مبانی نظری کمرویی علت وشیوع آن 42 صفحه در قالب Word قابل ویرایش.
بخشی از متن :
رشد مهارتهاي اجتماعي خود
فـصل دوم
پيشينه مطالعاتي
كمرويي چيست؟
كمرويي مقولهاي ناروشن است، هر چه نزديكتر به آن بنگريم، تنوع بيشتري در آن مشاهده ميكنيم. فرهنگ لغت انگليسي آكسفورد ميگويد كه اولين استفاده ثبت شده از اين لغت در يك شعر آتلگوماكون بوده است كه حدود هزار سال بعد از ميلاد مسيح سروده شده است. كه در آن شعر معني اين لغت «به سهولت ترسانده شده» بوده است «كمرو بودن» نشانگر صفت فردي است كه «به خاطر ترسويي» احتياط كاري و بياطميناني نزديك شدن به او مشكل است. فرد كمرو «هشيارانه از مواجهه با افراد يا چيزهايي مشخص يا انجام كاري همراه آنان بيزار است، به طور محسوسي ترسو است.» ممكن است فرد كمرو «كنارهگير يا بياعتماد باشد» يا از خمير ماية ديگري باشد دو شخصيتي پرشانگيز بياعتماد و مشكوك» فرهنگ لغت و بستر كمرويي را به عنوان «ناراحت بودن در حضور ديگران» تعريف ميكند. (زيكمباردو،به نقل از پارسا ،1376)
برانيه كمرويي را نوعي بيماري رواني تلقي ميكند كه ابتدا در ضمير باطن ريشه ميداوند و مزمن ميشود و سرانجام جسم را نيز از تحرك مياندازد.(براينه به نقل از رزم آزما ،1369)
ديدگاههاي مختلف در مورد كمرويي :
جمع كثيري از روانشناسان، روانپزشكان، جامعهشناسان و محققين ديگر كوشيدهاند تجربة پيچيدة كمرويي را معنا كنند.
محققين ويژگيهاي شخصيتي معتقدند كه كمرويي مانند هوش يا طول قد انسان خصوصيتي موروثي است.
رفتارگرايان بر اين باورند كه افراد كمرو صرفاً مهارتها اجتماعي لازم براي برقراري ارتباط اثربخش با ديگران را نياموختهاند.
گروه روانكاوان ميگويد كه كمرويي يك نشانه است، يك ابراز وجود آگاهانه از تعارضات نا هشيارانهاي كه در اعماق روان فرد طغيان ميكنند.
جامعهشناسان و برخي روانشناسان كودك معتقدند كه كمرويي را ميبايد از نقطه نظر برنامهريزي اجتماعي – شرايطي از اجتماع كه موجب كمرو شدن برخي افراد ميگردد – درك كرد. روانشناسان اجتماعي ميگويد كه كمرويي بيش از هر چيز يا بر چسب متواضعانة «كمرو» آغاز ميشود. «من كمرو هستم زيرا خودم را كمرو ميخوانم يا افراد ديگر مرا چنين ميبينند.» يقيناً اين پنج ديدگاه تمام احتمالات موجود را در بر نميگيرند مثلاً نويسندهاي فرضية غريبي دارد و معتقد است كه مردم به دليل آنكه تمايل نامحدودي به ثروتمند بودن دارد كمرو هستند.(به نقل از زيمباردو ترجمه پارسا،1376)
كمرو متولد شدن :
تمام افرادي كه به شدت كمرو هستند، از نظر خلق و خو نيز عصبي ميباشند. آنان از نژادي هستند كه در آن جنون، صرع، ميگرن، آنژين، ماليخوليا و انجام كارهاي عجيب و غريب رواج دارد. ما اغلب اوقات ميتوانيم در ريشهيابي آن، ردپاي تأثير مستقيم توارث را بيابيم:
هيچ واقعيتي مسلمتر از اين مطلب نيست كه كمرويي در خانوادهها بخش ميشود.»
