توضیحات:
مبانی نظری سازمان همکاری شانگهای در 34 صفحه در قالب Word قابل ویرایش.
فهرست مطالب و بخشی از متن :
دلایل و ضرورتهای شکل گیری سازمان همکاری شانگهای
روند شکل گیری سازمان همکاری شانگهای
اهداف و حوزههای فعالیت و همکاری سازمان شانگهای
جغرافیای سازمان شانگهای
ویژگی ها و اهداف کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای
ویژگیها و اهداف کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای
1- چین
2- روسیه
اهداف روسیه در سازمان شانگهای:
3- قزاقستان
4-قرقیزستان
5- تاجیکستان
6- ازبکستان
کشورهای ناظر سازمان همکاری شانگهای:
1- ایران
2- هندوستان
3- پاکستان
4- مغولستان
چالشها و مشکلات سازمان همکاری شانگهای
منابع
دلایل و ضرورتهای شکل گیری سازمان همکاری شانگهای
اجتماع و همکاری چند کشور در قالب یک تشکل منطقهای مستلزم داشتن زمینه ها و محورهای مشترک برای تعامل و همکاری سازنده است. طبیعتا سازمان شانگهای نیز از این قاعده کلی مستثنی نیست و پر واضح است که کشورهای عضو این اتحادیه بنا بر نیازها، هدفها و دغدغه های مشترکی که دارند، گرد هم جمع شده و فعالیتهایی را در پیش گرفته اند.(یزدان پناه،1389، ص125)
همگرایی منطقهای؛ اولین چارچوب تئوریک و دلیل استراتژیک تشکیل این سازمان همگرایی منطقهای است که در جهت پیاده کردن سلسله سیاست های تدوین شده دست به چنین کاری زدند تا با حذف محدودیت های تجاری و موانع و تبعیضات و فواصل اقتصادی موجود و به حداقل رساندن اختلافات، اتحاد منطقه ای را به حداکثر ممکن برسانند.
دیگر دلایل تشکیل سازمان همکاری شانگهای عبارتند از:
- نگرانی کشورهای عضو از تشدید اختلافات مرزی و تحرکات نظامی نسبت به یکدیگر.
- نگرانی از تشدید افراط گرایی و تروریسم در منطقه ی آسیای مرکزی.
- نگرانی از کوشش های یکجانبه گرایانه برای حل و فصل مسائل بین المللی.
- مبارزه با تولید و ترانزیت مواد مخدر( پیشنهاد روسیه). (یزدان پناه، 1389 ، ص 108 )
- منافع مشترک کشورهای عضو از قبیل تأکید بر توسعه اقتصادی از طریق تأمین امنیت و ثبات سیاسی در داخل و حفظ آرامش منطقه ای.
- نورم ها و هنجارهای مشترک از جمله ضعیف بودن نسبی کشورهای عضو ( در مورد روسیه و چین در برخی ابعاد).
- وجود توانایی ها، ظرفیتها و منابع غنی کشورهای عضو.
- تأکید بر کسب هویت و اعتبار بین المللی (درسطوح مختلف). (سازمان همکاری شانگهای،1388، ص 6)
نیازهای امنیتی، یکی از دلایل اصلی شکل گیری سازمان همکاری شانگهای می باشد. بدون این مسأله این سازمان عامل اصلی اتحاد خود را از دست خواهد داد.
حرکت به سوی همگرایی در منطقه آسیای مرکزی که در واقع از خاکستر اتحاد جماهیر شوروی برخاست، با پشت سر گذاردن مراحلی گوناگون، از ابتدای قرن 21 وارد مرحله جدیدی شد.جمهوری های سابق شوروی که در طول نیم قرن گذشته نوعی تجربه تلخ و ناموفق از به هم پیوستگی اجباری و مبتنی بر نظم آهنین را پشت سر گذارده بودند، با توجه به واقعیت ها و در پرتو شرایط نوین، خواهان آن بودند تا دریک بستر طبیعی و بر پایه ی مقتضیات جغرافیایی، تاریخی، سیاسی و اقتصادی در مسیر همگرایی گام بردارند؛ مسیری که آن ها را به عضویت در پیمان های از پیش تأسیس شده یا تأسیس سازمان های جدید فرا می خواند. در این مسیر جدید آن ها با دو انتخاب روبرو بودند: نخست رویکرد درون منطقه ای که همکاری میان کشورهای منطقه را در اولویت قرار می داد. دوم، رویکردی برون منطقه ای، که در آن صورت می بایست به برتری نقش کشورها و قدرت های فرامنطقه ای در همگرایی خود رأی می دادند. در میانه ی چنین انتخابی، حرکت به سوی همگرایی بر مبنای نگاه درون منطقه ای با محور قراردادن همکاری میان کشورهای منطقه و بدون حضور و دخالت قدرت های فرامنطقه ای، ساز و کار منطقی و توجیه پذیر تلقی می شد، ضمن آن که در این رویکرد منافع کشورهای عضو بر کشورها و قدرت های فرامنطقه ای مقدم شمرده می شد، سازمان هایی همچون اکو، جامعه ی مستقل مشترک المنافع و سر آخر سازمان همکاری شانگهای همگی در همین چارچوب قابل ارزیابی هستند. (انوری و رحمانی موحد، 1388، ص 6)
گسترش تنش و مشکلات امنیتی در آسیای مرکزی و اهمیت ژئوپلیتیکی این منطقه به دلیل وجود منابع سرشار انرژی، حضور و نفوذ کشورهای غربی بویژه آمریکا در این منطقه با دلایل گوناگون به خصوص مبارزه با تروریسم، نگرانی روسیه به علت وجود منافع حیاتی خود در این حوزه و حرکت تجزیه طلبانه مسلمانان جمهوری سین کیانگ چین، باعث شد تا کشورهای آسیای مرکزی و بنیانگذاران سازمان شانگهای بویژه چین و روسیه، به دنبال حل مسایل امنیتی در قالب همکاری های منطقه ای باشند.
