توضیحات :
تحقیق با موضع تحولات زيستي محيطي در 93 صفحه در قالب Word قابل ویرایش.
بخشی از متن:
مقدمه
اساسي ترين امر در تبيين مساله پژوهش ، فرايند تئوري سازي وسپس آزمون آن است كه درواقع تحقيق را از 2 بعد نظري وعملي بهره مند مي سازد. البته تد.وين نظري تحقيق، مسلتزم آگاهي از روند شكل گيري مساله، شناخت ابعاد گوناگون آن وسپس مطالعه آراء ونظراتي است كه به صورتي عام يا خاص در خصوص موضوع تحقيق بيان شده است تا درپرتو اين عمل، زاويه ديدي كه محقق مصمم است بر آن اساس به واقعيت نظر افكند و به مساله اجتماعي پاسخ دهد آشكار گردد، تا بدين سان محقق بتواند پاسخ هاي احتمالي تحقيق ومتغيرهاي گوناگون آن را تنظيم وسپس آزمون نمايد.
در تحقيق حاضر، ابتدا تاريخچه موضوع در جهان و ايران مرور خواهد شد. سپس به منظور تبيين مساله مورد نظر، لازم است شناختي از نظام اجتماعي شهر ملارد صورت پذيرد كه دراين خصوص ،جامعه مذكور بر اساس پنج مولفه جغرافيايي،اقتصادي،جمعيتي، فرهنگي ومديريتي مورد مطالعه قرار مي گيرد آگاه آراء و نظرات در سه بعد كلاسيك، مدرن وفرامدرن مطرح مي شود. سپس با بهره گيري از نظرايات مطروحه و تلفيق آن با مطالعات مقدماتي، به طرح چارچوب نظري پرداخته .تا بدين ترتيب مراحل فرضيه سازي، تعيين متغيرهاي مستقل و وابسته وبيان تعاريف نظري و عملي متغيرها به صورتي سهل وروان صورت پذيرد.
1-2-تاريخچه تحولات زيستي محيطي:
تاريخ حيات بشر مملو از مبارزات پياپي وي براي سلطه بر طبيعت وبهره مندي از زندگي بهتر مي باشد به گونه اي كه رابطه متقابل اين دو پيوسته در حال تغيير و تحول بوده است ، چون از سويي سخاوت فراوان طبيعت براي رفع نيازهاي معيشتي بشر و از سوي ديگر نيروي شگرف طبيعت و قدرت آن در ايجاد طوفان،طغيان و آتشفشان، برخي از عناصر طبيعت را در ذهن او در هاليه اي تقدس قرارداد كه در فرهنگ ملل مختلف ،تقدس گياهان وجانوران واحترام به آن ها منشا شكل گيري توتم پرستي شد.
البته، بشر از همان ابتدا يعني در دوره پالئولتيك[1] براي رفع نيازهاي زيستي تعادل طبيعي محيط خود را بر هم زد و با پي بردن به راز آتش، بعنوان اولين وسيله فني، جنگل و طبيعت سبز را به آتش كشيد. آثار اولين حمله وي به پوشش گياهي، شكل گيري «ساوان» در آفريقاي غربي و آسياي جنوب شرقي مي باشد و حدود ده هزار سال قبل نيز سرخ پوستان آمريكاي شمالي با آتش زدن جنگل مراتع خود را توسعه دادند و نمونه هاي مشابه آن، در ديگر نقاط جهان بود كه آثار نامطلوب آن بر چرخه حيات، شرايط جوي، خاك،هوا، كيفيت گردش آب در محيط و بروي حيوانات ،هنوز هم دامن گير بشتريت است.
كمي بعد، يعني در ابتدا نئوليتيك[2] با اختراع فن كشاورزي در خاورميانه و انتشار آن در ديرگ نقاط جهان اثر تخريبي انسان بر روي طبيعت و تعادل عناصر طبيعي، باز هم فزوني گرفت و هم زمان با اين تخريب ها،فعاليتهاي اجتماعي وفني بشر هر چند در سطح محدود،براي تامين گرما در زمستان وپخت وپز آشپزخانه، موجب آزاد شدن در هوا شد و موجب آلودگي مختصر آن گرديد و سوزاندن فضولات ومواد زائد، موجب آلودگي هواي جوي گشت وريختن آن ها درون آب ها منجر به آلودگي آب ها شد.
