توضیحات :
مبانی نظری مدیریت آموزشی و فناوری های جدید اطلاعاتی و ارتباطی در 24 صفحه در قالب Word قابل ویرایش.
بخشی از متن :
2-1- مقدمه
نقش توجه وقصد يادگيری در فراگيری شناخت اهميت ويژه ای دارد.نقش کنش دانش آموز در فراگيری شناختی کاملآ به نوع دانشی که قرار است فرا گرفته شود بستگی دارد. هر اکتسابی متضمن پردازش فعال اطلاعات در ذهن دانش آموز است. از اين رو هيچ نوعی از يادگيری غير فعال نيست.ممکن است دانش بيانی از طريق تجارب معمول با کار در دنيای ريزپردازنده ها و مشاهده وپردازش اطلاعات ارائه شده فراگرفته شود. پاره ای از روشهای جديد آموزشی به منظور بهره گيري از يادگيری ارادی وانگيزشی سعی در تحريک کيفيت دقت خود انگيخته دانش آموز دارد.روشهای جديد به طرق گوناگون در محيط يادگيری دانش آموز دخل و تصرف می کند. تکنولوژی جديد پديدآمدن موقعيتهايی را که به طور اخص برای برانگيختن توجه و انگيزه طراحی شده باشد ممکن می سازد. اين موقعيتها اطلاعاتی را به هر طريقی که مناسب پردازش شناختی در فراگيری شناخت باشد فراهم می آورد.
با وجود توسعه چشمگیر فناوریهای جدید ،برخی سازمان ها نیاز به پذیرش چنین فناوری هایی را به طور کامل به دست فراموشی سپرده اند و یا اینکه نسبت به تصمیم گیری درباره فرایند های پذیرشی مربوط و اقدام به پیاده سازی آن با سرعت بسیار پایینی حرکت می کنند.برخی از مدیران تمایل دارندتا بهترین فناوری های موجود در دنیای تجارت را به کار گیرند ،در عین حال به نظر می رسد که بسیاری از آنها گرایش به چشم پوشی از اثرات انسانی و سازمانی این فناوری ها دارند. جامعیت این فناوری های جدید و تواناییهای بالقوه آن را می توان درواقع به عنوان منبع بالقوه ای از ضعف در نظر گرفت .دلیل این امر ناتوانی مدیران نسبت به استفاده از این فناوری ها برابر رقبای خود یا ناتوانی شان در بهره برداری از فرصت های ناشی از این فناوری هاست.جهت حل این مسئله بایستی قابلیت های این فناوری ها ،کفایتشان برای کسب وکار،امکان بهره برداری از مزایای آن و تلاش درجهت کسب ذهنیتی نو از مدیریت را درک کرد.در عین حال،درک نحوه ارتباط دقیق فناوری های جدید با سیستمهای اطلاعاتی و نیز چگونگی تضمین تداوم کسب و کار با توجه به امنیت چنین فناوری ها یی ،بسیار ارزشمند است (هادیان، 1389).
2-2- مدیریت آموزشی و ضرورت و اهمیت آن
امروزه مدیریت، یکی از مهمترین علوم عصر جدید محسوب گردیده و روز به روز بر اهمیت آن افزوده میشود. بهطور کلی، مدیریت به موازات پیچیدهتر شدن و محدود شدن منابع مالی و مادی سازمانها، اهمیت بیشتری پیدا میکند. مدیریت آموزشی، یکی از جدیدترین شاخههای علمی – پژوهشی مدیریت است که اصول و مبانی آن عمدتا ناشی از مطالعات و پژوهشهای صاحبنظران مدیریت در زمینه صنعت، تجارت و آموزش و پرورش است (شیرازی، 1373).
مدیریت در مفهوم کلی و عام، از دیدگاههای متفاوتی تعریف شده است. ماری پارکر فالت میگوید: مدیریت، هنر انجام دادن کارها به وسیلهی دیگران است. در این معنی هر کس بتواند کارها را با استفاده از نیروی دیگران به انجام برساند، مدیر است. به عبارت دیگر، مدیر هماهنگکننده و کنترلکننده فعالیتهای دستهجمعی برای رسیدن به هدف مطلوب سازمان با حداکثر کارآیی است (علاقه بند، 1374).
میتوان گفت: مدیریت، فعالیتی است منظم، در جهت تحقق هدفهای معین که از طریق ایجاد روابط میان منابع موجود، انجام دادن کار با مشارکت افراد دیگر و شرکت فعال در تصمیمگیری صورت میگیرد. به بیان دیگر، منظور اصلی مدیریت در هر سازمانی عبارت است از هماهنگسازی کوششهای افراد انسان و استفاده از منابع دیگر برای تحقق هدفهای سازمان. در مؤسسات آموزشی این هدفها مربوط به امور آموزش و پرورش و پیشبرد یادگیری است
مدیریت آموزشی به معنی عام، برنامهریزی، سازماندهی، هدایت، هماهنگی و نظارت و ارزشیابی فرایند آموزش تعریف شده است. اما مدیریت به معنی خاص، به صورتهای زیر تعریف میشود:
مدیریت آموزشی، راهنمایی، مددکاری و ایجاد محیط مناسب برای فعالیت آموزشی است (میرکمالی، 1378).
