توضیحات:
پیشینه و مبانی نظری تحقیق عدالت فضایی و تسهیلات عمومی شهری در 45 صفحه در قالب Word قابل ویرایش.
فهرست مطالب :
مقدمه...............................................................................................................................14
2-1-مفاهیم فضا، عدالت اجتماعی و عدالت فضایی........................................................15
2-1-1-فضا.....................................................................................................................15
2-1-1-1-فضا در جغرافیا...............................................................................................16
2-1-1-2-فضای شهری..................................................................................................18
2-1-2-عدالت.................................................................................................................20
2-1-2-1-عدالت جغرافیایی............................................................................................21
2-1-2-2-عدالت محیطی................................................................................................22
2-1-2-3-عدالت اجتماعی..............................................................................................23
2-1-2-4-عدالت اجتماعی و شهر...................................................................................25
2-1-2-5-عدالت اجتماعی و برنامه ریزی شهری.............................................................27
2-1-2-6-عدالت اجتماعی و رفاه اجتماعی.....................................................................28
2-1-2-7-عدالت اجتماعی و احساس سرزندگی.............................................................30
2-1-2-8-عدالت اجتماعی و توسعه پایدار.....................................................................31
2-1-3-عدالت فضایی.....................................................................................................33
2-1-3-1-عدالت فضایی شهری......................................................................................34
2-1-3-2-نابرابری فضایی و اجتماعی در شهرها.............................................................35
2-1-4-مکاتب شهری، جغرافیایی و عدالت اجتماعی.......................................................38
2-1-4-1-عدالت در یونان باستان...................................................................................38
2-1-4-2-عدالت اجتماعی و مکاتب شهری....................................................................40
2-1-4-3-عدالت اجتماعی و آنارشيسم...........................................................................40
2-1-4-4-عدالت اجتماعی و کارکردگرایان....................................................................41
2-1-4-5-عدالت اجتماعی و رادیکالیسم........................................................................42
2-1-4-6-عدالت اجتماعی و لیبرالیسم............................................................................44
2-2-تسهیلات شهری.......................................................................................................46
2-2-1-تسهیلات و خدمات عمومی شهری......................................................................46
2-2-2-تسهیلات شهری و عدالت فضایی........................................................................48
2-2-3-تسهیلات شهری و دسترسی.................................................................................49
2-2-4-کیفیت زندگی......................................................................................................51
2-2-4-1-کیفیت زندگی شهری......................................................................................52
2-2-4-2-کیفیت زندگی و عدالت اجتماعی....................................................................54
2-2-5-سیستم اطلاعات جغرافیایی..................................................................................55
2-2-6-فرایند تحلیل سلسله مراتبی..................................................................................56
2-2-7-خود همبستگی فضایی.........................................................................................57
جمع بندی.......................................................................................................................59
بخشی از متن :
مقدمه:
رشد شهری در قرن بیستم سهم جمعیت شهر نشین را به شدت افزایش داد و شهرنشینی را به شیوه غالب زندگی تبدیل کرد. اگرچه شهر و شهرنشینی خود یکی از مهمترین شاخص های رفاه و توسعه اجتماعی واقتصادی محسوب می شود، رشد شتابان آن می تواند سرانه برخورداری از بسیاری از امکانات اجتماعی و اقتصادی را کاهش دهد و از این طریق پیامدهای آن به صورت کاهش سطح کیفیت زندگی در عرصه های مختلف شهری نمایان شود. نابرابري هاي اجتماعي قبل از هر چيز در معيارهاي زندگي بازتاب ميشود و به نوبه ي خود با مفهوم فرصت ها و كيفيت زندگي ارتباط دارد. گسترش نامتقارن كيفيت زندگي يكي از مهم ترين ابزارها براي پي بردن به وجود نابرابري هاي اجتماعي در هر جامعه است. به این دلیل از مهمترین عوامل در برنامه ریزی شهری استفاده از فضاها و توزیع مناسب و به عبارتی کامل تر عدالت فضایی است. در این راستا تسهیلات و خدمات شهری از جمله عوامل مؤثر و مفیدی هستند که با پاسخگویی به نیازهای جمعیتی، افزایش منفعت عمومی و توجه به شایستگی افراد می توانند با برقراری ابعاد عدالت فضایی، عدالت اجتماعی و عدالت اقتصادی را برقرار نمایند. در واقع تعادل فضایی در توزیع مراکز خدماتی در شهر و دستیابی به آن مقدمات توسعه پایدار شهری را فراهم می آورد و نابسامانی در توزیع منطقه ای و محلی باعث دوری مناطق و محلات از عدالت اجتماعی می گردد.