اين وضع تا زمان شكل گيري انقلاب صنعتي ادامه داشت كه در آن زمان با گسترش علم و تكنولوژي ،بهره گيري همه جانبه از طبيعت شدت يافت و دستيابي به سود هر چه بيشتر به هر شكل ممكن مورد توجه قرارگرفت ودودهاي تنوره كارخانه ها و پساب هاي صنعتي هر چه بيشتر يورش بي رحمانه خود را بر پيكر طبيعت وارد كرد و موازنه سيستمي محيط زيست را بهم ريخت و تاكنون نيز بشر شاهد تخريب روزافزون زيست كره وآلودگي آن مي باشد، البته با پشت سر نهادن تحولات گوناگون، ناگزير به همكاري با طبيعت شده است. چنانچه، قزوانچاهي مراحل سه گانه تغيير و تحول را براي انسان وپيدايش توليد و تكنولوژي ، به عنوان سه مرحله ديالكتيكي تعادل چنين بر مي شمرد:
دوره اول: حجم مصرف، جرم وانرژي و ورود پس مانده هاي مصرفي آن هنوز نمي توانست بر روي تعادلات اكوسيستم ها اثر داشته باشد و حدكاربرد و يا سيستم هاي تكنولوژيك نتوانسته بود بر تعادلات سيستم هاي سه وجهي( جرم،انرژي واطلاعات) برتري يابد.لذا اين دوره، دوره تفوق تعادلات حيات به حساب مي آيد انسان مقهور قواي طبيعت بود و بر قوانين حاكم بر محيط خود آشنايي نداشت. در اين مرحله، تعادل اكوسيستم ها نه به دليل رشد تكنولوژي ، بلكه به دليل ضعف آن، ازطريق طبيعت برقرار بوده است.
در اين دوران اخلاق، خلق وخو، اداب و روحيات انسان همه زير تاثير برتري اسطوره هاي قدرت هاي آسماني وطبيعت قرار داشته و بيگانگي انسان از كار خود وكالايي كه خود توليد مي كرده است، هنوز پديدار نگشته بود واين بيگانگي تنها مربوط به طبيعت پيرامون و عدم درك قانون مندي هاي آن بوده است.
دوره دوم: از آن زماني آغاز گشت كه تعادل بين حد مصارف و منابع حيات وتكنولوژي به دليل سلطه كمي و كيفي تكنولوژي آلوده كننده بر هم خورد.اين تكنولوژي به علت مصرف بي رويه منابع حياتي، تكنولوژي غارت نام گرفت.
اين دوران، دوران نفي و معادلات بين انسان و محيط پيرامونش بود. سرانجام، آدمي بر سلطه بلامنازع خدايان اولمپ از عمل وانديشه خود شمشير كشيد. عصر خود را در هيئت انقلاب صنعتي در اروپا نماياند. تفكر بشري در اين دوره در كشف قوانين حاكم بر طبيعت تلاش نمود و در كار تغيير محيط پيرامون برآمده بود. اما به دليل عدم انطباق قانونمندي هاي طبيعت با شناخت اين قوانين در ذهن انسان و به دليل حركت كور نيروهاي مولد ولع آزمندانه بورژوازي، تعادل ميان منابع حياتي موجود وحد مصرف به دليل سيطره كمي تكنولوژي آلاينده و مصرف كننده، منابع حياتي بر هم خورد و به دنبال هزاران سال تجاوز انسان بر انسان ، تجاوز به حريم طبيعت نيز آغاز شد و سرانجام دوره سوم فرا رسيد.
دوره سوم: دراين دوره به ناچار بشر به همكاري با طبيعت مي پردازد(قزوانچاهي، 1375: 25 )
1-1-2- مرور تحولات زيست محيطي درجهان:
مساله بهسازي محيط زيست، پس از جنگ جهاني دوم و در حقيقت بعد از نيمه دوم قرن بيستم، با رشد سريع و نامتناسب صنعت اهميت يافت وايجاد مراكز صنعتي در اروپا وآمريكا و گرايش شديد شهرنشيني ورشد مصنوعي جمعيت در شهرها، آلودگي و بهم خوردن تعادل حياتي طبيعت را به ارمغان آورد و در اثر الوده شدن هوا، آب و موادغذايي و .. مخاطراتي را براي زندگي انسان ايجاد كرد و به همين جهت سال 1970 در اروپا و آمريكا سال حفاظت از محيط زيست اعلام شد ورهبران سياسي كشورها وظيفه خود دانستند كه اجتماع را از آلودگي بيشتر بر حذر دارند و هزينه هاي هنگفتي را براي اين امر در بودجه كشورهاي خود منظور نمايند.
