مبانی نظری پیشینه تحقیق فقیه وفقه سیاسی (فصل دوم)
مبانی نظری پیشینه تحقیق فقیه وفقه سیاسی (فصل دوم)

توضیحات :

مبانی نظری پیشینه تحقیق فقیه وفقه سیاسی (فصل دوم) در 37 صفحه در قالب Word قابل ویرایش.


فهرست مطالب :

-1-فقيه كيست 13

2-2- چيستي فقه سياسي 15

2-3- تاريخ فقه سياسي 21

2-4- رويكرد 19

2-5- ضرورت حكومت 20

2-1-5- ديدگاه اسلام درباره ضرورت حكومت 21

2-6- انديشه رهبري در حكومت اسلام 21

2-6-1- نظر شيعه 27

2-6-2- نظر اهل سنت 28

2-7- امامت ، انتخاب ، يا انتصاب 29

2-8-1- تعريف آزادي 32

2-8-2- انديشه آزادي در اسلام 33

2-9-1- قيام ومبارزه 36

2-9-2- جنگ 39

2-9-3-جهاد 40






بخشی از متن :


2-1. فقيه کيست

قبل از هر چيز لازم است بدانيم فقيه کيست و او چه شرايطی بايد داشته باشد که بتواند در عصر غيبت بر مردم ولايت داشته باشد و آيا ولايت او ضروری است؟ نظر اسلام درباره آن چيست؟

درباره تعريف ولايت در لغت از كلمه ولي گرفته شده به معني قرار گرفتن چيزي در كنارچيز ديگر است بطوري كه فاصله اي ميان آنها نباشد. به معني دوستي، ياري و نصرت،تصدي امر و سرپرستي


و معاني ديگر به كار رفته است(جوادي آملي ،1387،ص16و15)ودر اصطلاح به معني سرپرستي به كار رفته است وداراي اقسامي است از قبيل ولايت تكويني،ولايت بر تشريع،ولايت تشريعي.

ولايت تكويني : مربوط به موجودات عيني جهان است. و چون رابطه حقيقي ميان دو طرف ولايت هست. ولايت حقيقي است. ولايت تكويني يعني سرپرستي موجودات جهان و تصرف عيني در آنها مثل ولايت نفس انسان بر قواي دروني اش. و ولايت خداوند بر موجودات از اين نوع ولايت است. كه او ولي حقيقي تمام موجودات است.(جوادي آملي ،1391،ص 124-122)

ولايت بر تشريع: ولايت بر قانون گذاري وتشريع احكام است.يعني كسي سرپرست جعل قانون باشد. اين ولايت در حيطه قوانين است نه موجودات. اين نوع ولايت از نوع وصفي است نه حقيقي. البته اين نوع ولايت با يك تحليل عقلي به سنخ ولايت تكويني بر مي گردد.زيرا قلمرو ولايت بر تشريع همان فعل خود شارع است.

ولايت تشريعي: نوعي ولايت و سرپرستي است كه نه ولايت تكويني است و نه ولايت بر تشريع و

قانون بلكه ولايتي است در محدوده تشريع و تابع قانون الهي كه اين ولايت دو نوع است يا ولايت بر محجوران است يا ولايت برجامعه خردمندان. اين نوع ولايت نيز مربوط به رابطه"علي ومعلولي"نيست بلكه از امور اعتباري و قرار دادي يا همان وضعي است نه حقيقي. و لذا ولايت پيامبر(ص) و ائمه و فقها از اين نوع ولايت است و آيات"انما وليكم الله ورسوله والذين امنوا..."(مائده،55)و"من قتل مظلوما فقد جعلنا لوليه سلطانا..."(اسراء،33)و...از اين نوع ولايت است.(همان،126-124)

اما منظور فقيه در بحث ولايت فقيه مجتهد جامع الشرايط است نه هر کسی که فقه خوانده باشد و فقیه جامع الشرايط سه ويژگی برجسته دارد .