مدیریت آموزشی، فراگردی اجتماعی است که مستلزم ایجاد، نگهداشتن، برانگیختن، کنترل کردن و وحدت بخشیدن نیروهای انسانی و مادی میباشد که بهطور رسمی و غیررسمی در درون یک نظام واحد شکل و سازمان مییابند، تا هدفها و مقاصد آموزشی را تحقق بخشند (علاقه بند، 1374).
مدیریت آموزشی، فرایند هماهنگ کردن استعدادهای آدمی و بهرهگیری از شرایط محیطی برای اهداف آموزشی است (شیرازی، 1373).
با توجه به آنچه گفته شد، مدیریت آموزشی غالبا به معنی خاص، مورد نظر است. یعنی مدیریت آن بخشی از فعالیتهای سازمانهای آموزشی است که مستقیما با امر آموزش و پرورش و یادگیری مرتبط است. از جمله، فعالیتهای مربوط به برنامههای آموزشی، مواد و محتوای دروس، روشها و وسایل آموزشی، مشاوره و راهنمایی تحصیلی، اقدامات آموزشی مکمل، امور معلمان و دانشآموزان.
امروزه، عصر مدیریت و رهبری است و موفقیت نهادها و سازمانها تا حد زیادی به کارآیی و اثربخشی مدیریت بستگی دارد. ساخت نظام آموزشی هر کشوری دربرگیرندهی مجموعهای از نیازهای سازمانهای رسمی آن کشور بوده و عملکرد نظام آموزش و پرورش که مدیران آموزشی اداره آن را بر عهده دارند، نه تنها از نظر پیشرفت اقتصادی و اجتماعی مهم است، بلکه از نظر تأثیری که بر تحرک شغلی و انتظارات دارد، از اهمیت تعیینکنندهای برخوردار است. همچنین آموزش و پرورش، بهترین وسیله، برای ایجاد تغییر ارزشها و رفتارها بهشمار رفته و باعث میشود که افراد، به تناسب استعداد و رغبتی که دارند برای انجام خدمتهای اجتماعی و اقتصادی و کسب مشاغل و در نتیجه آسایش فردی مهیا شوند. از اینرو، از آغاز قرن اخیر، هیچ کشوری بدون توسعه در مؤسسات آموزشی و مدیران آموزشی تحصیل کرده و مجرب، مراحل توسعه و پیشرفت را طی نکرده است.
بنابراین، با افزایش تعداد دانشآموزان در سطوح مختلف آموزشی، تأسیس مدارس و مراکز آموزشی جدید، استخدام معلمان بیشتر و سرمایهگذاری بیشتر، ضرورت یافته است. از سوی دیگر، ضرورت در تصمیمگیری و سیاستگذاری، بهبود کیفی و ایجاد فرصتهای برابر آموزشی برای همگان، نقش خطیر مدیریت نظام آموزشی را بارزتر ساخته است (جهانیان، 1387).
اهمیت مدیریت آموزشی در پیشرفت و توسعه ملل توجه به مدیریت را در اولویت قرارداده است. امروزه در مقایسه با گذشته، ایفای نقش مدیریت،یا بر حسب تعریف هماهنگ ساختن فعالیت ها وامکانات سازمان در جهت حصول به اهداف سازمان به لحاظ وسعت ارتباط قلمرو و پیچیدگی اهداف و وظایف سازمان و نیز گسترش پیچیدگی افکار و انتظارات کارکنان و مهارتهای استفاده از تجهیزات بسیار دشوارتر شده است .
اکنون ،عصر مدیریت و رهبری است و موفقیت نمادها و سازمان ها تا حد زیادی به کارائی و اثر بخشی مدیریت بستگی دارد . با توجه به ضرورت و اهمیت مدیریت سبب پیدایش گرایش ها و انواع مختلف مدیریت شده است. اگر چه مدیریت های مختلف در اصول یکسان هستند ، ولی از جنبه های فنی و عملی باهم تفاوت های زیادی دارنده . با آنکه همه مدیریت ها به نوبه و در جای خود مهّم و پرارزش هستند ،اگر مدیریت آموزشی را با انواع دیگر مدیریت مورد مقایسه قرار دهیم متوجه می شویم که هیچ یک از آن ها به اندازه مدیریت آموزشی حائز اهمیت نیست . ترقی هر جامعه ای در گرو نوع و چگونگی است که در مدارس انجام می گیرد و اثر مدیریت به عنوان رهبر آموزشی در مدارس را نمی توان نادیده گرفت.
