توضیحات :
مقاله مدیریت آموزشی در 34 صفحه در قالب Word قابل ویرایش.
بخشی از متن :
مقدمه:
مدیریت و رهبری از ارکان هر سازمان و جامعه ای است. مدیریت آموزشی، در بین سایر انواع مدیریت ها از جایگاه ویژه ای برخوردار است. اگر آموزش و پرورش هر جامعه در راس همه مسائل جامعه باشد، مدیریت آموزشی نیز با همان منطق، جایگاه مهمی در بهسازی و توسعه ی جامعه دارد. اگر مدیران آموزشی یک جامعه دارای دانش و مهارت عای کافی باشند، بدون تردید ، نظام آموزشی نیز از اثربخشی، کارائی و اعتبار بالائی برخوردار خواهد بود.
مدیریت آموزشی با پیدایش و تحول نظام های نوین آموزش و پرورش پدید آمد، آموزش و پرورش سنتی به دلیل سادگی و محدودیت، نیاز چندانی به مدیریت نداشت.
در قرن حاضر، با توسعه آموزش عمومی، تاسیس مدارس و موسسات آموزشی بزرگ و متعدد، گوناگون شدن برنامه های آموزشی، پیچیده تر شدن امر آموزش و پرورش و تخصصی شدن آن، اهمیت و ضرورت سازمانهی و مدیریتفعالیت های آموزشی به تدریج آشکار گردید.
مدیریت در آموزش و پرورش، مثل سایر انواع مدیریت، در ابتدا وظیفه نسبتا ساده ای تلقــــــی می شدکه شاید تنها شرط لازم برای ایفای آن داشتن تجربه کار بود. از این رو، اداره امور آموزشی و مدیریت مدارس، معمولا به افرادی که حداقل چند سال سابقه معلمی داشتند و از صلاحیت اخلاقی برخوردار بودند، سپرده می شد. به علاوه، منظور از مدیریت آموزشی، تفتیش و بازرسی، و ایجاد هماهنگی از طریق اعمال مقررات، نظارت و کنترل بود. مدیریت آموزشی، امروزه به مفهوم رهبری و راهنمائی و اصلاح و تغییر مورد نظر است. از این رو، نیل به اهداف عالی آموزش و پرورش در هر جامعه ای، مستلزم تجدید سازمان و نو اندیشی در مدیریت نظام آموزشی است.
در جامعه ی ما به امر مدیریت سازمان های آموزشی، از نظر تربیت و ایجاد آمادگی های لازم در مسئولان، توجه زیادی نشده است. این کم توجهی نسبت به این امر خطیر، مشکلات مدیران رسمی تازه کار را موجب شده است. از طرفی چون لازم است هم عرض سایر امور اجتماعی، آموزش و پرورش نیز متحول گردد، لذا باید امور و مواردی که مسئولان و دست اندر کاران موسسات تربیتی با آنها سروکار دارند، دقیقا بررسی شود تا موجبات موفقیت آنان و تسهیل پیشرفت امر خطیر تعلیم و تربیت فراهم گردد.
آموزش و پرورش که دارای هدف های معنوی و اقتصادی است، و سعی دارد که فرد را در تحقق آن هدف ها به فعالیت نهادی وا دارد، امروزه در بیشتر جوامع از اهمیت خاصی برخوردار است. اهمیت عمده ی نهاد آموزش و پرورش در نقش اجتماعی آن است که با توجه به سازندگی فرد برای خود، در آماده نمودن او جهت زندگی در میان انسان ها همت می گمارد.این نقش با دادن یک سری از دانستنی های ناشی شده از فرهنگ جمعی به فرد، برآورد می شود. بدین نحو، تعلیم و تربیت ضمن دادن آمادگی به شخص، جهت رفع نیاز های مادی و معنوی خود، در کمک به مرتفع ساختن حوایج جمعی نیز او را آماده می سازد.
