توضیحات :
مبانی نظری روانشناسی مثبت نگر مارتین سلیگمن در 27 صفحه در قالب Word قابل ویرایش.
فهرست مطالب و بخشی از متن :
فهرست مطالب
عنوان صفحه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تاريخچه زندگي........................................................................................................................................1
ماهيت انسان ا ز ديدگاه سلگيمن................................................................................................................4
اصول و مفاهيم نظريه.................................................................................................................................5
روانشناسي مثبتنگر..................................................................................................................................5
درماندگي آموخته شده و سلامت هيجاني..................................................................................................8
سبك تبيني................................................................................................................................................9
مدل انتساب.............................................................................................................................................11
خوش بيني در مورد آينده........................................................................................................................13
جوهره اميد.............................................................................................................................................15
خوش بینی و سلامت...............................................................................................................................16
راهنمایی استفاده از خوش بینی...............................................................................................................19
افزایش خوش بینی و امید........................................................................................................................20
چگونه باورهاي خود را زير سؤال ببريم....................................................................................................21
شواهد.....................................................................................................................................................22
باورهای ناهمساز.....................................................................................................................................22
مفاهيم / برداشتها..................................................................................................................................23
كارايي / سودمندي..................................................................................................................................23
نقد نهایی.................................................................................................................................................24
منابع........................................................................................................................................................25
تاريخچه زندگي
مارتين سليگمن در 12 اكوست 1942 در شهر آلباني از ايالت نيويورك چشم به جهان گشود. كس، حتي پزشكي كه اين نوزاد وارونه نگه داشته شده را براي نفس كشيدن به گريه انداخت، تميدانست كه او ابلاغگر نظريهاي در روانشناسي خواهد شد كه تلاش ميكند گريههاي بسياري را پايان بخشد.
از زندگي مارتين در دوران كودكي و نوحواني اطلاعات زيادي در دست نيست. كه شايد دليل آن اين باشد كه مارتين به اصل اين جاو اكنون اعتقاد راسخ دارد.
مارتين در خانوادهاي مذهبي رشد يافت و اين باورهاي مسيحي مذهبي را تا امروز حفظ كرده است. در بسياري از كتابهاي كه پروفسور سليمگن نگاشته ميتوان رد پاي مذهب را ديد. تعابير او از انجيل بسيار عميق هستند و او علاقه دارد تا مسائل مربوط به نظريهاش را با كمك كتاب مقدس بيان كند.
با يك مقايسه اجمالي بيان افرادي از نظر طرز فكر در يك رويكرد قرار ميگيرند (رويكرد شناختي) كه اصلاحاً به آن CT ميگويند و ديگاه شناختي رفتار يا CBT ميتوان به اين نكته پيبرد كه تمامي اين افراد نظير: آرون بك، آلبرت اليس مارتين سمليگن و سايرين به تغيير باورها و شيوه پردازش اطلاعات تغيير در خلق و خو و نوع تفكر باور دارند. رويكردي كه سليگمن به وجود آورده، ديدگاهي شناختي است با يك محتواي مشخص، بدون درونگريها، روانكاوانه و غير قابل توجيه مثل عقده اوديپ.
با مروري بر كتاب خوشبيني آموخته شده، سليگمن، بويژه بخش مقدمه و فصل اول شده، شما تصوير دانشمندي را شاهد هستيد كه جرات مقابله با رويكرد غالب زمان خود يعني رفتارگرايي را آن هم در حضور بزرگان اين رشته مثل بياف اسكينز به خود را داده و در يك همايش بزرگ نام در دانشگاه اكسفورد آن را (رفتارگرايي) زير سؤال ميبرد و از پديدهاي سخن ميگويد با نام درماندگي آموخته شده چيزي كه شايد پوزخند نابغة شناس رفتاري يعني اسكنير را در پي داشته! ميتوان تصور كرد كه بيان اين نكته كه تغيير يك شوك غير قابل كنترل در حيوانات موجب بيعملي و درماندگي او شده به چه زمزمهها و نگاههايي از جانب رفتارگرايان منتهي گرديده است(سلیگمن،1997).
