توضیحات :
مبانی نظری فرهنگ پذیری،فرهنگ،تهاجم فرهنگی،تاثیر تلویزیون در 85 صفحه در قالب Word قابل ویرایش.
بخشی از متن :
مبانی نظری فرهنگ پذیری،فرهنگ،تهاجم فرهنگی،تاثیر تلویزیون
فرهنگ پذيري
«جامعه و علوم اجتماعي جامعه شناسي»
تطابق با همنوايي عميق فرد با هنجارها و موازين فرهنگي يک جامعه را فرهنگ پذيري گويند.
فرهنگ پذيري يا جرياني را که طي آن فرد فرهنگي مي شود مي توان به دو دسته تقسيم نمود فرهنگي پذيري يک سويه و فرهنگ پذيري دو سو به فرهنگ پذيري يک سويه مربوط به کودکان مي شود و به اين دليل يک سويه نام گرفته است که کودک در مقابل پذيرا شدن ارزش هاي جديد منفعل است يعني آنکه جريان تاثير ارزش ها يک طرفه و تنها از جانب جامعه بسوي کودک است و او مقاومتي در برابر اين ارزش ها از خود بروز نداده و نمي توان بر جامعه تاثيري متقابل داشته باشد کودک بتدريج و ابتداء از طريق خانواده بعنوان ميانجي با ارزش ها و نهادها و واقعيت هاي اجتماعي آشنا مي گردد.
فرهنگي شدن طفل از طريق خانواده به دو طريق صورت مي گيرد. ناآگاهانه و آگاهانه
انتقال ناآگاهانه هنجارها به طفل از طريق سرمشق قراردادن و اقتباس رفتار و کردار و گفتار والدين مي گيرد و بدين ترتيب بدون آنکه والدين خود متوجه باشند کودک بتدريج با الگوهاي رفتار و کرداري آشنايي مي يابد که وي از بسوي اطرافيان مشاهده مي کند. اين مرحله مرحله اي است حساس که شخصيت طفل بوسيله اين الگوهاي رفتار و کردار و گفتار بتدريج شکل گرفته و پايه ريزي مي شود.
از طرف ديگر انتقال هنجارها به کودک از طريق ناآگاهانه بدين معني است که والدين با آموزش مستيم و امر و نهي و تشويق و يا ممانعت وي را عمداً با هنجارها و موازين زندگي اجتماعي آشنا ساخته و بگونه اي که خود ترجيح مي دهند و با توجه به برداشتي که از هنجارهاي اجتماعي دارند سعي در اجتماعي شدن و فرهنگي نمودن وي مي نمايند.
آشنايي و سپس همنوايي عميق کودک با هنجارهاي اجتماعي در دو وضعيت آگاهانه و ناآگاهانه از آن جهت اهميت فراوان دارد که اين جريان جرياني است يک سويه و بنابراين ذهن کودک مساعد و آماده است از براي هر آنچه که ميبيند مي شنود و حس مي کند در حاليکه جريان فرهنگي شدن در بزرگسالان جرياني دو سويه بدين معنا که در مورد افرادي مصداق دارد که شخصيت آنان تكوين يافته و داراي فرهنگ پيشبيني باشد در چنين حالتي فرهنگپذيري تبديل به جرياني پچيده مي شود و فرهنگ جديد به سهولت فرد را تحت سلطه و تأثير خود قرار نخواهد داد.
فرهنگ پذيري دو سويه مي توان از چند طريق به وجود آيد.
1) مهاجرتهاي بين المللي
2) برخوردهاي تاريخي اقواه
3) سلطه استعمار گران بر مستعمران
خرده فرهنگ
جامعه و علوم اجتماعي علوم اجتماعي جامعه شناسي
فرهنگهاي قومي قبيله اي ناحيه اي گروههاي زباني يا اقيليت هاي مذهبي و نيز فرهنگهاي ويژه و فرعي گروههاي شغلي طبقات قشرهاي موجود در يک کشور از خرده فرهنگ تشکيل گرديده که البته هر کدام در عين داشتن ويژگيهاي خاص خود با فرهنگ کهن جامعه مباني مشترکي دارند.
بعنوان مثال ويژگيهاي مردم لرستان از لحاظ گويش آداب و رسوم شکل لباس پوشيدن مهمان نوازي، ازدواج و مشخص و متمايز مي کند اين فرهنگ ويژه و خرده فرهنگ لري مي گوييم که در حاليکه جزئي از فرهنگ ايراني تلقي مي شود ولي ويژگيهاي خاص خود را دارد .
