توضیحات :
ادبیات نظری تحقیق تحلیل حق فرد به شناسایی شخصیت حقوقی در 48 صفحه در قالب ورد قابل ویرایش.
بخشی از متن :
تحلیل حق فرد به شناسایی شخصیت حقوقی
ظهور قواعد بینالمللی حقوق بشر، رفته رفته منجر به تغییر در وضعیت حقوقی افراد در جامعه بینالمللی شد و با شکل گیری و تبلور قواعد عرفی و رویههای بینالمللی به تدریج افراد انسانی در حوزه حقوق بین الملل از حاشیه به متن راه یافتند. علاوه بر رویه هایی که کم و بیش شخصیت حقوقی افراد را در حوزه بین المللی به رسمیت می شناخت، با تجلی اعلامیه جهانی حقوق بشر، شخصیت حقوقی افراد به عنوان یک حق بشری شناسایی گردید. حق مزبور که پس از اعلامیه جهانی و به تبع آن، به معاهدات و عرف های پذیرفته شده بین المللی وارد شد، شناسایی هر یک از افراد بشر را در مقابل قانون مورد پذیرش و تأکید قرار داد و از آن پس دولت ها مکلف شدند حق افراد را به شناسایی شخصیت حقوقی شان در حقوق بین الملل و همچنین در محدوده صلاحیت سرزمینی خویش مورد تصدیق قرار داده و شناسایی نمایند. به این ترتیب حق مزبور امروزه از جمله حقوق بنیادینی است که جایگاه ویژه ای را در حقوق بین الملل بشر به خود اختصاص داده است.
مبحث اول- بنیان فلسفی و نظری حق فرد به شناسایی شخصیت حقوقی
طی روندِ توسعه حقوق بشر در عرصه بین المللی، مفهوم فرد و جایگاه وی نیز در بین نظریات فلاسفه و اندیشمندان حقوق بین الملل دچار تحول گشت؛ به گونه ای که مفهوم شخصیت حقوقی خصوصاً در عرصه بین المللی که بنابر عقاید فلاسفه حقوق تا پیش از این مختص دولت ها بوده، دچار تحول گشت و شخصیت حقوقی مجدداً با گرایشات فرد گرایانه مفهوم سازی شد. این مفهوم از سال ها پیش تا کنون به طور موثری توسط فلاسفه و اندیشمندانی چون: کانت، لاترپاخت[1]، چارلز تیلور[2] ، کانکادو ترینداد ارائه شده است.[3] براین اساس در ادامه جهت ارائه مبانی حق فرد بر شخصیت حقوقی وی، عقاید سه تن از این علما را که تأثیر بیشتری در تغییر نگرش موجود نسبت به جایگاه و موقعیت حقوقی افراد داشته اند، می پردازیم.
گفتار اول- امانوئل کانت
هرچند کانت[4] را نمیتوان بنیانگذار نظریه حقوق بشر مدرن دانست، اما وی نخستین فیلسوفی است که تثبیت و تحکیم مبانی حقوق بشر، مرهون او است و به جرأت میتوان قرائت کانتی از حقوق بشر را تا به امروز قرائت غالب دانست.[5] چرا که نظریه حقوق طبیعی کانت به طور عمده فلسفه معاصر حقوق بشر را تحت تاثیر قرارداده است.[6] حقوق بشر به طور تنگاتنگی با ضروریات حیات انسان مرتبط است و هدف آن حفظ و توسعه استقلال انسان است. از این رو حقوق بشر قادر است از بشریت به شخصیت در مفهوم کانتی سیر کند.[7]
معمولاً، کانت برای موجودات عاقل که به عنوان غایات خودشان در نظر گرفته شده اند، کلمه «شخص» را به کار می برد. از منظر وی «شخصیت» کیفیتی است که باعث می شود، افراد که ماهیتی عقلانی دارند، شایسته احترام باشند، این امر بیانگر «کرامت» آنها است. کانت به سادگی بیان می کند که شأن و منزلت انسانی واقعیتی است که نشان می دهد «ماهیت عقلانی انسان غایت در خود است»، در حالی که هیچ واقعیت دیگری در جهان وجود ندارد. این امر دلیلی است برای اینکه، هر طبیعت عقلانی را یک شخص بنامیم و نه یک شیء.[8] بنابراین کانت شخص را در برابر شیء قرار داده است و ساحت شخص را مقدس تر از آن می داند که به سان اشیاء تحت تسلط دیگران باشد. لذا از منظر وی انسان به عنوان یک موجود عقلانی نباید به عنوان ابزار مورد بهره برداری قرار بگیرد. در عوض او باید در همه اقداماتش در همه زمان ها به عنوان یک غایت مورد توجه قرار گیرد.[9] و نمی توان او را برای رسیدن به اهداف دیگری قربانی کرد یا بدون رضایتش مورد بهره برداری قرار داد.[10] در این چارچوب انسان بنفسه غایت است و هیچ گاه نباید ابزار براي رسیدن به غایتی دیگر تلقّی شود.[11] از این رو است که کانت بیان میدارد: خواه نسبت به شخص خودت یا نسبت به شخص دیگر، با انسانیت رفتار کن، نه به عنوان وسیله و ابزار.[12] لذا منطق کانتی، موجودات دیگر را تابع انسان، براى انسان و در خدمت انسان میداند. این دیدگاه در برخورد با اندیشه هاي اومانیسی حاکم بر جهان پست مدرن، نهایتاً به نوعی دیدگاه اومانیستى در فلسفه کانت منجر گردید.[13]
[1]- Sir Hersch Lauterpacht (1897 -1960)
او که در سال های 1952 تا 1954 عضو کمیسیون حقوق بین الملل بود، از سال 1955 تا 1960 قاضی دیوان بین المللی دادگستری بود.
