توضیحات :
ادبیات نظری تحقیق پارازیت یا انگل، تک یاخته ها، تولید مثل، میتوکندری در 22 صفحه در قالب ورد قابل ویرایش.
بخشی از متن :
-تعریف پارازیت یا انگل
پارازیت یا انگل واژه هایی هستند که امروزه در زندگی جوامع بشری کاربرد های گوناگونی دارند. ابتدا باید روشن شود که انگل چیست. در فرهنگ لغت انگلیسی آکسفورد (چاپ چهارم، 1949) آمده است: انگل حیوانی است که درون یا خارج موجود دیگری زندگی و به طور مستقیم از آن تغذیه می کند. پارازیت از لغت یونانی پارا به معنی کنار، ماوراء، غلط، اشتباه و نامنظم و لغت سیتوس به معنی غذا مشتق شده است.
فرهنگ لغت وبستر (چاپ دوم، 1949) پارازیتیسم را یک زندگی مشترک رقابت آمیز معرفی می کند. سمبیوزیس در همان فرهنگ لغت به معنی زندگی مشترک یا همکاری دو موجود جاندار آمده است. در یونانی سین یا سیم به معنای با هم و بیوس به معنای زندگی است. در جانور شناسی، زندگی انگلی به عنوان همکاری بین دو جانور که یکی از آنها به طور موقت یا دائم درون یا بیرون بدن دیگری زندگی و تغذیه می کند، مطرح است. البته این معنی شامل جنین پستانداران نمی شود. رابطه انگلی بین حیوانات از گونه های مختلف، یک زندگی انگلی اختصاصی مشترک به حساب می آید. عمل پروراندن یا تغذیه کردن در تعریف فوق نیز منظور می شود. در حالی که اگر این مطلب در رابطه بین دو جانور وجود نداشته باشد، به عبارتی دیگر یک جانور فقط نقش انتقال جانور دیگر را به عهده داشته باشد، آن را ناقل می خوانند.
در زندگی سمبیوزیس از جمله انگلی جفت کوچکتر آن حیوانات، انگل و جفت بزرگتر، میزبات است. طبق شرایط خاص، انگل در رون یا روی بدن میزبان خود زندگی می کند. این زندگی اشتراکی (سمبیوزیس)، زندگی انگلی داخلی یا زندگی انگلی خارجی نامیده می شود. تعدادی از این انگل ها در بخشی از سیر زندگی خود توانایی زندگی مستقل و بدون همکاری میزبان را ندارند که آن ها را انگل های اجباری می نامند. در حالی که تعدادی دیگر گاهی بدون وجود میزبان نیز زنده می مانند که به آن ها انگل اختیاری می گویند (28).
تفاوت های آشکاری بین زندگی انگلی و زندگی همسفره ای (کومنسالیسم) وجود دارد. در زندگی کومنسالیسم یکی از دیگری تغذیه نمیکند ولی یکی به دیگری از نظر جایگزینی داخلی یا خارجی نیاز دارد.
برخی از مژه داران، کومنسال خارجی ماهی ها هستند. اغلب انگل های روده ای انسان یا سایر حیوانات در واقع کومنسال داخلی هستند. میزبان های آنها نیز به طور غیر مستقیم تحت تاثیر آنها قرار دارند در حالی که انگل ها از غذاهای آماده میزبان استفاده می کنند. در سیستم انگلی واقعی، انگل از بافت های میزبان تغذیه می کند و از این جهت برای میزبان ناراحت کننده است. بعضی از محققان پارازیتیسم را به عنوان همکاری بین دو موجود در حد ماکرو مولکولی می دانند. این تلقی نشان دهنده آن است که انگل ماکرو مولکول ها را از میزبان خود دریافت می کند. یکی از موارد تلقی از زندگی انگلی در حد ژنتیک است. در این تعریف انگل کمترین وابستگی را به میزبان دارد به طوری که نیازش تنها تامین یک ژن توسط میزبان است. تمام انگل های بافت ها همیشه برای میزبان مضر نیستند. تعدادی از تریپانوزوم ها از جمله تریپانوزوم لویسی با اینکه از پلاسمای خون میزبان تغذیه می کنند ولی برای میزبانش مضر و بیماری زا نیستند. در حالی که برخی دیگر تا حد مرگ برای میزبان خود خطرناک هستند مانند Trypanosoma brucei gambiense در انسان. به انگل های مضر پاتوژن نیز گفته می شود. بعضی از موجودات کومنسال نیز ممکن است تحت شرایطی بیماری زا شوند مانند آنتاموبا هیستولیتیکا در انسان (29و48).
البته این تقسیم بندی ها ممکن است در همه جا یکی نباشند. چرا که تک یاخته ممکن است بدون هیچگونه آسیبی به طور کومنسال زندگی کند ولی گاهی به یک موجود مضر تبدیل شود. پس یک موجود می تواند به طور بالقوه بی خطر یا خطرناک باشد. برخی از موجودات سمبیوز اشکال تک میزبانی در طول چرخه زندگی خود فقط یک میزبان دارند و ممکن است بخشی از زندگی خود را در خارج از بدن میزبان بگذرانند. سمبیوز های دیگر اشکال چند میزبانی، دو و یا گاهی بیشتر میزبان دارند که از نظر تاکسونومیک به گروه های متعددی تقسیم می شوند. میزبان ها گاهی نهایی، محل انجام سیر جنسی انگلی و گاهی واسطه، محل انجام سیر غیر جنسی انگل هستند. این مراحل در بعضی از انگل ها از نظر شکلی قابل تمیز نیستند مانند تریپانوزوم ها، برعکس پلاسمودیوم ها که میزبان واسط آنها مهره داران و میزبان نهایی، بی مهرگان (پشه آنوفل) هستند و هریک اشکالی اختصاصی و قابل تفکیک دارند. یکی از میزبان ها، میزبان جایگزین است که اغلب به عنوان ناقل از آن نام برده می شود. این ناقل، تک یاخته را از میزبانی به میزبان دیگر منتقل می کند (52).
