توضیحات :
مبانی نظری انگیزش در 55 صفحه در قالب Word قابل ویرایش.
بخشی از متن :
انگیزش
تعریف انگیزش
اصطلاح انگیزش نخستین بار از واژه لاتین Move که به معنی حرکت است گرفته شده اما این واژه برای توضیح واژه انگیزش بسنده نیست.
از دیدگاه اتکینسون[1] انگیزش عبارت است از: تاثیرهای همزمان در هدایت، قوت و تداوم تلاش.
جونر[2] میگوید:انگیزش عبارت است از اینکه چگونه رفتار آغاز میشود، نیرو میگیرد،نگاهداری و هدایت میشود،باز می ایستد و چه نوع واکنش ذهنی در موجود زنده به هنگامی که همه اینها در جریان است وجود دارد (ستیرز و پورتر 1375، 7).از نظر ستیرز انگیزش یعنی نیروهایی که موجب میشوند افراد به گونهای خاص رفتار کنند (مورهد و گریفین 1377، 8).
همچنین براي انگيزه تعاريف زيادي ارائه شده كه به ذكر چند تعريف بسنده ميكنيم:
انگيزه عبارت است از يك محرك دروني كه انسان را به انجام كار بر ميانگيزد.
انگيزه عبارت است از حالت يا شرايطي كه انسان را به انجام كار يا قبول عقيدهاي ترغيب ميكند.
انگيزه عبارت است از ايجاد شوق رسيدن به چيزي يا انجام كاري يا درك عقيدهاي.
خلاصه: انگيزهها چراهاي رفتار هستند، آنها موجب آغاز و ادامه فعاليت ميشوند و جهت كلي رفتار يك فرد را معين ميكنند.
مديران براي حركت به سوي «اهداف سازماني يا عملياتي» و پيشبرد كارها انسانهايي را در امور مختلف به كار ميگيرند و همهي آنها را براي وصول به اهداف مزبور بسيج ميكنند.
به طور كلي شيوههاي بسيج به كارگيري و حركت دادن انسانها براي انجام دادن كار بر دو نوع است:
1 - براساس ميل و رغبت؛
2 - براساس زور و جبر.
مقصود از اجبار آن نيست كه افراد مانند بردگان قديم در انتخاب سازمان يا شغل خود اختيار نداشته باشند، زيرا امروزه به كارگيري به اين شكل، تقريباً وجود ندارد، بلكه مقصود از اجبار آن است كه فرد با ميل و علاقهي خود براي بدست آوردن لقمهاي نان يا مسائلي از اين قبيل، شغلي را انتخاب كند، و لكن به كارهايي كه انجام ميدهد، علاقهمند نبوده و با تحكم و دستور مافوق به كار گرفته ميشود و براي اين كه اخراج نشود، ناچار دستورات را عمل ميكند.
امروزه براي به كارگيري انسانها قبل از استفاده از زور بر ميل و علاقهي آنان تكيه ميكنند و معتقدند بايد به گونهاي مديريت كرد كه كاركنان با علاقهمندي فعاليت كنند و براي رسيدن به اين مقصود لازم است مشخص شود كه حركتهاي انسانها از چه چيزهايي سرچشمه ميگيرد، وقتي آن عوامل كه محركها هستند شناخته شد، ميتوان به گونهاي بر آن محركها تأثير گذارد و در او علاقه مندي و انگيزش ايجاد نمود كه بر رفتار او تأثير گذارد و حركت در مسير «اهداف سازماني» محقق شود.
با توجه به مطالب بالا ضرورت بحث از انگيزش هاي انساني معلوم ميگردد. عدهاي از دانشمندان با استفاده از دانش روانشناسي و انجام آزمايش هايي در اين زمينه، مطالبي تحت عنوان رفتار سازماني مطرح نمودهاند كه در اين جا در حد ضرورت به مسائلي از آن اشاره ميشود.