سليگمن زمان درماندگي آموخته، با سليگمن زمان خوشبيني آموخته شده يك تفاوت با هم دارند به آن هم يك تغيير نگاه به پديدهاي يكسان است، در واقع سليگمن به يك مهندس معكوس رسيده و از نگريستن به يك پيامد منفي مثل افسردگي به يك راهكار پيشگرانه به نام خوش بيني آموخته شده دست يافته است
مارتين سليگمن علاقهمندي حرفهايش را روي موضوعهايي متمركز ساخته كه موجب بروز تفاوتهاي بنيادين وي نسبت به ساير نظريهپردازان گرديده است. دكتر سليگمن را ميتوان از روي فعاليتهايش برروي روانشناسي مثبت نگر، درماندگي آموخته شده و افسردگي خوش بيني و بد بيني شناخت.
در كارنامه حرفهاي مارتين سليگمن ميتوان به حدود 20 جلد كتاب و 200 مقاله در اين زمينه لنگيزش و شخصيت در دست يافتن كه نشان دهنده كارهاي گسترده وي در دنياي روانشناسي است.
در وجود سليگمن و با بررسي آثار و شرح حالش ميتوان به اين نتيجه پيبرد كه دامنه گسترده بررسيهاي وي در پرداختن به زواياي گوناگون يك موضوع يعني افسردگي از وي يك دانشمند متمركز در همان حال با انديشههاي فراخ ساخته است كه در بسياري از دانشمندان بيش از وي حتي پس از وي چنين شهامتي مدتهاست ديگر قابل ديدن نيست. در حقيقت وي را ميتوان نسخه به روزه شده شناختي، پست مدرن معتدل و انسانگراي فريدوهای غير كلاسيكي چون آلفرد آلر دانست. سليگمن قرن بيست و يكم را ميتوان آدلر قرن نوزد و بيست دانست. همان گونه كه آدلر با جهتگيري اجتماعي و بيان ديدگاههاي مثبتتر نسبت به فرويد، روح روانكاوي را ژرفناي بيشتر بخشيد. سليگمن و هم دنياي روانشناسي شناختي را دستخوش دگرگونی به جاو به هنگامي كرده و از ركود و سكون آن- كه به باور (كريمي- نويسنده) به دليل رويكرذ بسيار انعطافپذير روانشناسي شناختي به احتمال قوي روي نميداد- پيشگيري كرده و جذابيت روانشناسي را دو چندان نموده است.(سلیگمن،1997).
سليگمن از سال 2000 روي باور روانشناسي مثبتگرا متمركز گرديده كه اصول كار آن مطالعه و پژوهش در زمينه هيجان مثبت، ويژگيهاي تشخيصي مثبت و سازمانهاي مثبت است. وي اكنون سرگرم آموزش روانشناسان مثبتگراست. افرادي كه ميخواهند دنيا را مكاني شادتر بسازند. اين كار را در راستاي كار روانشناسان باليني است كه در تلاشاند تا دنيا را مكاني كمتر ناشاد درست كنند. اگر چه هر دو گروه از روانشناسان مثبت گراها و بالينيها ـ درتلاش براي ايجاد شادكامياند اما نگرشها و رویكرد اين دو گروه با هم تفاوت اساسي داردو روانشاسان مثبتگرا بر شادكامي متمركزاند اما روان شناسان باليني بركاهش ناشادبودن حليل شنگين و ميهالي سيكزنت يكي ديگر از پيشگامان روانشاسي مثبتنگر اين بود كه روانشناس قرن بيستم خيلي منفي نگر بوده و بيشتر روي اشكالات مردم تأكيد ميكرده است تا روي كارهايي كه ميتوانند با شايستگي انجام دهند. آنها گفته بودند كه روانشناسي معمولاًآدمها را منفعل و قرباني جلوه داده
با قاطعيت بايد بگويم كه روانشناسي شناخت مثبتنگر يك جنبش بسيار پيچيده و پيش رو است. س
مبانی نظری روانشناسی مثبت نگر مارتین سلیگمن_1582007921_37384_8524_1732.zip0.03 MB |