توضیحات :
دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیقاتی مفهوم و ویژگی های مدیریت دانش (فصل2) در 59 صفحه در قالب Word قابل ویرایش.
فهرست مطالب و بخشی از متن :
2-1- بخش اول: ادبیات تحقیق. 15
2-1-2- ارتباط داده، اطلاعات و دانش... 17
2-1-4- عوامل مؤثر بر بکارگیری دانش... 22
2-1-7- مفهوم مدیریت دانش... 26
2-1-8- تاریخچة مدیریت دانش... 27
2-1-9- علل پیدایش و تکامل مدیریت دانش... 28
2-1-10- نیاز به مدیریت دانش... 30
2-1-11- اهداف مدیریت دانش... 30
2-1-12- وظایف مدیریت دانش... 31
2-1-13- مزایای مدیریت دانش... 32
2-1-14- عناصر اساسی مدیریت دانش... 34
نقش مدیریت در مدیریت دانش... 36
نقش تکنولوژی اطلاعات در مدیریت دانش... 37
نقش فرهنگ سازمانی در مدیریت دانش... 37
2-1-15- گرایشهای مدیریت دانش... 38
2-1-16- عوامل مؤثر در طراحی استراتژی مدیریت دانش... 39
2-1-17- مدیریت دانش و فناوری.. 40
2-1-18- جریان دانش در سازمان. 42
2-1-19- مؤلفههای مدیریت دانش... 45
2-2- بخش دوم: مروری بر سوابق تحقیق. 57
الف- سابقة تحقیقات انجام شده در داخل کشور. 57
فصل دوم
ادبیات و پیشینه تحقیق
مقدمه
امروزه یکی از با اهمیتترین سرمایههای یک سازمان، کارکنان هوشمند و با دانش آن هستند که با خلق فرآیندهای سازمانی نوین، فناوریها و توسعة محصولات جدید، سازمان را به مزیت رقابتی پایدار رهنمون میشوند. تلاشهای نوآورانه در سازمانها نتیجه سرمایهگذاری در فرآیند یادگیری و ارتقاء مدیریت منابع انسانی و مدیریت دانش است. سازمانها میتوانند با مدیریت خلاقانة دانش و بهکارگیری نوآورانة فناوری اطلاعات، این امکان را برای کارکنان خود به وجود آورند تا در مسائل سازمانی که نیاز به راهحلهای جدید دارند به تجربیات خود تکیه نمود و با رشد در مسیر یادگیری، سازمان را یاری رسانند(تبریزی و رحیمی، 1387: 53).
در واقع مدیریت دانش با ایجاد و توسعة دارائیهای دانش در یک سازمان درصدد دستیابی به فراتر از اهداف است که این خود مستلزم فعالیتهایی همچون شناسایی، ایجاد، توسعة تشریک و تسهیم و بهکارگیری دانش است. اینکار نیازمند سیستمهایی جهت ایجاد و نگهداری منابع دانش، پرورش و تسهیم دانش و یادگیری سازمانی است. در این راستا طبعاً سازمانهایی موفق خواهند بود که به دانش به عنوان یک دارایی مینگرند و ارزشها و هنجارهای سازمانی که موجب حمایت از ایجاد و تشریک دانش میشود را توسعه میدهند. یعنی تلاش میکنند تا کانون توجه خود را معطوف نگهداری و راهبری دانش نموده و ضمن دسترسی به دانش موجود، زمینه را برای ایجاد، تسهیم و بکارگیری دانش نو و جدید فراهم نمایند، تا از این طریق ضمن کاهش زمان توسعة فراوردهها و خدمات جدید و حداقل نمودن هزینههای طراحی و توسعه، بتوانند خود را به یک سازمان هوشمند و یادگیرنده تبدیل کنند. سازمانی که همواره در جهت دستیابی به فراتر از اهداف تلاش کند و بهرهوری خود را هر لحظه ارتقاء بخشد. بدیهی است که این وضعیت برای سازمانهای خدماتی همچون بانک از اهمیت دو چندانی برخوردار میباشد(تولایی، 1389).