جایگاه بین المللی، مسایل انرژی، تحولات دو دههی اخیر مرتبط با افراط گرایی و تروریسم، روابط بازرگانی، سابقه همکاری های متنوع با کشورهای منطقه، اشتراکات تاریخی و فرهنگی، ضرورت امنیت و ثبات منطقه ای و پیرامونی و. . . از جمله دلایلی هستند که روسیه و چین را مجاب ساخته تا حداقل در دهه ی اخیر با نگاهی کلان به تحولات مرتبط با منطقه و تقویت همکاری های متقابل بنگرند.(انوری و رحمانی موحد، 1388، ص 34)
پایان جنگ سرد و فروپاشی نظام دو قطبی و دورنمای مبهم ساختار نظام جدید بین المللی، اتخاذ تصمیم و مکانیزمهایی جهت تدوین قواعدی جدید و شکل دادن به نظام بین الملل به منظور کسب حداکثر منافع را، برای کشورها ضروری ساخت.
ایدهی پیدایی سازمان همکاری شانگهای در آغاز هزارهی سوم میلادی که دانشمندان و سیاستمداران موضوع ورود بشریت به عصر نو و پساصنعتی – اطلاعاتی را دنبال می نمایند، رویدادی برجسته در معادلات منطقه ای و بین المللی به شمار می آید، ضمن آن که شکل گیری سازمان به نظر امری گریزناپذیر و برآیند شرایط مبهم و پیچیده اوضاع جاری جهانی است، شرایطی که چشم اندازی غیر قابل پیش بینی و آسیبپذیر و همزمان آکنده از چالشهای تمدنی، زیست محیطی، جمعیتی، قومی، نظامی، نژادی و فرهنگی جدیدی را فراروی جامعه جهانی قرار داده است. شکل گیری و گسترش سازمان در بستر گرایش جهان به سوی منطقه گرایی و سرعت بخشیدن به روند خودجوش و یافتن جایگاه سازمانی آن بر پایهی ارزشهای تمدنی و قارهای کم و بیش مشترک انجام می یابد و البته غریزهی حفظ بقاء ملل نیز در ایجاد آن بی تأثیر نبوده است و در چنین بستری همگرایی ملتهای منطقه بر اساس معیارهای قارهای و منطقهای به منظور رویارویی با چالشها و تهدیدهای جهانی و فجایع، روبه تقویت می رود.(انوری و رحمانی، 1388، ص 8)
دلایل زیر اهمیت سازمان شانگهای را بیان می دارد:
- موضوع جهانی شدن.
- ظرفیت و توانمندیهای سازمان.
- اهمیت قارهی آسیا در آیندهی نظام بین الملل.
- ظرفیت سازی برای گسترش همکاریهای اقتصادی منطقهای.
تمام تلاش اعضای شانگهای از تأسیس این سازمان این بوده که با ایجاد اتحادیهی همکاری منطقهای شرایط را برای همکاریهای بلند مدت اقتصادی و بازرگانی و تجاری و امنیتی فراهم سازند. اعضای سازمان همکاری شانگهای، به دنبال تبدیل شدن به یکی از قطبهای بزرگ جهانی در آیندهی نزدیک هستند. و با توجه به اینکه آینده و سرنوشت جهان به واسطهی سازمانهای قدرتمند منطقهای رقم خواهد خورد، بدنبال نقش آفرینی در معادلات جهانی هستند.(یزدان پناه، 1389، ص 113)
تهدیدات مشترک منطقهای؛ نظیر افراط گرایی مذهبی و تروریسم از یک سو و تهدیدات فرامنطقهای همچون گسترش و تحکیم حضور و نفوذ امریکا در این منطقه را می توان از عوامل مؤثر در شکل گیری سازمان شانگهای، در آسیای مرکزی برشمرد. در این میان انگیزهها و علائق دو کشور چین و روسیه را نیز نباید در شکل گیری سازمان شانگهای نادیده گرفت. زیرا روسیه به همراه چین همواره تلاش دارد تا با ایجاد ساختارهای منطقهای ضمن تلاش برای تأمین امنیت منطقه و مقابله با خطرات منطقهای، دستاویزهای امریکا و ناتو را در گسترش به شرق بی اثر سازد.(انوری و رحمانی موحد، 1388، ص 36) در کنار این دو کشور انگیزهی مشترک کلیه اعضای سازمان، تلاش جمعی برای مقابله با تحولات بی ثبات کننده و ضد امنیتی است. سازمان همکاری شانگهای به علت اهمیت و جامعیت آن و وجود منافع مشترک بین اعضا شکل گرفت. تأسیس آن بر شرایط اقتصادی و جغرافیای سیاسی تمام اعضای آن، مخصوصا همکاری در زمینه های امنیتی و اقتصادی، تأثیر شگرفی داشت.
مبانی نظری سازمان همکاری شانگهای_1581920245_37304_8524_1808.zip0.06 MB |