از دیدگاه انسان پشه ناقل مالاریا است ولی از نظر پشه، انسان ناقل است. وقتی میزبان دیگر مهره دار یا گیاه باشد، در عمل، لغت ناقل برای میزبان های بی مهره استفاده می شود. اگر انگل تک یاخته در بدن ناقل رشد و تکثیر پیدا کند آن را انتقال چرخه ای ( بیولوژیک) نامند. ولی در صورتی که انگل در ناقل رشد و تکثیر پیدا نکند، انتقال غیر چرخه ای (مکانیکی) نامیده میشود (20و 68).
- طبقه بندی و تکامل تک یاخته ها
- طبقه بندی
تک یاخته ها از سلسله جانداران یا شاید در سلسله آغازیان طبقه بندی می شوند. اگر روش دوم را در نظر بگیریم، گروه های اصلی تک یاخته ها خود یک شاخه هستند. تک یاخته ها موجودات یوکاریوتی هستند که DNA آنها دارای غشای مستقلی است و هسته را تشکیل می دهد. از این جهت با پروکاریوت ها متفاوتند. تک یاخته ها شامل کوچکترین یوکاریوت ها هستند و اغلب گفته می شود که از قدیمی ترین جاندارانند. این واقعیت تا حدی است که احتمال داده می شود بعد از گیاهان، قدیمی ترین جانداران بوده اند. البته حیات داشتن بعضی از آن ها به زمان های بسیار دور می رسد. در صورت صحت این مطلب که تک یاخته ها نماینده جدید گروه اجدادی جانوران و گیاهان هستند، مارا در حل اختلافات و مشکلات تاکسونومیک آن ها یاری می کند (21).
بعضی از اشکال تاژکداران، کلروپلاست دارند و از نظر ویژگی های تغذیه ای به گیاهان شبیه هستند. برخی بدون کلروفیل و شبیه جانوران هستند و گروهی نیز نحوه عملشان به محیط بستگی دارد. در سال 1866 نظریه ای توسط هاکل بیان شد که دو دسته نمی بایستی از هم جدا باشند بلکه مثل کلیه تک یاخته های دیگر و آلگ های تک سلولی یوکاریوت در سلسله آغازیان هستند. این فرضیه منطقی تنها اخیرا مورد توافق عمومی قرار گرفته است.
آغازیان از نظر ساختمان، بی تردید موجوداتی تک سلولس هستند. آناتومی آغازیان اساسا مشابه یک سلول ساده متازوآ است. از نظر عمل نیز آغازیان بی شک سلول واحدی هستند که کلیه اعمال و احساسات را مانند یک جانور کامل یا گیاه کامل انجام می دهند و فاقد تقسیمات سلولی خاص برای انجام کار بخصوصی هستند. در نتیجه یک آغازی از نظر اندازه بسیار محدود و کوچک است. در عین حال توانایی کاری آنها به محیط زندگیشان بستگی ندارد. آغازیان به سرعت تکثیر می شوند و از این جهت شاید از یوکاریوت ها بسیار موفق تر باشند (74).
در ادامه به قسمتی از رده بندی سلسله آغازیان اشاره می کنیم(تصویر 1-2).
- سلسله آغازیان Kingdom PROTISTA ( Haeckel 1866)
- شاخه سارکوماستیگوفورا
هسته واحدی دارند. در تعدادی ممکن است هسته ها بیشتر باشند. جنسیت وقتی ظاهر می شود که اصولا به شکل سینگامی تکثیر می شوند. تاژک یا پای کاذب یا هردو را دارند.
- زیر شاخه ماستیگوفورا
یک یا چند تاژک در مرحله تروفوزوئیت دارند. اصولا تکثیر آنها غیر جنسی و قرینه با تقسیمات دوتایی است. در تعدادی نیز تکثیر جنسی دیده شده است.
- رده فیتوماستیگوفورا
اختصاصا کلروپلاست یا پیگمان های مختلف از جمله کلروفیل به وضوح در آن ها دیده می شود. اکثرا دارای زندگی آزادند.
- راسته کنیتوپلاستیدا
دارای یک یا دو تاژک، آکسونم و میله محوری و یک میتوکندری بزرگ بوده و به طور معمول و طبیعی دارای یک یا بیشتر توده واضح DNA که نزدیک کینتوزوم های تاژک متمرکز شده است بوده و غالبا انگلی هستند.
- زیر راسته بودونیا
اختصاصا دارای دو تاژک قرینه، DNA کینتوپلاست متراکم در یک توده واحد، اغلب بزرگ یا چند جسم مجزا یا کاملا از میتوکندری جدا شده و دارای زندگی آزاد یا انگلی هستند.
ادبیات نظری تحقیق پارازیت یا انگل، تک یاخته ها، تولید مثل، میتوکندری_1612592928_45625_8524_1964.zip0.40 MB |