الف- اجتهاد مطلق ب- عدالت مطلق ج- قدرت مديريت و استعداد رهبری

( جوادي آملي ،1391، ص 136)

الف- اجتهاد مطلق : اسلام يک مجموعه ی منسجم است؛ به گونه ای که ديانت آن عين سياست است و سياست آن عين ديانتش و فهم کامل نسبت به اسلام زمانی ممکن است که فقیه به همه ابعاد آن آگاه و مجتهد باشد. بنابراين کسی که مجتهد مطلق نيست بلکه نسبت به بخشی از معارف اسلام آگاهی دارد. و به تعبيری « مجتهد متجزی » است صلاحيت ولايت بر جامعه اسلامی را ندارد. و فقيهی که ابعاد سياسی اسلام را خوب نفهميده است توان چنين مسئوليت عظيمی را نمی تواند داشته باشد . فقيه جامع الشرايط بايد بتواند مسايل مستحدثه مسلمين را خوب حل کند. و آنها را بر اصول و فروع تطبیق دهد. در اينصورت می تواند مديريت جامعه اسلامی را بپذيرد. ( همان ، 137)

ب- عدالت مطلق: فقيه جامع الشرایط کسی است که هم از نظر عقل نظری و هم عقل عملی کامل باشد یعنی علاوه بر اینکه علم دین را خوب بفهمد باید خودش عامل به آن باشد و همه وظایف دینی را بخوبی عمل کند و در ابلاغ دین کوتاهی نکند. و براساس میل و هوس خود رفتار نکند . و اگر کسی در درون نفس خودش مطیع امیال شخصی خود باشد. و به تعبیر قرآن « اَفَرَاَیتَ مَنِ اتخّذَ اِلهَهُ هَواهُ ...(جاثیه،23 ) ( آیا دیدی کسی را که معبود خود را هوای نفس خویش قرار داده ...) چنین شخصی هیچگاه صلاحیت ولایت و هدایت مسلمین را ندارد و مشمول خطاب ابراهیم (ع) است که فرمود: « اُفٍ لَکُم وَ لِما تَعبدُونَ مِن دُونِ الله» ( انبیاء ،67 ) اف بر شما و بر هر آنچه غیر خدا می پرستید که این خطاب شامل بت پرستی ظاهری تنها نیست بلکه شامل تبعیت از هوای نفس که بت درون است نیز می شود . ( جوادي آملي، 1391، ص138)

ج- قدرت مدیریت و استعداد رهبری : علاوه بر دو شرط قبل یعنی اجتهاد مطلق و صلاحیت علمی لازم برای افتاء در ابواب مختلف فقه و همچنین عدالت و تقوای لازم برای رهبری امت اسلام استعداد و توانایی لازم را برای مدیریت جامعه اسلامی را داشته باشد. چنانچه شروط لازم را در این خصوص و اصل یکصد و نهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران چنین بیان کرده : بینش سیاسی و اجتماعی ، تدبیر ، شجاعت ، مدیریت و قدرت کافی برای رهبری و در صورت تعدد واجدین شرایط فوق ، شخصی که دارای بینش فقهی و سیاسی قویتر باشد مقدم است بنابراین فقیه جامع الشرایط برای رهبری دنیا اسلام باید بینش صحیحی نسبت به امور سیاسی و اجتماعی درباره داخل وخارج کشور اسلامی داشته باشد و توطئه های دشمن را خوب بشناسد. و هنر مدیریت و تدبیر در امور را داشته باشد ( همان ، صص 140 – 139 )