عامل ایجاد انگیزش محرک هایی هستند که بصورت روانی و زیستی مطرح میشوند. دست یابی به محرک های روانی ارضاء خاطر را بوجود می آورد و بدست آوردن محرک های زیستی رفع نیازهای جسمی را برای زنده ماندن موجب میشود که در هر صورت فرد را به طرف انجام امری، تحقق هدفی یا برآورده شدن خواستهای سوق می دهند.حالات ایجاد شده بوسیله محرکها انگیزش است که فرد را رواناًبه حرکت وادار می سازد(عسکریان1370، 125).
در بحث انگیزش عمدتاً به موارد ذیل توجه میشود:
1 – چه چیزی به رفتار انسان انرژی می بخشد؟
2 – مسیرها و کانالهای رفتار چیست؟
3 – رفتار چگونه حفظ میشود و تداوم می یابد؟
عامل اول مشخص کننده نیروهای محیط و نیروهای انرژی زا جهت انجام رفتار افراد به طرز معین می باشد که اغلب این محرکها را به جریان می اندازد.
عامل دوم نشان دهنده هدف گرایی افراد است.
عامل سوم بیانگر بازخورهایی است که منجر به تشدید رفتار و مسیر انرژی افراد میشود و یا اینکه آنها را از ادامه عمل باز میدارد و مسیر تلاش آنان را تغییر میدهد (رحیمی 1374، 64).
2-2-1 انگیزش و رفتار
رفتار بطور اساسی هدف مدار است. بعبارت دیگر رفتار انسانها عموماً با میل رسیدن به هدفی خاص برانگیخته میشود. هر رفتاری مجموعهای از فعالیتهاست و برای اینکه یک مدیر بتواند بفهمد که یک شخص در یک لحظه معین در چه فعالیت یا فعالیتهایی ممکن است درگیر شود و چگونه می تواند رفتار او را پیش بینی یا حتی کنترل کند باید بداند که کدام انگیزه ها یا نیازهای مردم عمل معینی را در زمان بخصوصی موجب میشوند.
انگیزش افراد به نیروی انگیزه های آنها بستگی دارد و انگیزه ها به معنی نیازها، تمایلات، سائقها یا محرکات درونی فرد می باشند، که در واقع چراهای رفتار هستند انگیزه ها موجب آغاز و ادامه فعالیت می شوند و جهت کلی رفتار یک فرد را معین میکنند.
هدفها بیرون فرد قرار دارند و گاهی از آنها به عنوان پاداشهای مورد انتظار که انگیزهها را به سمت خود معطوف می سازند یاد می کنند که روانشناسان این هدفها را داعیه یا محرک می نامند (هرسی و بلانچارد 1375، 21).
2-2-2 تأثير انگيزه
افرادي كه بتوانند براي نيل به «اهداف سازماني» به خوبي در انسانها انگيزه كار و فعاليت به وجود آورند، به پويايي و تحرك لازم در سازمان خواهند رسيد. «ويليام جيمز» در تحقيقي دربارهي انگيزش به اين نتيجه دست يافت كه كاركنان ساعتي تقريباً با ميزان كاري در حدود 20 الي 30 درصد توانايي خود ميتوانستند شغل خود را حفظ كنند و اخراج نشوند. اين تحقيق همچنين نشان داد كه اگر كاركنان انگيزش بيشتري داشته باشند، تقريباً با 80 تا 90 درصد توانايي خود كار ميكنند.
همانگونه كه نشان داده شد از 30 تا 80 يا 90 درصد كارايي، ميدان عمل مناسبي براي استفاده از نيروي انگيزش كاركنان در مديريت ميباشد.
2-2-3 نياز و انگيزش
در اين جا بايد روشن شود كه چگونه ميتوان ايجاد انگيزه كرده انسانها را با ميل و علاقه حركت داد، براي رسيدن به اين مطلب بايد عواملي كه موجب انگيزه ميشود، شناسايي نمود، سپس از آن عوامل در جهت مديريت استفاده كرد. «كلارك هال» معتقد است كه «نيازهاي انسان منشأ اغلب تلاشها و كوششهاي اوست».
