توضیحات:
مبانی نظری سبق و رمایۀ در 43 صفحه در قالب Word قابل ویرایش.
فهرست مطالب و بخشی از متن :
فهرست مطالب:
فصل سوم : سبق و رمایۀ
گفتار اوّل : مسابقه های سرگرم کننده و تفریحی :
مبحث اوّل : فرق عقد و وعده
مبحث دوم : پژوهشی درباره ی حدیث لاسبق ....
مبحث سوم : مسابقه با ابزار قمار
مفهوم لغوی قمار :
گفتار اوّل : مفهوم قمار در اصطلاح فقها :
مبحث اوّل : ادله ی حرمت قمار
بند اوّل : آیات
بند دوّم : روایات
گفتار اوّل : شرط بندی در مسابقات
منابع
فصل سوم : سبق و رمایۀ
« سبق ، به معنای پیشی گرفتن بر یکدیگر در دویدن ، تاختن ، جنگیدن و ... است [1] . در این واژه ، به گونه ای مفهوم رقابت ، پیشتازی ، پیش آهنگی نهفته است ، در برابر واژه ی « الحوق » که به معنای پیوستن است . و رمایۀ به معنی تیر و زوبین افکندن است و در اینجا منظور شرط بندی بر تسابق در اسب سواری و تیراندازی است که از اقسام قمار حرام ، استثناء شده است و طبق روایات مستحب است . در روایت آمده است : ملائکه از شرط بندی نفرت دارند و از کسی که این کار را کند می گریزند و او را لغت می کنند مگر گرو و پاداشی باشد که در تیراندازی ، شترسواری و اسب دوانی به کار رود . [2]
و واژه سبق در قرآن و معارف اسلامی کاربرد گوناگون و فراوان دارد :
« إنّا ذَهَبنا نَستَبِقُ وَ تَرَکنا یُوسُفَ عِندَ مَتاعِنا . [3] »
] گفتند : ای پدر [ ما به مسابقه رفته بودیم و یوسف را نزد کالای خود گذاشته بودیم .
« وَ استَبَقَا البابَ . [4] »
هر دو ] یوسف و زن عزیز مصر [ به جانب در دویدند .
« فاستبقوا الصراط . [5] »
پس شتابان آهنگ صراط کنند .
ابن منظور در لسان العرب گوید : « استباق » و پیشی گرفتن در قرآن به سه معنی آمده است :
1- تیراندازی ، که از آیه نخست استفاده می شود و جریان فرزندان یعقوب (ع) با برادرشان یوسف را بازگو می کند .
2- پیش افتادن در هدف ، که از دومین آیه مورد اشاره در داستان یوسف و زن عزیز مصر به دست می آید .
3- گذشتن و عبور کردن ، که سومین آیه بر آن دلالت دارد .
به نظر ایشان مورد اول و دوم ، مفهوم « مسابقه » را می رساند و مورد سوم « سبقت » را [6] .
البتّه در این که « سبق و رمایۀ » عقدی مستقل و ویژه است ، یا احکامی مانند « جعاله » و « اجاره » بر آن بار است ، مورد گفت و گوست [7] .
به هر حال ، این عقد ، چهار پایه و رکن دارد که در کتاب « سبق و رمایه » از آن بحث می شود :
الف : مسابقه دهندگان باید بالغ و عاقل باشند .
ب : ابزاری که با آنها مسابقه انجام می گیرد ، همانهایی باشد که در فقه معین شده است .
ج : در مسابقه های روا و جایز ، آنچه به عنوان عوض به طرف مقابل پرداخته می شود ، ویژگی ندارد ، می شود کالای بیرونی باشد ، یا در ذمه و عهده ، نقد باشد ، یا نسیه و ... .
ﻫ : جایزه ی برندگان رواست که از بیت المال پرداخت شود . یا از سوی پیشوا و رهبر مسلمانان و یا سازمان و شخص دیگری جز مسابقه دهندگان .
در این که آیا خود مسابقه دهندگان نیز می توانند به یکدیگر جایزه بدهند ، یا نه . مورد گفت و گوست ، اگر چه مشهور از فقهای شیعه آن را روا شمرده اند [8] .
