ادبیات نظری تحقیق تیپ شخصیتی A در 32 صفحه در قالب ورد قابل ویرایش.
بخشی از متن :
خلاصه ای از کار:
مقدمه:
همهی افراد دارای شخصیت میباشند و شخصیت در تعیین میزان موفقیت، خشنودی و رضایت خاطر در زندگی به فرد کمک میکند. هر چیزی که فرد به دست آورد یا انتظار دارد به دست آورد (خواه شغل خوب،همسر دلخواه و حتی سلامت روح و جسم) تحت تأثیر شخصیت فرد و شخصیت کسانی که با آنها در تعامل هستند، میباشد. البته سعی در جمعبندی کردن مجموعهای از ویژگیهای شخصیت یک نفر با استفاده از واژههای مبهمی همچون عالی و وحشتناک کار چندان دشواری نیست، ولی شخصیت آنقدر پیچیده است که نمیتوان آن را به این سادگی توصیف کرد؛ چرا که انسانها در موقعیتهای مختلف و در ارتباط با افراد متفاوت، بسیار پیچیده و تغییر پذیرند و حتی عدهای معتقدند برای تعیین شخصیت نمیتوان از هیچ آزمونی استفاده کرد چرا که هر کسی خود را بهتر از دیگری میشناسد.
به منظور ارائهی تعریف دقیقتری از شخصیت میتوان به ریشهی این کلمه توجه کرد. شخصیت از واژهی لاتین پرسونا[1] گرفته شده که به نقابی اشاره دارد که هنرپیشهها در نمایش استفاده میکردند. به راحتی میتوان درک کرد، چگونه پرسونا به ظاهر بیرونی که به اطرافیان خود نشان میدهیم اشاره دارد. بر این اساس ممکن است برداشت شود که شخصیت تنها به ویژگیهای بیرونی اشاره دارد، در حالی که قطعاً هنگامی که از شخصیت سخن میگوئیم، به چیزی بیش از ویژگیهای بیرونی اشاره داریم، در واقع این واژه تعداد زیادی از خصوصیات ذهنی، اجتماعی و هیجانی را در بر میگیرد. البته باید توجه داشت که شخصیت به ویژگیهای با دوام اشاره دارد. یعنی اگر چه شخصیت انعطافپذیر است ولی به طور کلی در مقابل تغییرات ناگهانی مقاوم است. به بیان دیگر، شخصیت مجموعهای از ویژگیها بادوام و منحصر به فرد است که امکان دارد در پاسخ به موقعیتهای مختلف تغییر کند (آلن[2] و شولتز[3]، 2005).
طبق تعریف دیگری، شخصیت مجموعهای از ویژگیهای جسمی، روانی و رفتاری معرفی شده است، بنابراین عوامل به وجود آورنده این ویژگیها، عوامل به وجودآورندهی شخصیت نیز هستند. دستهی اول (ویژگیهای جسمی) ساختهی وراثت و دستهی دوم و سوم (ویژگیهای روانی و رفتاری) زاییدهی عوامل اجتماعی یا محیط است. تعیین اینکه کدام یک از این دو عامل نقش مهمتری در ایجاد شخصیت دارند کار غیرممکنی است، اما بدیهی است که شخصیت هر فرد حاصل تعامل و تأثیر متقابل هر دو عامل است (کریمی، 1385).
...........
نظریهی تیپشناسی
پیش از آنکه بتوانیم شخصیت را شرح دهیم و یا اندازهگیری کنیم، لازم است الگویی بسازیم که بتوانیم به کمک آن شخصیت را نمایش دهیم؛ ضمناً نیاز به مفاهیمی داریم که بتوانیم جنبههای مختلف الگو را تشریح نمائیم. یونانیان باستان از نظریهی سرشت استفاده کرده و افراد را به چهار نوع مزاج دموی، بلغمی، سوداوی
...............
تیپ A
یکی از مشهورترین الگوهای شخصیتی- رفتاری که از سال 1952 تاکنون در متون روانشناسی و روانپزشکی مطرح شده و مورد توجه فراوان قرار گرفته است، الگوی شخصیتی"A" میباشد. در سال 1959 دو متخصص قلب به نامهای فریدمن و روزنمن مشاهده کردند که مردان و زنانی که دارای ویژگیهایی از قبیل
.............
رفتار نوع A و سلامت بدن
در پاسخ به این سوال که سلامت افراد با الگوهای رفتاری آنان چه ارتباطی دارد، دانشمندان از دو رویکرد استفاده کردهاند. اول، بعضی پژوهشها به بررسی این موضوع پرداختهاند که آیا افراد نوع A بیش از افراد نوع B در معرض خطر ابتلا به بیماریهای مختلف قرار دارند. برای مثال، نتایج پژوهشی نشان داد افراد نوع A مشکلات تنفسی مانند آسم و سرفههای مکرر، و نشانههای بیماریهای دستگاه گوارش مانند زخم، سوء هاضمه و تهوع را به میزان بیشتری گزارش کرده اند (وودز و برنز، 1984). اگرچه بعضی پژ
.................