2-3- فناوری جدید به عنوان یک نوآوری
برای دهه های متمادی، ارزش و اهمیت سیستم های اطلاعاتی و فناوری های جدید اطلاعاتی و ارتباطاتی نقشی تعیین کننده و فراگیر در کسب وکارهای سازمانی داشته است .آرایش سریع اینترنت وپایگاه های داده ای سازمانی در دهه های 80 و90 ،فرآیند تعدیل رفتار های تجاری و حیطه ارتباطی آن با بازارهای خود را تشدید کرده است. در این زمان، ما می توانیم به وجود میلیونها آژانس که تعاملی پیوسته و مستقل با ابزارهای محاسباتی دارند، اشاره کنیم (اسدی و کریمی، 2007).
این وضعیت و تحولات احتمالی آن، چالش های متعددی را در برابر توانایی های ما نسبت به طراحی و ارائه سیستم های اطلاعاتی مطرح می سازد.به هر حال برای بسیاری از سازمانها، سیستم های اطلاعاتی و در کل فناوری اطلاعات و ارتباطات ،هنوز در راستای عملکرد بازاری و ارتباط با دست اندرکاران آن نقشی نو آورانه دارد. این به معنی آن است که فرایند پذیرش به عنوان عینیتی امکان پذیر از فرایند تصمیم گیری و یا مسایل مدیریتی در آمده است .انگیزه برای نوآوری زمانی درسازماني ایجاد میشودکه تصمیم گیرندگان شکاف های عملکردی را مورد توجه قرار دهند یا پی برند که وضعیت موجود سازمان رضایت بخش نیست.
بهبودی تکنولوژیک و فرایندی نقشی ملموس در تحقق اهداف کیفی و عملکردی دارند.تشخیص این بهبود ها که باعث افزایش سطح کیفی سازمان می شود،روندی تعیین کننده برای عملکرد فر ایندی است.از جنبه استراتژیک ،موفقیت فرایند های نوآوری مدیریتی بسته به تلاش های رقابتی است.این تلاش ها ممکن است شامل دانش عمیقی از پیشرفت های تکنولوژیک و تحلیل کافی ازمزیت های شبکه ها باشند.این به معنی آن است که مدیران بایستی فناوری ها را که الزاماً با ایجاد سطوح بالای دانش و نیز بهبود کیفیت به دلیل های ارائه شده تلفیق می شوند موردتوجه قرار دهند (عالی[1]، 2002).
این ملاحظات مربوط به ارزش اطلاعات بایست بر ارزیابی سازمان از فناوری اطلاعات متمرکز شود.ارزیابی اجرایی قبلی ممکن است مقدم برفرایند تصمیم گیری باشد ،یعنی قبل از نصب فناوری های محاسباتی درسیستم های اطلاعاتی مربوط به آنها.بعد از این عمل،سازمان می تواند بر ارزیابی فرا عملکردی این فناوری متمرکز شود،یعنی ارزیابی مربوط به استفاده عملیاتی از فناوری اطلاعات.
در زمینه ICT فرایند ارزیابی از طریق ابزار های کمی و یا کیفی برای تعیین ارزش IT نسبت به سازمان تعریف می شود. تعریف دیگر شامل تشخیص و کمی سازی هزینه ها و مزایای سرمایه گذاری IT است .برخی پژوهشگران بیان می کنند که ارزیابی سرمایه گذری IT فر ایندی است که در نقاط مختلفی از زمان و یا به صورت مستمر انجام می گیرد. این امربه صورت صریح کمی و کیفی به دنبال تاثیرات پروژهIT است. جهت استفاده بهتر از منابع مدیریتی توسع و پذیرش فناوری های نوین بایستی با شواهد اثر بخشی هزینه ای ومدیریتی آن مرتبط باشد . با اینحال با وجود پیشرفت های عمده اخیر در اجرا و ترویج ارزیابی ICT ،توسعه این فناوری ها تاثیر اندکی دربسیاری ازساز مانها دارد.
این امر تا حدودی به دلیل پیچیدگی نیروهایی (از قبیل مقاومت در بر ابر تغییر،اشتیاق مدیر،مبارزات رسانه ای،نظرات مشتریان،مشوق های کار فرما و توسعه های سازمانی)است که توسعه فناوری های جدید و روش تعامل ارزیابیICT با آنها را معین می کند ( اصنافی و حمیدی، 2007).
[1] - Aali
فهرست مطالب :
-1- مقدمه
2-2- مدیریت آموزشی و ضرورت و اهمیت آن
2-3- فناوری جدید به عنوان یک نوآوری
2-4- پذیرش فناوری های جدید
2-4-1- موانع پذیرش فناوری ها ی جدید
2-6- انواع مدل های پذیرش فناوری
شکل 2-1: عوامل زیر بنایی در مدل های پذیرش فناوری توسط کاربر (ونکاتش و موریس، 2003).
2-6-1- مدل پذیرش فناوری (TAM)
شکل 2-2: مدل پذیرش فناوری (دیویس و همکاران، 1989).
2-7- موانع موجود در راه بكارگيري موثر فناوری های جدید در نظامهاي آموزشي
منابع
مبانی نظری مدیریت آموزشی و فناوری های جدید اطلاعاتی و ارتباطی_1581747523_37068_8524_1100.zip0.06 MB |