اين ديدگاه بدبينانه كه با اطمينان در نزديكي چرخش قرن «گناه» را به گردن ژنهاي والدين افراد كمرو تا چندين نسل قبل از آنان مياندازد، از جانب يك پزشك انگليسي مطرح شده است. برگردان تازهاي از نظرية «كمرو متولد شدن» توسط ريموند كاتل روانشناس ارائه شده است. او معتقد است كه شخصيت يك فرد از مجموعهاي از ويژگيهاي پايهاي تشكيل شده است كه با تجزيه و تحليل رياضي پاسخهاي فرد به يك پرسشنامه ميتوان آنها را كشف كرد. افراد براي هر خصومتي كه پرسشنامه مورد سنجش قرار ميدهد، نمرهاي دريافت ميكنند. نمرات براي ايجاد الگوها يا «نشانگان» صفت فرد همبسته ميشوند. سپس نتايج بدست آمده از والدين و كودكان مورد مقايسه قرار ميگيرند تا معلوم شود كه آيا اين صفات موروثي بودهاند يا خير. براي انجام اين كار، كاتل خصوصيات شخصيتي را نه از طريق ملاحظه، بلكه از طريق يك آزمون «كاغذ و قلم» مشخص ميكند:
آيا هنگام ورود به مكاني جديد، دريافتن دوستان جديد شديداً كند هستيد؟ بله يا خير
آيا شما فرد سخنوري هستيد كه از هر فرصتي براي بيان كلامي مطالب لذت ميبريد؟ بله يا خير
كساني كه به سئوال اول پاسخ «منفي» و به سئوال دوم پاسخ «مثبت» ميدهند (و نسبت به موضوعات مشابه ديگر پاسخ يكساني ارائه ميكنند) به عنوان افراد داراي آنچه عامل هاش (H) خوانده ميشود، در رتبهبندي بالايي قرار ميگيرند.
فاكتور هاش (H) مركب از دو ويژگي است: هاش مثبت (H+) (بيباكي) در مقابل هاش منفي (H-) (مستعد قبول تهديد). افراد گروه هاش مثبت (H+) افرادي خشن، پوست كلفت و در مقابل شوايد زندگي قوي دل هستند.
در مقابل افراد داراي كه H- آمادگي بالايي نسبت به پذيرش تهويه از خودش نشان ميدهند..
خام تجارتي ويژگي H- كنارهگيري است. ما آنرا به عنوان كمرويي ميشناسيم.
تكانهاي جسماني و اجتماعي كه يك فرد گروه H+ ميتواند آنرا تحمل كرده و يا حتي نسبت به آن بيتفاوت باشد، دو فرد كنارهگير را به طبع فرسودگي و دست كشيدن از انجام كار تنزل ميدهد.» اصلي ديكينسون و هنري كاونديش مخترع نمونههايي از اين گونه افراد هستند كه بنا بر نظرية كاتل و كاركنان نشريات، كشاورزان و كساني كه در جستجوي توان بخش شغلي هستند». نيز در كنار آنان قرار دارند.
نكتة جالب توجه براي ما نظريهاي است كه در پشت اين گونهها قرار گرفته است. نوع H- كمرو با سيستم عصبي حساستر و با تحريكپذيري شديد به كمرويي و دوري گزيدن از تعارضات و وقايع تهديدآميز منجر ميشود. كاتل معتقد است از آنجا كه اين خصوصيت H به شدت موروثي است با بروز اتفاقات گوناگون در زندگي فرد تغيير نميكند. هر چند او ابراز ميدارد كه دو كمرويي از نوع بسيار شديد آن به طور طبيعي مايل به مداواي خود ميباشد». هيچ راهحلي براي مشكل كمرويي ارائه نميشود به جز آنكه اعتقاد بر اين است كه از طريق «آموزش مستقيم» نميتوان كمرويي را از ميان برد، پس بنابراين ديدگاه بدبينانه تلاش براي معالجة كمرويي بايد فراموش شود.(به نقل از زيمباردو و ترجمه پارسا،1376)
علل كمرويي :
1- علت كمرويي معمولاً فكر غلط است.
