توضیحات :
ادبیات نظری تحقیق حاکمیت شرکتی در 36 صفحه در قالب ورد قابل ویرایش.
فهرست مطالب و بخشی از متن :
حاکمیت شرکتی
2-2-1 تاریخچه حاکمیت شرکتی
2-2-2 تعاریف حاکمیت شرکتی
2-2-3 اهمیت حاکمیت شرکتی
2-2-4 سیستمهای حاکمیت شرکتی
2-2-4-1 سیستمهای درون سازمانی
2-2-4-2 سیستمهای برون سازمانی
2-2-5 عوامل ایجاد تمایز در سیستمهای حاکمیت شرکتی
2-2-6 مکانیزمهای حاكميت شركتي
2-2-6-1 مکانیزمهای درون سازماني (محاطی)
2-2-6-2 مکانیزمهای برون سازماني (محیطی)
2-2-7 حاکمیت شرکتی در ایران
2-3 ساختار مالکیت و حاکمیت شرکتی
2-9 پیشینه تحقیق
2-9-1 تحقیقات خارجی
منابع و مآخذ
منابع فارسی:
منابع لاتین
حاکمیت شرکتی
حاکمیت شرکتی ناشی از جدایی مالکیت از مدیریت و واکنشی به مسأله نمایندگی است. موضوع حاکمیت شرکتی تا قبل از ارائه تئوری نمایندگی در دهه 1970 توسط جنسن و مکلینگ، کمتر مورد توجه بود، اما در پی ارائه این تئوری، روابط نمایندگی به صورت گستردهای موضوعات مختلف ادبیات مالی، از جمله حاکمیت شرکتی را تحت تأثیر قرار داد. این موضوع با توجه به رخدادهای اخیر اهمیت بیشتری نیز یافته است. به طور مثال فروپاشی شرکتهای بزرگی که پیش از این به آن اشاره کردیم، موجب ایجاد ضرر و زیان بسیاری برای سرمایهگذاران و ذینفعان شد. و با پیگیری علل آن، مشخص شد که این ورشکستگیهای کلان ناشی از سیستمهای ضعیف حاکمیت شرکتی در سطح بینالمللی بوده است. "به دنبال این فروپاشیها و موارد مشابه دیگر، کشورهای سراسر دنیا سریعاً واکنش بازدارندهای به حوادث مشابه نشان دادند. در آمریکا به عنوان یک واکنش سریع به این فروپاشیها، لایحه ساربینز آکسلی[1] در جولای 2002 تصویب گردید که (از سال 2004 لازمالاجرا است) و در ژانویه 2003 گزارشهای هیگس و اسمیت در بریتانیا در پاسخ به شکستهای حاکمیت شرکتی، انتشار یافتند". [14].
در سالهای اخیر، مفهوم حاکمیت شرکتی به یکی از جنبههای اصلی و پویای تجارت مبدل گشته است و پیشرفتهای متعددی درخصوص نحوه اعمال حق حاکمیت شرکتی در سطح جهانی مشاهده میشود. به عنوان مثال، سازمان توسعه اقتصادی[2] به عنوان یک سازمان بینالمللی، استانداردهای قابل قبول بینالمللی را در این مورد فراهم میکند. همچنین به واسطه اقبال روز افزون به مسئله حاكميت شركتي در جامعه متخصصان، تحقيقات آكادميك در اين زمينه رونق گرفته و معيارهاي نوين در اين حوزه پديد آمده است و در دانشگاههای پيشرو اين موضوع در مقاطع تحصيلات تكميلي (كارشناسي ارشد و دكترا) به عنوان يك سر فصل مستقل تدريس ميشود. [38].
