توضیحات :
مبانی نظری و پیشینه اثرات پياده سازي شهر الکترونيک بر مديريت شهري در قالب Word قابل ویرایش.
بخشی از متن:
-1- مقدمه
توسعه فناوري اطلاعات و ارتباطات در جهان با سرعت ادامه دارد و شعاع تأثيرگذاري آن هر روز گسترش مييابد به نحوي كه جهانيان را مجبور به پذيرش تغييرات بنيادي در اصول آن نموده است. رشد روزافزون و توسعه شتابان فناوريهاي اطلاعاتي و ارتباطاتي در عصر حاضر فرصتها و تهديدهاي جديدي را پيش روي ملتها و دولتها قرار داده است. در اين ميان شهرها نيز از مزاياي فناوريهاي اطلاعاتي و ارتباطي بيبهره نماندهاند و خود را براي پذيرفتن و استفاده بهينه از فناوريهاي نوين آماده کردهاند.
در اين بخش سعي ميشود تا ابتدا با بررسي مفاهيم دولت و شهر الکترونيک، آشنايي بيشتري با کاربرد فناوريهاي نوين اطلاعاتي و ارتباطي در دولتها و شهرها پيدا کنيم و سپس شرايط و وضعيت شهر و دولت الکترونيکي در ايران و شهرهاي آن را بررسي نماييم. به بررسي مفاهيم مديريت و خدمات شهري بپردازيم و در نهايت با ايجاد مدل تحليلي تحقيق، به بررسي اثرات شهر الکترونيک بر مديريت شهري بپردازيم.
2-2- مديريت شهري
متناسب با رشد و توسعه شهرها در كشورهاي مختلف جهان، مديريت شهري نيز به مرور تكامل يافته است بطوريكه امروز شاهد ظهور سبكهاي نوين و خلاقانه فراواني در اين حوزه هستيم. روند تغييرات جهاني و منطقهاي چنان پرشتاب گشته كه امروز بحثهاي فراواني در ميان متخصصان، صاحبنظران و انديشمندان جهان در زمينه شهرهاي آينده (در حيطه علم آيندهپژوهي) نيز مطرح است. اين مطالعات حاكي از دغدغههاي جدي مديران ملي و شهري براي برنامهريزي پيشدستانه در مواجهه با مسايل آينده است بطوريكه بتوانند شاهد توسعه پايدار كيفيت زندگي شهري مردم باشند. به منظور آشنايي بيشتر با مقوله مديريت شهري، ناگزير از بررسي برخي مفاهيم اصلي در اين زمينه هستيم.
2-2-1- مفهوم مديريت شهري
وقتي بحث از مديريت شهر به ميان ميآيد با مجموعهاي از واژگان و عبارت و اصطلاحات مختلف روبرو ميشويم که برخي از آنها داراي مفاهيم يکساني هستند و برخي به جاي يکديگر به کار گرفته ميشوند. همچنين در زبان فارسي بسياري از اين کلمات و اصطلاحات، لاتين، يک معادل فارسي دارند. نمونههايي از اين واژگان عبارتند از:
Urban Administration City Governance Municipal Government
City Management Urban Government Urban Governance
اگرچه در کشور ما تمام و يا برخي از مفاهيم فوق به اشتباه به جاي يکديگر به کار گرفته ميشوند، اما بايد به خاطر داشت که مفاهيم فوق داراي يک معنا نيستند. با توجه به تعدد عبارات و واژگان مرتبط، برخي از آنها را به صورت مجزا مورد بررسي قرار ميدهيم.