خرده فرهنگها را در بين قشرها يا طبقات شهري نيز مي توانيم مشاهده کنيم . مثلاً در يک شهر واحد مثل تهران با اصفهان با مشهد قشرها و گروههاي شغلي معيني وجود دارند که هر کدام در محدوده فرهنگي خاصي قرار دارند. اصطلاحات و استعارات طرز سخن گفتن لباس پوشيدن، برخوردهاي اجتماعي طرز تلقي آنها از واقعيت کاملاً با يکديگر متفاوت بوده و راضي مي توان آنها را از هم تمييز داد بهمين دليل جماعت بازاري، کساني که در بوروکراسي دولتي بکار مشغولند، افسران ارتش پزشکان، رانندگان تاکسي و ... هر يک داراي خرده فرهنگ ويژه داراي بوده و در برخوردهاي اجتماعي تا حدود زيادي رفتار آنها انعکاسي از تعلق آنها به خرده فرهنگ خاصي است توجه به خرده فرهنگهاي يک کشور اعم از فرهنگهاي قبيله اي مذهبي و طبقه اي در جامعه شناسي از اهميت ويژه اي برخوردار است و در حقيقت يکي از راههاي شناخت فرهنگ يک کشور آشنايي دقيق با خورده فرهنگها فرعي آن کشور است زيرا درست است که آگاهي از تاريخ يک قوم و حوادثي که در طول قرون و اعصار بر آن قوم گذشته است لازمه و شرط عمده اي براي شناخت فرهنگ آن جامعه ات ولي تاريخ تنها کليات و حوادث عمده را در ارتباط با شناخت فرهنگي بازگو مي نمايد در حاليکه تحقيق در خرده فرهنگهاي يک ملت اين امکان را بوجود مي آورد که بتوانيم به عمق و کنه خلقيات و روحيات آن ملت پي برده، کارکردهاي آداب و رسوم و سنت ها را درک نموده و عناصر فرهنگ جامعه را نه بالا بلکه از پائين و بصورت ميکرو بازشناخته و تعريف کنيم .
التقاط فرهنگي :
Humanrights را معادل حقوق بشر در نظر گرفته ايم معني لغوي و حقيقي آن به معناي حق و بشر نيست اين چه حقوق بشري است.
التقاط فرهنگي :
در دنياي امروز که رشد و توسعه ي پرشتاب وسايل ارتباط جمعي و تکنولوژي ارتباطي- اطلاعات فاصله ها را کم کرده است و مرزهاي زمان و مکان را در هم شکسته موضوع جهاني شدن از اهميت بالايي برخوردار است و تأثير آن را مي توان در تمامي جنبه هاي مختلف زندگي از بزرگترين آرمانها و ارزشهاي انسان تا جزئي ترين مسائل زندگي مشاهده کرد يکي از مهمترين حوزه هايي که در موضوع جهاني شدن طرح مي شود رابطه ي دين و جهاني شدن است. شايد بتوان گفت دين از لحاظ تاريخي بيشترين پيوند را با موضوع جهاني شدن دارد.
اديان توحيدي قرن ها پيش از پيش وسايل ارتباط جمعي و طرح نظريه هاي گوناگون در رابطه با جهاني شدن زمانيکه دنياي هر فرد به شهر يا منطقه ي جغرافيايي خويش محدود مي شد داعيهدار جهاني شدن بودند و در اين ميان اسلام به عنوان آخرين دين توحيدي جايگاهي ويژه دارد.
اسلام ديني جهاني و فراگير است که براي هدايت تمام انسانها و سعادت بشريت آمده ديني که همه ي جهانيان را فارق از نژاد و قوميت و مليت مخاطب قرار داده است.
عصر ارتباطات و پديد آمدن شاهراه هاي اطلاعاتي هر چند زمينه ي مناسبي را براي آگاهي تمامي مردم دنيا از آموزه هاي اين دين رهايي نقش فراهم آورده اما تهديدات و چالش هاي مهمي را هم در برابر اسلام قرار داده است. تهديدهايي گوناگون از جنبه هاي مختلف اسلام و مسلمانان را تحت فشارهاي مختلف قرار داده است .