در یک نگاه کلی ، از دیدگاه فقه و فقیهان ، مسابقه ها را به چهار بخش می توان تقسیم و ترسیم کرد :
1- مسابقه با عوض و با ابزار قمار .
2- مسابقه بدون عوض و با ابزار قمار .
3- مسابقه بی عوض ، بدون ابزار قمار .
4- مسابقه با عوض ، بدون ابزار قمار [9] .
در حدیث دیگری ، افزون بر این سه موردی که ذکر شد (خفّ ، حاضر ، نصل) کلمه ی دیگری به نام «ریش » آمده است که به ذکر آن می پردازیم .
پیامبر اکرم (ص) : « اِنّ الملائکۀَ لَتَنفِر عندالرِّهان و تَلعَن صاحبَه ماخلا الحافِرَ و الخُفَّ وَ الریشَ و النصل »
منظور از واژه ی « ریش » چیست ؟ آیا مورد چهارمی است یا داخل یکی از همان سه مورد است [10] ؟ مسأله ای است که در بین فقیهان بحث گسترده ای را به وجود آورده است .
جمال خوانساری می نویسد :
« ظاهر این است که مراد ، استثنای گروبندی در مسابقت مرغان باشد ، مثل کبوتر و مانند آن و مشهور میان علمای ما این است که گروبندی در آنها جایز نیست و حدیث مذکور را حمل می نمایند بر خصوص تیر و خالی از بعدی نیست ، زیرا که تیر داخل « نصل » است که در حدیث مذکور استثنا شد [11] . »
و ایشان به شیخ صدوق که از علاء بن سبابه نقل کرده است برای درستی گفته هایش اعتماد می کند :
« سؤال کردم از امام صادق (ع) از گواهی دادن کسی که کبوتر بازی می کند ؟ امام (ع) فرمود : اگر کار او همراه با فسق و فجوری نباشد ، می تواند گواهی دهد و شاهد قرار گیرد .
گفتیم : جمعی برآنند آن کس که با کبوتر بازی می کند ، شیطان است ؟
فرمود : سبحان الله ! آیا نمی دانی که پیامبر (ص) فرمود : فرشتگان می گریزند از هر گروبندی و صاحبان آن را لعن و نفرین می کنند ، جز موارد حافر و خف و نصل و ریش [12] . »
و محمدبن ادریس در « السرائر » آن را حرام می داند [13]
جمال خوانساری ، در جمع بین این روایات و دیدگاهها می نویسد :
« ممکن است که حمل شود بر کسی که بپراند آن را از برای تربیت جهت نامه بردن و تعلیم آن چون متضمن مصلحتی است و گاه باشد که در جهاد و مانند آن نیز محتاج به آن شوند و گوییم حرام وقتی است که از برای محض لهو و لعب باشد ... [14] »
1- راغب اصفهانی ، ابی القاسم الحسین بن محمّد ، المفردات فی غریب القرآن ، ص 222 ، ماده « سبق » .
2- السیُِوریّ ، جمال الدّین مقداد بن عبدالله ، کنزالعرفان 2/80 .
3- یوسف (12)/17 .
4- پیشین /25 .
5- سوره یاسین (36) / 66 .
1- ابن منظور ، لسان العرب ، 10/152 .
2- نجفی ، محمّد حسن ، جواهر الکلام ، 10/160 .
1- پیشین .
2- انصاری ، مرتضی ، المکاسب ، 1/134 .
3- عاملی ، زین الدین الجبعی (شهید ثانی) الروضۀ البهیۀ فی شرح اللمعۀ الدمشقیۀ ، 4/421 .
4- آمدی ، محمّد ، شرح غُررالحکم و دُررالکلم ، شارح خوانساری ، جمال 1/333 .
1- پیشین .
2- حلّی ، محمّدبن ادریس ، السرائر ، 3/147 .
3- آمدی ، محمّد ، شرح غُررالحکم و دُرالکلم ، ترجمه و شرح خوانساری ، جمال ، 1/334 .
مبانی نظری سبق و رمایۀ_1581919560_37297_8524_1292.zip0.05 MB |