2-1- بخش اول: ادبیات تحقیق
2-1-1- مفهوم دانش
حجم وسیعی از اطلاعات و دانشی که بشر امروزه در اختیار دارد در قرن بیستم حاصل گردیده است. رشد دانش در دهههای اخیر بسیار سریع اتفاق افتاده است، به طوری که هشتاد درصد از یافتههای فناوری دانش و نود درصد از کل دانش و اطلاعات فنی جهان در چهار دهة گذشته تولید شده است. دانشی که به طور متوسط هر پنج سال و نیم، دو برابر و در هر چهار سال، کهنه میشود. امروزه دانش به عنوان یک منبع ارزشمند و استراتژیک و به عنوان یک دارایی قابل رقابت در سازمانها مطرح میباشد. از این جهت ارائه محصولات و خدمات با کیفیت، بدون مدیریت و استفاده صحیح از این منبع ارزشمند، امری سخت و ناممکن است. بنابراین سازمانها باید بدانند که مجموعه دانش مشترک سازمان چیست و چگونه باید آن را مدیریت نمود تا حداکثر بهرهوری و موفقیت حاصل گردد. بدیهی است شناخت و تعریف صحیحِ مفاهیم اولیة داده، اطلاعات و دانش نخستین گام در این راستا محسوب میگردد.
داده
داده[1]، یک واقعیت از یک موقعیت، یا یک مورد از یک زمینة خاص، بدون ارتباط با دیگر چیزهاست. در حقیقت، دادهها حقایق و واقعیتهای خام هستند (شهبازی، 1388).
دادهها، اولین سطح مدیریت دانش را تشکیل میدهند. آنها مجموعه واقعیتهای مجزا و عینی، پیرامون حوادث، رویدادها و اشکال فاقد تفسیر هستند و میتواند شامل؛ اعداد، ارقام، آمار و نمودارهایی باشد که به خودی خود تولید معنی نمیکنند. داده موضوعی بیمعنا در زمان و مکان و درست شبیه رویدادی خارج از زمینه است که مفهوم اصلی آن، خارج از زمینه اصلی قرار دارد و به همین علت فاقد ارتباط معنیدار با پدیدههای دیگر است. تمامی ارگانها به دادهها احتیاج دارند. داده فقط میگوید که چه اتفاقی افتاده و هیچ قضاوتی یا توضیحی نمیدهد و با این که مادة اولیه تصمیمگیری است امّا در مورد این که چه باید کرد، چیزی نمیگوید(خوانساری و حری، 1387).
اطلاعات
اطلاعات[2]، دادههای ترکیبی و مرتبط، همراه با زمینه و تفسیر آن است. اضافه کردن زمینه و تفسیر به دادهها و ارتباط آنها با یکدیگر، موجب شکلگیری اطلاعات میشود (شهبازی، 1382)
اطلاعات، دادههایی است که به هم ارتباط داشته و هدف یعنی را دنبال میکند. اطلاعات به منظور ایجاد درک روابط بین دادهها و خلق معنا به ایجاد زمینه نیازمند است. بنابراین، اطلاعات، زمینه خود را خلق میکند و به کمک این زمینه میتوان تا حدودی آینده را پیشبینی نمود(عبدالکریمی، 1389).
به عبارت دیگر، زمانی که دادهها به منظور خاصی به شکلی منطقی سازماندهی میشوند، تبدیل به اطلاعات میشوند. به عنوان مثال اگر کسی دادههای مربوط به تعداد افراد 18 تا 35 سالة مبتلا به آنفلونزا یا تعداد افرادی که از حوادث ناشی از کار آسیب دیدهاند را استخراج نماید، عملاً دادهها را به اطلاعات تبدیل کرده است. میانگین دانشجویان فارغالتحصیلان رشتههای مختلف در طی یک دوره 20 ساله نیز میتواند به عنوان اطلاعات استخراج شده، مورد استفاده برنامهریزان قرار گیرد(تولایی، 1389).