2-1- مفاهیم فضا، عدالت اجتماعی و عدالت فضایی
2-1-1- فضا
ريشه ی کلمه ی فضا "Espace" از کلمه ی لاتین "Spatiun" است و به وسعت گسترده ای اطلاق می شود که با داشتن سه بعد می تواند اشیاء را در برگیرد. فضا می تواند با چهار بعد هم مطرح شود که بعد چهارم آن زمین است. در بیان علمی و فلسفی فضا معادل کلمه ی مکان یا نقطه ای گرفته شده که با بخش های پیرامونی خود مشخص می شود و در قلمرو فلسفه، فضا محیط همگون و نامحدودی است که در آن اشیاء محسوس جایگزین شده است و از نظر لایپ نیتز و کانت فضا ادراک شدنی و غیر قابل تقسیم است و مفهوم فضا با وسعت "Etendue" که بی نهایت تقسیم شدنی است یکی نمی باشد(فرید،1380: 9). در رویکرد ژئوپلیتیکی، مفهوم فضا شامل سرزمین هایی است که انسان توانسته در آنجا سکونت گزیند یا به گونه ای در آن دخل و تصرف کند. فضا صحنه نمایش پدیده های گوناگونی است که در آن ترکیب و تلفیق این پدیده ها به شکلهای گوناگون، آثار متنوعی از خود بر جای می گذارند(جوان و عبداللهی،1387: 137). افلاطون فیلسوف بزرگ یونان باستان فضا را واقعیتی مستقل نمی داند و از نظر وی آن چه که فضا را به وجود می آورد روابط بین اشیایی است که در یک مکان مستقر گردیده اند(شولتز،1353: 175). مانوئل کاستل[1] در تعریف فضا می نویسد: فضا یک تولید مادی در ارتباط با سایر عوامل مادی است. عده ای می گویند فضا یک تولید ایدئولوژیکی، سیاسی و فرهنگی است نه مادی. از نظر جغرافیدانان رادیکال، عامل تولید و روابط تولیدی، اساس سازمان فضایی محسوب می شود.
2-1-1-1- فضا در جغرافیا
در جغرافیا مفهوم فضا به صورت علمی تقریبا از دهه ی 1950 با مقاله ی کورت شیفر در مورد استثناگرایی در جغرافیا وارد جغرافیا شد. عده ای مفهوم فضا را یک مفهوم اساسی در جغرافیا می دانند و برخی آن را کلمه ی فلسفی خیانت آمیزی می خوانند که به هیچ وجه درای مفهوم واحدی نیست.فضا در جغرافیا مفهوم فضای قابل زیست یا اکومن را شامل می شود. جایی که مقتضیات طبیعی، امکان سازمان بندی اجتماعی را فراهم می کند. در ادبیات جغرافیایی فضا به وسعت زمینی گفته می شود که هویت و واقعیتی دارد و کنش، عملکرد، حضور، روابط و حتی احساسات انسانها در آن تجلی می یابد و بر این اساس فضا چپ و راست، بالا و پایین و پیش و پس دارد و چیزی را در برابر، در کنار و یا در بطن خود جای می دهد. فضا به گونه های مختلف زیر سلطه و اختیار انسانها است و ضریب کاربرد نیروها در فضا، که دگرگونی و تحول فضا را در بر دارد، متناسب با سطح توسعه اقتصادی و اجتماعی جمعیت هایی است که بر سینه آن مکانیابی کرده و استقرار یافته اند(فرید،1380: 10-12). فضای جغرافیایی، فضای اجتماعی است و صورتها و ساختهای آن آفریده ی کنش انسانی است. بنابراین شکل گیری فضا صورتی اجتماعی دارد. در جغرافیا مفهوم فضا به دو صورت به کار رفته است: الف)فضای مطلق، ب) فضای نسبی.