براساس اين نظريه، انسان در جهت كاهش تنشها و ارضاي خواستههاي خود، وادار به حركت مي شود. ارضاي نيازها در او ايجاد انگيزه ميكند و ارضا نكردن نيازها او را به يأس و ناكامي دچار مينمايد.
2-2-4 نيازهاي ناخودآگاه
بعضي از نيازها براي افراد مشخص است و لكن برخي ديگر ناخودآگاه در فرد تأثير گذارد، ايجاد انگيزه ميكند. «زيگموند فرويد» يكي از اولين كساني بود كه اهميت انگيزهي ناخودآگاه را تشخيص داد. وي باور داشت كه مردم هميشه از چيزهايي كه ميخواهند آگاه نيستند، از اين رو بسياري از رفتارهاي آنها تحت تأثير نيازها يا انگيزههاي ناخودآگاه قرار ميگيرد.
2-2-5 ابعاد انگیزش
به مجموعه شرایط و اوضاع و احوالی که باعث میشود فرد از درون به فعالیت درآیدانگیزش گفته میشود. انگیزش دارای سه جزء مهم است:
1 – اولین جزء آن انرژی زایی است،منظور از این مفهوم انرژی یا نیرویی است که در موجود زنده وجود دارد و باعث فعالیت او میشود.
2 – دومین خصوصیت انگیزش حالت هدایت کردن آن می باشد که بوسیله آن رفتار فرد در جهت خاصی سوق داده میشود.
3 – سومین خصیصه انگیزش مداومت رفتار است.
تعریفی که با توجه به ابعاد سه گانه انگیزش می توان در مورد انگیزش کار مطرح کرد عبارت است از اوضاع و احوال و شرایطی که باعث انگیختن،هدایت و ادامه رفتارهای مرتبط با موقعیتهای شغلی افراد میگردد (ساعت چی 1377، 51).
[1] - Etkinson
[2] - Jouner
فهرست مطالب :
انگیزش
تعریف انگیزش
2-2-1 انگیزش و رفتار
2-2-2 تأثير انگيزه
2-2-3 نياز و انگيزش
2-2-4 نيازهاي ناخودآگاه
2-2-5 ابعاد انگیزش
2-2-6 تأثیر انگیزه بر عملکرد
2-2-7 نگرشي اسلامي به بحث انگيزش
2-2-7-1 انسان بر سر دو راهي
2-2-7-2 رابطهي انگيزش و خير و شر
2-2-7-3 نيازهاي مادي
2-2-7-4 جاذبههاي معنوي
2-2-8 کلیدهای اصلی اداره و رهبری انگیزش کارکنان
2-2-9 نقش انگيزش در سازمان¬ها
2-2-10 ضرورت شناخت نيازها
2-2-11 تعريف نياز
2-2-12 مشخصات نيازها
2-2-13 مدير مسلمان و انگيزشها
2-2-14 اسلام و انگيزش براي تأمين نيازمنديها
2-2-15 تئوريهاي نياز در انگيزش
2-2-15-1 سلسله مراتب نيازهاي مازلو
2-2-15-2 نظريه ERG آلدرفر
2-2-15-3 نظريهي دو عاملي هرزبرگ
2-2-15-4 نظريه نيازهاي سه گانه
2-2-15-5 تركيب ديدگاههاي مختلف نياز
2-2-15-6 نظريهي انتظار و احتمال
2-2-15-7 نظريه برابري
2-2-15-8 نظريه X و نظريه Y
2-2-15-9 نظريه هدفگذاري
2-2-15-10 نظريه اسناد
2-2-15-11 تئوري z اوچي
2-2-15-12 نظريه تقويت
2-2-16 از مفاهيم انگيزش چگونه در سازمانها استفاده ميشود؟
2-2-16-1 استفاده از انگيزندهها
بررسی تحقیقات انجام شده در مورد انگیزش
2-3-2-1 تحقیقات انجام شده در داخل کشور
2-3-2-2 تحقیقات انجام شده در خارج از کشور
منابع و مآخذ
فهرست منابع فارسی
فهرست منابع انگلیسی
مبانی نظری انگیزش_1599536582_42686_8524_1940.zip0.06 MB |