تعريف فرهنگ و تهاجم فرهنگي
براي فرهنگ تعريفهاي زيادي گفته شده اما به طور خلاصه و خيلي ساده مي توان گفت که فرهنگ مايه اي فکري و ارزشي است که رفتارهاي اختياري و اجتماعي انسان تحت تاثير آنها قرار مي گيرد و شامل شناختها و باورها انسان ارزشها و گرايشها و رفتارها و کردارها مي باشند بر اين اساس تهاجم فرهنگي عبارت خواهد بود از هر گونه حرکتي از دشمن که در صدد تغيير يا تحريف ارزشها و رفتار و کردارهاي انساني و ملتي مي باشند به عبارت ديگر تهاجم فرهنگي يعني اينکه ملتي بخواهد فرهنگ رايج و غالب يک ملتي را از دستش گرفته و فرهنگ خود را به آنها تحميل کند تا ملت مورد تهاجم گرفته تحت سلطه اين ملت در آمده تا از اين وسيله به اين ملت تسلط يافته و ضربان اقتصادي و سياسي و نظامي آن را در دست خود بگيرند و براي اينکار آسانترين راه و كم هزينهترين راهها همان تغيير فکر و خط مشي ملتي است اينکه فرهنگ شما فرهنگ خوبي نيست اينگونه فکر کرده ايد که به اينجا رسيده ايد شما متحجريد و انواع شعار هاي به ظاهر زيبا، همچنانکه يکي از ماموران سيانيز در گزارشهايش نوشته که اتحاد جماهير شوروي به اين دليل شکست خورد که متوجه نشد که اگر چهار چوب فکريش را عوض کند خود به خود همه چيز اعم از نظامات سياسي و اقتصادي نيز عوض خواهد شد بر اين اساس هميشه قبل از تهاجمات نظامي تهاجمات فرهنگي صورت مي گيرد.
هدف از تهاجم فرهنگي
تهاجم فرهنگي دو هدف درصد هم مي تواند داشته باشد يعني زماني تهاجم فرهنگي بر عليه يک ملتي به خاطر اين است که آنها فرهنگي متعالي ندارند و از نظر فرهنگي و علمي و اجتماعي در انحطاط به سر مي برند در چنين شرايط اگر يک فرهنگ عليه چنين فرهنگي قيام کند چنين تهاجمي خوب است به عنوان مثال اگر فرهنگي آمد و فرهنگ مصرف گرايانه يک ملت را که به توليد ارزش چنداني نميدهند را تغيير داد و فرهنگ آنها را به فرهنگ توليدي تبديل کرد چنين تهاجم فرهنگي نه تنها بدنيست بلکه واجب نيز مي باشد . اما در مقابل تهاجم فرهنگي يک هدفي نيز دارد و آن اينکه باورهاي صحيح را از مردم بگيرند و در مقابل باورهاي دروغين و ارزشها غلط را به آنها تلقين دهند که چنين تهاجم فرهنگي يک هدفي نيز دارد و آن اينکه باورهاي صحيح را از مردم بگيرند و در مقابل باورهاي دروغني و ارزشهاي غلط را به آنها تلقين دهند که چنين تهاجمي بد ميباشد و بايد در مقابلش ايستاد امروزه يکي از اهداف تهاجم فرهنگي تامين منابع اقتصادي کشور حمله کننده مي باشد بويژه در ملتهايي که ماديگرا بوده و چيزي غير از ماديات را قبول ندارند ولي اين دسته از افراد از فرهنگ به عنوان ابزاري براي رسيدن به هدفهاي اقتصادي خود بهره مي برند چرا که براي چنين افرادي ارضاي شهوات و مال اندوزي و ثروت فقط مطرح بوده و چنين، ديگري مطرح نيست و چون به اين نتيجه رسيده اند که با اسلحه فرهنگ به دلخواه خود مي رسند بر اين اساس از تهاجم فرهنگي استفاده مي کنند يعني براي چنين افرادي مطرح نيست که کشور مورد حمله شوند. آيا داراي فرهنگ صحيح است يا غلط و اطلا در فکر اصلاح آن فرهنگ نمي باشند بلکه به عنوان وسيله اي استفاده مي کنند تا جائيکه اگر ديدند اين ابزار قديمي شده آنرا رها کرده و دست به دامان ابزارهاي ديگري مي شوند.
اولين و آخرين قدم تهاجم فرهنگي
براساس تعريف فرهنگ که گفتيم که همان مايه هاي فکري يک ملتهاي مي باشند اولين قدم در تهاجم فرهنگي تعمير اساس و پشتوانه فکري و ارزش يک ملت مي باشد چون هر ملتي بر اساس نوع فکر و انديشه اش اقدام به کاري مي کند چون اگر در ملتي روحيه صرفه جوئي هست الگو در ملتي روحيه توليدي است.