حکومت شهري: حکمروايي شهري و حکومت شهري دو مورد از عباراتي هستند که به اشتباه به جاي يکديگر مورد استفاده قرار ميگيرند. حکمروايي شهري[1] مفهومي گستردهتر از حکومت شهري[2] دارد. حکمروايي عموماً حالتي را توصيف ميکند که در آن دولت، جامعه مدني و بخش خصوصي در اداره امور درگير ميشوند. اين موضوع به اين معني است که اداره امور شهر فقط محدود به دولت (دولت محلي) نبوده و تمامي ذينفعان از جمله دولتهاي ملي و منطقهاي (ايالتي و ولايتي)، بخش خصوصي، سازمانهاي عيردولتي، سازمانهاي اجتماعي، رسانههاي جمعي، انجمنهاي تخصصي و ساير اعضاي جامعه مدني در آن سهيم هستند. از طرف ديگر مفهوم حکمروايي شهري بيشتر بر نهادها و فرآيندها تأکيد ميکند و اين به مفهوم درگير کردن تمامي ذينفعان در فرآيند تصميمسازي در زمينههاي مختلف امور شهري است. [UN-HABITAT, 2004, Page 7-8]
حکومت محلي: بنابر تعريف ارائه شده توسط سازمان ملل متحد[3]، واژه حکومت محلي به تقسيمبندي سياسي يک کشور و يا يک ايالت (در سيستم فدرال) اشاره دارد که به وسيله قانون ايجاد شده و کنترل اساسي امور محلي همچون قدرت وضع ماليات را در دست دارد و هيأت اداره کننده حکومتي[4] چنين موجوديتي به صورت محلي انتخاب ميگردد. [مقيمي، 1382، ص 39]
در تعريف مذکور بر چند نکته کليدي توجه شده است: اولاً حکومت محلي بايستي به وسيله قانون ايجاد شده باشد. ثانياً بر امور محلي کنترل اساسي داشته باشد و ثالثاً هيأت اداره کننده منتخب مردم محل باشد.
بر اساس تعريف توني بايرن[5] حکومت محلي شامل مديريت امور عمومي هر محله بوسيله يک هيأت اجرايي از نمايندگان مردم محل است. چنين موجوديتي اگرچه در بسياري از موارد تابع حکومت مرکزي است ولي از قدرت تصميمگيري قابل ملاحظهاي برخوردار است. [Barney & Griffin, 1983, Page 1]
بر اساس تعريف جان کلارک[6]- که از صاحبنظران انگليسي در زمينه حکومت محلي است- حکومت محلي عبارت است از قسمتي از حکومت يک کشور يا ايالت که عمدتاً با موضوعاتي که مربوط به اداره امور اهالي يک محل است، به علاوه موضوعاتي که پارلمان براي آن تعيين ميکند سر و کار دارد و مطلوب آن است که بوسيله افراد محلي تحت انقياد حکومت مرکزي اداره شود. [مقيمي، 1382، ص 41]
بنابر تعريف ديگري، حکومت محلي در شکل توسعه يافته، سازماني است عمومي که در قسمتي از خاک يک کشورکه داراي قدرت عاليه سياسي يا شبيه آن ميباشد به موجب قوانين عمومي يا خصوصي تشکيل ميشود تا خدمات لازم را در آن محدوده خاص براي مردم ارائه دهد. ويژگيهاي حکومتهاي محلي آن است که داراي حاکميت يا قدرت عالي سياسي به معناي واقعي نميباشند.. بعلاوه عبارت سازمان عمومي از آن جهت براي حکومتهاي محلي به کار ميرود که آنها را اولاً از سازمانهاي بخش خصوصي جدا کند و ثانياً آنها از سازمانهاي شبه عمومي يعني سازمانهاي خصوصي که برخي خدمات عمومي را بر عهده دارند کاملاً متمايز شوند. [شکيبامقدم، 1384، ص 153]
بنا بر تعريف، حکومتهاي محلي از عناصر زير تشکيل شدهاند: [مقيمي، 1382، ص 41]
- قلمرو[7]
- جمعيت
- سازمان دائمي
- هويت قانوني مجزا[8]
- مستقل از ساير حکومتهاي محلي
- وطايف و قدرت حکومتي
- قدرت جذب درآمد
با توجه به مباحث مطرح شده ميتوان گفت که حکومتهاي محلي داراي ويژگيهاي زير هستند: [مقيمي، 1382، ص 48- 50]
- حکومت محلي انتخابي است.
- حکومت محلي سازماني چند هدفه است.
- حکومت محلي در مقياس محلي فعاليت ميکند.
- حکومت محلي داراي ساختار تعريف شده است.
- حکومت محلي تحت سيطره اقتدار ملي است.
- حکومتهاي محلي داراي ويژگي خودگرداني هستند.
- حکومت محلي داراي سيستم نرخگذاري مالياتي است.
