مبانی نظری خطرجویی در 43 صفحه در قالب Word قابل ویرایش.
بخشی از متن :
خلاصه ای از کار:
مقدمه:
خطرجویی در ادبیات رشد بهعنوان انجام رفتارهایی که با احتمال نتایج نامطلوب همراه است تعریف میشود(بیث-ماروم و فسچهف، 1997). بسیاری معتقدند که توانایی در شناسایی موقعیتهای بالقوه خطرناک، و توانایی دوری گزیدن از خطرات شدید، جزء مهمترین مهارتهایی است که فرد قادر به داشتنآنهاست چرا که هر کس در طول زندگی خود ممکن است با موقعیتهایی مواجه شود که میتواند برای او مخاطرهآمیز باشد، مخصوصاً در دوره کودکی و نوجوانی که روبرو شدن با خطرات از اهمیت بیشتری برخوردار است(گارون و مور، 2004). این مسئله همچنین از چشماندازهای مختلف غیرتجربی نیز (مانند، سیاستگذاران فدرال) تایید شده که خطرجویی کودکان و نوجوانان، احتمال پیامدهای بزرگ را افزایش میدهد. همچنینپژوهشهای خطرجویی کودکان و نوجوانان در مبحث حقوق نوجوانان، حفظ سلامتی و مجرمیت کیفری کاربرد دارد(کافمن و استینبرگ، 2000).
.............
ادراک خطر در نوجوانان
برخی از پژوهشگران چنین بحث کردند که کودکان و نوجوانان موقعیتهای خطرجویی را پایینتر از حد معقول ارزیابی میکنند. یکی از نظراتی که با این جریان کلی همسو و بر مبنای کارهای نظری کلاسیک استوار است، این است که نوجوانان از لحاظ شناختی خود-محور هستند و بنابراین نسبت به آسیبپذیری شخصی در برابر پیامدهای ناگوار خطر، سوءتفاهم دارند (وارتانیان[1]، 2000). تحقیقات جاری در پشتیبانی از این نظریه به طور اندکی محدود است. بارون، گراناتو، اسپرانسا و تئوبال[2] (1993) دریافتند، بچههای 7 تا 15 سالهای که از آنها خواسته شده بود درباره یک مسئله پیچیده قضاوت کنند، تمایلی به استفاده از اطلاعات قبلی درباره احتمالات و بسامد پیامدها در فرایند تصمیمگیری جاری خود نداشتند.
............
رشد هیجانی و خطرجویی
پژوهشگران اخیراً توجه به نقش بالقوه هیجانات در رفتارهای خطرجویی و فرایند تصمیمگیری را آغاز کردهاند، به طور کاملاً آشکار ارتباط بین هیجانات و تصمیمگیری، دوسویه است و پیامد مثبت یا منفی یک تصمیم میتواند عمیقاً احساسات تصمیمگیرنده را تحت تأثیر قرار دهد (شوارز[3]، 2000). برخی حتی اعتقاد بر این دارند که نظریههای شناختی تصمیمگیری، اشتباهاً بیش از حد بر احتمالات کلیشهای تأکید کردهاند وغافل از آنند که هیجانات در فرایند تصمیمگیری نقش دارند (داهل[4]، 2003).
...............
تصمیمگیری هیجانی
شاید برجستهترین پژوهشگران تصمیمگیری هیجانی، دامازیو، بچارا و همکاران فرضیه شاخص جسمانی(SMH[5]) باشند. فرضیه شاخص جسمانی براین اعتقاد استوار است که، تصمیمگیری در موقعیتهای خطرناک و مبهم توسط پاسخهای هیجانی به پیامدهای مثبت و منفی هدایت میشود. هیجانات و احساسات به واسطه یادگیری پیشبینی نتایج، به سناریوهای معین، مرتبط میشوند. وقتی یک شاخص جسمانی منفی با یک پیامد خاص همراه میشود، ترکیب عملکردها به عنوان یک زنگ هشدار عمل میکنند. در عوض وقتی که با یک شاخص جسمانی مثبت همراه شود، به یک علامت مشوق تبدیل میشود(دامازیو، 1994).
............
تنظیم هیجانی و تکانشگری
همانطور که ذکر شد، تنها یکی از دو مسیری که تحول هیجانی را به خطرجویی متصل میکند رویکرد تصمیمگیری هیجانی است. رویکرد دیگر با توجه به سود و زیان بالقوه یک رفتارخاص، پیشنهاد میدهد که رفتارهای خطرجویی ناشی از تکانشگری است. این رویکرد که شدیداً بر ارتباط بین تکانشگری و تنظیم هیجانی تأکید دارد، پیشنهاد میدهد که دلیل تکانشگری میتواند ناشی از عدم توانایی در بازداری پاسخ بازتابی جهت تلاش
................
رشد اجتماعی و خطرجویی
بسیاری، تحول خطرجویی را از دید تحول اجتماعی بررسی کرده و میکنند. طرفداران این رویکرد تأکید دارند که کودک در درون یک بافت اجتماعی و فرهنگی رشد کرده، که خود این بافت در حال تغییر و تحول است و به علاوه پیوسته با رشد کودک در تعامل است (روگوف[6]، 1998).
..........
خطرجویی و نقش والدین
اغلب پژوهشگران علاقهمند به رشد اجتماعی و خطرجویی، تأثیر ارتباطات اجتماعی خاص بر خطرجویی را مورد مطالعه قرار دادهاند. در این دیدگاه، هیچ ارتباطی بیشتر و جدیتر از ارتباط بین والدین و فرزندان مورد بررسی قرار داده نشده است. یک رویکرد والدگری که بر اساس نظریه دلبستگی باولبی[7] قرار دارد، ارتباط بین کیفیت رابطه والدین و فرزندان را، از کودکی تا نوجوانی، با تمایلات خطرجویی در نوجوانی مورد مطالعه قرار داده است (برگر[8] و همکاران، 2005).
...............
خطرجویی و نقش همسالان
پژوهشهای رشدی کلاسیک نشان میدهند که در پی رشد، در زمان صرف شده با بزرگسالان و همسالان تغییراتی به وجود میآید، این گونه که همراه با رشد، کودکان زمان کمتری را با بزرگسالان و زمان بیشتری را با همسالان خود
..........
خطرجویی و نقش تعامل والدین و همسالان
تأثیرات والدین و همسالان بر خطرجویی کودکان و نوجوانان، آنچنان که در بالا ذکر شد کاملاً جدای از یکدیگر نیستند. در واقع بسیاری بر تعامل والدین، همسالان و دیگر عوامل اجتماعی در رشد تمایلات خطرجویی در نوجوانان تأکید دارند (پتیت و همکاران، 2001). به عنوان نمونه دوج و پتیت (2003) دریافتند که شیوههای والدگری
...............
عوامل محافظتکننده[9]
پژوهشها نشان میدهند که مشکلات رفتاری برونسازی شده (مثل پرخاشگری و بزهکاری) و درونسازی شده (مثل اضطراب و افسردگی) که در اوایل زندگی رشد میکنند، با خطر نسبتاً بالای مشکلات روانشناختی دیرپا در ارتباطند (اریکسون، کاتر، اندرشید و اندرشید[10] ، 2010).
[1]. Vartanian
[2]. Baron, Granato, Spranca, and Teubal
[3]. Schwarz
[4]. Dahl
[5]. Somatic Marker Hypothesis
[6]. Rogoff
[7]. Bowlby
[8]. Berger
[9]. Protective Factors
[10]. Eriksson, Cater, Andershed & Andershed
مبانی نظری خطرجویی_1582032875_37415_8524_1790.zip0.05 MB |