حاکمیت شرکتی چارچوبی را برای هدایت و اداره موثر، کارآمد و صحیح بنگاههای اقتصادی و در جهت حداکثر سازی منافع سهامداران ایجاد میکند. این نظام در جهت حمایت و صیانت از حقوق و منافع تمامی سرمایهگذاران و سهامداران در شرکت و کاهش تضاد منافع بین مدیران و سهامداران ایجاد و تقویت میشود. نظام راهبری ضمن ارائه چارچوب قانونی و مقرراتی برای تعیین روابط و مسئولیتهای میان سهامداران، اعضای هیات مدیره، مدیرعامل و سایر ذینفعان به دنبال آن است که تضمین عملکرد رقابتی لازم جهت صحت و سلامت فعالیتها و حصول اطمینان نسبت به رعایت حقوق ذینفعان و ارائه معیارها و مکانیزمهای نظارت و کنترل بر فعالیتهای مدیران و الزام پاسخگویی آنها راجع به فعالیتهای خود در جایگاه عامل را فراهم آورد. حاکمیت شرکتی ناظر به کمیته حسابرسی، ترکیب مدیران، استقلال حسابرسان، ساختار مالکیت، کنترل و سهامداران عمده و جزء است و به دنبال برقراری تعادل میان اهداف اقتصادی و اطمینان از همجهت بودن اهداف فردی با اهداف همگانی است. تحقیقات نشان میدهد حاکمیت شرکتی میتواند باعث بهبود کیفیت گزارشگری مالی، بهبود امور اجرایی توسط شرکتها، شفافیت و پاسخگویی گردد. [38].
2-2-1 تاریخچه حاکمیت شرکتی
موضوع حاكميت شركتي از اوايل دهه 1990 در انگليس، كانادا و امريكا در پاسخ به مشكلات ناشي از فقدان اثر بخشی هئيت مديره شرکتهای بزرگ دنيا مطرح گرديد. مباني اوليه حاكميت شركتي با تهيه گزارش كاربري[3] در انگليس، گزارش دي[4] در كانادا و مقررات هئيت مديره در جنرال موتورز امريكا شكل گرفت و بيشتر به موضوع راهبري[5] شرکتها و حقوق سهامداران متمركز بود اما بعدها با طرح موضوعات و پديد آمدن مشكلات ناشي از فعاليت نادرست شرکتهای بزرگ، با توجه جدي به حقوق ذینفعان و ساير مسائل مربوط به جامعه، تكامل پيدا كرد. در سالهای اخير پيشرفتها عمدهاي در موضوع حاكميت شركتي در سطح جهاني صورت گرفته است. [52].
سازمانهای بين المللي مانند شبكه جهاني حاكميت شركتي[6]، اتاق بازرگاني بينالمللي[7]، بانك جهاني[8]، انجمن مشترك المنافع حاكميت شركتي[9]، سازمان توسعه و همکاریهای اقتصادي و فدراسيون بينالمللي حسابداري[10] و همچنین مؤسسات رتبه بندي همانند S&P[11] استانداردهاي قابل قبول بينالمللي را در اين مورد فراهم كردهاند. [52].
2-2-2 تعاریف حاکمیت شرکتی
به عقیده حساس یگانه (1385)،" برای دستیابی به تعریفی جامع و کامل از نظام حاکمیت شرکتی لازم است به فرایند طرح و تکوین این مفهوم بپردازیم. بررسی متون متعدد و معتبر نشان میدهد که اولین و قدیمیترین مفهوم عبارت حاکمیت شرکتی، از واژه لاتینGubenare به معنای هدایت کردن گرفته شده است که معمولاً در مورد هدایت کشتی به کار میرود و دلالت بر این دارد که اولین تعریف حاکمیت شرکتی بیشتر بر راهبری تمرکز دارد تا کنترل". [19].
بررسی ادبیات مرتبط با حاکمیت شرکتی، نشاندهنده عدم وجود تعریفی مورد توافق از این مفهوم و تفاوت میان تعاریف آن در کشورهای گوناگون است. میتوان تعاریف ارائه شده را در قالب دو تئوری نمایندگی، و ذینفعان مطرح کرد. از دیدگاه تئوری نمایندگی، حاکمیت شرکتی به رابطه بین شرکت و سهامداران محدود میشود. این دیدگاه یک الگوی قدیمی برای طرح مباحث حاکمیت شرکتی است. اما از دیدگاه تئوری ذینفعان، میتوان حاکمیت شرکتی را به صورت یک شبکه از روابط دید که نه تنها بین شرکت و مالکان آنها (سهامداران) بلکه بین شرکت و عده زیادی از ذینفعان از جمله کارکنان، مشتریان، فروشندگان، دارندگان اوراق قرضه و ... وجود دارد. "بررسی کلی تعاریف حاکمیت شرکتی در متون علمی، نشان میدهد که تمام آنها دارای ویژگیهای مشترک و معینی هستند که یکی از مهمترین آنها پاسخگویی است". [18].