مديريت شهري: از مديريت شهري تعاريف مختلفي ارائه شده است. بايد به ياد داشت که تعريف مديريت شهري با توجه به نوع حکومتهاي مختلف، تعاريف مختلفي دارد. در بسياري از کشورهاي جهان مديريت شهري به عنوان زيرمجموعهاي از جکومت محلي[9] تعريف شده و به آن شهرداري گفته شده است. روشن است که مشخصات و ساختار شهرداري (مديريت شهري) از کشوري به کشور ديگر تفاوت دارد و هر جامعهاي با توجه به ساختار اقتصادي، اجتماعي و سياسي خود تعريف يا تلقي خاصي از مديريت شهري دارد. بر خلاف کشورما، در بسياري کشورها، شهرداريها در واقع نوعي حکومت محلي به شمار ميروند.
بنابر تعريف ارائه شده در "کتاب سبز راهنماي شهرداريها در ايران"، مديريت شهري عبارت است از اداره سازماني غيردولتي که براي برآورده کردن نيازهاي مشترک شهروندان در سطح شهر، از طرف آنان و مطابق با قانون تأسيس ميگردد و در محدوده فعاليت خود استقلال سازماني دارد. [سعيدنيا، 1383، ص 27] اگر شهر همچون سازماني در نظر گرفته شود، لازم است در رأس آن عنصري براي برنامهريزي آينده و اداره امور کنوني قرار گيرد. اين عنصر را ميتوان مديريت شهر ناميد.
بنا بر تعريف ديگري، مديريت شهري مجموعهاي از سياستها، طرحها، برنامهها ورويههايي است که به دنبال اطمينان يافتن از انطباق و هماهنگي رشد جمعيت با ميزان دستيابي به زيرساختهاي اصلي، سرپناه و کار است.. [Davey, 1993, Page ix]
[1] Urban Governance
[2] Urban Government
[3] United Nation (UN)
[4] Governing Body
[5] Tony Byrne
[6] John J. Clarke
[7] Territory
[8] Separate legal identity
[9] Local Government
فهرست مطالب :
2-1- مقدمه 16
2-2- مديريت شهري 16
2-2-1- مفهوم مديريت شهري 17
2-2-2- وظايف مديريت شهري 21
2-3- ساختار مديريت شهري در ايران 23
2-3-1- سطح کلان مديريت شهري در ايران 24
2-3-2- سطح منطقهاي مديريت شهري 26
2-3-3- سطح محلي مديريت شهري 26
2-4- جامعه اطلاعاتي 28
2-5- دولت الکترونيک 30
2-5-1- تعريف دولت الکترونيک 30
2-5-2- سازمان الکترونيکي و دولت الکترونيکي 32
2-5-3- اهداف دولت الکترونيک 33
2-5-4- ارکان دولت الکترونيک 35
2-5-6- کسب و کار الکترونيک 39
2-6- شهر الکترونيک 41
2-6-1- مفهوم شهر الکترونيک 41
2-6-2- زندگي الکترونيک 43
2-6-3- شهروند الکترونيک 43
2-6-4- شهرداري الكترونيكي 45
2-6-5- مدل تعاملي شهر، شهروند، دولت و شهرداري الکترونيک 45
2-7- شاخصهاي ارزيابي شهر الکترونيک (آمادگي الکترونيکي) 45
2-8- زيرساخت الكترونيك 54
2-9- شهر الکترونيک در خدمت مديريت شهري 56
2-9-1- سرويس رديابي با GPS 61
2-9-2- سيستم اطلاعات جغرافيايي 62
2-9-3- سيستم حمل و نقل هوشمند 64
2-9-4- سيستمهاي پرداخت الکترونيکي 65
2-10- وضعيت ايران در مقايسه با شاخصهاي بينالمللي 66
2-11- بررسي برترين شهرهاي الکترونيک دنيا 69
2-12- شهرهاي الکترونيک در ايران 72
2-13- وضعيت شهر الکترونيک در شهر همدان 75
2-14- نتيجهگيري و تحليل 78
2-14-1- تحليل وضعيت مديريت شهري 79
2-14-2- تحليل وضعيت شهر الکترونيک 80
2-15- مدل تحليل: تعامل بين کنشگران اصلي مديريت شهر در شهر الکترونيک
منابع
مبانی نظری و پیشینه اثرات پياده سازي شهر الکترونيک بر مديريت شهري_1581663788_36988_8524_1214.zip0.82 MB |