فضای مطلق دارای کیفیت عینی، مشخص و طبیعی می باشد. فضای نسبی، به طور مداوم در اثر نیازهای اجتماعی-اقتصادی و شرایط تکنولوژیک در وسعت و فرم تغییر می یابد. از مفهوم فضای نسبی مفاهیمی نظیر فضای اقلیدسی، فضای دکارتی، فضای عملکردی، فضای آگاهی و فضای طبیعی استفاده می شود. بنابراین فضای نسبی مقید به زمان و فرایند می باشد. از نظر دیوید هاروی[2] به تعداد عملکردهای انسانی و فرایندهای اجتماعی فضاهای نسبی وجود دارد. در دیدگاه علم فضایی، مردم در فضاهای نسبی زندگی می کنند. فضا به منزله ی یک پدیده ی ثانوی، از واکنش انسان با ساخت اجتماعی موجودیت می یابد(شکویی،1382: 287).
پیر ژرژ[3] معتقد است فضای جغرافیایی بر حسب رابطه ای که با نوع فعالیت انسانها و شرایط زندگی آنها برقرار می کند طبقه بندی می شود. وی معتقد است فضا در واقع یک داده نسبی است که از سویی در رابطه با کل جامعه و از دیگر سو در رابطه با گروههای مختلف اجتماعی مورد توجه قرار می گیرد. اما به جز در جوامع ابتدایی که در محیطهای تقریبا بسته ای زندگی می کنند و بخش های ناچیزی از فضای سیاره ی زمین را اشغال می کنند. فضا به عنوان پایگاه استقرار و مکانیابی گروه انسانها به گونه های مختلف طرح می شود. بدیهی است هر قدر اقتصاد جامعه ای پیچیده تر باشد، به همان اندازه رابطه ی آن جامعه با فضا نیز پیچیده تر خواهد بود، چرا که به تبع نوع فعالیت انسانها روی فضا، کیفیت ارتباط و اشغال فضا نیز متنوع خواهد بود(فرید،1380: 20). از نظر رژه برنه[4] فضای جغرافیایی عبارت از وسعت زمینی است که بوسیله جامعه به منظور باز تولید مورد استفاده و عمران قرار می گیرد و در مفهوم وسیع از این فضا تنها به لحاظ تغذیه و سکونت انسانها استفاده و بهره برداری نمی شود،بلکه همه عملکردهای اجتماعی با تمام پیچیدگی ها در پهنه آن مورد آزمون قرار می گیرد. فضای جغرافیایی دو وجهی است: از سویی سیستم ارنباطی است و از دیگر سو تولید اجتماعی سازمان یافته و یکی از نتایج فعالیت اجتماعی است و مواریث تاریخی و ماندگاریهای طبیعی و حتی ساختاری را در بطن خود دارد. به باور برنه فضا تولید اجتماعی است، فضای جغرافیایی، برابر با محیط، بویژه محیط زیست و جایگاه فعالیتهای اجتماعی است. در این مورد برونه تا حدی پیش می رود که می گوید فضا در همه حال تولید اجتماعی است حتی اگر به محل سکنای فردی اختصاص داده شود. رژه برنه با چنین برداشتی به اندیشه ی مانوئل کاستل نویسنده ی کتاب معروف "مساله شهری" که در آن فضا را تولید اجتماعی در رابطه با سایر عوامل مادی می داند، نزدیک می شود(فرید،1380: 33). در واقع فضای جغرافیایی فضایی است متمایز و هر عنصر از فضا و هر شکلی از مناظر، بر اساس محلی که اشغال می کنند و بر حسب مؤلفه هایی که بر تحول این مناظر نظارت خود را اعمال می دارند، نمودی یگانه است که هرگز، نه در هیچ زمانی دیگر و نه به وضعی مشابه در مکانی دیگر یافت نمی شود(دلفوس،1369: 14 و 13).