"تعریف حاکمیت شرکتی متناسب با رویکردی که انتخاب شده است، صورت میگیرد؛ اگر دیدگاه حاکمیت شرکتی «سهامدار محور» باشد، در آن صورت حاکمیت شرکتی به روشهایی که در آن به سهامداران نسبت به دریافت بازده وجوه سرمایهگذاری شده خود اطمینان میدهد تمرکز دارد. اگر مفهوم گستردهتری انتخاب شود و «سهامداران و سایر ذینفعان» را در بر گیرد، در آن حالت حاکمیت شرکتی از اینکه شرکتها مسوولیت پاسخگویی خود را به همه ذینفعان ایفا کرده و در همه فعالیتهای تجاری خود در راستای مسوولیتهای اجتماعی خود عمل میکنند، اطمینان حاصل میکند". [19].
در ادامه چند تعریف از حاکمیت شرکتی را به منظور ارائه تعریفی جامع و کامل از این مفهوم ارائه خواهیم کرد.
طبق تعریف ارائه شده توسط فدراسيون بين المللي حسابداران درسال2004، حاكميت شركتي مجموعهای از مسئوليتها و شيوههاي به كار برده شده توسط هيأت مديره و مديران موظف است، و هدف از آن مشخص كردن مسير راهبردي به منظور تضمين دستیابی به هدفها، كنترل ريسكها و مصرف مسئولانه منابع میباشد.
به عقیده کادبری که معروف به پدر حاکمیت شرکتی است، حاکمیت شرکتی، سیستمی است که در آن شرکتها هدایت و کنترل میشوند. در واقع حاکمیت شرکتی در ارتباط با سیستمها، فرآیندها، مسئولیتها، نظامهای کنترلی و تصمیمگیری در قلب و بالاترین سطح یک سازمان است.
همچنین ساختار روابط و مسئولیتها در میان یک گروه اصلی شامل سهامداران، اعضای هیات مدیره و مدیرعامل برای ترویج بهتر عملکرد رقابتی لازم جهت دستیابی به هدفهای اولیه مشارکت، تعریفی است که توسط صندوق بین المللی پول و سازمان توسعه و همکاری اقتصادی در سال 2001 ارائه شده است.
پارکینوس در 1994 حاکمیت شرکتی را به عنوان فرآیند نظارت و کنترل برای تضمین عملکرد مدیر شرکت مطابق با منافع سهامداران، تعریف میکند.
هاپب و همکاران (1998)، پس از تحقیقی که در اکسفورد انجام دادند، حاکمیت شرکتی را چنین تعریف میکنند:"حاکمیت شرکتی به تشریح سازماندهی داخلی و ساختار قدرت شرکت، نحوه ایفای وظایف هیأت مدیره، ساختار مالکیت شرکت و روابط متقابل میان سهامداران و سایر ذینفعان، به خصوص نیروی کار شرکت و اعتبار دهندگان میپردازد."
[1] Sarbanes–Oxley
[2] Organization for Economic CO- operation and Development (OECD)
[3]Cadbury
[4]Dey
[5] Strategy
[6] International conporate Goyerrmce Network (ICGN)
[7] International champer of commerce(ICG)
[8]World Bank
[9]Common Wealth Association, for corporate Governanee
[10] International federation Accounting (IFAC)
[11] Standard & Poor's (S&P)
ادبیات نظری تحقیق حاکمیت شرکتی_1614412600_46281_8524_1012.zip0.05 MB |