در سال 1970 انجمن هاي حفظ و حمايت از منابع طبيعي تشكيل شد وموسسات خيريه ودولت ها، دانشمندان را در يافتن راه حل هايي،تشويق وكمك مادي نمودند و با كمك علم و قانون توانست اقدامات موثري انجام گيرد.(اصلي 1354: 45)
پس از آن در ژوئن 1972 برنامه محيط زيست وتوسعه سازمان ملل متحد UNEP، اولين كنفرانس جهاني را در استكهلم سوئد درزمينه مسائل زيست محيطي ترتيب داد واولين بيانيه مشترك 26 ماده اي بين 13 كشور با تاكيد بر حقوق زيست محيطي منعقد شد كه اصل اول بيانيه مقرر مي دارد:« انسان حق اساسي آزادي، برابري وشرايط مناسب زندگي در محيطي را دارد كه شان انساني وخوشبختي او را تامين كند. او مي تواند مسئوليت رسمي حمايت واصلاح محيط زيست را براي نسل خود و نسل هاي آينده بر عهده گيرد».(سيمبر، 1382 : 106)
اصل مذكور، بر حقوق فردي زيست محيطي اشاره دارد كه حق فردي مسئوليت حفاظت از محيط زيست را بر عهده يكايك افراد جامعه قرار داده، به گونه اي كه ضمن اجتناب خود از تخريب محيط زيست، ديگران را نيز از اين امر نهي مي نمايد كه از طريق آموزش افراد در همه گروه هاي سني، در زمينه حفاظت محيط زيست و گسترش تحقيقاتي علمي انجام مي شود.
حق جمعي، نيز حل مسايل زيست محيطي را بر عهده دولت ها نهاده كه با همكاري هاي بين المللي ممكن مي باشد.
«اصل 21 بيانيه استكهلم نيز به دولت ها هشدار مي دهد ك ضمن آزادي عمل در بهره برداري از منابع طبيعي و حق حاكميت بر آن ها، از هر گونه عملي كه منجر به خسارت بر محيط زيست ديگركشورها مي شود پرهيز نمايند.» (سيمبر ، 1382 : 107).
در سال 1975، در پي توصيه كنفرانس استكهلم در زمينه آموزش، كارگاه بين المللي آموزش محيط زيست توسط يونسكو در بلگراد تشكيل شد و جهت افزايش مبادله اطلاعات و برگزاري كارگاه هاي مختلف آموزشي وانجام پروژه هاي پژوهشي و تاليف كتب و مقالات از انديشمندان دعوت به همكاري شد.
در سال 1977، يونسكو با همراهي سازمان ملل متحد كنفرانس بين دولتي آموزشي محيط زيست را در تفليس گرجستان برگزار نمود كه در بيانيه اين كنفرانس به آموزش افراد در كليه سنين وسطوح به صورت آموزش هاي رسمي وغيررسمي و نقش وسايل ارتباط جمعي تاكيد شده است و از كارشناسان رشته هاي گوناگون وافرادي كه اعمال و تصميمات آن ها بر محيط زيست تاثير مي گذارد خواسته شده تا با شركت در دوره هاي آموزشي وكسب دانش ومهارت هاي لازم نسبت به مسئوليت خود دراين مورد آگاه تر شوند.(فتحي وفرمهيني، 1382)
-paleolithiquve[1]
Neolithiqve-[2]
فهرست برخی از مطالب :
مقدمه
1-2-تاريخچه تحولات زيستي محيطي:
1-1-2- مرور تحولات زيست محيطي درجهان:
2-1-2- نظري بر تحولات زيست محيطي در ايران:
2-2-مطالعه وضعيت شهر ملارد
1-2-2-مولفه جغرافيايي
جهات اصلي شهر ملارد:
دماي هوا:
آب هاي زيرزميني:
2-2-2- مولفه جمعيتي:
3-2-2- مولفه فرهنگي:
4-2-2- مولفه اقتصادي:
دامداري ، مرغداري و صيد
صنايع و معادن:
7081_1592595116_41129_8524_1749.zip0.06 MB |