2-1-1-2- فضای شهری
هر فضای شهری در بر گیرنده ی چهار عنصر اساسی است که شامل موارد زیر می باشد:
- ساکنان: که در فضای شهری بر حسب عواملی نظیر جنس،سن و موقعیت اجتماعی، نوع انتقال و... تقسیم می گردند. چنین تقسیم بندی سبب رابطه ی متقابل ساکن و عابر می شود، شدت این رابطه و ماهیت آن خمیر مایه ی حیات شهری خواهد شد.
- عناصر انسان ساخت: این عناصر از دو دسته عناصر کالبدی و عناصر فعالیتی تشکیل می شود که عناصر فعالیتی باعث تحقق علمی یا فعالیتی در فضای شهری می گردند.
- روابط: بیانگر ارتباطی است که می تواند میان عناصر با یکدیگر یا افراد با یکدیگر و یا میان افراد و عناصر در مکانی ثابت یا متحرک در زمان مشخص برقرار می گردد.
- زمان: مدام در حال تغییر است. زمان عنصری است که باعث تفاوت فعالیتها در یک مکان می گردد، استفاده از فضا به شدت تابع زمان است(حبیبی، مقصودی،1381: 107).
فضای شهری صحنه ای است که داستان زندگی جمعی در آن گشوده می شود و در این فضا فرصت هایی وجود دارد که برخی مرزهای اجتماعی شکسته شده و برخورد های از پیش تدوین نیافته اتفاق افتاده و افراد در یک محیط اجتماعی جدی باهم ارتباط برقرار کنند. فضای شهری نتیجه اندیشه اجتماعی است و بیش از آن که به وجود آمدن آن تحت تاثیر مسایل اقلیمی، فنی یا کالبدی باشد متأثر از تعاملات اجتماعی و مشارکت مدنی مردم آن جامعه است که بر اثر نیروی این تعاملات اجتماعی شکل می گیرد(ستارزاده و همکاران،1289: 182). از این رو فضای شهری، شکلی از اشکال فضایی است که به طور اتفاقی سازمان نیافته و دارای ساخت است ماهیت این اشکال فضایی را باید به عنوان اشکال فرهنگی تلقی کرد و در نتیجه این اشکال نوعی بیان ایدئولوژی است.
در واقع فضاهای شهری شامل طیفی وسیعی از انواع فضاهای عمومی و خصوصی می باشند. به عبارت دیگر هر فعالیت و رفتار حریم و قلمرو خاص خود را داراست و متقابلا هر فضا نیز دارای حرمت و حریم خود می باشند. فضاهای موجود در شهر را به لحاظ نحوه استفاده از آنها به سه دسته کلی می توان تقسیم بندی نمود:
الف) فضاهای خصوصی: آن بخش از فضاهای شهری که به صورت خصوصی توسط اشخاص تحت تصرف یا تملک قرار گرفته و مورد استفاده قرار میگیرد. فضاهایی چون خانه های مسکونی، حیاط ها و باغ های خصوصی از آن جمله اند.
ب) فضاهای نیمه خصوصی یا نیمه عمومی: آن دسته از فضاهای موجود در شهر که به علت محدودیت درهدف و کاربری ها، توسط گروهی خاص از افراد مورد استفاده قرار می گیرند، فضاهایی چون مجتمعهای مسکونی و محوطه های آنان، ورزشگاهها و نمایشگاهها.
[1] . M. Castells
[2] . Harvay
[3]. Pierre George
[4] . Roger Brunet
پیشینه و مبانی نظری تحقیق عدالت فضایی و تسهیلات عمومی شهری_1595424000_41856_8524_1995.zip0.14 MB |