شخص كمرو يا خودش براي خودش ارزشي قائل نيست يا تصور ميكند كه ديگران براي او ارزشي قائل نيستند. هيچ كس دوست ندارد مورد تمسخر ديگران قرار گيرد ترس از چنين وضعي شجاعترين فرد را عقب ميزند تنها چند فرد استثنايي از افكار عمومي ترس به خود راه نميدهند. بعضيها نيرومند و داراي منش محكمي ميباشند كه مستقيماً به سوي هدف خود ميروند و موانع را از سر راه خود برميدارند بدون آنكه فكر كنند ديگران در اين مورد چه خواهند گفت؟ بعضي ديگر افرادي هستند مغرور و متكبر و چنان در احساس برتري خود غرق هستند كه قضاوت ديگران را بيارزش و قابل چشمپوشي تلقي ميكنند و چنين نيروي اراده و چنين اعتماد به نفس بندرت مشاهده ميشود. از كس كه خود را مضحك و مسخره تصور ميكند انتظار نداشته باشيد كه با اطمينان در جع ديگران حاضر شود. زيرا اين درخواست و انتظار مثل آن است كه بخواهيد گرة ماه را آسمان پايين بكشدي. ولي بايد با صداي هر چه بلندتر تكرار كرد. فرد كمرو فاقد ارزش نميباشد. چنين فردي نه مضحك و مسخره است و نه دست و پا چلفتي و پخمه فقط تصور ميكند كه چنين است تا موقعي كه اين فكر غلط را كه در مغز و نهادش نقش بسته است از سر بيرون نكرده و اصلاح نكند نخواهد توانست از اين ضعف و زبوني نجات پيدا كند. بنابراين فرد كمرو بايد در جداول دقيقاً خود را مورد آزمايش و بررسي قرار دهد تا قضاوتهاي غلط و نادرستي كه منشأ راحتياش ميباشند پيدا و كشف كند.
2- اولين علت كمرويي: تحقير نابجاي خود
بعضي افراد خود را از لحاظ فكري ضعيف و حقير ميشمارند. آنچه ميگويند. آنچه مينويسند بنظرشان پوچ و بيارزش ميرسد ترس از آشكار شدن حالت معمولي و متعادل خود و ترس از اينكه با رفتار و گفتار نامعقول خيالي خود مورد تمسخر و استهزاء ديگران قرار گيرند. دهان آنها را ميبندد.
3- دومين علت كمرويي: پختگي خيالي
بعضي افراد معتقدند كه ظاهرشان فاقد ظرافت رفتارشان ناشيانه و چلمن ورودشان در سالن اجتماعات سبب كنجكاوي مسخرهآميز ميشود اين فكر و خيال كه مبتني بر هيچ پايهاي نميباشد در طرز رفتار آنان تأثير ميكند: نميدانند چه بايد كرد و كجا بايد نشست.
4- سومين علت كمرويي: ترس بيدليل از مورد تمسخر ديگران بودن.
آنچه معمولاً سبب كمروئي احساس ميشود ترس است فرد كمرو جرأت نميكند علاقه خود را نسبت به شخص معيني ابراز و به عشق خود نسبت به كسي كه دوست دارد اعتراف كند زيرا ميترسد از اينكه نتواند مناسبتي برقرار كند و در نتيجه با تمسخر به عقب رانده شود. بعضي افراد كمرو حتي جرأت نميكنند لطف و محبت خود را نسبت به افراد خانوادهشان ابراز كنند كلمات دوستي تشكر و سپاس رحم و شفقت و مهرباني كه بر حسب موارد مختلف مطرح ميشوند در گلوي آنها خفه ميشوند اين نوع افراد اجازه ميدهند تحت فشار نوعي شرم و حياي پوچ و بيمورد فلج شوند و خونسردي ظاهري آنها سبب ناراحتي ديگران شده همانطوريكه خودش هم سبب ناراحتي آنان ميشود.
