ادبیات نظری تحقیق تنش های محیطی گیاهان
تعداد صفحه :32 در قالب ورد قابل ویرایش.
بخشی از متن :
تنشهاي محيطي:
تنش يا استرس واژهاي است که اولين بار توسط دانشمندان علوم بيولوژيک در مورد موجودات زنده به کار برده شد. بعدها اين واژه از علم فيزيک برگرفته شده و آن را به عنوان هر عاملي که امکان بالقوه وارد آوردن صدمه به موجودات زنده را دارد تعريف نمودند (کافي، 1379). تنش، نتيجه روند غيرعادي فرايندهاي فيزيولوژيکي است که از تأثير يک يا ترکيبي از عوامل زيستي و محيطي حاصل ميشود. بنابراين تنش داراي توان آسيبرساني ميباشد که به صورت نتيجه يک متابوليسم غيرعادي روي داده و ممکن است به صورت آفت رشد، مرگ گياه و يا مرگ بخشي از گياه بروز کند (حکمت شعار، 1372). تنشهاي محيطي را معمولاً به دو دسته تقسيم کردهاند:
- تنشهاي ناشي از عوامل زنده - تنشهاي ناشي از عوامل غيرزنده
تنشهاي ناشي از عوامل زنده شامل آفات و امراض است و تنشهاي عوامل غيرزنده به پنج گروه تقسيم شدهاند که از بين آنها خسارت وارد به گياهان زراعي در اثر تنشهاي کمبود آب، شوري و دما در سطح جهان گستردهتر بوده و به همين جهت بيشتر مورد مطالعه قرار گرفتهاند (کافي، 1372).
- نقش آب در گياهان
به طور کلي نقش آب در سلولهاي گياهي به شرح زير است:
1- حلال بوده و محيطي مناسب براي واکنشهاي شيميايي را فراهم ميکند.
2- محيطي مناسب براي انتقال موادمعدني ميباشد.
3- محيطي مناسب است که موجب تورم سلولهاي گياهي ميشود. آماس باعث بزرگ شدن سلول، ساختار گياه و شکلگيري آن ميگردد.
4- باعث آبگيري و خنثيسازي بار الکتريکي روي مولکولهاي کلوئيدي ميشود. درمورد آنزيمهاي آبگيري، موجب حفظ ساختمان آنزيم و تسهيل فعاليتهاي کاتاليزوري آن ميگردد.
5- ماده خام فتوسنتزي، فرآيندهاي هيدرولتيکي و ساير واکنشهاي گياهي را تشکيل ميدهد.(1/٪)
6- تبخيرآب و تعرق موجب خنک شدن سطوح گياه ميگردند (99٪آب جذب شده توسط گياه صرف تعرق ميشود).
7- آب جزء تشکيل دهنده اصلي پرتوپلاسم است و 89-85 درصد وزن تر اغلب بافتها را تشکيل ميدهد(عليزاده، 1384).
- تنش خشکي
به طور کلي در بين تمام تنشها، تنش خشکي[1] يکي از مهمترين و شايعترين عوامل محدودکننده رشد گياهان در مناطق خشک و نيهخشک به شمار ميآيد (Turhan & Baser., 2004). خشکي يکي از مهمترين فاکتورهاي محدودکننده توليد است که در بسياري از نقاط دنيا مسئله تهديد کننده و رو به رشدي است (Passioura., 2007). بسياري از گياهان حداقل يک بار در سيکل زنگي خود با خشکي مواجه ميگردند و اين زماني است که بذر آنها رسيده و خشک ميشود (آرمندپيشه و همکاران، 1388). خشکي يک عامل مهم براي کاهش محصول در سرتاسر جهان است که ميانگين عملکرد را تا 50 درصد و بيشتر کاهش ميدهد (Efeoglu et al., 2009) و تقريباٌ توليد 25 درصد زمينهاي جهان را محدود ميکند (آرمند پيشه و همکاران، 1388). خشکي تنها کمبود آب در محيط رشد گياه نميباشد بلکه در اثر تعدادي از عوامل محيطي ديگر مانند درجه حرارت زياد، کمبود رطوبت نسبي هوا، سرعت