«هیجان کشنده»ی افراد نوع A
همان گونه که گفته شد، الگوی رفتاری نوع A شامل سه جزء است. در پاسخ به این سوال که کدام یک از این اجزاء بیش از دیگری آسیب رسان است، ویلیامز و برفوت(1988) معتقد هستند که جزء عصبانیت/ خصومت مهمترین عامل است. در یکی از چندین پژوهشی که از این نظریه حمایت کرده است، سابقة 255 مرد مورد بررسی قرار گرفتاین مردان پزشکانی بودند که در زمان دانشجویی، 25 سال پیش از آن تاریخ، آزمونی فیزیولوژیکی را که شامل سنجش خصومت نیز بود، انجام داده بودند. میزان ابتلا به بیماری عروق کرونر
...........
عوامل زیستی روانی اجتماعی در رفتار نوع A
در پاسخ به این سوال که آیا عوامل روانی و زیستی در ایجاد الگوی رفتار نوع A مؤثرند، نتایج پژوهشها دربارهی دوقلوهای یک تخمی و دوتخمی، نشان دهندهی نقش ارث در ایجاد خلق و خو و رفتار نوع A است. دوقلوهای یک تخمی از نظر خلق و خو، الگوهای رفتاری و واکنش در مقابل استرس، بیش از دوقلوهای دوتخمی به هم شباهت دارند(کارملی، روزنمن و چسنی، 1987؛ پدرسون[4] و همکاران، 1989).
.............
خصومت و تیپ A
نظریهپردازان روان پویشی معتقدند که جلوگیری از نشان دادن خصومت علت اصلی شخصیت پرتنش است. مطالعات نیز حاکی از آن هستند که افراد پرتنش به ویژه نسبت به خصومت حساساند و با افزایش فشارخون و خشم به تهدید پاسخ میدهند. همچنین فرصتهایی که خصومت را تخلیه میکنند، فشارخون را پایین میآورند.
...........
درماندگی و تیپ A
درماندگی یکی از مؤلفههای شاخص تیپ A نیست، ولی میتواند ارتباط زیاد با آن داشته باشد. افراد کمی جاه طلب و رقابت جوهستند و احساس فوریت زمانی میکنند، ممکن است در موقعیتهای بیشتری که ناکامی، شکست و درماندگی را تولید میکنند. شکل 3-2 این رابطه را به خوبی نشان میدهد.
............
تیپ A و کنترل
افراد تیپ A از افراد نقطه مقابل شان، یعنی تیپ B نیاز بیشتری به کنترل محیطی دارند. افراد تیپ A انتظار کنترل بیشتری از افراد تیپ B ندارند (گلاس، 1977). الگوی رفتاری تیپ A به خاطر میل به کنترل بیشتر،
.............
نظریه یادگیری اجتماعی – شناختی در رابطه با تیپ شخصیتی رفتاری A
کارهای مقدماتی که در مورد شخصیت صورت گرفته نشان میدهد که ساختهای شخصیت تیپ A تحت تأثیر روابط والدین با کودک است و در واقع والدین با رفتارهایی که از خودشان میدهند، کودکان خود را در جهت شخصیت تیپ A سوق میدهند. یکی از مواردی که در ساخت شخصیت افراد دخالت دارد، یادگیری اجتماعی و مشاهداتی است که آنها در طی دوران زندگی با آن مواجهه بودهاند. کارهای مقدماتی نشان میدهد والدینی که انتظار بالایی از بچههای خود دارند از آنها تیپ شخصیتی- رفتاری A میسازند. چنان که سیمپسون و بک گرین[5] (1986، به نقل از کلانتر، 1377)
...........
منابع
تیپ شخصیتی A
مقدمه:
همهی افراد دارای شخصیت میباشند و شخصیت در تعیین میزان موفقیت، خشنودی و رضایت خاطر در زندگی به فرد کمک میکند. هر چیزی که فرد به دست آورد یا انتظار دارد به دست آورد (خواه شغل خوب،همسر دلخواه و حتی سلامت روح و جسم) تحت تأثیر شخصیت فرد و شخصیت کسانی که با آنها در تعامل هستند، میباشد. البته سعی در جمعبندی کردن مجموعهای از ویژگیهای شخصیت یک نفر با استفاده از واژههای مبهمی همچون عالی و وحشتناک کار چندان دشواری نیست، ولی شخصیت آنقدر پیچیده است که نمیتوان آن را به این سادگی توصیف کرد؛ چرا که انسانها در موقعیتهای مختلف و در ارتباط با افراد متفاوت، بسیار پیچیده و تغییر پذیرند و حتی عدهای معتقدند برای تعیین شخصیت نمیتوان از هیچ آزمونی استفاده کرد چرا که هر کسی خود را بهتر از دیگری میشناسد.
