توضیحات :
مبانی نظری خانواده در قالب Word قابل ویرایش.25 صفحه.
فهرست مطالب و بخشی از متن :
خانواده
تعريف خانواده
گونه هاي خانواده
4-2 كاركردهاي خانواده
خانواده عملكردي و بدعملكردي:
2-7 تحقیقات انجام شده داخلی و خارجی
تحقیقات در داخل کشور:
تحقیقات در خارج از کشور:
فهرست منابع
خانواده:
تعريف خانواده
خانواده در لغت به معني خاندان، دودمان و اهل خانه است و طبق تعريف قانون مدني ايران، خانواده كوچكترين واحد اجتماعي است و عبارت است از زن و شوهر و فرزندان تحت سرپرستي آنها،كه باهم زندگي ميكنند و تحت رياست شوهر و پدر هستند (آقابيگلوئي و همكاران،1380). خانواده در مفهوم اختصاصي آن يك گروه اجتماعي است كه در آن به روابط جنسي زن و مرد مشروعيت داده ميشود، توليد مثل به شيوه مشروع امكان پذير مي گردد. در مقابل جامعه از نظر مراقبت و رشد فرزندان مسئول است.گونه هاي خاص مستحكمي از احساسات و عواطف ايجاد و تقويت می گردد و بالاخره اينكه يك واحد اقتصادي و حداقل مصرفي است (محسني،1375).
به طور كلي در فرهنگ هاي مختلف نظرات درباره اينكه يك خانواده چيست و ساختار آن بايد چگونه باشد متفاوت بوده و همواره در تغيير است. ايالات متحده خانواده را به صورت:"گروهي متشكل از دو يا چند نفر كه از طريق تولد، ازدواج يا فرزند خواندگي با يكديگر مرتبط شده و در يك منزل باهم زندگي مي كنند" تعريف كرده است.گلدنبرگ[1](1993)، بحث راجع به خانواده ها را فراتر از اين دانسته و نوشته است كه خانواده ها از حيث سازماني، سيستم هاي عاطفي پيچيده اي هستند كه سه يا حتي امروزه چهار نسل را در بر مي گيرند و وجه مميزه آن با ساير نظامهاي اجتماعي در عاطفه، وفاداري و استمرار عضويت آن است (بهاري، 1379).
سالوادور مينوچين(1974)كه پيشگام خانواده درماني ساختي است خانواده را مكمل جامعه مي داند و ابراز مي دارد كه خانواده سيستمي است كه عملكرد آن از طريق الگوهاي مراوده اي صورت ميگيرد، او عقيده دارد كه ارگانيسم خانواده بيش از پويائي هاي زيستي _ رواني يكايك اعضايش است. در ديدگاه سيستمي، خانواده موجودي است كه اعضا و اجزاء آن باهم تغييير مي كنند و به هنگام انحراف، براي حفظ تعادل خود فعال مي شوند. طبق اين تعريف اولا رفتار اعضا خانواده تابعي از رفتار ساير اعضا خانواده است و در ثاني خانواده هم مانند هر سيستمي متمايل به حفظ تعادل است، در اين تعريف بر تعامل متقابل اعضا تاكيد شده است (بهاري،1379).
گونه هاي خانواده
از مدتها قبل جامعه شناسان و طي نيم قرن اخير روانشناسان به تقسيم بندي و توصيف خانواده ها علاقمند بوده اند. خانواده را مي توان از ابعاد گوناگون مورد مطالعه قرار داد. از نظر کاربردى که در دانشهاى مختلف دارد، خانواده را به دو صورت "زيستي" (گروه متشکل از پدر و مادر و فرزندان) و "آماري" (افرادى که با هم در زير يک سقف زندگى مىکنند و دور يک سفره غذا مىخورند و اقتصاد مشترک دارند) تقسيم مىکنند.
خانواده از ديدگاه کارکردى که برعهده دارد به دو شکل "جهتيابي" (خانوادهاى که کودک در آن به دنيا مىآيد و بزرگ مىشود و گرايشها و سوءگیرىهاى خود را از آن کسب مىکند) و "فرزندزائي" (خانوادهاى که زن و شوهر و فرزندان آنان تشکيل مىشود و کارکرد اصلى آن توليدمثل است) تقسيم مىگردد. از نظر شيوه معيشت و نحوه زندگي، خانواده به سه شکل شهري، روستائي و عشايري تقسيم مىشود که در عين وجود تشابهات فراوان بين اشکال متفاوت خانواده در اين سه قلمرو، از ديدگاههاى مختلف تمايزهائى نيز ميان آنها وجود دارد.
از نظر ساخت خانواده و روابط افراد در درون آن، انواع چهارگانه ي زير قابل تشخيص است:
۱. خانواده هستهاى[2] خانواده هستهاي يا خانواده زن و شوهرى، خانوادهاى است مرکب از يک زن و يک مرد با تعدادى فرزندان ازدواج نکرده. در خانواده هستهاى حداکثر دو نسل وجود دارد و از نظر قدرت تصميمگيرى ممکن است مستقل، نيمه مستقل و وابسته به شبکه خويشاوندى و خانواده گسترده باشد.
۲. خانوادهگسترده[3]: خانواده گسترده يا خانواده توسعه يافته، خانوادهاى است که از يک زن و مرد اصلي، فرزندان ازدواج کرده و نکرده آنان، همسر و کودکان فرزندان ازدواج کرده و خويشاوندان و وابستگان ديگر تشکيل مىشود. خانواده گسترده معمولاً شامل دو يا چند هسته زناشوئى است و در آن بيش از دو نسل زندگى مىکنند. خانواده گسترده انواع زيادى دارد که نمونه رايج آن در ايران "خانواده پدرى توسعه يافته" است.
۳. خانواده با محلقات: گونهاى از خانواده هستهاى است که يک يا چند نفر از خويشاوندان زن يا شوهر با اعضاى آن زندگى مىکنند. از نظر اقتدار داخل خانواده و اداره امور آن، اعضاى خانواده تابع خانواده اصلى (هستهاي) و رئيس آن هستند و همين نکته است که تمايز آن را با خانواده گسترده نشان مىدهد.
۴. خانواده ناقص: خانوادهاى است که بنا بهدلايلي، يکى از عناصر اصلى و ارکان خانواده (مرد، زن و کودک) را نداشته باشد. از خانوادههاى ناقص مىتوان به "خانوادهنخستين" (زن و شوهرى جوان نوپيوند و بدون فرزند)، "خانوادهسومين'"(خانواده زن و شوهر سالخورده که فرزند آنها پس از ازدواج خانواده را ترک کردهاند)، "خانواده بىفرزند" (خانوادهاى که بهعلت عقيم بودن مرد و نازائى زن فرزندى ندارد) و "خانواده گسسته" يا از هم گسيخته (خانوادهاى که بهعلت مرگ يکى از زوجين يا طلاق يا ترک و يا طرد خانواده و مهاجرت و غيره، زن يا شوهر را نداشته باشد) اشاره کرد (محسني،1375).
11. Goldenbr
12. Nuclear
13. Extended
مبانی نظری خانواده_1582033453_37416_8524_1577.zip0.06 MB |