن این اسرار و رازها دچار ندامت و پشیمانی شود .انسان آگاه و دانا باید بر زبان خود چیره باشد و هرکجا راز خود را بیان نکند. سخن تا بیان نگشته میتوان در بارة آن اندیشید امّا چون گفته شد دیگر نمیوان کاری انجام داد و از آسیب آن در امان بود. سعدی در باب هشتم گلستان در این خصوص میفرماید:
«هر آن سری که داری با دوست در میان مَنِه چه دانی که وقتی دشمن گردد و هر گزندی که توانی به دشمن مَرسان که باشد که وقتی دوست شود. رازی که نهان خواهی با کس در میان مَنه وگر چه دوست مخلص باشد که مر آن دوست را نیز دوستان مخلص باشد، همچنین مسلسل:
خـــامـــشی بــه کـه ضمیر دل خویش با کـــسی گفتن و گفتن که مگوی
ای ســـلیم آب ز ســـر چشـــمه بـبند که چــــو پر شد نتوان بستن جوی
ســـخنی در نهـــــــان نبــاید گــفت کــــــه بــــر انجمن نشاید گفت»
(همان: 171)
- سکوت برای جلوگیری از زخم زبان مردم
سعدی میگوید، نمیتوان از زخم زبان مردم در امان بود. به قول معروف جلوی دروازه را میتوان بست ولی جلوی زبان مردم را نمیشود بست. بنابراین از نظر سعدی بهتر است انسان برای محفوظ ماندن از طعن زبان حاسدان باسکوت و کنارهگیری از آنان آرامش خود را فراهم آورد.
كــســي گـــيــرد آرام دل در كنـــــار كه از صــحبــت خـــلق گيرد كنار
چو ســـعدي كــه چندي زبان بسته بود ز طـــعن زبــان آوران رســـته بود
(همان: 307)
- سکوت برای دوری از عیب جویی
یکی از رذایل تربیتی که سعدی به شدّت بر آن میتازد عیبجویی نسبت به دیگران و در نظر نگرفتن معایب خود است. سعدی معتقد است ناحفاظی که نمیتواند بر زبان و گفتار خود تسلط داشته باشد، سزاوار هم صحبتی و هم کلامی نیست. حکم مسلم و مقرون به منفعت آن است که از چنین آدمیانی دوری اختیار کنیم و هرآن جا که آنان زبان به گفتار و غیبت میگشایند از آنان دوری کنیم و باسکوت خود آنان را نسبت به کردار بدشان آگاه سازیم:
مكن عيــــب خلـــق اي خـــردمند فاش به عيــــب خود از خلق مشغول باش
چـــــو باطــــــل سراينـــد مگمار گوش چوبي ستـــر بيـــــني بصيرت بپوش»
(همان: 367)
- سکوت و سلامتی
گشودن دهان به ناسزا و صب دیگران، ضمن آنکه بیانگر شخصیت حقیر گوینده است و درپیش همه کس حرکتی ناستوده و زشت میباشد، ممکن است باعث تحریک طرفین درگیری شود و در این رهگذر صدمات جانی سخت و دردآوری نیز در پی داشته باشد. سعدی ضمن فراخواندن شنوندهی نصایح خود به تأمّل در گفتار و کردار، داستان شخصی را به تصویر میکشد که در هنگام بر افروخته شدن جنگ و جدال به علت بد زبانی و فحاشی به شّدت کتک خورده و نادم و پشیمان به گوشهای میخلد:
هر کـه گــــردن بـــه دعـــوی افــــرازد دشمن از هــــر طـــرف بــدو تــازد
ســـــــعــــدی افتــــاده ایســـت آزاده کس نیاید بـــــــه جـنگ افــتــاده
اول آنــدیشــــه وآنـــگــهــی گفـــتــار پای بــست آمـده اســـت پـس دیوار
(همان: 21)
-سکوت برای جلوگیری از آسیب های زبان
سعدی معتقد است بسیاری از بلا و گرفتاریهایی که برای انسان به وجود میآید در اثر عدم کنترل زبان میباشد. پرخاشگری با زبان و فحاشی کردن یکی از موجباتی است که باعث وارد آمدن آسیب و صدمات سختی میگردد. سعدی با مثالی زیبا نشان میدهد که اگر انسان چون غنچه دهانش رابسته نگه میداشت و به شکوفایی آن را باز نمیکرد سر انجام چون گل پیرهن را بر تن چاک نمیدید. او در باره عاقبت این عدم خاموشی میگوید:
يكـــــي نـــاســزا گــفت در وقت جنگ گريبان دريدند وي را به چنــــــــگ
قفا خـــورد و عريـــان وگــــریان نشست جهانديده اي گفتش اي خود پرســت
چــو غنــچه گرت بســــته بـــودي دهن دريده نديدي چـــــــــو گل پيرهن
(همان: 367)
ادبیات نظری تحقیق سکوت در آثار سعدی_1615487309_46773_8524_1642.zip0.07 MB |