شديد جريان هوا و روزهاي آفتابي به وجود آمده و تحت تأثير اين عوامل تشديد ميگردد (کافي و مهدوي دامغاني، 1379). لذا به طور کلي آب يکي از مهمترين عوامل موثر در عملکرد است و تنش آب در گياهان علوفهاي سبب کاهش سرعت رشد، کاهش سطح برگ و نهايتاً کاهش توليد ميشود (راهنما و همکاران 1387). استرس ناشي از خشکي زماني روي ميدهد که آب موجود در خاک کاهش يابد و شرايط جوي به دفع آب از طريق تعرق ـ تبخير، کمک مينمايد. همچنين استرس ممکن است به مدت يک روز يا در يک دوره طولاني اتفاق بيفتد و در صورت ادامه خشکي گياه ممکن است در اثر خشکي از بين رود، مگر اينکه داراي مکانيزمهاي مقاومت باشد تا از طريق آنها دفع آب در عدهاي از بافتها و اندامها متوقف و يا کاهش حاصل کند يا اينکه آنها قادر باشند سرعت جذب و انتقال آب را افزايش دهند (حکمت شعار، 1372). از نقطه نظر کشاورزي، خشکي عبارت است از ناکافي بودن آب قابل دسترس، شامل بارش نزولات، ظرفيت ذخيره رطوبت خاک، مقدار و پراکندگي آن در طي دوره ي رشد گياهان زراعي است که باعث محدود شدن پتانسيل ژنتيکي عملکرد گياه زراعي ميشود (vinocur and Altman., 2005; Gubis et al., 2007). اين محدوديت به همراه ساير تنشهاي غيرزنده از جمله شوري، سرما، گرما، و تنشهاي زنده، پتانسيل ژنتيكي عملكرد گياهان زراعي را به مقدار قابل توجهي كاهش ميدهند (Parrish et al., 2006; Ping et al., 2006; Verslues et al., 2006; Martinez et al.,).
- اثرات خشکي بر رشد و عملکرد
اولين و مهمترين تأثير خشکي آسيب زدن به جوانه و استقرار ضعيف آن است. رشد عبارت است از تقسيم سلول، طويل شدن سلول و تمايز، و درگير کردن رويدادهاي ژنتيکي، فيزيولوژيکي و مورفولوژيکي و ترکيب اثرات متقابل پيچيده آنها. کيفيت و کميت رشد گياه وابسته به فرآيندهايي است که بوسيله کمبود آب متأثر هستند. رشد سلول يک فرآيند فيزيولوژيکي حساس به خشکي است که دليل آن کاهش فشار تورگر ميباشد. در کمبود شديد آب، طويل شدن سلول بيشتر گياهان بوسيله قطع جريان آب از آوند چوب به سلولهاي در حال رشد اطراف متوقف ميشود (Farooq et al., 2009). تخريب تقسيم ميتوز، منجر به کاهش طويل شدن سلول و در نهايت ارتفاع، سطح برگ و رشد محصول تحت تنش خشکي ميشود (Kaya et al., 2006., Hussain et al., 2008). در مورد تنش آب شدت، مدت و زمان تنش به علاوه پاسخهاي گياهان بعداز بر طرف شدن تنش و اثر متقابل بين تنش و ديگر فاکتورها به شدت مهم هستند (Plaut., 2003).
- اثرات خشکي بر روابط آب
مقاومت روزنهاي، نسبت تعرق محتواي نسبي آب برگ، درجه حرارت برگ و درجه حرارت کانوپي خصوصيات مهمي هستند که روي روابط آب تأثير ميگذارند. اگرچه اجزاي روابط آب گياه از کاهش يافتن آب قابل دسترس متأثر هستند، در حقيقت باز و بسته بودن روزنه تأثير بيشتري دارد. به علاوه تغيير در درجه حرارت برگ ميتواند فاکتور مهمي در کنترل وضعيت آب برگ در تنش خشکي باشد. گونه هاي متحمل به خشکي WUE را بوسيله کاهش تلفات آب حفظ ميکنند (Farooq et al., 2009).