اجتماعی شدن فرد، در دوران زندگی به وسیله ی نهادها و موسسات مختلف که در تربیت کردن فرد دخالت دارند صورت می گیرد. بدین طریق که فرد در دوران کودکی، اول محیط خانواده ی خود را می شناسد، سپس محیط خویشاوندی در او تاثیر می گذارد، کم کم محیط خانوادگـــــی و خویشاوندی، جای خود را به آموزش و پرورش در مهد کودک و کودکستان می دهد. عمل تربیت در این محیط ها ، کاملا آگاهانه و به طور عمدی جلوه گر می شود.این محیط ها متفاوت از کانون خانوادگی هستند.
تعلیمات ابتدائی پس از آموزش قبل از دبستان با چهره ای نمایان تر و سرعتی بیشتر، کودک را برای انطباق با زندگی آماده می سازد. این دوره که با ویژگی خاص خود، هیچ گونه تربیت شغلی را در بر ندارد، در اجتماعی کردن کودک حایز اهمیت خاصی است. تعلیمات پس از ابتدائی، شناخت و پرورش استعدادهای فرد را به عهده می گیرد و او را برای خود و جامعه کارآمد تربیت می نماید.
توجه به وظیفه ی خطیر آموزشگاه، نقش مسولان و مدیران سازمان های آموزشوپرورشراجلوه گر ساخته و اجازه اظهار نظر می دهد که وظیفه مدیران در سطوح مختلف موسسات تربیتی در برنامه ریزی ها خلاصه نمی گردد، بلکه نظارت بر صحت اجرا، ارزشیابی، تعدیل و اصلاح آنها، ایجاد محیط مساعد جهت تربیت و تدارک وسایل لازم در رابطه با هدف و غیره، از اهم وظایف آنان به شمــار می آید.از این رو ارتباط مدیران مستقیم موسسات تربیتی با مدیران و مسئولان مختلف سازمان کلی تعلیم و تربیت نمی تواند از بحث مدیریت آموزش و پرورش به دور باشد. منظور از مدیران آموزشی، کلیه ی مسئولان و مجریانی هستند که دست اندر کار و ناظر بر صحت اجرای برنامه های تربیتی اجتماع می باشند.
امید است که این تحقیق به نوبه ی خود بتواند، در شناخت بیشتر و بهتر مدیریت سازمان های آموزش و پرورش جامعه، قدمی مثبت باشد.
مفاهیم و تعاریف مدیریت آموزشی:
از آنجا که مدیریت آموزشی نیز در بر دارنده ی مفهوم کلی مدیریت در سازمان است، قبل از تعریف مدیریت آموزشی، به مفهوم کلی مدیریت می پردازیم.
مدیریت در مفهوم کلی و عام آن، به شکل ها و با دیدگاه های متفاوت تعریف شده است. همه ی اندیشمندان مدیریت در یک نکته اتفاق نظر دارند و آن این است که مدیریت عامل رسیدن به اهداف سازمان می باشد.
استونرمی گوید : مدیریت ، فرایند برنامه ریزی، سازماندهی، هدایت و کنترل کوشش های اعضای سازمان و استفاده از تمام منابع سازمان برای دست یابی به اهداف معین سازمانی است. بیشترین تاکید این تعریف بر وظایف اصلی مدیریت و استفاده از همه منابع و امکانات برای رسیدن به هدف های سازمانی می باشد.
فلیپو مدیریت را ، هماهنگی همه منابع از طریق فراگرد های برنامه ریز ی و کنترل عملیات سازمان به طوری که هدف ها را بتوان به طور موثر و صرفه جویانه حاصل نمود، تعریف می کند. در این تعریف مدیریت مجموعه ای است که مهمترین کار او هماهنگی، برنامه ریزی و کنترل است.
اساسی ترین نکته در تعریف فوق اصطلاحات موثر و صرفه جویانه است. موثر بودن کار مدیر یعنی دست یافتن به هدف ها و آنچه سازمان می بایست به آن برسد.
صرفه جویانه یعنی اینکه برایند نتایج به دست آمده به طور قابل ملاحظه ای از برآیند منابع، نیروها، امکانات، انرژی و زمان مصرف شده بیشتر باشد.
فرهنگ لغات بین المللی تعلیم و تربیت مدیریت آموزشی را به کار بردن تکنیک ها و روش های اداره ی سازمان های تربیتی با در نظر گرفتن هدف ها و سیاست های کلی تعلیم و تربیت تعریف می کند.
