تحقیق در مورد عجم
تحقیق در مورد عجم

تحقیق در مورد عجم در 24 صفحه

در قالب ورد قابل ویرایش


بخشی از متن :

عجم

عجم (Ajam-Ajaam- Hajam) در زبان فارسی و در بیشتر زبانهای آسیایی مانند زبان هندی، زبان اردو، زبان پشتو، زبان بلوچی، زبان ترکی، معنی ایرانی و زبان فارسی می‌دهد، اما در زبان عربی امروزه بیشتر به معنی غیر عرب بکار می‌رود.

واژه عجم

درطول تاریخ کاربردهای متعددی داشته است و به چم مختلفی بکار رفته است. دربرهه‌ای از تاریخ به کسی که زبان عربی را متوجه نمی‌شد اعجمی می‌گفتند که این لقب در دوره موالی بیشتر به ایرانیان اطلاق می‌شد.برای اولین باردر دوره بنی امیه کاربرد تحقیر آمیز کلمه عجم برای مترادف فارس و مجوس بیان شده‌است.اما امروزه کاربرد معنای تحقیر آمیز"زبان کند(الکن)" در ادبیات عرب جایگاهی ندارد. البته هنوز هم در بعضی از شهرهای خلیج فارس بعضی اعراب سنی تندرو و یا عده‌ای قوم گرایان، کلمه عجم را بویژه به شکل "اعجمی " برای تحقیر بر ضد شیعیان و ایرانیان بکار می‌برند.کلمه عجم قبل از اینکه به این معنی بکار برود قرنها فقط برای پارسها بکار می‌رفت کما اینکه امروزه در خوزستان، اعراب هنوز هم به فارس عجم می‌گویند و این عبارت نه تنها تحقیر آمیز نبود بلکه موجب افتخار هم بود بطوری که بعضی از عربها حتی در دوره جاهلی داستان‌های شکوه کسرایان عجم و ملک جم را با افتخار نقل می‌کردند[نیاز به ذکر منبع] سپس عجم در یک برهه از تاریخ فقط برای فارسها و مترادف پارسیان بکار گرفته می‌شد.[نیاز به ذکر منبع] بعدها بدلیل صرفی بودن زبان عربی جم و عجم به واژه‌های متعددی مانند معجم، عجمه و غیره تبدیل شد.

  • عجم در زبان های مختلف بصورتهای گوناگون مانند هجم - هخم - هیم- ایم- حیم نیز تلفظ شده‌است. گمان می رود بین واژه هخامنش و کلمه عجم ارتباط وجود داشته باشد. زیرا کلمه جم و یم که ریشه اصلی عجم هستند در زبان لاتین بصورت خ Haxâm تلفظ می‌شود.شاید کلمه جمشیدیان در نگارش لاتین به هخامنشیان تبدیل شده باشد.زیرا در ادب کلاسیک فارسی جمشید - جم و عجمیان هست اماهخامنشیان یا اخامنید وجود ندارد.

این فرضیه که آیا عجم و هخم از یک ریشه‌اند، نیازمند بررسی است. در قدیمی‌ترین متون فارسی، جمشیدیان، جم، عجمیان و عجمان به چشم می‌خورداماواژه هخامنشیان در ادبیات فارسی بعد از اسلام نیست. کما اینکه کلمات کوروش - خشایار - اردشیر و .... نیز در پارسی قدیم شکل دیگری داشته اند بطوریکه کوروش نامی لاتین شده و برگشت یافته به فارسی است. گمان می روداصل آن خروس یا خروش یا خورشید khourshid-khour بوده‌است[نیاز به ذکر منبع] بویژه اینکه تصویر سنگی منسوب به کوروش (کلاهی شبیه به تاج خروس[نیاز به ذکر منبع] و دوشاخ قوچ بر سردارد و این یکی از دلیل‌هایی است که احتمال این که کوروش «ذوالقرنین» باشد رانیز بالا می‌برد. [۱])

ریشه‌های واژه عجم

جم +ال = الجم = اجم =عجم پیوند واژه‌ای و تاریخی با جم شید و جم دارد.

جم نام کوچک جمشید پادشاه افسانه‌ای ایران است که با شخصیت سلیمان یکی دانسته می‌شود. جمشید از دو واژه جم و شید تشکیل شده‌است. جم و یم از یک ریشه‌است و معنی دریا و اقیانوس و گروه می‌دهد شید یعنی درخشندگی همیشگی و هم معنی خور است که برای مبالغه در معنی با شید ترکیب می‌شود و خورشید خوانده می‌شود که تابناکی ابدی را برساند. جمشید بر روی هم مفهوم جم درخشان، دریای نور، خورشید تابان، دریای تابناک، فروغ جاودان را می‌رساند.

ریشه

کلمه یم و جم به معنی گروه و دسته و به معنی آب و رودخانه و یا دریا است. نام یکی از مشهورترین پادشاهان یا پیامبران اساطیری ایران نیز با آن پیوند دارد. ریشه سامی و یا آریایی این کلمه قابل اثبات نیست امادرعربی کلمه با حروف (وای) شروع نمی‌شود پس یم نمی‌تواند عربی باشد. چون وزن آن هم عربی نیست. طبق قاعده زبان عرب به اسم جم الزاماٌ ال اضافه می‌شود بصورت الجم. اما چون ج در «جم» از حروف شمسی است بنا برین در آن حرف «ل» تلفظ نمی‌شود. جم و یم در زبان عرب نیز به معنی دریا برکه و انجمنی بوده و همان معنی لفظی نام طبقه روحانیون قدیم ایران یعنی مغ مجوس ، همان عاد تورات و قرآن بوده‌است.

جم کی بود؟

جم که در اوستا، یم و در زبان پهلوی جمشید و جمشیر و جم و در زبانهای لاتین گاهی هجم و هخم نیز تلفظ شده‌است نامی است که بزرگان متعددی در تاریخ به آن نامیده شده‌اند ولی جمشید باستان از اولین پادشاهان محسوب می‌شود که بر اساس نوشته‌ها و داستان‌های شفاهی و کتب خداینامه‌ها و شاهنامه، اختراع لباس، نگارگری، کشف فلز، ساختن گرمابه، پزشکی و جشن نوروز را به او نسبت داده‌اند صفات این پادشاه شباهت زیادی به نوح در قران دارد و بعضی وی را با سلیمان یکی دانسته‌اند. در اوستا آمده‌است در زمان جم شید ۳۰۰ سال مرگ و بیماری نبود اهورا مزدا از او خواست که پیامبرش در روی زمین باشد ولی او شهریاری را پذیرفت. در یکی از سالها سرما بشدت فزونی یافت او دژی بنام جم کرات (ورجمکرت) ساخت و حیوانات را در آن جای داد. در دوره او حیوانات فزونی یافتند. او جامی داشت که در آن تمام اسرار نهان را می‌دید. نگاه کردن به گوی شیشه‌ای و اسرار گفتن از این دوره رایج شده‌است، ولی سرانجام او ادعای خدایی کرد و گمراه شد پس ضحاک بر او چیره شد و به تعبیر فردوسی:

منی کرد آن شاه یزدان شناس


ز یزدان بپیچید و شد ناسپاس

فایل هایی که پس از خرید می توانید دانلود نمائید

2722_1610602690_45144_8524_1488.zip0.03 MB
پرداخت و دانلود محصول
بررسی اعتبار کد دریافت کد تخفیف
مبلغ قابل پرداخت : 19,000 تومان پرداخت از طریق درگاه
انتقال به صفحه پرداخت