5- چهارمين علت كمروئي: عدم اعتماد بعد از شكست
شخصي متوجه ميشود كه منافعش در نتيجة بحران اقتصادي عمومي بمخاطره افتاده است چنين شخصي قرباني اوضاع و احوال است و نه بياحتياطي خود. ولي با اين حال به حالت افسردگي دچار شده و بدبختي خود را به تنها اشتباه خود نسبت ميدهد و خود را ناتوان از فائق آمدن بر مشكلاتش تصور ميكند و چنان به ضعف و ناتواني خود اعتماد پيدا ميكند كه جرأت نميكند براي جلوگيري و جبران فاجعه اقدامات لازم بعمل آورد.
6- پنجمين علت كمروئي: عيبي كه در اهميت آن مبالغه ميشود
بالاخره گاهي علت كمروئي عيب واقعي است. زني كه قيافهاش در نتيجة بقاياي زخمهاي التيام يافته يا لك و پيس تغيير يافته و زشت شده است مردي كه ميلنگند كودكي كه والدينش در نتيجة خستيابي تفاوتي بطور زنندهاي لباس جلف به او ميپوشانند. چقدر مردم در موارد مشابه فوق تصور ميكنند كه يك چيز غيرعادي در وجود خود دارند و ديگر هيچ چيز عادي را در خود احساس نميكنند ولي به اين احساس حقيقت اغلب تصور غلطي اضافه ميشود كه بايد تغيير يابد زن زشت، مرد لنگ، كودك بدلباس.
- مسلماً داراي صفات برجستهاي هم ميباشند كه بايد آنها بشناسند و ممكن است سبب موفقيت آنان شده و اقدام و دوستي ديگران را به خود جلب كنند. (به نقل ازدوسن ترجمه سروري 1374).
7) كمروئي نوعي تواضع نميباشد:
گاهي كمروئي با فروتني يا با سادگي خصلت خوبي كه معمولاً با بزرگي واقعي همراه ميباشد اشتباه ميشود متواضع و فروتني نوعي فضيلت است و كمرويي نوعي عيب و نقص. فرد متواضع از ارزش واقعي خود آگاه ميباشد استعدادها، خصائل و شايستگيهاي خود را ميشناسد ولي به آنها مباهات و تفاخر نميكند. فرد كمرو چشمهاي خود را بر روي واقعيت ميبندد و اسير افكار واهي تخيلات خود ميباشد و در خود معايب و نقائصي ميبيند كه فاقد آنهاست خود را قرباني ارزيابيهاي غيرمنصفانهاي احساس ميكند كه همنوعش به او نسبت نميدهد چنين فردي در اشتباه است بدون آنكه به فروتني و تواضع شباهتي داشته باشد.
مبانی نظری وپیشینه تحقیق کمرویی علت وشیوع آن
فصل دوم
پيشينه مطالعاتي
كمرويي چيست؟ 8
ديدگاههاي مختلف در مورد كمرويي 9
كمر و متولد شدن 10
علل كمرويي 12
شيوع كمرويي 16
ويژگيهاي رفتاري افراد كمرو 19
عواقب كمرويي 20
جنبه مثبت كمرويي 23
علايم جسماني كمرويي 25
خجالتي – اما موفق 26
خجالتي در محيط كار 29
آيا كمرويي همان درونگرايي است 30
آيا ميشود يك آدم خجالتي موفق بود 31
درمان 32
شناخت خود 32
پايهريزي عزت نفس خود 35
پانزده گام در راه مبدل شدن به فردي متكي به نفس 37
پايهريزي اعتماد به نفس 40
فهرست منابع
مبانی نظری کمرویی علت وشیوع آن_1581836946_37159_8524_1201.zip0.04 MB |