2-2. چيستي فقه سياسي

فقه، به معناي فهم عميق آموزه هاي ديني است. و در اصطلاح ،فقه سياسي فقهي است كه ناظر بر سه قلمرو اصلي عبارتند از: حكومت، قدرت و جامعه. يعني در فقه سياسي بحث حكومت با همه ابعاد آن به عنوان روح و فلسفه كلي مطرح شده است. همچنين بحث قدرت و شيوه اداره جامعه در آن مطرح است.( نوايي ،1389، ش86 ، 9) در اين باره امام خميني(ره) مي فرمايد: «حكومت در نظر مجتهد واقعي،فلسفه عملي تمام فقه است و فقه در تمام زواياي زندگي بشريت است.حكومت،نشان دهنده جنبه علمي فقه در برخورد با تمام معضلات اجتماعي،سياسي و فرهنگي است.» (موسوي خميني، ج21، 1379، 289)بنابر اين،فقه سياسي رويكردي را مد نظر قرار دارد. كه عملكرد سياسي و اجتماعي مسلمانان بر اساس منابع اسلام باشد. وفقه سياسي شيعه در عصر غيبت امام عصر(عج)به مرحله اي جديد پاي نهاد شيوه وكالتي كه از عصر امام جواد شكل گرفت.روح تفكر سياسي را در شيعه توسعه داد. كه در عصر غيبت صغري رهبري جامعه اسلامي شيعي از طريق نواب اربعه امام عصر صورت مي پذيرفت. ودر عصر غيبت كبري اين مسئوليت بر عهده فقها (ولي فقيه) است. براي توسعه اين امر مهم در عصر غيبت،فقها شيعه اقدام به جمع آوري احاديث ائمه كردند. كه در عصر غيبت صغري و صده بعد از آن مجموعه كتبي از قبيل من لايحضر الفقيه،تهذيب الاحكام،استبصارو كافي ودر قرون بعدي خصوصا عصر صفويه گسترش بيشتري يافت وآثاري از قبيل وسائل الشيعه،بحارالانوارو...نمونه هايي از كتب روائي اين عصر است.در مباحث فقه سياسي در بين مسلمانان بسياري از آنها فقط بر نقل واحاديث صادره، اكتفا كردند. و خوارج جزء اولين گروه نقل گرا در تاريخ اسلام بودند.با ظهور دو مكتب معتزله عقل گرا، اشاعره نقل گرا نزاع ميان اين دو گروه در اواخر قرون دوم و اوائل قرن سوم به اوج رسيد.ودر تاريخ فقه سياسي شيعه نيز اين وضعيت حاكم بود؛ كه عده اي پيرو مكتب اخباري گري كه تكيه گاهشان فقط احاديث منقول از معصومين بود و نقل را بر عقل مقدم مي دانستند.و گروه دوم پيرو مكتب اصوليون كه اين گروه تكيه گاهشان عقل و نقل بود. و با استفاده از ظرفيت اين دو اصل به اجتهاد در حوزه دين مي پرداختند.باترويج و توسعه انديشه اصوليون عملا جايگاه مهمي به عقل داده شد. وعقل را در حريم شرع وارد كردند. و فقه سياسي شيعه مبتني بر عقل گرائي و نقل گرائي تواما با هم شد.شيعه در كليه آموزه هاي ديني كه ماهيت استدلالي دارند. عقل به حوزه شرع وارد شده، وتمام مسائل عبادي،حقوقي،اخلاقي و سياست و اصول اعتقادي همه، رنگ عقلاني گرفته اند.وبر اساس همين عقلانيت است. كه اسلام شيعي به حاكميت طاغوت و حاكمان جائر ومدعيان دروغين راي به مشروعيت آنها نمي دهد. عقلانيت فقه شيعي چنان نمود روشني پيدا نموده كه ملكه اجتهاد را در غيبت امام زمان را مطرح نموده، وبر اساس رهيافت هايي كه توسط معصومين ارائه شده شيعه علاوه برنقل گرائي ويژگي عقلانيت پيدا كرد.( نوايي ، 1389، شماره 86، 14و13)

2-3. تاريخ فقه سياسي

بخشي از فقه به اداره امور اجتماعي و سياسي از قبيل امامت و رهبري،انتصاب فرماندهان نظامي

،جمع آوري وجوهات شرعي و ماليات،امر به معروف و نهي از منكر،برگزاري برنامه سياسي اجتماعي از قبيل حج، نماز جمعه، نماز عيد فطر و عيد قربان، حفظ حقوق مردم، برقراري روابط با كشورهاي ديگر و ... اين قسمت از فقه مربوط به به "فقه سياسي" است.

فقه سياسي مثل فقه عمومي در طول تاريخ اسلام شكل گرفته است.البته فقه سياسي غير از فلسفه سياسي است. فلسفه سياسي در واقع تحليل و تعليل ديدگاه هاي سياسي است.در حالي كه فقه سياسي به خود ديدگاه و خطوط سياسي اسلام اطلاق مي شود.

فایل هایی که پس از خرید می توانید دانلود نمائید

مبانی نظری پیشینه تحقیق فقیه وفقه سیاسی (فصل دوم)_1597301314_42249_8524_1256.zip0.05 MB
پرداخت و دانلود محصول
بررسی اعتبار کد دریافت کد تخفیف
مبلغ قابل پرداخت : 19,000 تومان پرداخت از طریق درگاه
انتقال به صفحه پرداخت