Elihu Lauterpacht, “Sir Hersch Lauterpacht: 1897-1960”, European Journal of International Law, vol. 8, Issue 2, 1977, p. 315.
[2] - چارلز تیلور(Charles Margrave Taylor ) فیلسوف کانادایی معاصر تاکید می کند جهان مدرن به طرز قابل ملاحظه ای با تمدن های پیشین تفاوت دارد. به طوری که، اگرچه در گذشته طبقه افراد آنها را شایسته احترام می کرد، امروزه مفهوم احترام به شخص انسان یک ارزش جهانی است. و عرصه بین المللی تشکیل شده است از جامعه ای از افراد که سزاوار احترام هستند، و برگزیده شده اند بالاتر از همه چیز به عنوان حاملان حقوق بشر.
Grear, Anna, op.cit , p. 172-173.
[3] - Antônio Augusto Cançado Trindade (born 1947)
او که یک حقوقدان برزیلی است. که از جمله قضات دیوان بین المللی دادگستری، و دیوان حقوق بشر کشورهای آمریکایی، است و در دانشگاه اوترخت هلند، حقوق بشر تدریس می نماید.
International Court of Justice, Available at: http://www.icj-cij.org/court/?p1=1&p2=2&p3=1&judge=167.
[4] - Emmanuel Kant (1724 –1804) .
کانت فیلسوف شهیر آلمانی است که از دل فلسفه حقوق وی، حقوق بشر بیرون آمد.
فرناندو تسون، فلسفه حقوق بین الملل، ترجمه: محسن محبی، تهران، موسسه مطالعات و پژوهشهای حقوقی(شهردانش)، 1388، ص13.
[5] - ناصر قربان نیا ، حقوق بشر و حقوق بشردوستانه، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ دوم، 1390، تهران، ص87..
[6] - SN Dhayani , Fundamentals of Jurisprudence: The Indian Approach , Central Law Agency, 1997, p. 79.
[7] - Immanuel Kant , Religion within the Limits of Reason Alone, New York , Harper Torch book, 1960, p. 26.
[8] - Christoph Rehmann-Sutter & Marcus Dèuwell & Dietmar Mieth , Bioethics in Cultural Contexts: Reflections on Methods and Finitude, Springer, Netherlands, 2006, p. 133.
[9] - Stephen Palmquist , Cultivating Personhood: Kant and Asian Philosophy, Walter de Gruyter, Germany, 2010, p. 427 .
[10] - Robert Bader M., Nozick Ralf , Continuum, New York, 2010, p. 22.
[11] - Immanuel Kant , Grounding for the Metaphysics of Morals, Cambridge University Press ,2005, p. 40-41.
[12] - فرناندو تسون، فلسفه حقوق بینالملل، ترجمه محسن محبی، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای حقوقی، تهران،1388، ص30.
[13] - عسکر دیرباز ، رحیم دهقان سیمکانی، «عقلانیت و انسان اخلاقی در اندیشه کانت و ملّاصدرا» ، معرفت اخلاقی، سال دوم، شماره سوم، تابستان 1390 ، ص60.
ادبیات نظری تحقیق تحلیل حق فرد به شناسایی شخصیت حقوقی_1613545345_45930_8524_1635.zip0.10 MB |