اگر در ملتي غيرت تعصبات صحيح جوانمردي احترام به بزرگان، حقوق ديگران مطرح است به اين دليل است که پشتوانه فکري آنها است بر اساس براي اينکه براي چنين ملتي تسلط يابند بايد اين باورها و مايه هاي فکري عملي آنها را بگيرند به جاي روحيه صرفه جوئي، روحيه چشم و هم چشمي و مدرا بدهند به جاي غيرت و تعصب در ملتي روحيه بي بند و باوري و فحشاء را تزريق کنند و چنين تبليق کنند که اينها مظاهر فرهنگي است و هرکس خودش را مطابق اين کارها نکند يا بر عليه آنها قدم بردارد افرادي متعبر و بي عقل مي باشند و ... که اگر دشمن به چنين کاري پيروز شد آغاز گر بدبختي اين ملت خواهد گرديد .
و...
فهرست برخی از مطالب :
- مبانی نظری فرهنگ پذیری،فرهنگ،تهاجم فرهنگی،تاثیر تلویزیون
- فرهنگ پذيري
- «جامعه و علوم اجتماعي جامعه شناسي»
- خرده فرهنگ
- جامعه و علوم اجتماعي علوم اجتماعي جامعه شناسي
- التقاط فرهنگي :
- التقاط فرهنگي :
- تعريف فرهنگ و تهاجم فرهنگي
- هدف از تهاجم فرهنگي
- اولين و آخرين قدم تهاجم فرهنگي
- « نمونه تهاجم فرهنگي »
- جمع بندي
- تاريخچه تلويزيون
- تاريخچه تلويزيون در ايران
- چهار چوب نظري :
- چارچوب تئوريکي :
- الف- جامعه معنوي:
- «نظريه رايزمن»:
- نظريه لئونارد برکوريتز:
- نظريه بلسون :
- نظريه اجتماعي ما بعد نوين ژان بو دريلار
- کلنر در جمع بندي اين نظريه چنين نتيجه مي گيرد:
- نظريه بندوراد نظريه شناختي و اجتماعي :
- نظريه دکتر لارنس فريدمن
- فرضيه هاي تحقيق
- فرضيه هاي فرعي
- متغيرهاي تحقيق :
- تعريف مفاهيم نظري
- طبقه اجتماعي:
- اوقات فراغت
- خشونت
- از خودبيگانگي
- «بزهکاري»
- جنس :
- همانند سازي يا همانند گردي: پذيرش يک گروه اقليت دوست اکثريت يک جامعه که بر جريان آن اين گروه ارزشها و هنجارهاي فرهنگي مسلط اخذ مي کند.
- مقدمه
- فصل تاريخ ادبيات
- خشونت در تلويزيون:
- رابطه رشد شناختي كودكان ، با ادراك برنامههاي تلويزيون
- رابطه رشد شناختي کودکان با ادراک آگهي هاي تلويزيون
- تلويزيون و دشواريهاي رفتاري
- تلويزيون و اثرات منفي آن بر تحصيل کودکان
- تلويزيون و اثرات منفي بر تخيلات کودکان
- چرا کودکان و نوجوانان تلويزوين تماشا مي کنند؟
- تماشاي تلويزيون با هدف يادگيري
- تلويزيون در حکم مصاحب
- تماشاي تلويزيون براي فرار از واقعيت ها
- تماشاي تلويزيون براي بيداري و تحرک
- تماشاي تلويزيون براي کسب اطمينان خاطر و آرامش
- آيا ممکن است تلويزيون موجب برانگيختن عادت به مطالعه در کودکان شود؟
- اثرات منفي و مثبت تلويزيون بر کودکان نوجوانان در افزايش پرخاشگري:
- دلايلي براي بيزاري جستن از تلويزيون:
- تاثير تلويزيون از ديدگاه روانشناسي:
- خانم هيمل وايت:
- از ديدگاه جامعه شناسان:
- از ديدگاه اخلاق و اجتماعي :
- نقش رسانه هاي جمعي در اجتماع :
- نتيجه
- نتيجه آخر مطلب
- پيشنهادات عبارتند از :
- مشکلات تحقيق :
- منبع :
مبانی نظری فرهنگ پذیری،فرهنگ،تهاجم فرهنگی،تاثیر تلویزیون_1581840108_37180_8524_1258.zip0.08 MB |