کنزویچ، مدیر آموزشگاهی را چنین تعریف می کند: مدیریت آموزشگاهی ، فراینداجتماعی مربوط به هویت دادن، نگهداشتن، برانگیختن، کنترل کردنو وحدت بخشیدن تمام نیروهای رسمی و غیر رسمی انسانیو مادی سازمان یافته در یک نظام واحد و یکپارچه می باشد که برای دست یابی به هدف های از پیش تعیین شده طراحی شده است.
وایلز، مدیریت و رهبری آموزشی را مترادف با تسهیل کنندگی می داند. او می گوید:
رهبری آموزشی عبارت از یاری و مدد به بهبود کار آموزشی است و هر عملی که بتواند معلم را یک قدم پیش تر ببرد رهبری آموزشی خوانده می شود. این تعریف این نکته ی مهم را روشن می سازد که وظیفه اساسی مدیریت آموزشی کمک به فراهم آوردن زمینه ها و شرایط مناسب کار برای معلمین و دانش آموزان و در نتیجه پیشرفت امور آموزشی است.
منظور اصلی مدیریت در هر سازمانی عبارت است از هماهنگ سازی کوشش های انسان و استفاده ی موثر از منابع دیگربرای تحقق هدف های سازمان. در موسسات آموزشی، این هدف ها مربوط به امور آموزش و پرورش و یادگیری است.
پس منظور از مدیریت در سازمان های آموزشی، تحقق هدف های آموزشی و پیشبرد موثر آموزش و یادگیری است. مدیریت آموزشی گاهی مترادف با مدیریت به معنای عام تعریف می شود، مدیریت آموزشی عبارت است از برنامه ریزی، سازمان دهی، هدایت و کنترل کلیه ی امور و فعالیت های مربوط به آموزش و پرورش، و گاهی به معنی خاص مورد نظر است، یعنی مدیریت آن بخش از فعالیت های سازمان های آموزشی که مستقیما با امر آموزش و پرورش و یادگیری مرتبط است، از جمله، فعالیت های مربوط به برنامه های آموزشی، مواد و محتوای دروس، روش ها و وسایل آموزشی، مشاوره و راهنمائی تحصیلی، اقدامات آموزشی و پرورشی مکمل برنامه، امور معلمان و دانش آموزان.
اگر از مفهوم تصمیم گیری کمک بگیریم، مدیریت آموزشی عبارت است از تصمیم گیری و اجرای تصمیمات درباره آموزش و پرورش.
مدیریت آموزشی فرایندی است اجتماعی که با به کارگیری مهارت های علمی، فنی و هنری کلیه نیروهای انسانی و مادی را سازماندهی و هماهنگ نموده و با فراهم آوردن زمینه های انگیزش و رشد، با تامین نیازهای منطقی فردی و گروهی معلمان، دانش آموزان و کارکنان به طور صرفه جویانه به هدف های تعلیم و تربیت برسد. در تعریف فوق ، فرایند دارای سه ویژگی است:
1) حالت کلی و تمامیت دارد، منظور این است که مدیریت دارای اجزاء و عناصرفراوانی است که یک مجموعه ی کلی را می سازند.
فهرست مطالب :
- مقدمه 3-1
- مفاهیم و تعاریف مدیریت آموزشی 6-3
- اهداف سازمان آموزشی 10-6
- اهداف مدیریت آموزشی 13-10
- توانائی های مدیریت آموزشی 15-13
- مهارت های مدیریتی 15
- وظایف اساسی مدیریت آموزشی 20-15
- ویژگی های مدیریت آموزشی 21-20
- تعریف رهبری آموزشی 21
- وظایف رهبری آموزشی 22-21
- مهارت های سه گانه مدیریت 23-22
- ابعاد برنامه تربیت مدیر آموزشی 26-23
- نظام آموزش و پرورش در ایران 27-26
- مبانی قانونی، اهداف، سازمان و مدیریت آموزش و 29-27
پرورش از انقلاب مشروطیت تا انقلاب اسلامی
- نارسائی ها در عملکرد های نظام آموزشی 30-29
- ارزشیابی از عملکرد مدیران آموزش و پرورش 33-30
- منابع و ماخذ
6687_1596977401_42161_8524_1529.zip0.05 MB |