- اثرات خشکي بر روابط غذايي
نياز هاي آب و عناصر غذايي به هم وابسته هستند، کاربرد کود احتمالا کارآيي گياهان را در بهره برداري از آب قابل دسترس افزايش ميدهد. اين نشان دهنده اثر متقابل معني دار بين کمبود رطوبت خاک و گرفتن عناصر غذايي ميباشد. مطالعات پاسخ مثبت محصول به بهبود حاصلخيزي خاک در شرايط خشک و نيمه خشک نشان داد. واضح است که عملکرد محصول ميتواند اساسا بوسيله بالا بردن کارآيي عناصر غذايي گياه در کمبود عرضه آب بهبود پيدا کند (Farooq et al., 2009).
- اثرات خشکي بر فتوسنتز
كاهش تدريجي مقدار آب سلولي منجر به كاهش ميزان فتوسنتز و در نهايت سبب توقف آن ميشود (Lawlor and Cornic., 2002). يكي از عوامل مهم در كاهش فتوسنتز بسته شدن روزنهها در شرايط كسر آب مي باشد، كه نتيجه آن كاهش هدايت روزن اي و در نهايت كاهش ميزان فتوسنتز ميباشد. محدوديت روزن اي سبب كاهش ميزان فتوسنتز و غلظت CO2 در فضاي بين سلولي برگ ميشود، كه به نوبه خود سبب جلوگيري از متابوليسم م شود (Lawlor., 2002). هنگاميكه مقدار آب سلول از 100 درصد به 75 درصد كاهش مي يابد، هدايت روزنهاي كاهش مي يابد و در نتيجه فتوسنتز كاهش مييابد. ب طور كلي ميزان فتوسنتزبالقوه (حداكثر ميزان فتوسنتز تحت شرايط اشباع CO2 و نور و برگهاي كاملا اشباع از آب) با مقدار آب سلول دو نوع رابطه كلي دارد كه نوع 1 و نوع 2 ناميده مي شوند. نوع 1 دو مرحله اصلي دارد. هنگاميكه مقدار آب نسبي سلول از 100 درصد تقريباً به 75 درصد مي رسد، فتوسنتز بالقوه تحت تأثير قرار نميگيرد، اما كاهش هدايت روزنهاي منجر به كاهش فتوسنتز، پايين رفتن غلظت CO2 در داخل برگ و در كلروپلاست ميشود. اگر مقدار آب نسبي به پايين تر از 75 درصد برسد، بازدارندگي متابوليكي براي فتوسنتز بالقوه و سپس توقف فتوسنتز رخ ميدهد. پيشنهاد شده كه اين مرحله تنش واقعي است، كه كاهش فتوسنتز بالقوه بوسيله كاهش سنتز ATP و متعاقب آن کاهش سنتز ريبولوز بي فسفات (RuBP) بوجود ميآيد. عکسالعمل نوع 2 زماني رخ ميدهد که فتوسنتز بالقوه تدريجاً از مقدار آب نسبي 100 درصد تا 75 درصد كاهش مييابد و ميزان فتوسنتز با بالا بردن ميزان CO2 كمتر به مقدار ا وليه (حالت بدون تنش) باز ميگردد. در اين مرحله کاهش هدايت روزنهاي منجر به کاهش CO2 داخل برگ و داخل کلروپلاست ميشود و احتمالا به نقطه جبراني نميرسد، در اين مرحله هدايت روزن اي به تدريج کم اهميتتر ميشود و محدوديتهاي متابوليكي با كاهش مقدار آب نسبي پر اهميتتر ميشوند. در تنش خشكي متوسط، محتواي آب برگها كاهش مييابد ولي در ظرفيت فتوسنتزي گياه تغييري مشاهده نميشود. در تنش خشكي شديد سلولها تا حد زيادي آب خود را ازدست ميدهند و تا زماني اين امر ادامه پيدا ميكند كه فقط آب پيوندي باقي ميماند و در نتيجه خسارات شديدي به سلولها وارد شده و رشد و فتوسنتز گياه به شدت محدود ميگردد. گياهان مقاوم به خشکي وظايف روزنهاي خود را به نحوي تنظيم مينمايند که حتي در شرايط تنش نيز قادر به تثبيت مقداري دي اکسيد کربن نيز هستند و در نتيجه راندمان فتوسنتزي خود را ميتوانند در حد بالا حفظ نمايند.
3-Drought stress
ادبیات نظری تحقیق تنش های محیطی گیاهان_1614058936_46176_8524_1071.zip0.05 MB |