دانش
دانش،[3] اطلاعاتِ قابل عمل و فعال است. در واقع دانش، باور مقبولی است که ظرفیت یک موجودیت را برای عمل مؤثر ارتقاء میدهد (Nonaka,1994) دانش، اضافه کردن درک و حافظه به اطلاعات است که موجب توسعة طبیعی پس از اطلاعات میگردد. خلاصهسازیِ (انباشت) هر چه بیشتر اطلاعات اولیه، به تولید دانش منجر میشود. دانش را در این حالت میتوان، بینشهای حاصل از اطلاعات و دادههایی تعریف کرد که میتواند به روشهای مختلف و در شرایط گوناگون، مؤثر و قابل تقسیم باشد (شهبازی، 1388)
زمانی که اطلاعات؛ تحلیل، پردازش و وارد متن میگردد، تبدیل به دانش میشود. دانش، استنتاج کردن و شناخت الگوهای نامعمول، روندهای پنهان و استثنائات داده و اطلاع است. دانش، ایجاد یک مدل ذهنی از الگو یا روند است که ميتواند با درجهای از قابلیت اعتماد و پیشبینی در یک زمینه خاص بکار گرفته شود. دانش، فرایندی فرّار و پیچیده است که برای قضاوتهای ارزشمند بر اساس تجربیات و درک الگوها نیاز به انسان دارد. بر اساس این تجربیات و درک پیشین، یک فرد ممکن است قوانین معین و فرمولبندی شدهای داشته باشد که بتواند با درجهای از قابلیت پیشبینی برای موقعیتهای مشابه به کار گرفته شود. برای مثال، یک دانشمند زمینشناس ممکن است با نگاه به اطلاعات زلزلهها، بتواند شرایط و عواملی را که محلهای معین را مستعد وقوع زلزلههای قوی میسازند، تشخیص دهد، یا یک دانشمند علوم پزشکی میتواند با نگاه به اطلاعات مربوط به ابتلای به آنفلونزا در سنین 18 تا 35 سال دریابد که این قبیل افراد که بچــه دارند یا از نزدیک با بچــهها کار میکننــد، بیشتــر مستعد ابتلا به آنفلونزا هستند(کریمی، 1387).
2-1-2- ارتباط داده، اطلاعات و دانش
درک تمایز میان اطلاعات و دانش امری ضروری است، به خصوص در هزارهای که با وفور دادهها و اطلاعات مواجه هستیم و دسترسی آسان به حجم عظیمی از اطلاعات، آنها را ظاهراً بیاهمیت جلوه میدهد. با این وجود، آنچه مهم است تمرکز بر روی آن دسته از الگوهای اطلاعاتی است که دانش میآفرینند و از این طریق به خلق شگفتی میپردازند(ربیعی و خواجوی، 1389).
در متن تکنولوژی اطلاعات، دانش از دادهها و اطلاعات مجزا است. دادهها، مجموعهای از واقعیتها و اندازهها هستند، در واقع اطلاعات خام و اولیهای هستند که هیچگونه پردازشی بر روی آنها صورت نگرفته است. این در حالی است که اطلاعات، دادههای سازماندهی شده یا پردازشیافتهای هستند که دارای تاریخ مصرف مشخصی بوده و از دقت بالایی نیز برخوردارند. دانش نیز اطلاعاتی است توان تأثیر بر رفتار و عمل را داشته باشد.
عملی بودن به معنای ارتباط با دیگر حوزههاست، به این منظور اطلاعات مرتبط میبایست در مکان، زمان و بافت مناسب به گونهای در دسترس باشد که هر کس بتواند از آن در تصمیمگیریها استفاده کند. به عبارتی دانش میتواند در حل مسائل به کار گرفته شود، این در حالی است که داشتن اطلاعات، ممکن است چنین کارکردی نداشته باشد. توان انجام عمل، بخش لاینفک از داشتن دانش است (سالوندی[4]، 2008: 177).
بر این اساس میتوان گفت مابین دادهها، ارتباطات و دانش، یک فرایند سلسله مراتبی حاکم است که نهایتاً منجر به عمل و فعالیت میگردد. بدین شکل که با انتخاب و پردازش دادهها، اطلاعات تولید میشود. با انتخاب و ترکیب اطلاعات، دانش ایجاد میشود و با شکلگیری دانش، تصمیمگیری شده و عمل به وجود میآید.
شکل 2-1- فرایند سلسله مراتبی داده، اطلاعات و دانش
[1] - Data
[2] - Information
[3] - Knowledge
[4] . Salvandy
دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیقاتی مفهوم و ویژگی های مدیریت دانش (فصل2)_1601989339_43033_8524_1889.zip0.13 MB |