به منظور ارائهی تعریف دقیقتری از شخصیت میتوان به ریشهی این کلمه توجه کرد. شخصیت از واژهی لاتین پرسونا[6] گرفته شده که به نقابی اشاره دارد که هنرپیشهها در نمایش استفاده میکردند. به راحتی میتوان درک کرد، چگونه پرسونا به ظاهر بیرونی که به اطرافیان خود نشان میدهیم اشاره دارد. بر این اساس ممکن است برداشت شود که شخصیت تنها به ویژگیهای بیرونی اشاره دارد، در حالی که قطعاً هنگامی که از شخصیت سخن میگوئیم، به چیزی بیش از ویژگیهای بیرونی اشاره داریم، در واقع این واژه تعداد زیادی از خصوصیات ذهنی، اجتماعی و هیجانی را در بر میگیرد. البته باید توجه داشت که شخصیت به ویژگیهای با دوام اشاره دارد. یعنی اگر چه شخصیت انعطافپذیر است ولی به طور کلی در مقابل تغییرات ناگهانی مقاوم است. به بیان دیگر، شخصیت مجموعهای از ویژگیها بادوام و منحصر به فرد است که امکان دارد در پاسخ به موقعیتهای مختلف تغییر کند (آلن[7] و شولتز[8]، 2005).
طبق تعریف دیگری، شخصیت مجموعهای از ویژگیهای جسمی، روانی و رفتاری معرفی شده است، بنابراین عوامل به وجود آورنده این ویژگیها، عوامل به وجودآورندهی شخصیت نیز هستند. دستهی اول (ویژگیهای جسمی) ساختهی وراثت و دستهی دوم و سوم (ویژگیهای روانی و رفتاری) زاییدهی عوامل اجتماعی یا محیط است. تعیین اینکه کدام یک از این دو عامل نقش مهمتری در ایجاد شخصیت دارند کار غیرممکنی است، اما بدیهی است که شخصیت هر فرد حاصل تعامل و تأثیر متقابل هر دو عامل است (کریمی، 1385).
نظریهی تیپشناسی
پیش از آنکه بتوانیم شخصیت را شرح دهیم و یا اندازهگیری کنیم، لازم است الگویی بسازیم که بتوانیم به کمک آن شخصیت را نمایش دهیم؛ ضمناً نیاز به مفاهیمی داریم که بتوانیم جنبههای مختلف الگو را تشریح نمائیم. یونانیان باستان از نظریهی سرشت استفاده کرده و افراد را به چهار نوع مزاج دموی، بلغمی، سوداوی و زیادی صفرای سیاه باعث پیدایش خلق افسرده و مالیخولیایی میشود. همچنین زیادی سودا باعث پیدایش خلق عصبی و تندخو میشود. این آغازی برای طبقهبندی شخصیت انسان به تیپهای مختلف بوده است که در قرون بعد بسط و گسترش یافت و تأثیر فراوانی بر تفکر دانشمندان داشت.
یکی از مشهورترین انواع تیپشناسی، طبقهبندی یونگ[9] است که افراد را به دو طبقه درونگرا و برونگرا تقسیم نموده است. به نظر یونگ، افراد درون گرا میل به گوشهگیری و انزوا و افراد برونگرا برعکس میل شدید به تماس با افراد اجتماع دارند، به نظر او افراد بیشتر میان دو قطب درونگرا و برونگرا قرار دارند. آیزنک[10] و همکارانش پژوهشهایی در زمینهی خصوصیات روانی یا آن چه که در روانشناسی تحت عنوان صفات، تیپ، عادت و واژههایی از این قبیل توصیف میشود، انجام دادند (شولتز و شولتز، 1998، ترجمهی سید محمدی، 1387). آیزنک پس از تجربه و تحلیلهای آماری دقیق معتقد شد که برای شخصیت افراد میتوان دو بعد را در نظر گرفت، یکی بعد «درونگرایی- برونگرایی»[11] و دیگری بعدی است که آن را با نامهای مختلفی چون «نوروتیسیم »[12]، هیجانپذیری[13] و یا ناپایداری[14] در قبال پایداری[15]یا ثبات (عادی بودن) میشناسند. او معتقد است که هر شخصی را که در نظر بگیریم در یکی از نقاط دایرهای که توسط این دو محور تقسیم شده جایی دارد. اگر دو بعد نظریه آیزنک را در نظر بگیریم، شباهتهایی با الگوی مزاجهای چهارگانه یونان باستان دارد. (شکل 2-1) را ملاحظه کنید (فیست و فیست، 2002، ترجمهی سیدمحمدی، 1386).
[1] - Persona
[2] - Allen
[3] - Schultz
[4]-Pedersond
[5] - Sampsoon & backgrain
[6] - Persona
[7] - Allen
[8] - Schultz
[9]- Yung
[10] - Eysenck
[11] - introversion-extroversion
[12] - Neurotism
[13] - Emotionality
[14] - Unstability
[15]- Staloility
ادبیات نظری تحقیق تیپ شخصیتی a_1614086044_46182_8524_1074.zip0.09 MB |